اول مه روز بین المللی طبقه کارگر، روزی که کارگران در سراسر جهان به عنوان یک طبقه واحد، مستقل از مرزهای جغرافیای، مستقل از هویتهای کاذب نژادی، ملی، مذهبی، جنسی و… روز همبستگی جهانی خود را در مقابل نظامهای کاپیتالیستی حاکم بر جهان جشن میگیرند و به جهانیان اعلام میکنند، که همگی عضو خانواده بزرگ کارگری هستند و منفعت مشترکی دارند. اول مه روز وسیعترین تجمعات کارگری، میتینگها، راهپیمایی ها، جشن و شادی و همزمان اعلام کیفرخواست یک طبقه جهانی علیه نظم حاکم است.
امسال در شرایطی به پیشواز اول مه میرویم که جهان شاهد تخاصمات وسیع نظامهای، سیاسی و اقتصادی، کشمکش و جنگ و میلیتاریسم و مسابقات تسلیحات و نمایشهای قدرت نظامی آنها برای تقسیم مجدد جهان میان قدرتهای بزرگ است. تخاصمات و جنگها و بحرانهای اقتصادی و سیاسی که بیان بن بست نظام کاپیتالیستی، بی جوابی بورژوازی جهانی و دولتها و احزاب آن و ناتوانی آنها در ترسیم آینده ای قابل اتکا و قابل تحمل برای چند میلیارد انسان در کره زمین است. بحران و بن بستها و تخاصماتی که تعرض به زندگی طبقه کارگر، به دستاوردهای سیاسی،اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی و ارزشهای انسانی بشریت متمدن از اولین تبعات آن است.
جنگهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و مسابقه تسلیحاتی که نه تنها قربانی آن طبقه کارگر و بخش محروم جامعه بشری است، که بعلاوه چندین تریلیون دلار هزینه آن، به نام ״امنیت״ و ״منافع ملی״، از جیب این طبقه و اقشار محروم جامعه پرداخت میشود. تورم، گرانی، تعرض به سطح زندگی این طبقه، کاهش خدمات پزشکی و درمانی، تحصیل، بیمه های اجتماعی، افزایش سن بازنشستگی همراه با محدود کردن آزادیهای سیاسی، فردی و مدنی و جنایی کردن ابراز عقیده و بیان هزینه ای است که طبقه کارگر و مردم محروم برای حفظ این نظام پرداخت میکنند.
هیچ دوره ای در تاریخ جوامع بشری مانند امروز شکاف طبقاتی و فاصله پایین و بالا عمیق نبوده است. همزمان هیچ دوره ای مانند امروز دیوار توهم و امید به ساختار اقتصادی و سیاسی کاپیتالیستی در جهان و بویژه در میان طبقه کارگر فرو نریخته است. نسل کشی مردم فسلطین آخرین بارقه های توهم به نظام حاکم بر جهان، به سیستم پارلمانی و لیبرالیسم، به دمکراسی غربی و حقوق بشر و… را فروریخت. دوره ای که مبارزه برای رفاه و آزادی و عدالت را به پدیده دفاع از مردم فلسطین در مقابل قصابان حاکم بر اسرائیل و حامیان غربی شان به هم گره زد و یک بازبینی عمیق در باورهای تا کنونی در غرب را تسریع بخشید.
در ایران در شرایطی به استقبال اول مه میرویم که جمهوری اسلامی با اتکا به فضای جنگی حاکم بر منطقه، با اتکا به تخاصمات خود و اسرائیل و عربده کشی های جنگ طلبانه هیئت حاکمه اسرائیل و خط و نشانهای ترامپ همراه با تحریمهای اقتصادی، کوشیده است که نه تنها گسترده ترین فقر به طبقه کارگر را تحمیل کند که بعلاوه بیکاری و عدم امنیت شغلی و سرکوب اعتراضات کارگری را دامن بزند.
طبقه کارگر در ایران اما خود را برای مقابله با این اوضاع آماده میکند. امروز طبقه کارگر و جنبش کارگری، با اتکا به اعتصابات و اعتراضات خود و با پرچم و افق رادیکالی که در مقابل جامعه قرار داده است، یکی از معتبرترین بخشها و جنبشها در میان مردم آزادیخواه است. امروز رهبران و فعالین شناخته شده آن به عنوان رهبران سیاسی مردم آزادیخواه مورد اتکا و محبوبند.
امروز خطر عروج پرولتاریای صنعتی ایران با خواستهای برابری طلبانه، با پرچم اداره شورایی جامعه و خواست آزادی زن و آزادی های سیاسی، به یک تهدید جدی برای آینده جمهوری اسلامی و سیستم کاپیتالیستی حاکم تبدیل شده است. خطری که نه تنها حاکمین که بعلاوه همه جنبشها بورژوایی و ضد کارگری در پوزیسیون و اپوزیسیون را هراسان کرده است.
کارگران کمونیست، رفقا!
جهان تحولات بزرگی را از سر میگذراند، طبقه کارگر در سراسر جهان وارد دوره ای جدید و پر تحول از حیات اجتماعی و سیاسی خود شده است. جهان در این دوره شاهد اعتراض و نارضایتی وسیع توده ای بوده است که طبقه ما در آن نقش به سزایی داشته است. جنگ طبقاتی در این دوره بیش از هر زمانی به شکلی عریان و رودرروز در جریان است. بن بست سیستم کاپیتالیستی و بی اعتباری ساختار سیاسی و نهادهای آن، عریان شدن ماهیت ضد انسانی این نظام در دل تحولات این دوره، بی آیندگی آن و تلاش بشریت و در راس آن طبقه کارگر جهانی برای رهایی از آن، شروع بازبینی عمیق در باورهای تا کنونی و تلاش برای جوابی انسانی به این اوضاع، طبقه ما و بشریت را وارد دوره ای جدید کرده است. بی تردید رهایی واقعی تنها در گرو تحولات سوسیالیستی در جهان ما است. امروز بیش از هر زمانی این ضروت به عنوان یک راه حل در مقابل ما قرار گرفته است.
طبقه کارگر در ایران با تحولات مهم این دوره و نقش این طبقه در آن، با رادیکالیسم و کمونیسم آن، میتواند نقش مهمی در تحولات جهان ما داشته باشد. طبقه کارگر در ایران دو انقلاب مشروط و ۵۷ را از سر گذارنده است، نیروی عظیم این طبقه و نقش آن بر کسی پوشیده نیست. تکان خوردن این غول عظیم به نقش رهبران رادیکال و معتبر و روشن بین آن به نقش کمونیستهای این طبقه، به عنوان پرچمدار این تحولات و پیشقراول و رهبران جنبش آزادیخواهانه در ایران، به عنوان متحد کنندگان صفوف این طبقه در مهمترین مراکز صنعتی، تولیدی، خدماتی، در محلات کارگری و در صف بیکاران بستگی دارد.
اول مه یک مناسبت است که میتوان با تجمعات وسیع کارگری، با میتنگها و سخنرانی های پرشور شما، با جشن و شادی کارگران و خانواده هایشان، با اعلام هم سرنوشتی جهانی کارگران، با قطعنامه های رادیکال و حق طلبانه، به نمایشی از اتحاد و همبستگی، نمایش قدرت طبقاتی ما باشد و رنگ خود را به سیمای جامعه ایران بزند. نمایشی که در آن اعلام همسرنوشتی و خصلت انترناسیوالیستی اول مه و کیفرخواست این طبقه علیه نظام کاپیتالیستی مهمترین پیام آن باشد.
زنده باد همبستگی جهانی طبقه کارگر
زنده باد سوسیالیسم
حزب حکمتیست (خط رسمی)
۲۸ فروردین ۱۴۰۴- ۱۷ آوریل ۲۰۲۵
یک پاسخ
شما دفاع از وطن در هر شرایطی و در هر کشوری را ارتجاعی میدانید . آیا دفاع بلشویکها “ارتش سرخ” در مقابل نازیسم هیتلری هم ارتجاعی بود ؟