سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴

سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴

گاردین: ترامپ [پدرخوانده] در حال تبدیل آمریکا به یک دولت مافیایی است – ترجمه ی: بابک احمدی

گاردین: ببینید، دونالد کورلئونه – رئیس‌جمهوری ایالات متحده که مانند یک رئیس مافیا رفتار می‌کند، اما بدون اصول

تأثیر رفتار مافیایی ترامپ شگفت‌انگیز و سریع بوده است، به‌گونه‌ای که سکوتی عجیب بر فضای عمومی آمریکا حاکم شده است. یکی از نمایندگان دموکرات کنگره می‌گوید که همکاران جمهوری‌خواهش به او گفته‌اند که از انتقاد علنی از ترامپ خودداری می‌کنند، زیرا نگران امنیت جانی خود و خانواده‌هایشان هستند

روزنامه گاردین در مطلبی با مرور عملکرد دولت دوم «دونالد ترامپ» تا به امروز، رویکرد وی را شبیه به “ویتو کورلئونه” شخصیت اول فیلم «پدرخوانده» دانست و با «نفرت انگیز» خواندن آن نوشت: وقتی قدرتمندترین کشور جهان به یک دولت مافیایی تبدیل می‌شود ما باید در مقابل آن هر کاری که لازم است انجام دهیم. جاناتان فریدلند ستون نویس گاردین نوشت: رفتار مافیایی دولت ترامپ غیر قابل انکار است – با یک تبصره: رؤسای جنایات سازمان‌یافته گاهی اوقات شرافت بیشتری از خود نشان می‌دهند.

ببینید، دونالد کورلئونه – رئیس‌جمهوری ایالات متحده که مانند یک رئیس مافیا رفتار می‌کند، اما بدون اصول.

البته، مقایسه او با یک پدرخوانده مافیایی جای تأمل دارد، نه تنها به این دلیل که خود ترامپ از چنین مقایسه‌ای خوشش می‌آید، بلکه به این دلیل که پدرخوانده نمادی از قدرت و شکوه مردانه است، در حالی که ترامپ ضعیف است، دائماً به دشمنان آمریکا امتیاز می‌دهد و در مقابل، هیچ چیز به دست نمی‌آورد. اما در دنیایی که با این سرعت در حال تغییر است – زمانی که کشوری که بیش از یک قرن دوست بوده، در عرض چند هفته به دشمن تبدیل می‌شود – داشتن یک راهنما ضروری است. همکارم لوک هاردینگ ماهیت روسیه تحت حاکمیت ولادیمیر پوتین را با نام “دولت مافیایی” روشن کرد. اکنون ما باید همین برچسب را به ایالات متحده تحت مدیریت وفادارترین تحسین‌کننده پوتین بزنیم.

به نحوه عملکرد کاخ سفید ترامپ توجه کنید؛ تهدیدها و ارعاب‌هایی که بیشتر به زبان سیسیلی اصلی‌شان بهتر به گوش می‌رسند. این هفته ترامپ گفت که توافقی برای پایان دادن به جنگ روسیه علیه اوکراین «می‌تواند خیلی سریع انجام شود»، اما «اگر کسی نخواهد توافق کند، فکر می‌کنم او زیاد دوام نخواهد آورد». برای درک اینکه او چه کسی را مدنظر دارد، نیازی به مترجم نبود – منظور او ولودیمیر زلنسکی بود.

روز پنجشنبه، ترامپ با اطمینان گفت که اوکراینی‌ها به زودی خواسته او را انجام خواهند داد، «زیرا فکر نمی‌کنم انتخاب دیگری داشته باشند». گویی پیشنهادی داده که آن‌ها نمی‌توانند رد کنند. که البته چنین هم بود. با متوقف کردن کمک‌های نظامی و اشتراک‌گذاری اطلاعات امنیتی آمریکا، همان‌طور که این هفته انجام داد، عملاً یک تفنگ روسی را بر شقیقه اوکراین گذاشت، هرچند امروز با ادعای اینکه «به‌شدت در حال بررسی» تحریم‌های بانکی و تعرفه‌ای علیه مسکو است، سعی کرد تأثیر آن را کمتر کند. اما این یک ترفند بود – نمایشی برای اینکه وانمود کند نسبت به هر دو طرف سخت‌گیر است، در حالی که واقعیت کاملاً متفاوت بود. او انتظار دارد که زلنسکی بخش بزرگی از منابع معدنی اوکراین را واگذار کند، درست همان‌طور که رقبای کورلئونه برای نجات جانشان از ثروتشان گذشتند.

این همان روش جدید آمریکا در تعاملات جهانی است. ترامپ در سخنرانی سالانه خود در کنگره، تشریفات را کنار گذاشت و تهدید قبلی خود برای تصاحب گرینلند را تکرار کرد: «به هر طریقی که شده، آن را به دست خواهیم آورد.» این حرف یادآور هشدار قبلی او به کپنهاگ بود که اگر به خواسته‌اش تن ندهد، با پیامدهایی روبه‌رو خواهد شد: «شاید لازم باشد که برخی اتفاقات در مورد دانمارک بیفتد، مربوط به تعرفه‌ها». کشور خوبی دارید؛ حیف است که اتفاقی برایش بیفتد.

همین تاکتیک را در قبال همسایه شمالی آمریکا نیز به کار می‌برد. جاستین ترودو، نخست‌وزیر در حال کناره‌گیری کانادا، این هفته به صراحت ترامپ را متهم کرد که قصد دارد «اقتصاد کانادا را به کلی نابود کند تا بتواند راحت‌تر ما را ضمیمه کند». او افزود: «ما هرگز ایالت پنجاه و یکم نخواهیم شد.» این همان تکنیکی است که در گوشه‌های تاریک صنعت ساخت‌وساز نیوجرسی دیده می‌شود: سریالی از آتش‌سوزی‌های مشکوک که تنها زمانی متوقف می‌شوند که یک رقیب سرسخت تسلیم شود.

هم در محتوا و هم در سبک، این رفتار کاملاً مافیایی است. به وسواس ترامپ نسبت به «احترام» توجه کنید، چیزی که در رویارویی هفته گذشته او با زلنسکی در دفتر بیضی‌شکل کاملاً مشهود بود. ترامپ و جی‌دی ونس، رهبر اوکراین را سه بار به بی‌احترامی متهم کردند، طوری که بیشتر شبیه شخصیت تندمزاج تامی دوویتو (با بازی جو پشی در فیلم رفقای خوب) بودند تا رهبران جهان.

به تحقیر زیردستان هم دقت کنید. در سخنرانی‌اش در کنگره، ترامپ وزیر خارجه، مارکو روبیو، را معرفی کرد و اعلام کرد که او مسئول بازپس‌گیری کانال پاناما است. سپس با خنده‌ای تمسخرآمیز گفت: «موفق باشی، مارکو. حالا می‌دانیم اگر مشکلی پیش بیاید، چه کسی را مقصر بدانیم.» جمع حاضر، با خنده‌ای عصبی واکنش نشان دادند – موقتاً خوشحال از اینکه حداقل این بار قربانی تحقیر او نبودند.

حفظ تعادل در این سیستم برای مشاوران و مخالفان ترامپ دشوار است، زیرا قدرت به‌صورت خودسرانه و بی‌ثبات اعمال می‌شود. تعرفه‌ها وضع می‌شوند، سپس به تعلیق درمی‌آیند. در واقع، یکی از دلایل علاقه شدید ترامپ به مالیات‌های وارداتی این است که می‌توان آن‌ها را فوراً و تنها با دستور ریاست‌جمهوری اجرا کرد. این مسئله شامل معافیت‌هایی هم می‌شود که او می‌تواند به صنایع موردعلاقه‌اش اعطا کند. کریس هِیز از MSNBC این روند را چنین توصیف می‌کند: «کاملاً مشخص است که این یک باج‌گیری خواهد بود، جایی که ترامپ می‌تواند با یک امضا، کسب‌وکار شما را نابود یا نجات دهد، بسته به میزان اطاعت شما.»

البته، ترامپیسم فقط در سیاست خارجی از روش‌های کوزا نوسترا (مافیای ایتالیایی) استفاده نمی‌کند. این هفته، خبرگزاری رویترز گزارش داد که چندین قاضی فدرال در منطقه واشنگتن دی‌سی بسته‌های پیتزا دریافت کرده‌اند که به‌صورت ناشناس به درب منازلشان ارسال شده است – حرکتی که پلیس آن را «نوعی ارعاب برای نشان دادن اینکه نشانی هدف شناخته شده است» تعبیر کرد.

در همین حال، قضات فدرال از موجی از حملات آنلاین ایلان ماسک به وحشت افتاده‌اند. ماسک در پست‌های متعدد خود، قضاتی را که در برابر تلاش‌های او برای تخریب بخش‌های وسیعی از دولت فدرال ایستادگی کرده‌اند، «فاسد» و «شیطان‌صفت» توصیف کرده است. اکنون، سیستم قضایی آمریکا نه‌تنها از فشارهای سیاسی بلکه از تهدیدهای امنیتی مستقیم نیز نگران است. جان جونز، قاضی بازنشسته، وضعیت را چنین توصیف می‌کند: «هرگز ندیده‌ام که قضات این‌قدر مضطرب باشند.»

چه در خنثی‌سازی دستگاه قضایی – همان‌طور که ترامپ این هفته هنگام زدن ضربه‌ای دوستانه به پشت جان رابرتز، رئیس دیوان عالی، به او گفت: «دوباره از تو ممنونم، فراموش نخواهم کرد» – و چه در تلاش برای کنترل رسانه‌ها، همه این اقدامات دقیقاً برگرفته از کتاب راهنمای کورلئونه است.

تأثیر آن شگفت‌انگیز و سریع بوده است، به‌گونه‌ای که سکوتی عجیب بر فضای عمومی آمریکا حاکم شده است. یکی از نمایندگان دموکرات کنگره می‌گوید که همکاران جمهوری‌خواهش به او گفته‌اند که از انتقاد علنی از ترامپ خودداری می‌کنند، زیرا نگران امنیت جانی خود و خانواده‌هایشان هستند.

اما این فقط سیاستمداران نیستند که در سکوت فرو رفته‌اند. طبق گزارش نیویورک تایمز، «رؤسای دانشگاه‌ها که نگران از دست دادن میلیون‌ها دلار بودجه فدرال هستند، سکوت کرده‌اند. مدیران اجرایی که از تعرفه‌هایی که ممکن است به کسب‌وکارهایشان آسیب بزند، وحشت دارند، هیچ اعتراضی نمی‌کنند.» این روزنامه همچنین به افزایش نگرانی‌ها در میان منتقدان بالقوه اشاره کرده است، زیرا حملات آنلاین از سوی ایلان ماسک و ترامپ ممکن است به حملات خشونت‌آمیز علیه خود آن‌ها یا عزیزانشان منجر شود.

این جو رعب و وحشت، ترامپ را در قدرت حفظ می‌کند و او را به تقلید از فساد و بی‌رحمی یک دون مافیا ترغیب می‌کند. ببینید که چگونه به‌طور علنی از افراد برای صرف شام با او در مارالاگو پول دریافت می‌کند: ۵ میلیون دلار برای یک ملاقات خصوصی، ۱ میلیون دلار برای حضور در یک گروه. و اگر هنوز پیام را نگرفته باشید، ترامپ رسماً اعلام کرده است که ایالات متحده دیگر «قانون مقابله با فساد خارجی» را اجرا نخواهد کرد – قانونی که آمریکایی‌ها را از پرداخت رشوه به مقامات خارجی منع می‌کرد. در همین حال، دادستان کل او همه گروه‌های ویژه مبارزه با فساد در وزارت دادگستری را منحل کرده است.

و در مورد بی‌رحمی؟ به شادی ماسک هنگام «ریختن آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا در دستگاه خردکن چوب» توجه کنید – اقدامی که موجب خواهد شد بیماران و گرسنگان در سراسر جهان، که به دارو و غذای آمریکایی وابسته بودند، جان خود را از دست بدهند.

حداقل کورلئونه‌ها به یک کد اخلاقی خودساخته پایبند بودند. آن‌ها بر این باور بودند که هر خدمتی باید در یادها بماند و در زمان مناسب جبران شود. اما ترامپ برای نپرداختن پول پیمانکارانی که برای دولت آمریکا کار کرده‌اند، بارها به دادگاه رفته است. او همچنین هیچ توجهی به کسانی که آمریکا به آن‌ها بدهکار است، ندارد. چگونه ممکن است معاون او به‌سادگی از کنار خون متحدان آمریکا، ازجمله بریتانیا، بگذرد، آن‌هم زمانی که پیشنهاد «۲۰ هزار سرباز از کشوری تصادفی که ۳۰ یا ۴۰ سال است در جنگی شرکت نکرده» را با بی‌تفاوتی رد کرد؟

این افراد شرورند – حتی از اصول ابتدایی خلافکاران نیز پیروی نمی‌کنند – و اکنون کشوری را اداره می‌کنند که ما از دوران ادواردی Edwardian age آن را نزدیک‌ترین دوست خود می‌دانستیم.

با در نظر گرفتن این شرایط، بدیهی است که سیاست بریتانیا باید به‌سوی مسیری رادیکال‌تر بیندیشد – چه این به معنای بازسازی اقتصاد برای تقویت قوای نظامی باشد، چه نزدیکی مجدد به اتحادیه اروپا، چرا که دنیای سال ۲۰۱۶ که رأی برگزیت در آن داده شد، دیگر وجود ندارد. اکنون که قدرتمندترین کشور جهان به یک دولت مافیایی تبدیل شده است، باید هر کاری که لازم است، انجام داد.

برچسب ها

با توجه به کمبود نیروهای ذخیره در اوکراین، ناتو اکنون باید تصمیم بگیرد: یا به‌طور علنی در این جنگ مداخله کند، که به‌معنای آغاز رسمی جنگ جهانی سوم خواهد بود، یا برای پایان سیاسی این جنگ تلاش کند. به نظر می‌رسد که دولت ایالات متحده گزینه‌ی دوم را انتخاب کرده است – نه از روی تمایل به صلح، بلکه برای کسب بیشترین منفعت ممکن در این شرایط
واشنگتن به مرکز قدرت غول‌های اقتصادی تبدیل شده، که یا به صورت مستقیم در پست‌های کلیدی دولت قرار گرفتند‌، و یا بصورت لابی های قدرتمند مانند شرکت‌های آمازون و متا با پرداخت مبالغ هنگفتی برای تأثیرگذاری بر سیاست‌های دولتی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، جایی که منافع اقتصادی و سیاسی به طور جدایی‌ناپذیری به یکدیگر پیوسته‌اند

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *