حتما این جمله بالا را بارها دیده و خواندهایم ولی چرا باز هم تکرار میشود؟ چرا در هر برههی تاریخی و در هر مرحلهی حساس از فراز و فرودهای سیاسی/اقتصادی/اجتماعی به این رویکرد باز میگردیم؟ ما زنان، برای این پرسش، یک پاسخ روشن داریم: ما تغییرات میخواهیم. ما زیر و رو شدن شرایط موجود را میخواهیم. تا زمانیکه فاصلههای طبقاتی وجود دارد تا زمانیکه فقر و سرکوب وجود دارد، تا زمانیکه زندان و اعدام وجود دارد، به معنای آن است که آبی از آبی تکان نخورده است. بیش از ۴۶ سال از مصادرهی انقلاب ۵۷ توسط واپسگراترین بخشهای جامعه گذشته است. بارها و بارها مردم تا پای جان برای تغییر شرایط فاجعهبار جامعه پا به میدان گذاشتهاند ولی حکومت هر بار با کمک سرمایهی جهانی از خطر جسته و با توسل به انواع شیوههای سرکوب مانع پیشروی مردم و انقلابشان شده است.
حکومت در بده بستانی منفعتطلبانه با قدرتهای سرمایهداری، گاه کوتاه میآید و گاه با کمک و تجهیز نیروهای نیابتیاش شاخ و شانه میکشد و همهی اینها از جیب ما اکثریت مردمی است که فقط در تامین هزینهها و تحمیل عوارض دهشتناک این سیاستها رویت میشویم و به حساب میآییم.
همهی ما به درستی و با پوست و گوشت خود لمس کردهایم که تحریم یعنی چه؟ بحث ما تحریم در ابعاد چند گانهی آن است. برای ما تحریم در سیاستهای ترامپ و اتحادیهی اروپا خلاصه نمیشود، گرچه همین تحریمها هم برای حکومتیان مایهی منفعت و انباشت بیشتر ثروت است و برای ما فقر و بیماری بیشتر، اما ما بیش از اینها تحریمهای دیگری را به شکل مستقیم و آشکار از جانب حکومت تجربه کردهایم. ما در برخورداری از معیشت و رفاه کامل در تحریم هستیم. در برخورداری از هوا و محیطزیستِ سالم مورد تحریم هستیم ؛ در انتخاب سبک زندگی و انتخاب پوشش و حق بر بدن مورد تحریم هستیم؛ در ابراز عقیده و فکر در تحریم هستیم.
هر گونه تحریمی برای حکومت حاوی منفعت است. مهم نیست که ترامپ امضا کرده باشد و یا یک نهاد حکومتی. مهم نتیجهی این تحریمهاست که برای ما بجز نکبت بیشتر نبوده و نخواهد بود.
جنگ هم به همین سیاق. ادامهی سیاستهای جنگی و حملات نظامی، برای سلطهگران بجز منفعت و سود بیشتر نیست. هر نوع فضای نظامیگری به حکومت فرصت دستاندازی بیشتر به بودجه و منابع بیشمارعمومی را میدهد. نتیجهی جنگ برای ما کشتار و ویرانی و فقر بیشتر و برای دلالان اسلحه و صنایع نظامی زمینهساز دزدی و منفعت بیشتر است .فضای جنگی فرصت سرکوب هر حرکت اعتراضی را در اختیار صاحبان قدرت قرار میدهد که با اتهاماتی نظیر «جاسوسی، و نفوذی» براحتی احکام اعدام را صادر کنند. دهها سال است ما در میدان جنگیم. نه فقط جنگی که نیروی نظامیش از کشور دیگری تامین شده باشد بلکه جنگ در کوچه و خیابان با حکومتی که فقط گلوله و شلاق را میشناسد. ما همواره و پیگیرانه با تحریم و جنگ مخالفت میکنیم، اما در همین جا یک پرانتز مهم و اساسی باز میکنیم: حذف تحریمها و رفع خطر نظامی زمانی برای ما معنا و مفهوم پیدا میکند که تغییراتی بنیادین در زندگی ما ایجاد کند. کاهش نرخ دلار زمانی دستاورد محسوب میشود که زمینهای خشک و ترک خورده سیراب شوند؛ بهجای مازوتسوزی از سوختهای جایگزین و همسو با حفظ محیط زیست استفاده شود، ترمز فقر کشیده و رفاه در زندگی مردم دیده شود، از کلیه فروشی و رها کردن بیماران به حال خود اثری نباشد. سرکوب و قتل زنان متوقف شود، زندانها به مراکز تفریحی و هنری تبدیل شود، کودکان کار را در خیابان نبینیم، مهاجرتهای اجباری و مهاجرستیزی زمینهی عرض اندام نداشته باشد.
آری، ما در تحریمهای چند گانه قرار گرفتهایم. هر روز و هر ثانیه مجبوریم با این تحریمها مبارزه کنیم و هزینههای گزاف بدهیم. نتیجهی مذاکرات کنونی در مسقط و ایتالیا و هر نقطه دیگری از جهان برای ما بدون پیوند با تغییرات اساسی در زندگیمان بیمعناست. ما نتیجهی مذاکرات حکومت با جهان سرمایهداری را از گوادلوپ تا برجام و .. میشناسیم . میدانیم که نتیجهی این مذاکرات بهدور از چشم ما و بدون شفافسازی، بجز تعمیق فقر و تبعیض و استثمار، دستاورد دیگری نخواهد داشت.
ما خود معنای دیگری برای لغو تحریمها بیان میکنیم، معنایی در راستای زن ، زندگی ، آزادی؛ معنایی در پیوند با تامین رفاه، آزادی و صلح پایدار و بدون هر گونه تبعیض و نابرابری و استثمار. این نقطه پیوند ما ۹۹ درصدی هاست و تا رسیدن به چنین جهانی کوتاه نخواهیم آمد. بدون واژگونی این مناسبات سرکوبگرانه چنین جهانی را نمیتوان متصور شد. ما در پی این واژگونیایم. اتحاد و همبستگی ما متضمن این واژگونیست.
اردیبهشت ۱۴۰۴
جمعی از زنان تهران و کرج
جمعی از زنان فعال داخل کشور
یک پاسخ
بنطر من تحریم ها فقط به حکومت اسلامی کمک کرده است که مشکلات مردم را مثل همیشه به خارج از کشور منتسب کند، در صورتی که رژیم ایران فاسد است و با رفرم پولی وضعیت عوض نخواهد شد. مشکل اصلی در حکومت سرمایهداری است و کمااینکه در تمامی کشورهای دنیا چه اروپایی و آمریکایی و آسیا یی این بحران پدیدار ای
س، فقط با انقلاب های سوسیالیستی میتوان بشریت را نجات داد. مثلا محیط زیست و زنان و آزادی های دیگر.