
در حالی که روز شنبه ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ مذاکرهکنندگان در رم جمع میشوند، جهان نظارهگر و آگاه است که نتیجه آن، آینده خاورمیانه را شکل میدهد – خواه به سمت ثبات باشد یا جنگ و هرج و مرج.

در سالنامه دیپلماسی مدرن، تعداد کمی از توافقها به اندازه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که در سال ۲۰۱۵ در زمان باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده امضا شد، نتیجهبخش بوده است. این توافق که بین ایران و گروه ۱+۵ (ایالات متحده، چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان) منعقد شد، با هدف محدود کردن جاهطلبیهای هستهای ایران در ازای لغو تحریمها انجام شد. یک دهه بعد، در حالی که جهان برای دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در رم در ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ آماده می شود، میراث برجام بزرگ به نظر می رسد. ولی یک مطالعه موردی در بی اعتمادی، حاشیه های ژئوپلیتیکی و شکنندگی توافقات بین المللی را نیز آشکار می کند. با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و بر اساس ادعا های اروپائی ها، آمریکائی ها و اسرائیلی ها ،و شفاف نبودن سیاستهای جمهوری اسلامی ایران، گمانه زنی ها بر محور پیشرفت سریع برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، متمرکز است. بدین سبب دور دوم مذاکرات در شهر رم نشان دهنده یک مقطع بسیار حساس است – احتمالا آخرین فرصت برای جلوگیری از تشدیدشرایط فاجعه بار در خاورمیانه خواهد بود.
رجوع ظهور و سقوط برجام
معاهده موسوم به برجام ،با امضای آن ،در وین به عنوان یک پیروزی دیپلماسی اعلام شد. ایران موافقت کرد، بخشهای قابل توجهی از برنامه هستهای خود را جمع کند، غنیسازی اورانیوم را به ۳.۶۷ درصد محدود و تأسیسات خود را برای بازرسیهای دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) باز کند. در عوض، سازمان ملل، تحریمهای فلجکننده را لغو کرد .ایران نیز به میلیاردها دارایی مسدود شده دسترسی پیدا کرد. تا بخشی از مطالبات نقدیاش را تامین کند. به نظر میرسید که این توافق، ثبات، کاهش شبح ایران مجهز به سلاح هستهای و کاهش تنش با رقبای منطقهای خود، اسرائیل و عربستان سعودی را نوید میداد.
اما، در سال ۲۰۱۸ ترامپ به طور یکجانبه ایالات متحده را از برجام خارج کرد، و عملا اساس این توافق از بین رفت. ترامپ با برچسب “بدترین توافق تا کنون”، استدلال کرد که برجام ،در رسیدگی به برنامه موشکی بالستیک ایران یا نفوذ منطقه ای آن از طریق نیابتی هایی مانند حزب الله و حوثی ها شکست خورده است. کمپین «فشار حداکثری» او، تحریمها را دوباره اعمال و اقتصاد ایران را خفه کرد و صادرات نفت آن را کاهش داد. امضاکنندگان اروپایی -فرانسه، آلمان و بریتانیا (E3) – متعهد شدند که از این توافق حمایت کنند، اما ،در تلاش برای رسیدن به مزایای اقتصادی وعده داده شده، با محدودیت دامنه تحریمهای ایالات متحده روبرو بودند. ایران که از برجام ناامید شده بود، در سال ۲۰۱۹ کاهش تعهدات خود را آغاز کرد، غنی سازی اورانیوم را فراتر از محدودیت های برجام از سر گرفت و دسترسی آژانس را محدود کرد.
خروج آمریکا، نه تنها کلیت برجام را شکست، بلکه تنشهای جمهوری اسلامی ایران و آمریکا را نیز شعلهور کرد. در ژانویه ۲۰۲۰، ترامپ دستور کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس جمهوری سلامی را صادر کرد.این حمله که از طریق هواپیماهای بدون سرنشین در بغداد انجام شد، یک تحریک زلزله چند ریشتری بود. رهبر جمهوری اسلامی ایران، و دیگر کارگزاران نظام، قول دادند که انتقام بگیرند .سپاه پاسداران به پایگاه های آمریکا در عراق حمله موشکی کرد و تصمیم گرفت جنگ نیابتی خود را تشدید کند. لفاظی های جنگ طلبانه خامنه ای شدیدتر شد و ایالات متحده را به عنوان یک دشمن وجودی معرفی کرد.سرانجام این کشتار چرخه انتقامجویی را تثبیت کرد ،که تا به امروز نیز ادامه دارد و نیابتیهای جمهوری اسلامی ایران، منافع ایالات متحده و اسرائیل را در سراسر منطقه هدف قرار میدهند.
منطقه ای در لبه
از سال ۲۰۲۳،به طور فزاینده ای ایران در مرکز خاورمیانه ناآرام قرار گرفته است. نیروهای نیابتی آن – حزب الله در لبنان، حماس در غزه، و شبه نظامیان در عراق و یمن – حملات را تشدید کرده اند، اغلب با حمایت ضمنی تهران. اسرائیل با تلقی پیشرفتهای هستهای و نفوذ منطقهای ایران بهعنوان تهدیدی وجودی، عملیاتهای مخفی و آشکاری از جمله حملات هوایی به تأسیسات ایران انجام داده است. در سال ۲۰۲۴، تحت ریاست جمهوری جو بایدن، اسرائیل و جمهوری اسلامی حملات مستقیم موشکی و هوایی را مبادله کردند، تشدید خطرناکی که بر عدم وجود چارچوب تثبیت کننده برجام تاکید کرد. تلاشهای دولت بایدن برای احیای این توافق، تحت تأثیر سیاست داخلی و موضع تندرو ایران ،در زمان جانشینی ابراهیم رئیسی، مسعود پزشکیان، با مشکل مواجه شد.( امیر عبدالهیان وزیر خارجه قبلی به همراه ابراهیم رئیسی و چند نفر از مقامات استانی در حادثه سقوط هیلی کوپتر در آذربایجان کشته شدند).
با بازگشت ترامپ به قدرت در سال ۲۰۲۵ ، وضعیت خطرناکتر شد و تاکنون نیز تشدید شده است. او، در طول مبارزات انتخاباتی خود متعهد شد که با ایران مقابله کند و تهدید کرد که در صورت شکست دیپلماسی، به تاسیسات هسته ای این کشور حمله خواهد کرد. اسرائیل نیز گاه و بیگاه، به رهبری نخست وزیر اش بنیامین نتانیاهو، بی وقفه نسبت به اقدام نظامی برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران، هشدار داده است.
مذاکرات عمان: یک گام آزمایشی
در ۱۲ آوریل ۲۰۲۵، مذاکره کنندگان ایالات متحده و ایران در مسقط عمان ملاقات کردند که اولین تعامل در سطح بالا از زمان اولین دوره ترامپ بود. گفتوگوهای غیرمستقیم با میانجیگری بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، با دیدار ۴۵ دقیقهای رو در رو عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکاف، نماینده ترامپ، به اوج خود رسید. این گفتگوها که “مثبت و سازنده” توصیف شد، و بر برنامه هسته ای ایران و رفع تحریم ها متمرکز شد. بنا بر گزارشها، ایران یک طرح سه مرحلهای شامل کاهش غنیسازی و افزایش نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی را پیشنهاد کرده است، هرچند جزئیات این طرح هنوز مشخص نشده است.
نتایج بالقوه در رم
مذاکرات رم می تواند چندین سناریو را به همراه داشته باشد که هر کدام مملو از خطرات و فرصت ها هستند. یکی از این سناریوها، توافق چارچوبی است که محدودیتهای مشابه برجام را با تغییراتی که مقتضیات و شرایط زمان آن را ضروری می کند،بر برنامه هستهای ایران در ازای کاهش تدریجی تحریمها بازگرداند. چنین توافقی میتواند بازارهای نفت را تثبیت کند، با بازگشت صادرات نفت ایران تقریباً یک میلیون بشکه در روز ، و آزاد شدن پولهای بلوکه شده و ایجاد فرصت های سرمایه گذاری خارجیان در ایران، فراهم و تسهیل کند.
رم، چه مزیتی برای آمریکا دارد؟
ایتالیا سابقه میزبانی از مذاکرات حساس بین المللی از جمله مذاکرات هسته ای را دارد. این کشور کانال های باز را با ایالات متحده و ایران حفظ کرده. این امر، رم را بر خلاف عمان، که در عین اینکه یک میانجی قابل اعتماد است، از نظر جغرافیایی به ایران نزدیکتر و عمیقاً با ایران روابط نزدیک دیپلماتیک دارد، به یک منطقه بیطرف معتبر تبدیل میکند. میزبانی مذاکرات در رم می تواند با حمایت لجستیکی و سیاسی از یک شریک قابل اعتماد، در مقایسه با عمان، محیط راحت تری را برای ایالات متحده ایجاد کند.
برگزاری مذاکرات در رم می تواند به متحدان اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا، بخشی از برجام اولیه ۲۰۱۵) نشان دهد که ایالات متحده پذیرای مشارکت آنها است، حتی اگر غیرمستقیم باشد. کشورهای اروپایی نسبت به کنار گذاشته شدن در مذاکرات ایران و آمریکا ابراز نگرانی کردهاند. بدین سبب میزبانی شهر رم از دور دوم مذاکرات (غیر مستقیم- مستقیم) آمریکا و ایران، پیام غیر مستقیمی است که به آرام کردن اروپائی ها کمک کند. چنین برداشت می شود که انتقال مذاکرات به ایتالیا، موضوع امنیتی و حفاظتی نیز دارد. زیرا شهر رم تمهیدات و زیرساخت های امنیتی قوی را برای گفتگوهای سطح بالا ارائه می دهد. با توجه به حساسیت مذاکرات ایران و آمریکا، و امکان خرابکاری اسرائیلی ها در این دور از مذاکرات، شهر رم انتخاب شد. زیرا، دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در عمان با میانجیگری بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان و با حضور استیو ویتکاف، نماینده آمریکا و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، نشانه هایی از عمل گرایی را نشان داد، اما تضمینی برای برچیدن کامل هسته ای ایران نبود. اسرائیل، بهویژه در زمان نخستوزیر بنیامین نتانیاهو، مدتهاست که برنامه هستهای ایران را یک تهدید وجودی میداند و از «الگوی لیبی» برای برچیدن کامل هسته ای دفاع میکند. بدین سبب بعد از جلسه امنیتی روز دوشنبه گذشته در کاخ سفید و گفتگوی ترامپ با سلطان عمان، و ماهیت غیرقطعی گفتگوها ، این احتمال قوت گرفت که اسرائیل ، ممکن است برای به بن بست کشاندن مذاکرات، برنامه های ترور و تخریب یا حتی یک حمله برق آسا را به ایران تدارک ببیند.
در رجوع به گذشته، اسرائیل سابقه اقدام مستقل در زمانی که تهدیدی وجودی را درک میکند، دارد، همانطور که در حمله سال ۱۹۸۱ به رآکتور اوسیراک عراق و بمباران تأسیسات الکبار سوریه در سال ۲۰۰۷ مشاهده شد. موضع جنگ طلبانه نتانیاهو و فشارهای سیاسی داخلی می تواند منجر به یک تصمیم یکجانبه شود، به ویژه اگر او معتقد باشد که دیپلماسی ایالات متحده در حال شکست است.
ظاهرا ترامپ با نتانیاهو دوست است. اما، در پس پرده چنین نیست. ترامپ بارها گفته که نتانیاهو تله گذاشته بود که آمریکا وارد جنگ با جمهوری اسلامی ایران، شود . در موضوع کشتن قاسم سلیمانی نیز، ترامپ بشدت از نتانیاهو عصبانی بود و هنوز هم هست. چند ساعت قبل از اجرای عملیات، نتانیاهو نه به خود ترامپ، بلکه پمبو، وزیر خارجه دولت اول ترامپ خبر داده بود که اسرائیل در این عملیات شرکت نمی کند. در جریان انتخابات سال ۲۰۲۴ ، ترامپ در شبکه ایکس بر علیه نتانیاهو فیلم و پست های انتقادی و حتی دشنام منتشر می کرد.
آرایش سیاسی دولت دونالد ترامپ در ارتباط با ایران
دونالد ترامپ می گوید یک توافق دیپلماتیک را برای اجتناب از جنگ و تضمین یک پیروزی میراثی ترجیح می دهد. وی اصرار دارد که ایران «نمی تواند سلاح هسته ای داشته باشد» اما ، وی در مورد حق غنی سازی غیرنظامی انعطاف پذیر است.
استیو ویتکاف (فرستاده ویژه)، یک معامله گر با تجربه و یک تاجر تیز بین و اهل چانه زنی است. او کار سیاسی نکرده است. اما، فرد فوق العاده قابل اعتماد ترامپ است. در جریان توافقنامه آتش بس غزه، ویتکاف برای الزام مقامات ارشد اسرائیل به آتش بس ، با عصبانیت شدید با آنها برخورد می کرد. حتی در جریان مکالمه با نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل ، تلفن را قطع کرده بود.
مایک والتز (مشاور امنیت ملی): مخالف. والتز خواستار «برچیدن کامل» برنامه های هسته ای، غنی سازی و موشکی ایران، همسویی با اسرائیل است. او به احتمال زیاد برای موضع سخت گیرانه تر تلاش کرد و نسبت به نیات ایران تردید داشت.
مارکو روبیو (وزیر امور خارجه): بی طرف. روبیو، یک شاهین، از دیپلماسی حمایت می کند، اما اصرار دارد که ایران “هرگز سلاح هسته ای نخواهد داشت”. او احتمالاً از یک معامله تندرو با راستیآزمایی دقیق، متعادل کردن گفتگوها با بازدارندگی حمایت میکرد.
پیت هگزث (وزیر دفاع): بی طرف. تمرکز هگزت بر نوسازی نظامی حاکی از آمادگی برای درگیری است، اما موضع خاصی در مورد گفتگوها ذکر نشده است. او احتمالاً از بازدارندگی حمایت میکند و در عین حال فشار دیپلماتیک ترامپ را به تعویق میاندازد.
مایکل دیمینو (مقام خاورمیانه پنتاگون) و البریج کولبی (معاون وزیر دفاع نامزد شده): به نفع. هر دو نسبت به حملات نظامی ابراز تردید میکنند، از دیپلماسی یا تحریمها برای مهار برنامه ایران حمایت میکنند و با احتیاط زیادهروی میکنند.
مخالفان و موافقان
طرفدار توافق (ترامپ، ویتکاف، دیمینو، کولبی): ترامپ و ویتکاف توافق را یک برد استراتژیک میدانند، از جنگ اجتناب میکنند و به متحدان خلیج فارس مانند عربستان سعودی متوسل میشوند. دیمینو و کولبی مهار مقرون به صرفه را به اعتصابات پرخطر اولویت می دهند.
مخالف توافق (والتز): موضع جنگ طلبانه والتز با تقاضای اسراییل برای برچیده شدن همسو است و برنامه ایران را تهدیدی غیرقابل قبول می داند.
بی طرف (روبیو، هگزث): روبیو دیپلماسی را با شک و تردید متعادل می کند و خواهان توافقی قوی تر از برجام است. تمرکز نظامی هگزت، حاکی از بی طرفی است و آمادگی را بر جهت گیری سیاست ها اولویت می دهد.
در پشت پرده، یک مرد قدرتمند ذینفع توافق وجوددارد

ترامپ در قلمروهای سرمایه مالی، فرهنگی و سیاسی به ماسک وابسته است، به ویژه در ایالت های میدان جنگ و در میان رای دهندگان جوان. در مورد ایران، ترامپ در سکوت از ماسک به عنوان یک کانال کم خطر برای ایران استفاده می کند. هر چند در برخی موارد سیاست وی به مشاوران سنتی اش متکی است.
ایلان ماسک ،نشان داده نسبت به ایران بی تفاوت نیست، او، با ترامپ به صورت استراتژیک رفتار می کند و از نفوذش برای شکل دادن به سیاست هایی مانند لغو تعرفه ها استفاده می کند. ترامپ برای موفقیت در مبارزات انتخاباتی و نظرات مشاوره ای به ماسک وابسته بود و هست. ایلان ماسک در بیان نظرات و پافشاری برای نتیجه گیری آنها، یک فرد شکست ناپذیر نشان داده است. اگر ایلان ماسک و پلاتفرم اش ایکس که وی مالک آن است، نبودند، ترامپ شانسی برای انتخاب نداشت. ماسک در پیروزی ترامپ در سال ۲۰۲۴ از طریق تامین مالی، نفوذ X و مبارزات انتخاباتی نقش اساسی داشت و به طور قابل توجهی نتیجه را شکل داد. همین چند روز بیش بود که ماسک اعلام کرد تعرفه ها باید لغو شود. دونالد ترامپ بی درنگ این کار را کرد. هر چند مدت ۹۰ روز را تعیین کرد. اما، آنانی که ایلان ماسک را خوب می شناسند، که افزایش تعرفه ای در کار نیست. مادر ،ایلان ماسک قرار است به چین سفر کند، تا شرایط را به قبل از اعمال تعرفه های ترامپ برگرداند.
رایزنی های گسترده در آستانه دور دوم مذاکرات رم
طی این هفته ، تحرکات دیپلماتیک و رایزنی های سیاسی عمدتا پیرامون مذاکرات آمریکا و ایران، در منظقه زیاد بود. گفتگوی تلفنی دونالد ترامپ با سلطان عمان، سفر وزیر دفاع عربستان سعودی و ملاقات وی با سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، سفر عراقچی وزیر خارجه نظام به الجزایر و سپس به روسیه و تقدیم نامه خامنه ای به پوتین، سفر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، به تهران، سفر نخست وزیر ایتالیا میزبان دور دوم مذاکرات، به آمریکا و ملاقات با دونالد ترامپ در کاخ سفید، چالش های بعضا ساختگی روزنامه نیویورک تایمز و بازی فریب برای ناامیدی از نتیجه مذاکره دوم، از جمله این رایزیزنی ها است.
شیرجه یا غرق شدن
با این حال، احتمال بیشتری وجود دارد که توافق جزئی یا ادامه بن بست وجود داشته باشد. اصرار ایران بر لغو فوری تحریمها با درخواستهای آمریکا برای عقبنشینی قابل راستیآزمایی هستهای در تضاد است. فقدان تجربه دیپلماتیک ویتکاف، در تضاد با تخصص باتجربه عراقچی، ممکن است مذاکرات را پیچیده کند. ناکامی در پر کردن این شکاف ها با تهدیدهای ترامپ مبنی بر اقدام نظامی – به طور بالقوه در کنار اسرائیل – باعث تشدید تنش می شود.
بدترین سناریو را می توان ، فروپاشی مذاکرات دانست که ایران را وادار میکند تا غنیسازی را تا سطح درجه تسلیحات تسریع کند. یا بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اخراج کند. چنین اقدامی می تواند حملات ایالات متحده یا اسرائیل را آغاز و منطقه را وارد جنگ کند. رافائل گروسی، مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که به تهران سفر کرد، نقشی اساسی در راستیآزمایی هرگونه توافق یا به صدا درآوردن زنگ خطر در مورد عدم پایبندی خواهد داشت.
یک تعادل ظریف
مذاکرات رم یک اقدام جدی است که می خواهد دیپلماسی را در برابر تهدید جنگ متعادل کند. برای ترامپ، این موفقیت میتواند میراث او بهعنوان یک معاملهگر ، که یک تهدید امنیتی کلیدی را خنثی و حل کرده، یک کارنامه درخشان باشد. حتی اگر ترامپ نتواند آتش جبهه جنگ روسیه -اوکراین را خاموش کند. در آن طرف میدان، برای ایران، یک توافق باعث نجات اقتصادی و رهایی از انزوا می شود. با این حال، بیاعتمادی متقابل، رقابتهای منطقهای و فشارهای داخلی – بهویژه از سوی تندروهای ایران و ائتلاف جنگطلب اسرائیل – پیشرفت را تهدید میکند.در اینجا است که فروپاشی برجام یک درس و پیام تلخ دارد: توافقات تنها به اندازه اجرای آنها قوی هستند.! در حالی که روز شنبه ۱۹ آبریل ۲۰۲۵ مذاکرهکنندگان در رم جمع میشوند، جهان نظارهگر و آگاه است که نتیجه آن، آینده خاورمیانه را شکل میدهد – خواه به سمت ثبات باشد یا جنگ و هرج و مرج.
ترکیب مذاکره کنندگان دور نخست در عمان، ۱۲ آوریل ۲۰۲۵
ایران: هیئت ایرانی توسط عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، دیپلمات کارکشته که نقش کلیدی در مذاکرات برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) ۲۰۱۵ ایفا کرد، رهبری می شد. معاونینی چون مجید تخت روانچی، کاظم غریب آبادی و اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه وی را همراهی می کردند. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی طبق گزارشها به عراقچی «اختیارات کامل» برای این گفتگوها داده است.
ایالات متحده: هیئت ایالات متحده توسط استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیس جمهور ترامپ در خاورمیانه بود. ویتکاف، یک توسعه دهنده املاک و مستغلات بدون تجربه رسمی دیپلماتیک اما روابط نزدیک با ترامپ، توسط آنا اسکروگیما سفیر ایالات متحده در عمان پیوست.
تغییر در ترکیب
هر گونه تغییری در ترکیب مذاکره کنندگان دو طرف(به جز شرایط اضطرای مثل بیماری) با گمانه زنی و تغییر جنبه هائی از رودروئی روبرو خواهد شد. گاهی اوقات در فوتبال نیز چنین تغییری انجام می شود که کسی متوجه آن نمی شود. مگر آنانی که فوتبال را خوب بشناسند. بازیکن تخریبی وارد بازی می شود و نه فقط بازی تیم حریف ،بلکه اگر لازم باشد بازی تیم خودش را هم تخریب می کند!