
در هفتههای گذشته، اسرائیل طرحهایی را برای حمله به تأسیسات هستهای ایران در ماه آینده آماده کرده بود، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، این حمله را به حالت تعلیق درآورد تا فرصتی برای مذاکره با تهران فراهم شود. به گفته مقامات دولت آمریکا و منابعی که در جریان این مذاکرات بودند، تصمیم ترامپ پس از ماهها کشمکش داخلی میان حامیان دیپلماسی و طرفداران اقدام نظامی اتخاذ شد
به گزارش نیویورک تایمز، در هفتههای گذشته، اسرائیل طرحهایی را برای حمله به تأسیسات هستهای ایران در ماه آینده آماده کرده بود، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، این حمله را به حالت تعلیق درآورد تا فرصتی برای مذاکره با تهران فراهم شود. به گفته مقامات دولت آمریکا و منابعی که در جریان این مذاکرات بودند، تصمیم ترامپ پس از ماهها کشمکش داخلی میان حامیان دیپلماسی و طرفداران اقدام نظامی اتخاذ شد.
این بحثها شکافهای عمیقی میان چهرههای سنتاً متمایل به مداخله نظامی در کابینه ترامپ و مشاورانی که در موفقیت یک حمله تردید داشتند، نمایان کرد. نتیجهی این مباحث، فعلاً، اجتناب از جنگ و تمرکز بر گفتگو با ایران است.
اسرائیل که از مدتها پیش حمله به تأسیسات هستهای ایران را در برنامه داشت، در ماههای اخیر این برنامه را به شکلی جدیتر و با احتمال بالاتر حمایت آمریکا پیش برده بود. طرحهایی که تهیه شده بود، بهگفته مقامات مطلع، میتوانست برنامه هستهای ایران را دستکم یک سال عقب بیندازد. با این حال، تقریباً تمامی گزینهها نیاز به مشارکت مستقیم آمریکا داشتند — چه برای تضمین موفقیت عملیات، چه برای مقابله با پاسخ احتمالی ایران.
ترامپ که در دوره اول ریاستجمهوریاش توافق هستهای اوباما را کنار گذاشته بود، حالا در دوره دوم خود ترجیح داده است به جای آغاز جنگی جدید در خاورمیانه، مسیر مذاکره را امتحان کند. او به ایران تنها چند ماه فرصت داده تا به توافقی در زمینه برنامه هستهای دست یابد.
در دیداری که اوایل ماه جاری میان ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در کاخ سفید برگزار شد، ترامپ صراحتاً اعلام کرد که آمریکا مذاکرات با ایران را آغاز کرده است. نتانیاهو در بیانیهای پس از این دیدار اظهار کرد که هر توافقی تنها زمانی قابل قبول است که به امضاکنندگان اجازه دهد با نظارت و مشارکت آمریکا تأسیسات ایران را منهدم کنند.
طرحهای اسرائیل شامل عملیاتهای ترکیبی هوایی و زمینی بود؛ از جمله حملات هوایی همراه با اعزام کماندوها برای نفوذ به سایتهای زیرزمینی مانند نطنز. با این حال، برخی از فرماندهان نظامی آمریکا هشدار دادند که اجرای چنین طرحی نیاز به ماه ها برنامهریزی دارد و بدون کمک نظامی مستقیم آمریکا ممکن است موفق نشود.
ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، با حمایت کاخ سفید تجهیزات نظامی از جمله دو ناو هواپیمابر و سامانههای دفاع موشکی را به خاورمیانه منتقل کرده بود. همچنین بمبافکنهای B-2 که قادر به حمل بمبهای سنگرشکن ۳۰ هزار پوندی هستند، به جزیره دیهگو گارسیا اعزام شدند.
درحالیکه برخی در دولت آمریکا، از جمله مشاور امنیت ملی مایکل والتز و فرمانده کوریلا، آماده بررسی حمایت از حمله اسرائیل بودند، دیگران از جمله مدیر اطلاعات ملی، تولسی گبرد، نسبت به تبعات این حمله هشدار دادند. گبرد در گزارشی هشدار داد که این سطح از آمادهسازی نظامی ممکن است جرقه جنگی گستردهتر را با ایران روشن کند.
همزمان، نشانههایی از تمایل ایران به مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا پدیدار شد. ترامپ در ماه مارس نامهای برای گفتگو مستقیم با ایران فرستاده بود که ابتدا رد شد، اما در ۲۸ مارس، مقام ارشدی از ایران پاسخی ارسال کرد که در آن بر آمادگی برای مذاکرات غیرمستقیم تأکید شده بود.
پس از دیدار با نتانیاهو، ترامپ مأموریت یافتن راهحل را به جان رتکلیف، مدیر سیا، سپرد. رتکلیف هفته گذشته به اسرائیل رفت و با نتانیاهو و رئیس موساد، دیوید بارنهآ، دیدار کرد. در این دیدارها، گزینههایی چون ادامه مذاکرات، حملات مخفی مشترک، تحریمهای شدیدتر و سناریوهای نظامی بررسی شدند.
درحالیکه گزینههای نظامی روی میز باقی ماندهاند، ترامپ تأکید کرده که مسیر دیپلماسی باید پیش برود — البته نه برای همیشه. سخنگوی شورای امنیت ملی گفت: «رئیسجمهور روشن کرده که ایران نمیتواند به سلاح هستهای دست یابد، و تمامی گزینهها روی میز است.»
با اینحال، اسرائیل به دنبال راههایی برای اجرای مستقل عملیات نیز بوده است، از جمله حملات مشابه عملیات سال گذشته در سوریه که طی آن، نیروهای ویژه اسرائیلی با کمک بالگرد وارد یک سایت زیرزمینی شده و آن را منهدم کردند.
در نهایت، مخالفتها در درون دولت آمریکا، ناتوانی در آمادهسازی فوری عملیات، و احتمال ورود به جنگی تمامعیار موجب شد ترامپ گزینه دیپلماسی را حداقل برای زمان فعلی ترجیح دهد.
دیدار ترامپ و نتانیاهو: غافلگیری نتانیاهو
این دیدار اوایل آوریل ۲۰۲۵ در دفتر بیضی کاخ سفید برگزار شد، در حالی که بنیامین نتانیاهو برای گفتگو درباره مجموعهای از موضوعات از جمله تعرفههای آمریکا به واشنگتن آمده بود. اما موضوع اصلی برای اسرائیلیها، نه اقتصاد، بلکه ایران بود.
نتانیاهو تلاش داشت رضایت ترامپ برای حمله به تأسیسات هستهای ایران را جلب کند. اسرائیل در حال آمادهسازی برای حملهای در ماه می بود و برای موفقیت آن، به پشتیبانی مستقیم آمریکا – چه در سطح عملیاتی، چه پدافندی – نیاز داشت.
ترامپ غافلگیرانه در جلسه اعلام کرد که آمریکا تصمیم به شروع مذاکرات با ایران گرفته است. او بهصراحت به نتانیاهو گفت که در شرایط فعلی، از حمله حمایت نخواهد کرد. به گفته منابع مطلع، ترامپ ترجیح داد بهجای حمله، «به دیپلماسی فرصت دهد».
نتانیاهو در بیانیهای که پس از دیدار منتشر کرد، گفت تنها توافقی با ایران قابل قبول است که اجازه دهد طرفهای امضاکننده “بروند، تأسیسات را منفجر کنند، تجهیزات را جمع آوری کنند – همه با نظارت و اجرای آمریکا”.
نتانیاهو پیش از سفر به آمریکا، در تماسی تلفنی با ترامپ موضوع ایران را مطرح کرده بود، اما ترامپ گفته بود: «نمیخواهم درباره ایران پشت تلفن صحبت کنم – بیا و حضوری بحث کنیم.» و همین دیدار حضوری در کاخ سفید برگزار شد.
ساعاتی پس از دیدار، ترامپ بهصورت عمومی آغاز گفتوگو با ایران را اعلام کرد. این اقدام نه تنها برای اسرائیل شوکهکننده بود، بلکه حتی برخی از اطرافیان ترامپ را نیز غافلگیر کرد.
در پایان این دیدار، مشخص شد که اگرچه اسرائیل همچنان آماده حمله بود، اما حمایت حیاتی آمریکا فعلاً از روی میز برداشته شده بود.
شکاف در دولت ترامپ: دیپلماسی یا جنگ؟
وقتی اسرائیل طرح حملهای ترکیبی به تأسیسات هستهای ایران – شامل حملات هوایی و عملیات کماندویی – را با آمریکا مطرح کرد، برخی در دولت ترامپ با اشتیاق به بررسی آن پرداختند. در رأس این گروه، ژنرال مایکل کوریلا (فرمانده سنتکام) و مایکل والتز (مشاور امنیت ملی) قرار داشتند. آنها به بررسی این موضوع پرداختند که چگونه ارتش آمریکا میتواند از عملیات اسرائیل حمایت کند؛ چه با حمله مستقیم، چه با پشتیبانی لجستیکی.
در مقابل، طیفی از مقامات عالیرتبه در کاخ سفید مخالفت خود را با این مسیر اعلام کردند. در رأس این طیف، تولسی گبرد (مدیر اطلاعات ملی) قرار داشت که هشدار داد استقرار گسترده تجهیزات نظامی آمریکا در خاورمیانه ممکن است تنشها را بهسمت یک درگیری تمامعیار با ایران سوق دهد. تحلیلهای اطلاعاتی او نشان میدادند که تنها یک جرقه برای شعلهور شدن بحران کافی است.
این نگرانیها از طرف سوزی وایلس (رئیس دفتر کاخ سفید)، پیت هگزث (وزیر دفاع)، و حتی معاون رئیسجمهور، جیدی ونس تکرار شد. آنها نهتنها نگران هزینههای احتمالی جنگ بودند، بلکه تردید داشتند که عملیات اسرائیل، حتی با مشارکت آمریکا، بتواند به اهداف استراتژیک خود برسد.
حتی مایکل والتز که معمولا یکی از تندروها در برابر ایران محسوب میشود، در نهایت با تردیدهایی روبهرو شد و گفت احتمال موفقیت این عملیات بدون مشارکت فعال آمریکا بسیار پایین است.
این شکافهای داخلی در دولت ترامپ بین جناح متمایل به جنگ و جناح محتاطتر، یکی از دلایل اصلی تصمیم رئیسجمهور برای توقف حمایت از حمله اسرائیل بود. ترامپ، برخلاف سابقهاش در فشار بر ایران، در این مقطع تصمیم گرفت مسیر دیپلماسی را امتحان کند. به نظر می رسد او تمایلی ندارد نامش بهعنوان آغازگر یک جنگ دیگر در خاورمیانه ثبت شود.
یک پاسخ
با توجه به بالاگرفتن اختلاف چین و امریکا و نزدیکی امریکا به روسیه ایران باید چین را متقاعد به حمایت همه جانبه از ایران در مقابل حمله مشترک اسراییل امریکا به ایران نماید. همانند حمایت امریکا از اسراییل. ایا عملی یا نه ایران باید در این راه کوشش کند.