
زمین در سراسر ایران با سرعت نگرانکنندهای در حال فرونشست است. علت اصلی این پدیده برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی برای مصارف کشاورزی است که منجر به آسیبهای جبرانناپذیری به سفرههای آب زیرزمینی شده است؛ آسیبهایی که حتی در صورت تغذیه مجدد، در برخی مناطق قابل اصلاح نیستند.
فوربس در گزارشی از سانام محوزی خبرنگار بین المللی محیط زیست می نویسد؛ بسیاری از نقاط ایران با این مشکل مواجه هستند و مطالعات نشان میدهند ایران در کنار کشورهایی مانند کاستاریکا، اندونزی، ازبکستان و فیلیپین، جزو کشورهایی با بیشترین میزان فرونشست در جهان است.
در استانهایی مانند تهران، کرمان و اصفهان که فعالیتهای صنعتی و کشاورزی گستردهای دارند، دانشمندان برآورد کردهاند که زمین با نرخ بیش از ۳۰ سانتیمتر در سال در حال نشست است. این پدیده زیرساختهای حیاتی نظیر لولهکشیها، سامانههای فاضلاب و زهکشی را ویران کرده است.
این فرونشست عمودی سطح زمین بهتدریج و گاه تنها چند سانتیمتر در سال اتفاق میافتد، اما در گذر زمان میتواند به فروچالههای عظیم و شکافهای بزرگ در زمین منتهی شود. در ایران، چنین مواردی در فرودگاهها، بزرگراهها و ایستگاههای راهآهن گزارش شدهاند؛ مکانهایی که روزانه هزاران نفر در آنها تردد میکنند.
ماه گذشته، در شهر کاشان، تصاویری در رسانههای اجتماعی منتشر شد که خودروهای فرو رفته در شکاف زمین را نشان میداد؛ موضوعی که نگرانیهایی درباره امنیت ساکنان و مسافران ایجاد کرد.
با وجود شدت مشکل، کارشناسانی مانند نیک کوسر، روزنامهنگار حوزه محیط زیست، میگویند جمهوری اسلامی ایران تاکنون نتوانسته چارچوبی جامع و قابل اجرا برای مقابله با فرونشست زمین ایجاد کند و در اینباره تا حد زیادی سکوت کرده است.
امیر آقاکوچک، استاد مهندسی عمران، محیط زیست و علوم سامانه زمین در دانشگاه کالیفرنیا، ارواین، در مصاحبهای گفت که چون فرونشست بهصورت تدریجی رخ میدهد، معمولاً بحران آن نادیده گرفته میشود.
او میگوید: «این پدیده مانند زلزله یا سیل نمایشی و ناگهانی نیست، و همین به مسئولان امکان میدهد آن را کماهمیت جلوه دهند. در ایران، همین نامرئی بودن یکی از دلایل اصلی است که باعث شده فرونشست زمین در برنامهریزیهای ملی مدیریت بحران نادیده گرفته شود؛ با اینکه اثرات بلندمدت بسیار عمیقی دارد.»
تهدید دوگانه
ایران با جمعیتی بیش از ۸۵ میلیون نفر، در یکی از زلزلهخیزترین مناطق جهان قرار دارد. این کشور روی گسلهایی قرار گرفته که محل تلاقی و حرکت صفحات زمینساختی هستند و زمینلرزهها را در سراسر کشور امکان پذیر میکنند.
مقیاس اندازهگیری انرژی آزادشده در زلزلهها «مقیاس بزرگای گشتاوری» (Mw) است که معمولاً از ۲.۰ تا ۱۰.۰ متغیر است. ایران در چند سال اخیر چندین زلزله با قدرت حدود ۶.۱ را تجربه کرده که برای ایجاد خسارات جدی کافی بودهاند.
گزارشهای محلی هشدار میدهند اگر زلزلهای بزرگ در شهرهای پرجمعیت مانند تهران، شیراز یا تبریز رخ دهد، میلیونها نفر ممکن است زیر آوار ساختمانها و برجهای بلندمرتبه مدفون شوند.
کارشناسان هشدار میدهند خطر زمانی بیشتر میشود که پدیده فرونشست زمین را نیز در نظر بگیریم؛ پدیدهای که میتواند تأثیر زلزلهها و پسلرزهها را تشدید کند.
شیده دشتی، دانشیار مهندسی عمران، محیط زیست و معماری در دانشگاه کلرادو بولدر، در گفتوگویی اظهار داشت مناطقی که دچار فرونشست هستند، آسیبپذیری بیشتری نسبت به زیرساختهای حیاتی از جمله سامانههای حملونقل، آب، فاضلاب، خطوط گاز و ارتباطات دارند.
او میگوید: «تصور کنید ساختمانی که قبلاً دچار نشست شده، کج شده، ترک برداشته یا اتصالش با خیابان یا زیرساختهای اطرافش دچار مشکل شده است. اگر چنین ساختمانی حتی در معرض زلزلهای خفیف قرار گیرد، ممکن است توان تحمل امواج را نداشته باشد و در پی آن، بنیان یا سازه اصلیاش دچار فروپاشی شود.»
سفرههای آب در بحران
بر اساس پژوهشی که در انجمن ژئوفیزیک آمریکا منتشر شده، علت اصلی فرونشست در ایران برداشت بیش از اندازه آب زیرزمینی است؛ بیش از ۹۰ درصد این برداشت مربوط به بخش کشاورزی است. تغییرات اقلیمی با ایجاد خشکسالیهای شدید و مکرر، بحران را تشدید کردهاند.
وضعیت در رفسنجان – شهر تولیدکننده اصلی پسته در مرکز کشور – بهویژه بحرانی است. کشاورزی پرمصرف در این منطقه سفرههای زیرزمینی را خشک کرده است. در منطقه ورامین، نزدیک تهران، که زمین با نرخ بیش از ۳۱ سانتیمتر در سال در حال نشست است، برداشت بیرویه آب برای کشاورزی و مصارف شهری نتایجی مشابه به بار آورده است.
فرشید واحدیفرد، استاد مهندسی عمران و محیط زیست در دانشگاه تافتس در ماساچوست، در مصاحبهای گفت در دو دهه گذشته، فرونشست زمین بهدلیل حفاریهای بدون نظارت، اجرای ضعیف قوانین آبی، و افزایش چاههای عمیق که به سفرههای محصور دسترسی دارند، تشدید شده است.
او میگوید: «اگر رویه فعلی برداشت آبهای زیرزمینی بدون کنترل ادامه یابد، نهتنها کارکرد سفرههای زیرزمینی از بین میرود، بلکه امنیت آبی بلندمدت ایران به خطر میافتد و دفعات و شدت فرونشست افزایش خواهد یافت.»
آقاکوچک نیز میگوید مشکل اصلی نبود اراده سیاسی برای مقابله با این بحرانهاست؛ چراکه نظام سیاسی ایدئولوژیک ایران و تنش دائمی آن با جامعه جهانی، مانع توسعه سایر بخشهای اقتصادی از جمله گردشگری و فناوری شده است.
او میافزاید: «حتی در موارد نادری که محدودیتهایی برای برداشت آب زیرزمینی وجود دارد، این قوانین بهدلیل فساد قضایی و ظرفیت نظارتی محدود، بهخوبی اجرا نمیشوند.»