
سرکوب، اعدام، کشتار، جنایت، تبعیض، فقر، فساد، فریب، تورم، گرانی و هزاران بلای خانمانسوز دیگر زیر حاکمیت فاشیستی ارتجاعی اسلامی ایران نفسمان را بند آورده است و به نقطهی انفجار رسیدهایم. در طی این ۴۶ سال روزی نبوده است که این حاکمیت دلمان را شاد کند و بتوانیم اندکی آرامش و آسایش داشته باشیم. روزی نبوده است که خبرها چون پتک بر سرمان خراب نشود و با فاجعهی انسانی تازهای روبرو نشویم.
ششم اردیبهشت انفجاری مهیب در اسکلهی رجایی بندرعباس رخ داد که نه چرایی، نه چگونگی و نه میزان خسارت وارد شدهی انسانی و نه عواقب آن بر مردم ایران هنوز روشن نیست. دردناکتر اینکه با حاکمیتی روبرو هستیم که همواره به مردم دروغ میگوید و با سانسور شدید و حتی با تهدید خبرنگاران، هیچ اطلاعات درستی در اختیار مردم قرار نمیدهد و برای پنهان کردن جنایتهایش باز هم بیشرمانه به مردم آسیب میزند. در آخرین خبرها به نقل از خبرگزاریهای حکومتی گفته شده تاکنون ۷۰ تن کشته و بیش از هزار تن مجروح شدهاند که قطعا تعداد آسیب دیدگان این فاجعهی هولناک بیش از اینهاست. پیکرهای سوخته و مچاله شده آنچنان خشمی را در وجود هر انسانی که بویی از شرافت برده، بهوجود میآورد که ناگفتنی است. چگونه مسئولان یک کشور میتوانند نسبت به سلامت جان مردم اینچنین بیتفاوت و بیرحم باشند. آنهم در شرایطی که به دلیل بحرانهای شدید اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اختلاف فاحش طبقاتی و افزایش فقر، فساد، فلاکت، تورم و گرانی، امکان زندگی روزمرهی انسانی را از اغلب مردم بهویژه آنهایی که زیر خط فقر هستند و با تبعیض مضاعف زندگی میکنند، سلب کرده است و کمرشان زیر بار این همه ستم، تبعیض، بیعدالتی و سرکوب خورد میشود.
هماکنون در آستانهی روز جهانی کارگر و روز معلم هستیم و شاهدیم که اغلب کارگران، معلمان و دیگر اقشار زحمتکش برای گذران حداقلهای زندگی به شدت در تنگنا قرار دارند و هر روز صدای اعتراضشان را در شهرهای مختلف میشنویم. امید روز جهانی کارگر و روز معلم را گرامی بداریم و این اعتراضها، بهویژه در اعتراض به کشتار انسانها در اسکلهی رجایی بندرعباس که بیشتر کشته شدگان از کارگران بودهاند، با اعتصابهای سراسری به این حاکمیت ستمگر به شدت اعتراض کنیم و اجازه ندهیم که بیش از این با زندگی مردم بازی کنند.
در همین شرایط سرکوبها نیز افزون شده و به شدت نگران سلامتی جان زندانیان در معرض خطر اعدام و زندانیان سیاسی و دیگر فعالان سیاسی هستیم که هر روز در خطر بازداشت و شکنجهی خودشان و خانوادههایشان هستند. همین هفتهی گذشته بود که حمید حسین نژاد حیدرانلو زندانی سیاسی ۴۰ ساله و پدر سه فرزند را بدون اطلاع خانواده و مخفیانه اعدام کردند و دخترش را نیز تهدید کردند که اگر ساکت نشود، امکان تحصیل ندارد. برای پژمان سلطانی نیز حکم اعدام صادر کردهاند و بیش از پنجاه زندانی سیاسی و سه زن مبارز به نامهای پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی در خطر جدی اعدام هستند. امروز مادر محسن لنگرنشین نیز آخرین ملاقات را با پسرش داشته و خواسته است که صدایش باشیم و این نگرانی وجود دارد که فردا او را اعدام کنند. تعدادی از خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام نیز در جلوی زندان اوین تجمع کردهاند. امروز شصت و ششمین هفتهی اعتراضی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» نیز هست که با پیوستن زندان سنندج، در چهل و یک زندان در سراسر ایران اعتصاب غذا کردهاند. ما نیز از این کارزار سراسری و شجاعانه حمایت میکنیم و هرچه در توان داریم برای جلوگیری از تکرار این جنایتها و لغو کامل مجازات اعدام انجام میدهیم.
ما مادران پارک لاله ایران، به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران؛ خواهان روشن شدن حقیقتِ چرایی و چگونی فاجعهی هولناک انفجار اسکلهی رجایی بندر عباس و پاسخگویی شفافِ مسئولانِ حاکمیت اسلامی، بدون پرده پوشی هستیم. ما معتقدیم حاکمیت جنایتکار اسلامی ایران صد در صد در بروز این فاجعهی انسانی دخیل بوده است یا به عمد، یا به خاطر عدم رعایت اصول ایمنی و استانداردهای لازم برای حفظ سلامتی انسانها و آن را به شدت محکوم میکنیم. ما به خانوادههای آسیب دیده و داغدار این فاجعهی انسانی از صمیم قلب تسلیت میگوییم و خودمان را شریک غم و رنج بی پایانشان میدانیم. ما از جنگ نیز بیزاریم و معتقدیم که آزادی مردم ایران باید به دست خودشان و با قدرتمندتر شدن و همبستگی جنبشهای مستقل و مردمی به دست آید. فردا دیر است، امروز هرچه توان داریم به کار گیریم تا از این همه نکبت، کشتار، تبعیض، بیعدالتی، سرکوب، اعدام، جنگ و مُچاله شدن انسانها رهایی یابیم و بتوانیم شاد و انسانی زندگی کنیم.
از شما دادخواهان میخواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوید:
۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاههایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط، ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی دین از حکومت. ما اعتقاد عمیق داریم که ساختار سراپا فاسد، تمامیتخواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم.
مادران پارک لاله ایران
نهم اردیبهشت ۱۴۰۴