چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

هشتاد سال پس از اعدام موسولینی، نوستالژی فاشیسم همچنان پابرجاست

اجساد فاشیست ها در Piazzale Loreto، میلان، ایتالیا، در ۲۹ آوریل ۱۹۴۵ آویزان است. جسد بنیتو موسولینی از سمت چپ دوم و معشوقه او کلارتتا پتاچی از سمت چپ سوم است

مترجم: در سال‌های اخیر، فاشیسم دیگر در ایتالیا تنها یک خاطره تاریک تاریخی نیست، بلکه به شکلی پیچیده و نمادین دوباره در سیاست این کشور حضور یافته است. حزب راست افراطی “برادران ایتالیا” (Fratelli d’Italia)، که ریشه‌های ایدئولوژیک خود را در میراث ناسیونالیسم فاشیستی انکار نمی‌کند، در سال ۲۰۲۲ به قوی‌ترین نیروی سیاسی کشور تبدیل شد. جورجیا ملونی، رهبر این حزب، نخست‌وزیر شد و عملاً حس نوستالژی نسبت به فاشیسم را به جریان اصلی سیاست ایتالیا بازگرداند.

این تغییر نه ناگهانی، بلکه نتیجه دهه‌ها بازنویسی تدریجی تاریخ و نهادینه شدن روایت‌های ملایم‌تر از دوران موسولینی است. امروزه، چهره‌هایی مانند رئیس مجلس سنا، ایگناتسیو لا روسا، علناً یادبودهایی از موسولینی در دفاتر رسمی خود نگه می‌دارند، بی‌آنکه با واکنش شدیدی مواجه شوند.

تحلیلگران معتقدند این بازگشت نشانه‌ای از بحران دموکراسی نمایندگی است: نارضایتی عمیق از ساختارهای سنتی سیاسی، عدم اعتماد به نهادها، و بحران اقتصادی، باعث شده بخش‌هایی از جامعه ایتالیا به گذشته‌ای بازگردند که آن را دوره “نظم”، “افتخار ملی” و “قدرت” می‌پندارند – تصاویری که فاشیسم با مهارت در ذهن عمومی حک کرده بود.

خاطره موسولینی امروز در ایتالیا دوگانه شده است: برای بسیاری، او همچنان نماد سرکوب و فاجعه است؛ اما برای گروه‌هایی دیگر، به‌ویژه نسل‌های جوانی که آموزش تاریخی ضعیف‌تری دریافت کرده‌اند، او به یک شخصیت قهرمانانه و ناسیونالیستی بدل شده که مشکلات را “با دست آهنین” حل می‌کرد.

این روند، نه فقط یک بحران حافظه تاریخی، بلکه تهدیدی واقعی برای سلامت دموکراسی ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی به شمار می‌رود.

هشتاد سال پس از اعدام موسولینی، نوستالژی فاشیسم همچنان پابرجاست

در ۲۸ آوریل ۱۹۴۵، دیکتاتور بنیتو موسولینی توسط اعضای مقاومت ایتالیا به همراه معشوقه‌اش کلارا پتاتچی اعدام شد. روز بعد، اجساد آن‌ها در یک میدان میلان رها شده و مورد تمسخر و بی‌حرمتی جمعیت قرار گرفت. با این حال، هشتاد سال پس از سقوط “دوشه”، میراث فاشیسم دیگر در ایتالیا محکوم نمی‌شود و حتی حس نوستالژیکی را نیز برمی‌انگیزد

تصاویر اجساد فاشیست‌ها که در ۲۹ آوریل ۱۹۴۵ در میدان لورتو، میلان آویزان شده بودند، در رسانه‌های سراسر جهان منتشر شد. بدن بنیتو موسولینی، دیکتاتور سابق، از پا به یک تیرآهن آویزان شده بود و با جمعیتی که به او ناسزا می‌گفتند روبرو بود. بدن او و کلارا پتاتچی به شدت مورد بی‌حرمتی قرار گرفته بود: بر آن تف انداخته بودند، کتکشان زده بودند و روی آن‌ها ادرار کرده بودند. زمانی که اجساد به سردخانه شهر منتقل شدند، قابل شناسایی نبودند.

برخلاف آدولف هیتلر، “دوشه” تصمیم گرفت هنگام نزدیک شدن به پایان جنگ فرار کند و خودکشی نکند.

اعضای بانفوذ دولت موسولینی در سال ۱۹۴۳، با تصرف سیسیل توسط متفقین، روی از او برگرداندند. وی توسط شورای عالی فاشیست دستگیر و در ژوئیه همان سال از قدرت برکنار شد، اما در سپتامبر توسط نیروهای ویژه آلمان از زندان آزاد شد.

موسولینی به شمال اشغال‌شده ایتالیا منتقل شد تا یک دولت دست‌نشانده به نام جمهوری اجتماعی ایتالیا تأسیس کند که تا آوریل ۱۹۴۵ دوام داشت.

با پیشروی نیروهای متفقین و وخامت اوضاع نظامی، موسولینی گزینه‌های کمی پیش روی خود داشت. به گفته مورخ جیووانی د لونا، استاد دانشگاه تورین، دره والتلینا در مرز سوئیس، یکی از گزینه‌های احتمالی به عنوان پایگاهی برای “آخرین ایستادگی ناامیدانه” بود.

گزینه دیگر این بود که “فوراً با متفقین مذاکره کند تا جان خود را نجات دهد”. د لونا می‌گوید: “در نهایت، او تصمیم گرفت در کاروانی با لباس مبدل سربازان آلمانی و در پشت یک کامیون، فرار کند.”

هدف او رسیدن به سوئیس و فرار از دست رزمندگان مقاومت ایتالیا (پارتیزان‌ها) بود. مورخ ایتالیایی فرانچسکو فیلیپی، نویسنده کتاب “موسولینی کارهای خوبی هم انجام داد: گسترش فراموشی تاریخی”، توضیح می‌دهد: “موسولینی مانند هیتلر نبود؛ او فاقد روحیه تراژیک آرمانگرایی ای بود که باعث خودکشی پیشوا شد. او مأموریتی برای شهادت نداشت. در این زمینه، سوئیس برای دوشه مقصدی ایده‌آل و مهم بود. او قبلاً در دوران جوانی برای فرار از خدمت نظام وظیفه به سوئیس گریخته بود و در سال ۱۹۲۲، هنگام تردید درباره موفقیت کودتایش (راهپیمایی به رم)، به فکر پناه بردن به آنجا افتاده بود.”

‘حکم به سرعت اجرا شد’

اما تلاش برای فرار ناکام ماند. در ۲۷ آوریل ۱۹۴۵، کاروان موسولینی نزدیک دریاچه کومو توسط گروه کوچکی از پارتیزان‌ها متوقف شد. رهبر ایتالیایی در یکی از خودروهای کاروان در حالی که سرش خم شده بود، پیدا شد. وی توسط کمیته آزادی ملی ایتالیا برای شمال کشور به اعدام محکوم شد و روز بعد به همراه معشوقه‌اش اعدام شد. روایات زیادی درباره چگونگی مرگ او در روستای جولینو دی متزگرا وجود دارد، اما همان‌طور که فیلیپی اشاره می‌کند، “حکم به سرعت اجرا شد، زیرا انتقال موسولینی به میلان بسیار پیچیده و پرخطر تلقی می‌شد.”

فیلیپی می‌گوید حتی اگر خود بازیگران وقایع در طول سال‌ها روایت‌های متناقضی ارائه داده باشند، آنچه اهمیت دارد “توافق جمعی درباره ماهیت کاملاً ایتالیایی اعدام اوست. این خود ایتالیایی‌ها بودند که به زندگی رهبر فاشیست پایان دادند.”

در شامگاه ۲۸ آوریل، اجساد موسولینی و پتاتچی به همراه ۱۶ فاشیست اعدام شده دیگر به میلان منتقل شدند. در ساعات اولیه روز بعد، آن‌ها در میدان لورتو بر زمین انداخته شدند. انتخاب این مکان عمدی بود: “این همان مکانی بود که یک سال پیش، در اوت ۱۹۴۴، اجساد ۱۵ پارتیزان اعدام شده برای یک روز کامل در زیر آفتاب رها شده بودند تا جمعیت را بترسانند.”

د لونا می‌گوید:”آوردن جسد موسولینی به میدان لورتو چیزی جز اجرای قانون چشم در برابر چشم نبود.”

اما به گفته د لونا، این فقط میل به انتقام نبود که جمعیت را وادار به بی‌حرمتی به جسد دوشه کرد: “نمی‌توان شیفتگی ایتالیایی‌ها به فاشیسم و موسولینی را بدون درک اهمیت بدن موسولینی فهمید. او بدنش را در معرض نمایش گذاشت؛ بی‌پیراهن، در حال شنا در سواحل ریمینی و ریکیونه، و در هزاران حالت مختلف عکس گرفته شده بود. این بدنی که مورد پرستش و ستایش بود، در میدان لورتو به موضوع تمسخر و بی‌حرمتی تبدیل شد.”

د لونا همچنین می‌گوید این فوران خشونت در لحظه خاصی رخ داد: “قدرت قدیمی دیگر وجود نداشت و قدرت جدید هنوز نیامده بود. پارتیزان‌ها نمی‌توانستند این جمعیت را کنترل کنند. جمعیتی که در حال بازپس‌گیری حاکمیت خود بودند و تقریباً از خون مست شده بودند، زیرا می‌دانستند این لحظه به زودی پایان خواهد یافت.”

‘تحقیر وحشیانه دوشه نسبت به ایتالیایی‌ها’

پس از مرگ، جسد موسولینی در قبری بی‌نام در گورستانی در میلان دفن شد. در سال ۱۹۴۶، توسط نئوفاشیست‌ها نبش قبر شد و ۱۱ سال مخفی نگه داشته شد تا اینکه در سال ۱۹۵۷ به خانواده‌اش بازگردانده شد. سپس به سردابه خانوادگی در گورستان سان کاسیانو در پرداپیو، در منطقه امیلیا-رومانیا منتقل شد که اکنون به یک محل زیارت تبدیل شده است. در سالگرد اعدام او، هزاران نفر از نئوفاشیست ها در اینجا گردهم می‌آیند.

هشت دهه پس از سقوط دیکتاتور، این سالگرد معنای تازه‌ای یافته است. حزب راست افراطی برادران ایتالیا (Fratelli d’Italia) پس از انتخابات ۲۰۲۲ بزرگ‌ترین حزب پارلمان شد و رهبر آن جورجیا ملونی را به مقام نخست‌وزیری رساند؛ وضعیتی که نئوفاشیسم را مقبول ساخته است. د لونا می‌گوید: “خطر رقیق شدن واقعیت وجود دارد.” او خاطرنشان می‌کند رئیس مجلس سنا، ایگناتسیو لا روسا، “مجسمه‌ای از موسولینی در اتاقش دارد.”

مورخ فیلیپی نیز می‌گوید که ما شاهد بازنویسی تاریخ هستیم: “بسیاری در تلاشند به اشکال مختلف حافظه فاشیسم تاریخی را بازسازی و ارزش‌گذاری کنند. نسخه‌ای وجود دارد که موسولینی را به عنوان فردی اساساً ‘خوب’ معرفی می‌کند که نگران رفاه مردمش بود. در حالی که شواهد زیادی از تحقیر وحشیانه دوشه نسبت به مردم ایتالیا وجود دارد.”

او توضیح می‌دهد کشور هرگز پس از جنگ فرآیند “فاشیست‌زدایی” را طی نکرد، چون “روابط زیادی بین فاشیسم و جامعه ایتالیا طی بیست سال شکل گرفته بود.”

فیلیپی می‌گوید بازگشت ایده‌های فاشیستی و نوستالژی نسبت به موسولینی “نشانه آشکار بحران دموکراسی نمایندگی است.”

اتفاقاً هشتادمین سالگرد مرگ موسولینی با درگذشت پاپ فرانسیس همزمان شده است.

فیلیپی می‌گوید: “عزاداری برای مرگ یک پاپ بهانه‌ای عالی برای راست افراطی است تا وقایع ۸۰ سال پیش را کمرنگ کند.” او می‌افزاید: “دولت پنج روز عزای ملی اعلام کرده است، در حالی که برای ژان پل دوم تنها سه روز عزاداری اعلام شد، از جمله روز ۲۵ آوریل” – روز آزادی ایتالیا که پایان اشغال نازی و حکومت فاشیستی را گرامی می‌دارد.

فیلیپی می‌گوید: “دولت از مردم خواسته است روز آزادی را با وقاری خاص جشن بگیرند؛ به عبارت دیگر، بدون شور و شوق زیاد.”

منبع: فرانس ۲۴؛ استفانی ترویارد، بنجامین دودمن – برگردان برای اخبار روز: حمید پارسا

برچسب ها

هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم امسال در برلین رنگ‌وبویی دوگانه به خود گرفت: از یک‌سو، هزاران شهروند به احترام قربانیان جنگ و به‌ویژه سربازان ارتش سرخ در برابر یادمان‌های شوروی گل نهادند؛ و از سوی دیگر، مقامات عالی‌رتبه‌ی آلمانی از تریبون بوندستاگ این روز را به سکوی اعلام گفتمانی تازه برای تجهیز نظامی و مقابله‌ی ژئوپولیتیک با روسیه بدل ساختند...

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز باشند، منتشر نمی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *