
جنبش چپ و کمونیستی در فرانسه تاریخی پر افتخار دارد. این سلسله یادداشت ها لحظه هایی از این تاریخ و آفرینندگان آن را بررسی کرده است. اخبار روز به تدریج این سلسله یادداشت ها را که در روزنامه ی اومانیته منتشر شده است، باز نشر می کند.
رزمندگان جمهوریخواه اسپانیایی، که نخستین مخالفان ژنرال فرانکو بودند، در روز ۱۹ اوت ۱۹۴۴ نخستین کسانی بودند که وارد پاریس شدند و ساختمان شهرداری را تصرف کردند؛ روزی که پایتخت فرانسه از اشغال نازیها آزاد شد.
رافائل گومز نیتو در شب ۲۴ اوت ۱۹۴۴، در حالی که سوار بر خودرو زرهی خود با نام “گرنیکا” به سمت ساختمان شهرداری پاریس می راند، آیا به آزادی مادرید نیز فکر میکرد؟ در آن شب، اعضای گردان نهم از لشکر زرهی دوم تحت فرمان ژنرال لوکلرک، وارد “خانه مردم” پایتخت فرانسه شدند.
پاریس بهطور رسمی از سلطه نازیها رهایی یافت. بیشتر سربازانی که همراه گومز نیتو بودند، همانند او جمهوریخواهان اسپانیایی بودند که با فرانکو جنگیده بودند. آنها آنقدر زیاد بودند که به یگانشان لقب “نُوِوه” (به معنای نهم به اسپانیایی) داده شده بود؛ گردانی مسلح شده از سوی ایالات متحده و با فرماندهی فرانسویها.
پس از شکست ۱۹۳۹، جمهوریخواهان اسپانیایی از پیرنه گذشتند تا به مبارزه در اروپا ادامه دهند
رافائل و همراهانش که در سال ۱۹۳۹ از سوی نیروهای فرانکیستی که از سوی هیتلر و موسولینی حمایت می شدند، شکست خورده بودند، از پیرنه گذشتند تا مبارزهشان را در دیگر نقاط اروپا ادامه دهند: اول پاریس، بعد برلین، و شاید روزی بازگشت به مادرید؟
او در سال ۲۰۱۴، زمانی که تنها بازماندهی گردان نُوِوه بود، در مراسم هفتادمین سالگرد آزادی پاریس گفت: «باید کار نازیها را تمام میکردیم، البته. ولی بین خودمان، حرفهایی از بازگشت هم زده میشد. ما افق دورتری میدیدیم. میخواستیم با سلاح و تجهیزات به اسپانیا برگردیم. بعضیها فکر میکردند متفقین به ما کمک خواهند کرد.»
او در گفتوگو با نشریه اومانیته گفته بود: «من سال ۱۹۲۱ در آندلس به دنیا آمدم. پدرم در جوانی عضو گارد سلطنتی آلفونس سیزدهم بود. او نظامی حرفهای و از زمان اعلام جمهوری دوم در سال ۱۹۳۱، وفادار به آن ماند و بدون تردید از آن دفاع کرد.»
از بازداشت در اردوگاهها تا پیوستن به یگانهای آزاد آفریقا
گومز نیتو در ۱۷ سالگی به ارتش جمهوریخواه پیوست و در نبرد ابرو، یکی از مهمترین و خونینترین درگیریهای جنگ داخلی اسپانیا شرکت کرد. پس از شکست، همراه با ۵۰۰ هزار جمهوریخواه دیگر، از جمله زنان و کودکان، از اسپانیا گریخت و در جریان “رِتیرا” وارد فرانسه شد و در اردوگاههایی فجیع اسیر شد.
او با کنایه تلخ درباره بازداشتش در اردوگاه آرژلس-سور-مر گفت: «اوه، خیلی خوب بود! ساحل، آن هم وسط زمستان! تعطیلات خوبی گذراندیم!» او در آنجا با گرسنگی و تحقیر روبرو شد، اما قطبنمای ضد فاشیستیاش را از دست نداد.
به درخواست یکی از عموهایش که در اوران زندگی میکرد، آزاد شد. پس از دیدن شکست فرانسه در برابر ارتش هیتلر، تصمیم گرفت به یگانهای آزاد آفریقا بپیوندد. او گفت: «به یکباره تصمیم گرفتم و پیوستم.»
نُوِوه، گردانی واقعی برای نبردهای سخت
او دوباره سلاح به دست گرفت و در سال ۱۹۴۳ به نُوِوه پیوست؛ یگانی متشکل از ۱۶۰ سرباز، از جمله ۱۴۶ اسپانیایی که آرزوی آزادی اروپا را در سر داشتند. آنها اجازه داشتند پرچم جمهوری اسپانیا را روی یونیفرم خود داشته باشند و نامهایی مانند مادرید، دون کیشوت، گوادالاخارا و تروئل را روی خودروهایشان بنویسند.
او میگفت: «در نرماندی پیاده شدیم. بعد همیشه در خط مقدم بودیم. نبردها سخت بود، تلفات زیاد بود. تانکها، آتش… ولی ما عقب نمینشستیم. هرگز. فکر میکنم خیلی مفید بودیم.»
نُوِوه در آخرین روزهای نبرد نرماندی، دستور گرفت به شهرداری پاریس هجوم ببرد.
نسیمی از آزادی در اروپا وزیدن میگیرد، اما فرانکو را نمیلرزاند
او میگفت: «بچهها وارد شدند. من کنار خودرو ماندم، چون راننده بودم.» سپس روزهایی از شور، شادی و جشن مردمی آغاز شد. نُوِوه افتخار داشت که رژه را در خیابان شانزهلیزه آغاز کند و از ژنرال دوگل محافظت نماید.
او سپس در آزادی استراسبورگ و تصرف “آشیانه عقاب” هیتلر در برشتسگادن در سال ۱۹۴۵ شرکت کرد. «آخر کار، تنها ده اسپانیایی از ما مانده بود که توان جنگیدن داشتند. مرخص شدیم. هرکدام به سویی رفتیم.»
اروپا نسیم آزادی را تجربه کرد. هیتلر و موسولینی مرده بودند. پتن به حبس ابد محکوم شده بود. اما این نسیم به آنسوی پیرنه نرسید. متفقین جلوتر نرفتند. فرانکو همچنان در مادرید بر سر قدرت ماند. رافائل گومز نیتو یکی از آن سربازان اسپانیایی شد که، از پایتختی به پایتخت دیگر، گاهی لباس پیروز به تن داشت، و گاهی دل شکستخورده.
اما این مبارز خستگیناپذیر نهایتاً بیشتر از فرانکو عمر کرد؛ دیکتاتوری که در سال ۱۹۷۵ درگذشت. رافائل در شهر استراسبورگ، که خودش آن را آزاد کرده بود، ماند و همانجا زندگی کرد. او سرانجام در سال ۲۰۲۰ در اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت، در سن ۹۹ سالگی. تنها چند روز پیش از مرگ، هنوز میتوانست بدون مشکل رانندگی کند؛ درست مثل همان روزهایی که برای آزادی اروپا میراند.
برگردان برای اخبار روز: ریحانه مقدم
قسمت قبلی این سری:
مبارزان آزادی بخش؛ ۱۶. سیمون سگوئن، دختری جوان با مسلسل، نماد مبارزه علیه نازی ها