
جنبش چپ و کمونیستی در فرانسه تاریخی پر افتخار دارد. این سلسله یادداشت ها لحظه هایی از این تاریخ و آفرینندگان آن را بررسی کرده است. اخبار روز به تدریج این سلسله یادداشت ها را که در روزنامه ی اومانیته منتشر شده است، باز نشر می کند.
او قهرمان ملت است، مبارزی از نخستین ساعتهای شروع اشغال، برخاسته از اشرافیت و در ابتدا بسیار متمایل به راست. فیلیپ «لوکلرک» دو اوتکلک، که دو سال پس از جنگ به طور تصادفی جان باخت، هنوز هم باوجود نقش عمدهاش، چهرهای کمتر شناخته شده باقی مانده است
مردی که در ۲۵ اوت ۱۹۴۴ وارد پاریس شد، فرمانده لشکر دوم زرهی (2e DB) و صاحب سوگند کوفرا (Koufra)، برای فرانسویها، شاید شناختهشدهترین نظامی مبارز، همراه با ژنرال دوگل باشد. با این حال، کمتر کسی مرد پشت نام مستعار جنگی «لوکلرک»، یعنی فیلیپ فرانسوا ماری دو اوتکلک را میشناسد.
هیچ چیز این کاتولیک پرشور، اشرافزاده، موراسی (هوادار شارل موراس) و یهودستیز را برای تبدیل شدن به قهرمانی از مقاومت آماده نکرده بود. او در واقع یکی از چهرههای اصلی مقاومت شد و به عنوان آزادکننده پاریس – و سپس استراسبورگ – در رأس لشکر دوم زرهی معروف شناخته میشود. او بود که در شامگاه ۲۵ اوت ۱۹۴۴، در کنار رهبر مقاومت داخلی پاریس، کمونیست آنری رول-تانگی، سند تسلیم ژنرال فون شولتیتز را امضا کرد.
سایههایی پشت چهره ملی
کمتر مردی اینچنین در حافظه جمعی فرانسویها نقش بسته است: از سوگند کوفرا تا تصرف – که مورد مناقشه قرار گرفت – آشیانه عقاب آدولف هیتلر، ژنرال لوکلرک نماد مقاومت گلیستی (مقاومت تحت رهبری دوگل) و آزادی کشور است. یک «افتخار ملی» با سرنوشتی درخشان و تراژیک، که با حضور دهها هزار نفر به خاک سپرده شد، و پس از مرگ به عنوان مارشال فرانسه شناخته شد. امروز همچنان در رده هفتم شهرهایی قرار دارد که خیابانی به نام او دارند.
با وجود اپیزودهای تاریک، از جمله تحسینش از شارل موراس (Charles Maurras) تا ماجرای تیرباران نیروهای فرانسوی وافن اساس (Waffen SS) در نخستین روزهای حضورش در آلمان در ماه مه ۱۹۴۵، در پی دستوری مبهم که داده بود: «از شر این افراد خلاص شوید!»، ژنرال لوکلرک به خوبی توانست روایتی حماسی از خود را بسازد،
هنگامی که در ۲۶ اوت ۱۹۴۴ همراه با همتای خود ژنرال دوگل در شانزهلیزه پایین میآمد، همچنان در پاریس درگیریهایی جریان داشت، اما هدف اصلی محقق شده بود: در عرض دو روز، تحت فشار تانکهای لشکر دوم زرهی و به ویژه شورش نیروهای مقاومت پایتخت به رهبری رول-تانگی، بخش عمدهای از شهر آزاد شده بود.
شورش پاریسیها از ۱۹ اوت آغاز شده بود. شورشی که دستور دوگل برای فرستادن لوکلرک به پاریس را تسریع کرد، دستوری که عملاً ژنرال آیزنهاور را تحت فشار قرار داد، چرا که نیروهای فرانسه آزاد تحت فرماندهی آمریکاییها قرار داشتند: از زمان پیاده شدن در نرماندی در ۱ اوت ۱۹۴۴، لشکر دوم زرهی زیرمجموعه ارتش سوم ژنرال پتن (Patton) بود.
از سلطنتطلبی تا فرانسه آزاد
فیلیپ دو اوتکلک جهت پیوستن به مقاومت از ۱۷ ژوئن ۱۹۴۰، پس از مبارزه در ارتش فرانسه در برابر تهاجم آلمان، هیچ زمینه ای نداشت. او در سال ۱۹۰۲ در قلعه خانوادگی خود در منطقه سوم (Somme) به دنیا آمد و از یک خانواده اشرافی اهل آرتوا (Artois) بود که ریشههایش حداقل به قرن چهاردهم بازمیگشت. او با لقب «لوکلرک»، نمونهای از یک نظامی محافظهکار تندرو بود.
او در سال ۱۹۲۴ از مدرسه نظامی سن-سیر (Saint-Cyr) فارغالتحصیل شد و مواضع سلطنتطلبانه و کاتولیک سنتی خود را آشکارا بیان میکرد. او خواننده وفادار نشریه «اکسیون فرانسز» (Action française) به رهبری شارل موراس بود و در دیدگاههای یهودستیزانه نیز با او سهیم بود. یکی از برادرانش، فرانسوا، عضو گروه راستگرای «صلیبهای آتشین» (Croix-de-Feu) در دهه ۱۹۳۰ بود.
با اعلام امضای آتشبس، فیلیپ دو اوتکلک بلافاصله مقاومت را انتخاب کرد. او در نامهای به همسرش، ترز دو گارگان (Thérèse de Gargan)، در ۱۰ ژوئیه ۱۹۴۰، این تصمیم را با «اصول افتخار و میهنپرستی ای که طی بیست سال به او نیرو بخشیده بود» توضیح داد.
در ژوئن ۱۹۴۰، پس از مبارزه در جبهه شمال، او توسط آلمانیها اسیر شد، اما با تظاهر به این که پدر خانوادهای معاف از خدمت است، موفق به فرار شد. پس از پیوستن مجدد به جبهه در شامپاین، دوباره اسیر شد، ولی این بار موفق به فرار از بیمارستان آوالون شد. او پس از جعل اسناد به نام فیلیپ لوکلرک، به لندن گریخت و در ۲۵ ژوئیه وارد این شهر شد.
ادامه داستان معلوم است و بخشی از افسانه ژنرال لوکلرک را تشکیل میدهد. او به دستور دوگل مأمور شد تا مستعمرات آفریقای استوایی فرانسه را به فرانسه آزاد ملحق کند. در آگوست با قایق به دوآلا (Douala) رفت و کامرون، چاد و کنگو را در همان ماه، و گابن را در نوامبر به فرانسه آزاد ملحق کرد. سپس در ۲۸ فوریه ۱۹۴۱، واحه کوفرا را تصرف کرد. همانجا بود که سوگند معروف کوفرا را یاد کرد: «تا زمانی که پرچم فرانسه بر کلیساهای متز (Metz) و استراسبورگ (Strasbourg) برافراشته نشود، مبارزه ادامه دارد.»
تاریخنگار ژرو لِتانگ (Géraud Létang)، پژوهشگر در سرویس تاریخی دفاع فرانسه در مورد سوگند معروف کوفرا، گفته است: «آنچه از کوفرا در یاد مانده، در واقع بیش از آنکه یک عملیات نظامی باشد، سوگندی است که در قالب نمایشی که خود لوکلرک خواستار آن بود، ارائه شد.»
در سال ۱۹۴۳ به درجه ژنرالی رسید و فرماندهی نیروی ال (Force L) – به نام خودش – را برعهده گرفت، که در ۲۴ اوت ۱۹۴۳ به لشکر دوم زرهی (2e Division Blindée) تغییر نام داد. او در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۵، تنها دو سال پیش از آنکه در ۲۸ نوامبر ۱۹۴۷، طی سانحهای هوایی در کلمب-بشار، الجزایر، جان خود را از دست بدهد، این لشکر را ترک کرد.
برگردان برای اخبار روز: ریحانه مقدم
قسمت قبلی این سری:
مبارزان آزادی بخش؛ ۱۷. رافائل گومز نیتو؛ ضدفرانکیست عضو گردان نُوِوه و آزادکننده پاریس