
جنبش چپ و کمونیستی در فرانسه تاریخی پر افتخار دارد. این سلسله یادداشت ها لحظه هایی از این تاریخ و آفرینندگان آن را بررسی کرده است. اخبار روز به تدریج این سلسله یادداشت ها را که در روزنامه ی اومانیته منتشر شده است، باز نشر می کند.
این داستان زنی جوان است، پیشرو در مبارزه برای حقوق زنان، زنی که آرزو داشت معلم شود اما به یکی از چهرههای مقاومت بدل شد
چند زن علیه اشغال آلمان مقاومت کردند؟ هزاران نفر. اغلب ناشناس یا دستکم برای عموم ناشناخته. ایوون دومون یکی از آنهاست؛ زنی جوان که رؤیای معلم شدن داشت اما سرنوشت او را به یک قهرمان مقاومت بدل کرد.
او در سال ۱۹۱۱ در پاریس در خانوادهای کارگری به دنیا آمد و در شهر لوهاور رشد کرد. ابتدا در اداره پست و تلگراف و تلفن کار میکرد، سپس در سال ۱۹۲۹ معلم شد. در سال ۱۹۳۵ به حزب کمونیست فرانسه پیوست. در زمانی که هنوز جنبش فمینیستی به رسمیت شناخته نشده بود، از مدافعان پیشگام حقوق برابر برای زنان بود. با آغاز جنگ، تعهد او عمیقتر شد.
خیلی زود، مقاومت در برابر اشغال برای او به امری بدیهی تبدیل شد. برای آنکه مورد سوظن واقع نشود و بتواند اقدامات زیرزمینی خود را به سرانجام برساند، به زندگی روزمرهاش به عنوان معلمی در نزدیکی روان ادامه داد. در ۲۰ ژوئن ۱۹۴۱، بهواسطهٔ هشدار مدیر مدرسهای که در آن تدریس میکرد، توانست در آخرین لحظه از دستگیری فرار کند. او از پنجره بیرون پرید و با دوچرخه گریخت و از آن پس به زندگی مخفیانه روی آورد. دادگاه ویژهٔ روان، غیابی او را به ده سال کار اجباری محکوم کرد.
«پس باید به وضعیت این زنان پرداخت»
با وجود این، او همچنان در مناطق سن-ماریتیم و اور رفتوآمد میکرد، جزوهها و اسلحه جابهجا میکرد و مواد تبلیغاتی که از پاریس میرسید دریافت میکرد. وقتی دامنهٔ خطر گستردهتر شد، در پایان سال ۱۹۴۱، نورماندی را ترک کرد و به پاریس رفت، در آنجا به همراه دانیل کازانووا فعالیتهایش را در دفاع از حقوق زنان ادامه داد. به درخواست کازانووا، دومون مسئولیت سازماندهی کمیتههای زنان مقاومت را بر عهده گرفت.
او بعدها چنین توضیح داد: «باید به وضعیت این زنان پرداخت، باید مانع شد که آنها پذیرای «تقدیر» و این وضعیت شوند. باید آگاهیرسانی میکردیم، برایشان توضیح میدادیم که چرا به چنین وضعی دچار شدهاند و در عین حال، راهی برای خروج از این تونل تاریک پیش پایشان میگذاشتیم، هرچند این مسیر طولانی و پر از دام و قربانی میبود. از دل تجربهٔ زیستهٔ خودشان، برای مطالباتی که شاید در ظاهر پیشپاافتاده مینمود، باید به اعتراض و اقدام آغاز میکردیم.»
ناحیهٔ فعالیتهای ایوون دومون رفتهرفته گستردهتر شد: از نورماندی به پیکاردی، سپس جنوب غربی و غرب فرانسه. او برای انجام مأموریتهایش نامهای مستعاری چون ژانت، آنیک و آرلت اختیار کرد. پس از آنکه در سال ۱۹۴۳ دخترش کاترین را در شرایطی دشوار به دنیا آورد، به فعالیتهایش ادامه داد، مصمم بود در شکست فاشیسم و آزادسازی فرانسه نقش ایفا کند. او در پایهگذاری «اتحادیه زنان فرانسه» (UFF) نیز مشارکت داشت و مسئولیت بخش «یاریرسانی به خانوادهها» را برعهده گرفت، بخشی که هدفش کمک به زندانیان و خانوادههای قربانیان سرکوب بود.
سازماندهی کمیتهها
در گزارشی به تاریخ ۱ مارس ۱۹۴۳، سرویس اطلاعات عمومی اداره پلیس پاریس مینویسد: «هچنان تلاش برای تبلیغ و ترویج در میان زنان صورت میگیرد، تا آنها را به تشکیل کمیتههای زنان و کمیتههای دفاع از خانواده ترغیب کنند؛ پوششی برای کشاندن آنها به اقداماتی با هدف جلوگیری از اعزام همسران، پدران، پسران، برادران و نامزدهایشان به آلمان. همچنین برای به راه انداختن اعتراضهایی در شهرداریها به منظور مطالبهٔ مواد غذایی، پوشاک و کفش برای فرزندانشان.»
چند ماه بعد، در دسامبر، گزارشهای دیگری نگرانی سرویس اطلاعات عمومی را تأیید کردند: «کمونیستها (…) همچنان معتقدند که تحریک در میان زنان، در شرایط کنونی، میتواند اهمیتی قابل توجه داشته باشد، هم به دلیل عرصههایی که میتوان در آنها فعالیت کرد و هم به دلیل جنگاوری و پویاییای که زنان هنگام ورود به عرصه عمل از خود نشان میدهند.» در ادامه، آن گزارش آمده بود: «به مسئولان توصیه شده است که از اقدامات زنان حمایت کامل به عمل آورند، با این دقت که تنها زنان کمونیست نباشند، بلکه تا حد امکان زنان خانهدارِ غیرسیاسی را نیز درگیر سازند. (…) بنابراین، باید در بازارها، سالنهای نمایش و سایر فضاهای عمومی، تظاهراتی به ظاهر خودجوش ایجاد کرد و سپس آنها را گسترش داد.»
از میدان نبرد تا سنا
در ژوئیهٔ ۱۹۴۴، ایوون دومون به شمال فرانسه و پاس-دو-کاله فرستاده شد تا کمیتههای منطقهای و استانی اتحادیه زنان فرانسه را سازماندهی کند. پس از بازگشت به پاریس در ۲۱ اوت، فرماندهی پایگاه اتحادیه زنان فرانسه در ساحل راست رود سن را در جریان نبردهای آزادسازی پایتخت بر عهده گرفت.
در سال ۱۹۴۶، از سوی مجمع ملی به شورای جمهوری (که بعدها به مجلس سنا تبدیل شد) منصوب شد و تا سال ۱۹۵۹ عضویت خود را در این نهاد حفظ کرد.
زندگی ایوون دومون، زندگیای بود آمیخته با مبارزه، تعهد و تلاش بیوقفه برای آزادی و حقوق زنان.
برگردان برای اخبار روز: ریحانه مقدم
قسمت قبلی این سری
مبارزان آزادی بخش؛ ۱۳. آندره توله، سندیکالیستی در رأس کمیته آزادی پاریس