یادداشتی درباره تهدید آزادی آکادمیک در ایالات متحده و فراخوانی فوری به جامعه جهانی
با انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاستجمهوری ایالات متحده، موج جدیدی از اقتدارگرایی کشور را فرا گرفته است. حمله مستقیم دولت او به دانشگاهها – بهویژه دانشگاه هاروارد – تنها یکی از نشانههای بارز این چرخش سیاسی خطرناک بوده، و میتوان آن را بهعنوان تحدیدی نگرانکننده در روابط میان قدرت حاکم و خودمختاری دانشگاهی در ایالات متحده تعبیر کرد. این سیاست در راستای موج اخیر افراط گرایی در جامعه آمریکا، تا کنون با شتاب بی نظیری دامن گیر بسیاری از نهاد های مدنی و دموکراتیک ایلات متحده شده است.

برای مثال، در یک رویارویی بیسابقه با یکی از معتبرترین دانشگاههای جهان، دونالد ترامپ به بهانه پیروی از «منافع ملی» خواستار «پاکسازی ایدئولوژیک»، اخراج اساتید با دیدگاههای «نامطلوب» و بازبینی محتوای آموزشی شده است. امتناع دانشگاه هاروارد از تمکین به این خواستهها را باید نشانهای از پایداری و مقاومت اخلاقی و فکری دانست. این مقاومت نباید تنها بماند – چرا که مسئلهای فراتر از یک دانشگاه خاص است. آنچه امروز در ایالات متحده در حال وقوع است، تهدیدی مستقیم علیه بنیانهای جامعه باز، هم در داخل و هم در سطح بینالمللی است. این امر اکنون نیازمند همبستگی کامل و جهانی است.
موج اقتدارگرایی در آمریکا: نشانهها و مخاطرات
از آغاز دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، اقدامات سیستماتیکی برای تضعیف نهادهای دموکراتیک آغاز شدهاند:
• بسیاری از نهادهای مدنی، حقوق بشری و اجتماعی در داخل آمریکا تعطیل یا محدود شدهاند.
• عضویت ایالات متحده در چندین نهاد بینالمللی انسان دوستانه مانند شورای حقوق بشر سازمان ملل، یونسکو، و صندوق جمعیت سازمان ملل و توافقنامه محیط زیست پاریس یا به حالت تعلیق درآمده یا بهکلی لغو شده است.
• رسانههای منتقد تحت فشار، روزنامهنگاران هدف حملات لفظی و قضایی، و شبکههای اجتماعی با مقررات محدودکننده مواجه شدهاند.
• از نظر بینالمللی، آمریکا از همکاری در پروژههای علمی چندجانبه فاصله گرفته، و «ملیسازی پژوهش» را در پیش گرفته است.
این اقدامات در کنار تهاجم به استقلال دانشگاهها، از ایالات متحده الگویی نگرانکننده برای دیگر حکومتهای اقتدارگرا ساخته است. سکوت در برابر این روند، میتواند اثر دومینویی داشته باشد و موج مشابهی را در کشورهای دیگر نیز تحریک کند.
دانشگاهها: خط مقدم مقاومت مدنی
دانشگاهها، بهعنوان نهادهای حافظ عقلانیت، آزادی تفکر و گفتوگوی انتقادی، همواره نخستین اهداف سرکوب حکومتهای اقتدارگرا بودهاند. در دوران نازیها، پاکسازی ایدئولوژیک در دانشگاهها آغازگر سرکوب گسترده بود. امروز نیز، دانشگاه هاروارد بهعنوان نماد مقاومت در برابر دولت ترامپ ایستاده است. بر اساس یک گزارش تحقیقی از روزنامه نیویورک تایمز به تاریخ ۱۴ آوریل ۲۰۲۵، دانشگاه هاروارد قاطعانه خواستههای دولت ایالات متحده برای اخراج پژوهشگران با دیدگاههای خاص سیاسی، بازبینی محتوای دروس، و تبعیت از دستورات سیاسی در پروژههای پژوهشی را رد کرده است. در واکنش، دولت ترامپ تحقیقاتی را آغاز کرده و تهدید به توقف بودجههای حمایتی دولت فدرال نموده است. این رویکرد، که نه فقط دانشگاه هاروارد، بلکه بسیاری دیگر از مؤسسات آموزش عالی از جمله دانشگاه کلمبیا را نیز در بر گرفته، نشاندهنده روندی نگرانکننده است. نوعی تلاش آگاهانه برای وادار ساختن دانشگاهها به تمکین، از راه باجگیری مالی. چنین روشی بیشک ما را به یاد تاریکترین برهههای تاریخ بشر در زندگی آکادمیک در دهه های ۳۰ و ۴۰ قرن بیستم در آلمان نازی و پاک سازی ایده لوژیک در جمهوری اسلامی میاندازد.
سایهٔ تاریخ
شباهتها با دوران نازیها بهطور نگرانکنندهای آشکار است. در آلمان نازی نیز دانشگاهها «یکدست و هماهنگ» شدند، استادان مخالف اخراج شده، متفکران یهودی یا منتقد تحت تعقیب قرار گرفتند، و به جای شایستگی، اطاعت و فرمانبرداری برتری یافت. «قوانین نژاد آریایی» و هماهنگسازی دانشگاهها از سال ۱۹۳۳، نمونههایی هشدار دهنده، از اینکه چگونه آزادی تحقیق و آموزش آکادمیک میتواند در یک رژیم اقتدارگرا بهسرعت نابود شود.
در آن زمان، بسیاری از دانشگاهها با سکوت یا همکاری، از مسئولیت شانه خالی کردند. اما امروز، وظیفهٔ ماست که آشکارا مخالفت کنیم. تاکتیکهای دولت ترامپ برای سرکوب متفکران دگراندیش تحت عنوان «منافع امنیت ملی» یادآور الگوهای تاریخی خطرناکاند – و در یک جامعه دموکراتیک، غیرقابل قبول میباشند.
هاروارد بهعنوان نماد مقاومت
آلن ام. گاربر، رئیس دانشگاه هاروارد، در بیانیهای عمومی با وضوحی تحسینبرانگیز در برابر خواستههای واشینگتن ایستادگی کرد و گفت:
«ما در برابر دریافت بودجه یا لطف سیاسی، اصول خود را معامله نمیکنیم.»
(Harvard Gazette, 14 April 2025)
هاروارد در این موضعگیری، نهفقط از شأن و استقلال خود، بلکه از کرامت تمام دانشگاههای آزاد در جهان دفاع کرده است. در بیانیهای دیگر با عنوان « دیدگاهٔ آموزش عالی در آمریکا»، گاربر در دفاع از گفتوگوی آزاد و آزادی در تحقیق علمی و آکادمیک سخن گفت – پیامی که فراتر از مرزهای آمریکا طنینانداز شده است.
فراخوانی جهانی برای همبستگی
از آنجا که ایالات متحده همواره یکی از پایگاههای اصلی آزادی علمی بوده، تضعیف این اصول در این کشور بسیار نگرانکننده است. حمله به هاروارد، حمله به الگوی آموزش آزاد است. نمادی که برای آزادی تحقیق و تفکر پرسشگر فرای هر گونه محدودیت ایدلوژیک و سیاسی الهامبخش جهانیان بوده است. از اینرو، ما بعنوان انسان های مسئول، خصوصا در محافل دانشگاهی باید خواستار اقدامات زیر باشیم:
• اعلام همبستگی جهانی دانشگاهها با دانشگاه هاروارد،
• انتشار بیانیههای حمایتآمیز از سوی شبکههای بینالمللی علمی مانند EUA (انجمن دانشگاههای اروپایی)، LERU (لیگ نهاد های تحقیقاتی دانشگاهی در اروپا)، AAU (انجمن دانشگاههای آمریکا)، و یونسکو،
• ایجاد سازوکارهای حمایتی برای پژوهشگران در معرض تهدید، از جمله اعطای بورسیه به افرادی که با سانسور یا سرکوب مواجه هستند.
علم و نهاد دانشگاه موضوعی جهانی است. تهدید آن در یک نقطه، همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
سکوت، به معنای تأیید است – و ما، بهعنوان جامعه دانشگاهی، نباید چنین سکوتی را اختیار کنیم.
نتیجهگیری: استقلال دانشگاه ها و ایجاد یک زندگی آکادمیک در امنیت، در گرو عمل امروز ماست
سیاست دولت ترامپ در قبال دانشگاه هاروارد، بهمنزله زنگ خطری جدی است. ارعاب، تحکم و تحدید نهاد های علمی، اصول بنیادین هر جامعهٔ آزاد را به خطر میاندازد. زمان آن رسیده که بدون تعلل موضعی روشن اتخاذ کرده، و سهمی در ارتقا و پیشرفت آزادی های اجتماعی در جامعه ایفا کنیم.
تجربه تاریخی نشان داده که سرکوب دانشگاهها، آغازگر سرکوب کل جامعه است. اقتدارگرایی، از تضعیف حقیقت آغاز میشود – و حقیقت، خانهای جز دانشگاه ندارد. اگر امروز در برابر تعطیلی نهادهای مدنی، خروج از معاهدات بینالمللی و اعمال فشار بر دانشگاهها سکوت کنیم، فردا برای دفاع از حقوق خودمان دیر خواهد بود. تاریخ به ما آموخته است که سکوت، چه پیامدهایی در روند پیشرفت جامعه می تواند داشته باشد. ما موظفیم از تاریخ عبرت گرفته و از تکرار آن جلوگیری کنیم.
سعی کنیم از همان آغاز در مقابل استبداد و فاشیسم ایستادگی کنیم.
هاروارد تنها نیست – و هرگز نباید تنها بماند.