هممیهنان گرامی!
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران فرا رسیدن نوروز، سرآغاز فصل نو شدن طبیعت و پیروزی نو بر کهنه، و آستانهٔ برگزاری مراسم جشن نوروزیِ سنت کهن ایرانیان، سنتی ایرانی که بهرغم همهٔ تلاشهای سران رژیم برای بهفراموشی سپردنش اما امروز نمادی روشن از پافشاری دلیرانهٔ مردم ما بر برگزار کردن آیین این سنت مترقی و مخالفت آشکار ایرانیان با اندیشههای پوسیده و ضد مردمی سران جمهوری اسلامی است، تبریک می گوید.
کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران فرا رسیدن سال ۱۴۰۴ را به شما مردم شریف و زحمتکش میهنمان صمیمانه تبریک میگوید و برای جنبش مردمی که سالی پرچالش و مهم را پیشِ روی دارد پیروزیهایی بزرگ در مبارزه با حکومت استبدادی جمهوری اسلامی آرزومند است.
سالی که گذشت سالِ دشواریهای فزایندهٔ مادی و معنوی اکثر شهروندان میهنمان، سالِ شدت یافتن فقر و محرومیت، سالِ ادامه پیدا کردن هجوم رژیم به حقوق انسانی زنان، موج پی در پی سرکوب کردن مبارزان راه آزادی و صادر شدن حکمهای اعدام در بیدادگاههای رژیم ضدمردمی ولایت فقیه و اجرای آنها بود.
همچنین در سالِ گذشته شکستهای راهبردی رژیم ولایی در اجرای سیاستهای مداخلهگرانه، پرهزینه، و نابخردانه در منطقهٔ خاورمیانه را شاهد بودیم، سیاستهایی که بهزیان منافع ملی کشورمان بود و میتوانست ایران را به درگیریهای نظامیای خانمانسوز و فاجعهبار بکشاند. این شکستهای سنگین بین سران رژیم در خصوص سرنوشت حکومت و احتمال تکرار حوادث سوریه در ایران نگرانیهایی جدی بهوجود آورده است. سخنان علی خامنهای پس از این شکستها و ادعاهای پوچ و عوامفریبانهاش دربارهٔ “پیروزیهای بزرگ” در آیندهٔ نزدیک، در خصوص رهبری و سیاستهایی فاجعهبار که رژیم در سالهای اخیر دنبال کرده و میکند سؤالهایی بسیار برانگیخته است.
سالی که گذشت سالِ تلاشها و مانورهای رژیم ولایت فقیه و جابهجا کردن مهرههای کارگزاران آن بهمنظور حفظ حاکمیت استبدادیاش بود. حزب ما در همان دورهٔ تبلیغات وسیع حکومتی بهصراحت تأکید کرد که تأییدِ صلاحیتِ مسعود پزشکیان برای نامزدی مقام ریاستجمهوری (تأییدِ صلاحیتِ کسی که در دو دوره از انتخابات ریاستجمهوری و همچنین در انتخابات دورهٔ اخیر مجلس- مجلس دوازدهم- رد صلاحیت شده بود) سازمانیافته و بهدستور مستقیم ولی فقیه است تا از این طریق و بهمیدان آوردن سازمانیافتهٔ اصلاحطلبان حکومتی برای توهمزایی در مورد مسعود پزشکیان و ایجاد امید کاذب برای پیدا شدن “روزنه”ای صورت گرفت (همانطور که در دوران نمایش انتخاباتی حسن روحانی آزمایش شده بود). بهرغم این تلاشهای رژیم در زمینهٔ نمایش انتخاباتی ریاستجمهوری که حاکمیت مترصد بود حماسهای در تأیید رژیم ولایت فقیه از آن بسازد، با تحریم از سوی اکثر مردم میهن ما بهپایان رسید. حتی بر اساس آمار رسمی رژیم، در برخی از شهرهای بزرگ کشور از جمله تهران، میزان مشارکت رأیدهندگان بهسختی به بیش از ۳۰ درصد رسید (بهگزارش ایسنا، رئیس ستاد انتخابات استان تهران اظهار داشت: تعداد واجد شرایط برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ۱۰ میلیون و ۱۹۹ هزار و ۷۴۲ نفر بودند که در این دوره از انتخابات در هشتم تیرماه در پایتخت، سه میلیون و ۳۶۶ هزار و ۲۶۴ رأی بهکار بردند). روند انتخاب کابینه پزشکیان با نظارت مستقیم علی خامنهای و تأکیدِ پزشکیان بر اجرا کردن “فرامین رهبری”، نادرست بودن فرضیههای پیدا شدن “روزنه” بیدرنگ بهاثبات رسید. بحران دولت پزشکیان تنها ۹ ماه پس از بر سر کار آمدن آن بهحدی رسیده است که در روزهای اخیر وزیر اقتصادش از جانب مجلسی که برگماردگان ولی فقیه، سپاه، و ارگانهای امنیتی را دربر دارد عزل و برکنار شد و “ظریف” مشاور راهبردیاش بهدستور “اژهای”- رئیس قوه قضائیه- استعفا داد، و همچنین- بر اساس گزارش رسانههای عمومی- برخی از هوادارانش از ضرورت استعفای خودِ او سخن گفتهاند.
هممیهنان گرامی!
سالی که گذشت سالِ ادامه یافتن مبارزهٔ کارگران، بازنشستگان، فرهنگیان، و زنان کشورمان بود. از نمونههای برجسته این مبارزه به اعتصاب کارگران پروژهای و ارکان ثالث نفت برای رفع تبعیضها و دست یافتن به دستمزدی پاسخگوی نیاز انسان میتوان اشاره کرد، اعتصابی که بیش از هشت هزار کارگر از ۶۱ شرکت نفتی در بر پا کردن آن مشارکت داشتند. خواست کارگران اعتصابی از جمله پرداخت مزد یکسان و ایجاد شرایط کاریای برابر با شرایط کاری کارمندانِ رسمی و بهرهمندی از تمام مزایای شغلی صنعت نفت بوده است. همچنین کارگران اعتصابی خواستار پایان دادن به سرکوب، اخراج، و ممنوعالورود کردن کارگران به محل کار، حذف پیمانکاران، افزایش دستمزد، و بهبود وضعیت خوابگاهها و غذاخوریها بودند. کارگران پیمانکاری صنعت نفت مانند میلیونها کارگر زحمتکش کشور همچنین اعلام کردند دولتهای رژیم ولایت فقیه در غارت کردن اندوختههای صندوقهای بازنشستگی سهیم بودهاند و خدمات درمانی رایگان بیمه شدگان را از بین بردهاند. ادامه یافتن مبارزهٔ کارگران و زحمتکشان در شهرها و مراکز صنعتی از معضلها و چالشهایی جدی در برابر رژیم و نیروهای سرکوبگرش است. بهرغم دستگیر کردن بیوقفهٔ بسیاری از فعالان کارگری این مبارزه همچنان ادامه دارد چنان که در روزهای اخیر کارگران در شهرهای مختلف تجمعها و راهپیماییهای اعتراضی بر پا کردند از جمله در شهر شوش که گروهی از کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در اعتراض به مشکلهای معیشتیشان دست به اعتصاب زدند.
سالی که گذشت سالِ مبارزهٔ پیگیر و دلیرانهٔ بازنشستگان کشور در سراسر ایران بود. هر هفته بازنشستگان در حرکتهای اعتراضیای سازمانیافته نسبت به سیاستهای رژیم خصوصاً در غارت کردن صندوقهای بازنشستگی و سازمان تأمین اجتماعی تجمع و اعتراض میکنند. برای نمونه، بازنشستگان “سازمان تأمین اجتماعی” در یکشنبه ۱۲ اسفندماه در مورد وضعیت نامناسب معیشتشان از جمله در شهرهایی مانند اهواز، اصفهان، تهران، رشت، شوش، شوشتر، و کرمانشاه تجمع اعتراضی برگزار کردند. در جریان این حرکتها بازنشستگان شعارهایی سر دادند که از آن جملهاند: “نه مجلس، نه دولت/ نیستند بهفکرِ ملت”، “دشمنِ ما همینجاست/ دروغ میگن آمریکاست”، “ما بازنشستگانیم/ دنبالِ حقمانیم”، “تا حقِ خود نگیریم/ آرام نمینشینیم”، “گرانیِ تورم/ بلایِ جانِ مردم”، و “وعده وعید کافیه/ سفرهٔ ما خالیه”.
از دیگر عرصههای مبارزهٔ زحمتکشان میهن علیه سیاستهای ضدمردمی حکومت جمهوری اسلامی در سال گذشته به مبارزهٔ پرستاران در شهرهای مختلف میتوان اشاره کرد. در شهریورماه پرستاران در اعتراض به وضعیت ناگوار شغلی دست به اعتصاب زدند، اعتصابی که پس از مرگ یک پرستار ۳۲ ساله بهعلت فشار کار ناشی از بهرهکشی وحشیانه، تبعیض قائل شدن مدام، توهین شدن در حین کار، احضار و پروندهسازی از سوی حراست و نهادهای امنیتی و تهدید به اخراج صورت گرفت. این برخوردهای مرگبار با پرستاران که بنا به شغلشان جان بر کف دارند در استان البرز و شهرهای کرج و شیراز آغاز شده و به استانهای یزد، بوشهر، شهرهای اصفهان، اهواز، اراک، همدان، مشهد، یاسوج، زنجان، و تبریز گسترش یافته است. بر اساس اظهارنظر دبیرکل خانه پرستار، “حدود ۵۰ بیمارستان درگیر اعتصاب هستند.” دو هفته پس از آغاز اعتصاب پرستاران در نقاط مختلف کشور معاون پرستاری وزارت بهداشت چالشهای حوزهٔ سلامت بهخصوص در حوزه پرستاری را بهشکل عام و “در مرز نقطهٔ جوش و بحران” توصیف کرد.
سالی که گذشت سالِ ادامه یافتن مبارزهٔ قهرمانانهٔ زنان در راستای خیزش “زن، زندگی، آزادی” در مقابله با سیاستهای رژیم ولایت فقیه بهویژه سیاست ضدانسانی “حجاب اجباری”، تفکیک جنسیتی، و محرومیت زنان از بسیاری از حقوق اولیه و انسانیشان بود. مبارزهٔ زنان زندانی سیاسی و نقش تحسینبرانگیزشان در “کارزار سهشنبههای ٬نه٬ به اعدام” از بهمنماه ۱۴۰۲ با اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در سهشنبههای هر هفته آغاز شده و تا کنون ادامه دارد ستودنی است. این کارزار در ۳۸ زندان کشور در ۱۴ اسفندماه ۱۴۰۳ پنجاهوهشتمین هفتهٔ برپایی اعتصابهایش در “سهشنبهها” را پشت سر گذاشت.
سالی که گذشت سالِ مبارزهٔ پیگیر خانوادههای جانباختگان “خاوران” و مادران “دادخواه” ایران بود که بسیاری از این مادران داغدار بهجرم دادخواه بودنشان با حبس و پروندههای امنیتی روبرو بوده و هستند. گلزار “خاوران”، جایگاه مزارهای دستجمعی فرزندان وطن و نمادِ “فاجعهٔ ملی” تابستان ۶۷ ، مانند نوروز گذشته اکنون بیش از یک سال است که بر روی مادران و خانوادههای جانباختگان بسته شده است و درمحاصرهٔ نیروهای امنیتی ورود به آن ممنوع است. اما مادران و خانوادههای جانباختگان، مقاوم و پیگیر، باوجود اذیت و آزارهای مأموران امنیتی، هر جمعه پشت درِ بستهٔ خاورانِ حاضر میشوند و بر حق حضور بر مزار عزیزانشان استوار میمانند.
هممیهنان گرامی!
نشست وسیع کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران در بهمنماه ۱۴۰۳ با ابراز نگرانی شدید از وضعیت کشور، همچنین تأکید کرد که با شروع زمامداری دولت “ترامپ” در آمریکا و همکاری تنگاتنگ آن با دولت فاشیستی “نتانیاهو” در تهدید کردن حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران، ادامه دادن به تحریمهای مخرب اقتصادی که خطر گسترششان نیز وجود دارد، همراه با خطر دخالت جدی قدرتهای امپریالیستی و متحدان ارتجاعی منطقهایشان در امور کشور ما، و همچنین فعالیت نیروهایی که هدفشان جایگزین کردن استبداد مذهبی کنونی با استبداد در قالب سلطنتیاش یا دیکتاتوری مذهبیای دیگر است، وظیفهای بسیار دشوار و مهم پیشِ رویِ همهٔ ما قرار داده است. در سازمان دادن اعتراضهای نیروهای اجتماعی مختلف و ارتقا دادن این اعتراضهای پراکنده به جنبش سراسریای ضداستبداد با شرکت کارگران، زحمتکشان، بازنشستگان، فرهنگیان، زنان، و جوانان کشور تلاشهایمان باید دوچندان شود. تجربهٔ چهار دهه مبارزهٔ دلیرانه و پُرهزینهٔ جنبش مردمی با حکومت دیکتاتوری و ضدمردمی جمهوری اسلامی نشان داده است فقط با اتحادِ عمل و هماهنگی تمامی گردانهای اجتماعی و حمایت فعال همهٔ نیروهای ملی و آزادیخواه کشور می توان به تغییر دادن اوضاع کنونی و آماده ساختن شرایط بهمنظور تحقق یافتن تحولهایی بنیادی، دموکراتیک، و پایدار امیدوار بود.
با امید به پیروزیهای بزرگ برای جنبش مردمی، برای پیروزی مبارزهٔ دلیرانه کارگران، زحمتکشان، بازنشستگان، پرستاران، فرهنگیان، و دانشجویان، زنان، و خلقهای زیرستم میهنمان، و با امید به باز شدن “روزنه”هایی واقعی برای اتحادِ عمل همهٔ نیروهای مترقی و آزادیخواه کشور در جهت پایان دادن به حکومت ضداستبدادی جمهوری اسلامی.
کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران
۲۰ اسفندماه ۱۴۰۳
5 پاسخ
گویا اشتباهی در پایانِ شاد باش نوروزی، رُخ داده است!
چنین آمده است:
«……… اتحادِ عمل همهٔ نیروهای مترقی و آزادیخواه کشور در جهت پایان دادن به حکومت ضداستبدادی جمهوری اسلامی.»
حکومتِ ضَدّ استبدادی جمهوری اسلامی!!!!؟؟؟؟
حکومتِ ضَدّ امپریالیستی امام خمینی
متاسفانه برای بسیاری دانسته نیست که چرا حزب توده ایران چنان بود و چنین شد !
به بیان ساده این چنین شد که از مبارزی شمشیری آهنین گرفته شد و به جای ان شمشیر تخته ای تخته ای داده شد .
اگر مبارزات طبقاتی به آشتی طبقاتی تبدیل شود و همزیستی مسالمتآمیز با سرمایه داری هم بستر شود دیگر دفاع از سرمایه داری مشروع خواهد شد . روسیه سوسیالیستی را ارتش نازیسم هیتلری نتوانست شکست دهد ولی یک تئوری سازشکارانه شکست داد . حزب توده دیگر یک حزب مبارز طبقاتی نیست . حزبی اصلاح طلب ، سازشکاری است که با بدست آوردن رای در پارلمان ، خواهان به قدرت رسیدن است . حال با شرایط کنونی ایران چندین سال باید به انتظار نشست که حکومت ملایان اجازه کسب قدرت سیاسی را به حزب توده تقدیم کنند ، سئوالی است که پاسخ آنرا از خود آنان باید پرسید .
این اشتباه چاپی تصحیح شده است . از گردانندگان سایت اخبار روز انتظار می رود اعلامیه تصحیح شده را در بخش ” میز احزاب ” منتشر کنند .
با احترام
به نظر می رسد که در مجموعه کارکنان سایت اخبار روز کمبود کادر متخصص و ماهری که بتواند به سرعت نقیصه های سایت را برطرف کند وجود ندارد . امید است که هرچه زودتر چنین کادرهایی به جمع گردانندگان سایت اضافه شود تا در تغییر یک اعلامیه دارای اشتباه چاپی مختصر با اعلامیه جدید به سرعت وارد عمل شوند .