سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴

سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴

آلمانی ها باید این آزادگی اخلاقی را داشته باشند خلاف را خلاف بنامند – گفتگوی اشپیگل با پانکاج میشرا، ترجمه: حسین انورحقیقی

آلمان در آسیا و آفریقا بیش از همه به خاطر حمایت یک جانبه اش از دولت اسرائیل اعتبارش را از داده است. این یک موقعیت اسفناک برای کشوری است که تا همین چند ماه پیش از محبوبیت زیادی در جهان برخوردار بود. من کشور دیگری نمی شناسم چنین قدرت نرم و اعتبار عظیمی داشته و در کوتاه زمانی آن را چنین تخریب کرده باشد

هفته نامه اشپیگل: متفکر برجسته هندی پانکاج میشرا، ۵۶ ساله، در کتاب تازه خود “جهان بعد از غزه” به نقد و حسابرسی از حامیان غربی شیوه جنگی اسرائیل می پردازد. نقد وی به سیاست آلمان در این میان به ویژه تند است.

اشپیگل: آقای میشرا شما در هندوستان به دنیا آمده و پرورش یافته اید. نوشته اید که در اتاق دوران کودکی شما عکسی از موشه دایان، نخست وزیر اسرائیل از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۴ آویزان بود. چه چیزی از این مرد با یک چشم پوش معروف علاقه شما را بر می انگیخت؟

میشرا: او سمبل قهرمانی و کارآمدی ارتش اسرائیل بود. در خانواده من در هندوستان این نظر  غالب بود که در هندوستان احساس همبستگی کم است. ما به اندازه لازم به ملت خود باور نداشتیم. ما چیز زیادی درباره اسرائیل، تاریخ صهیونبسم و آنچه که در اروپا اتفاق افتاده بود، نمی دانستیم. ولی برداشت ما این بود که کسانی چون موشه دایان دولتی بسیار قوی و جامعه ای با پیوندهای بسیار محکم ایجاد کرده اند. ما اسرائیل را همچون الگویی می دیدیم که می توانستیم در هندوستان از آن سرمشق بگیریم و بهره مند شویم.   

اشپیگل: آیا مردم جنوب جهانی که خود بارها زخم نژادپرستی و تهدیدات را چشیده اند درگیری خاور نزدیک (غرب آسیا م. ) را بهتر می فهمند؟ با هر دو طرف همدردی بیشتری احساس می کنند؟

میشرا: رهبران ملی هند و چین همدردی و علاقه عمیقی به یهودیان اروپا داشتند، که به شکل هولناکی تحت تعقیب و آزار بودند. فکر داشتن کشوری از آن خود برای یهودیان در آن زمان دارای طرفداران زیادی در آسیا و آفریقا بود. ولی اوضاع بعد از سال ۱۹۴۸، در پی بنیانگذاری دولت اسرائیل که فلسطینیان از سرزمین خویش رانده و سلب مالکیت شدند، تغییر کرد. از آن به بعد جهت همدردی به سمت فلسطینیان چرخید.

اشپیگل: شما نیز که با این مسئله موافق بودید یهودیان “نیازمند کشوری برای خود هستند تا دیگر هیچگاه به وضعیت اقلیت بودن درنیایند”. حالا اما کتابی نوشته اید که انتقادی کشنده به اسرائیل و حامیان آن وارد می کند. همدری شما کی سمت و سویش را عوض کرد؟

پانکاج میشرا

میشرا: انسان هایی که به علت نیاز درنگ ناپذیر تاریخی کشور اسرائیل را بنیاد نهادند بدون تردید از حق داشتن دولت ملی خود برخوردار بودند. این مسئله برای خیلی از کشورها در آسیا و آفریقا که مردمانشان سالها زیر وحشیگری های استعمارگران اروپایی رنج برده بودند، هم صادق است. ولی وقتی این دولت ها به وجود آمدند تاریخ دیگری آغاز شد. زمانیکه حاکمان هند، اسرائیل، چین و اندونزی رفتاری با اقلیت ها و یا جماعات بومیشان آغاز کردند که زمانی قدرت های ستمگر استعمارگر اروپایی با خودشان داشتند آنگاه اعتبار دعوی اخلاقی خود را از دست دادند که احتمالا قبلا از آن برخوردار بودند. اگر ما این دولت ها را با همان معیار اخلاقی و سیاسی بسنجیم که دول دیگر را می سنجیم آن وقت هواداری از آنان برایمان بسیار مشکل خواهد بود.

اشپیگل: آیا نابودی صنعتی یهودیان در کوره های آدمسوزی در هولوکاست را با جنایات استعمار قابل مقایسه می دانید؟

میشرا: چه کسی اصلا این دو را مقایسه می کند؟ رنج هولناک نسل قبلی یک کشور هیچگاه به آن اجازه نمی دهد که در زمان حال به جنایت علیه بشریت دست بزند. به نظر می رسد بسیاری از آلمانیها بر این باورند که آن ها حق دارند به دولت اسرائیل برای تمام جنایاتش چک سفید اخلاقی بدهند هر چقدر هم که دولت اسرائیل افراطی تر باشد. این آلمانی ها مایلند بازهم چنان فکر کنند و زندانی گذشته باقی بمانند. ولی مابقی جهان، هم آلمان و هم اسرائیل را از روی رفتار کنونی این دو قضاوت خواهند کرد.

اشپیگل: کتاب شما “جهان بعد از غزه” بیش از یک صد سال تاریخ اروپایی، یهودی و فلسطینی را ترسیم می کند و از صدها نویسنده نقل قول می آورد. ولی در باره حماس و حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و قربانیان در اسرائیل و غزه فقط در حاشیه برخورد می کنید. چرا؟

میشرا: من در مورد حماس آنگونه که انتظار می رود وسواس ندارم.  مدافعان اسرائیل مدام از شما می پرسند: چرا درباره حماس، این سازمان ستیزه جو که تهدید می کند اسرائیل را از روی نقشه محو کند، صحبت نمی کنید؟ 

اشپیگل: این کار را نمی کند؟

میشرا: حماس راه حل دو کشوری را پذیرفته است. چرا باید این حقیقت را مسکوت بگذاریم؟ در تاریخ مبارزات ضد استعماری جنبشهای زیادی بوده اند که تروریستی نامیده شده ا ند. مشهورترین این جنش ها کنگره ملی آفریقا ANC است، که آمریکا و اغلب کشورهای اروپایی رهبر آن نلسون ماندلا را تا سال ۲۰۰۸ رسما تروریست می شناختند.   

اشپیگل: حماس را با ANC مقایسه می کنید؟

میشرا: هنگام قیام هندوستان علیه بریتانیایی ها در سال ۱۸۵۷ جنایات هولناکی بر سر مردان، زنان و کودکان اروپایی آوردند که اعمال حماس در هفتم اکتبر در برابر آن رنگ می بازد. از کسانی که این جنایات را مرتکب شده اند امروزه به عنوان مبارزان آزادی تقدیر می شود. 

اشپیگل: منظورتان چیست؟ بزودی ۲۰۰ سال از این حوادث در هندوستان می گذرد. علاوه براین ANC در تاریخ خود به کشتار جمعی چون حماس دست نزده است. 

میشرا: منظور من کلا چیز دیگری است. زمانی که شما تاریخ را از دید غربی ها و یا دید حاکمان سفید ببینید، هر کسی که به مخالفت برخیزد بطور اتوماتیک یک تروریست وحشی نامیده می شود. ولی آیا واقعا مسئله چنین ساده است؟ در تاریخ مبارزات ضداستعماری اغلب شاهد خشونت بی حد و مرزی بوده ایم از جنگجویان آزادی هند و الجزایری های ضد فرانسوی گرفته تا سازمان آزادیبخش فلسطین. شما باید شیوع خشونت از جانب عوامل غیر دولتی را در زمینه تاریخی خود ببینید. من جنایات حماس را محکوم می کنم ولی حوادث ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را هیچگاه جدا از تاریخ طولانی مردمی نمی بینم که به شیوهای هولناک و خشن علیه سرکوبگران سالیان دراز خود اقدام کرده اند.  

اشپیگل: شما گفته اید که کتاب شما جوابی به سیاستمداران و روزنامه نگاران غربی است که تلاش می کنند نه تنها ابعاد حملات اسرائیل به غزه بلکه تاریخ اشغالگری اسرائیل را مسکوت بگذارند. ولی دولت های زیادی از نروژ تا اسپانیا، از آفریقای جنوبی تا برزیل رنج مردم فلسطین را برجسته کرده اند و رسانه های زیادی در باره آن گزارش داده اند. 

میشرا: می خواهید ادعا کنید که مطبوعات اروپایی و آمریکایی با همان دقت و جزئیاتی، در باره جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شده، گزارش داده اند که در باره جنایات حماس؟

اشپیگل: آنچه مربوط به اشپیگل است قطعا خلاف این است. ما در باره قربانیان فلسطینی خیلی مفصل و با جزئیات گزارش می دهیم. این شامل تعداد زیادی رسانه دیگر هم هست.

میشرا: تخریب غزه بیش از همه به دست خبرنگاران فلسطینی مستند شده است، تعداد زیادی از آنان به دست ارتش اسرائیل کشته شده اند. این ادعا که رسانه های غربی به اندازه مناسبی مصائب فلسطینیان را گزارش کرده اند قلب و کج نمایی بزرگ واقعیت خواهد بود. دقیقا بعد از ۷ اکتبر همدردی و توجه به قربانیان اسرائیلی و فلسطینی کاملا نامتوازن بوده است. اغلب  مردم دنیا از این مسئله شوکه شده اند.  

اشپیگل: شما در باره سیاستمدران غربی مته به خشخاش می گذارید “که نه تنها واقعیت حمله اسرائیل” بلکه همچنین “دست اندازی و گسترش اسرائیل به اردن غربی و تخریب جنبش بی خشونت فلسطینیان را پرده پوشی می کند.” آیا آنها را به توطئه ای بین المللی متهم می کنید؟

میشرا: نه من ابدا چنین کاری نمی کنم. کشورهایی چون آفریقای جنوبی، بولیوی و نیز کشورهای اروپایی چون اسپانیا، ایرلند و اسلونیا خواستند که اسرائیل در حملاتش حقوق بین المللی را رعایت کند. اسرائیل محق است که بعد از حملات ۷ اکتبر علیه حماس اقدام کند. ولی قوانینی وجود دارد که همه موظف به رعایت آن هستند. و زمانی که اسپانیا و ایرلند به این نتیجه رسیدند که این قوانین رعایت نمی شوند از کشورهای دیگر اروپایی خواستند که علیه اسرائیل تحریم اعمال کنند. ولی این درخواست فعالانه از جمله از طرف خانم فون در لاین، رئیس کمسیون اروپا کنار گذاشته شد.

اشپیگل: طرف اتهام شما بیش از همه سیاست آلمان است. شما می نویسید که این کشور با “همبستگی بی قید و شرطش”  با دولت اسرائیل “همدست ناسیونالیسم قومی کشتارگر اسرائیل” شده است. آیا برای شما جانبداری آلمان از اسرائیل با توجه به تاریخ آن قابل فهم نیست؟ 

میشرا: آلمانیها در این کار تنها نبودند بلکه اکثر مردم دنیا از آنچه در ۷ اکتبر اتفاق افتاد ناراحت و خشمگین بودند. به ندرت کسانی حق اسرائیل را برای اقدام علیه مسئولین کشتار صدها غیر نظامی زیر سوال بردند. و اگر اسرائیل مسئولانه عمل می کرد همبستگی با اسرائیل باقی می ماند. ولی اگر من نظر سنجی ها را درست خوانده باشم اکثر آلمانی ها از همان فاز های اولیه جنگ خواستار آتش بس بودهان د موضعی که پیگیرانه از طرف دولتمداران آلمانی نادیده گرفته شده است. روشن است که آلمان مسئولیت تاریخی در برابر اسرائیل دارد. ولی آیا لازم نیست که این مسئولیت اکنون به یک مسئولیت عمیق برای پایان دادن به خشونت تبدیل شود؟

اشپیگل: شما می نویسید: “من در برخورد شخصی خودم وقتی دوستان و آشنایانم در انتقاد از اسرائیل تند می شدند و شاکی بودند که اجازه ندارند انتقادشان از یهودیان شناخته شده را علنا مطرح کنند، یکه می خوردم. ” آیا نگرانی بسیاری از مردم از رشد دوباره آنتی سمیتیزم را تائید می کنید؟ 

میشرا: شما وقتی با تئوری های توطئه از این قبیل که گویا یهودیان پست های حساس را اشغال کرده اند و یا مشابه آن مواجه می شوید، زنگ خطر با تمام قوت به گوشتان می رسد. آنتی سمیتیزم نیروی بسیار قدرتمندی است. هیچگاه نبایدآن را دست کم گرفت. با این همه هیچ کس به خاطر تکیه به تجربه قربانی بودن، که نه خود بلکه والدینش و اجدادش از سر گذرانده اند، حق معصومیت ندارد. یک دولت ملی هم که شانس صلح با همسایگانش را پس می زند و سرزمین کسانی را که از سرزمینشان رانده است اشغال می کند نمی تواند اساسا چنین ادعایی داشته باشد. و ما دیگران، از جمله آلمانی ها، باید این آزادگی اخلاقی را داشته باشیم که مستقل از گذشته تاریخی خود خلاف را خلاف بنامیم.

اشپیگل: شما زمانی از آلمان تعریف کرده اید که تنها کشوری می باشد “که پایه فرهنگ سیاسی آن مبتنی بر آگاهی از مصیبتی است که زمانی  بر سر جهان آوار کرده است.” پس چرا امروز دراین باره نوع دیگری فکر می کنید؟  

میشرا: من تنها کسی نیستم که مجبور است شیفتگی خود به فرهنگ یادآوری آلمان را زیر سوال می برد. همانگونه که من دو سال پیش در نوشته ای در اشپیگل نوشتم آلمان ظرفیت تصورناپذیری برای ساختن پلی جدید به سوی کشورهای آسیا و آفریقا داشت. در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی پیامدهای استعماری آلمان کمترین است. خیلی از مردم هندوستان  یا اندونزی اصلا از تاریخ استعماری آلمان خبر ندارند. ولی آلمان خود را به دست ایده ای از غرب سپرد که امروز در برابر چشمانمان فرو می پاشد. 

اشپیگل: از چه ایده ای؟

میشرا: ببینید ایالات متحده چه راهی در پیش گرفته است. رئیس جمهور آمریکا دانمارک، یعنی یک کشور عضو ناتو را تهدید می کند. آلمان باید در باره جایگاه خود در نظم جهانی جدید بیاندیشد. البته آلمانی ها مایل به شنیدن نیستند زیرا بیش از آنچه لازم است خود را به اتحاد با ایالات متحده آمریکا متکی کرده و به این فکر خو گرفته اند که گویا ناتو برای همیشه درست شده است. ولی آلمان در آسیا و آفریقا بیش از همه به خاطر حمایت یک جانبه اش از دولت اسرائیل اعتبارش را از داده است. این یک موقعیت اسفناک برای کشوری است که تا همین چند ماه پیش از محبوبیت زیادی در جهان برخوردار بود. من کشور دیگری نمی شناسم چنین قدرت نرم و اعتبار عظیمی داشته و در کوتاه زمانی آن را چنین تخریب کرده باشد.   

اشپیگل: منصفانه است؟ سالیان درازی است که آلمان یکی از بزگترین تامین کنندگان مالی انسان دوستانه مناطق فلسطینی است. شما خودتان از هلموت اشمیت نقل می کنید که در سال ۱۹۸۱ با مناخیم بگین سرشاخ شده بود که آلمان یک مسئولیت اخلاقی هم در برابر فلسطینیان دارد. 

میشرا: برایم سوءال برانگیز است که چگونه همدردی سابق با فلسطینیان که هلموت اشمیت و ویلی برانت نمایندگانش بودند از بین رفته است. اواخر سالهای ۹۰ که به آلمان آمدم در اینجا با نگاهی به دنیا مواجه شدم که بسیار باز و همه جهانی بود. ولی آلمان تغییر یافته است و اکنون به احتمال زیاد یک حزب کاملا دست راستی افراطی دومین قویترین حزب از انتخابات اخیر سربر خواهدآورد. برای من هم این قضیه مثل بسیاری از کسان دیگر حیرت آور بود. ( این گفتگو چند هفته قبل از انتخابات اخیر آلمان انجام شده است م.)

اشپیگل: شما می نویسید که ” اکنون اعوجاج سیاسی و اخلاقی و درماندگی روشنفکرانه آلمان خطرناکتر از همه زمانهای پس از ۱۹۴۵″ می باشد. منظورتان چیست؟

میشرا: بزرگترین شکست در رابطه با فرهنگ یادآوری انتقادی تاریخ گذشته احتمالا این نابینایی آلمان در برابر رنج فلسطینیان و نابودی غزه نیست بلکه بر آمد این حزب است که حتی نهاد دفاع از قانون اساسی آلمان آن را در بخشهایی به عنوان دست راستی افراطی طبقه بندی می کند. اینکه سیاستمداران حزب دمکرات مسیحی درباره همکاری با این حزب فکرمی کنند خود نشانگر امتناع قابل توجه از فرهنگ بازبینی گذشته آلمان است. 

اشپیگل: این چه ربطی به اسرائیل دارد؟

میشرا: آمریکا و آلمان هر دو بزرگترین حامی ارتش اسرائیل هستند. در هردو کشور همبستگی بی قید و شرط  با اسرائیل دست در دست پیشروی راستهای افراطی است. ما به نحو فزایندهای با یک فرهنگی سیاسی سروکار داریم که در آن قوانین، شرافت و اخلاق بی ارزش است و به جای آن دروغ، نیرنگ و دورویی همچون نُرم  و قاعده مطرح هست. 

اشپیگل: شما چگونه به این نتیجه می رسید که برآمد حزب آلترناتیو برای آلمان با حمایت آلمان از اسرائیل ارتباط دارد؟

میشرا: خوانندگان آلمانی احتمالا بهتر از هرکس دیگری دینامیک موذیانه نیهیلیسم را درک می کنند. کتابخانه مفصلی در این باره وجود دارد که چگونه خشونت و کشتار جمعی در جنگ جهانی اول به رشد شتابان راست افراطی در اروپا یاری رسانده است. و یا اینکه درباره  آنچه که جرج اورول ، آرتور کستلر و دیگران در باره جنگ داخلی اسپانیا گفته اند، تامل کنید. بمب های آلمانی در آن زمان شهر گِرنیکا Guernica را به تلی از خاکستر و آوار بدل ساختند – نوعی پیش در آمد نابودی تمامی قاره. امروز آلمان از چیزی پشتیبانی می کند که سازمان هایی چون عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر آنرا نسل کشی می نامند. فکر می کنید که آلمان از این آتش سوزی همگانی که از جرقه زیرپا گذاردن حق ملل و اخلاق برافروخته شده است بی آسیب می ماند؟  

اشپیگل: نخست وزیر آلمان اولاف شولتز، از خوانندگان کتابهای شماست. آیا هیچ وقت با وی صحبت کرده اید؟  آیا به چنین گفتگویی علاقه دارید؟ 

میشرا: در واقع قرار بود پیش از ۷ اکتبر به آلمان آمده و با نمایندگان حزب سبزها در مجلس گفتگو کنم. آنگاه این اتفاق افتاد و من گفتم که اگر قرار است علنی با اعضای سبز ها ملاقات کنم باید موضع خودم را در این باره توضیح دهم. ولی به من گفتند که اساسا چنین چیزی امکانپذیر نیست. من هم مسافرتم را به آلمان لغو کردم. من همواره آماده تبادل نظر در باره دیدگاههای گوناگون نسبت به جهان هستم. ولی اگر من در این زمان با کسانی که همدست خشونت در غزه هستند یکجا دیده شوم  به اعتبارم لطمه می زنم. 

اشپیگل: شما به ریاکاری سیاست غرب در خاورمیانه انتقاد می کنید ولی در انتقاد از کشورهای جنوب جهانی خویشتنداری می کنید. بخشی از حوادث ۷ اکتبر حتی تا به امروز در کشور های عربی انکار می شوند. ریاکاری در هر دو طرف به یک میزان نیست؟ 

میشرا: این جمله آخری شما مورد تائید من است. ولی شدیدا  مخالف این نظر هستم که من با چشم خطا پوش با کشور های جنوب جهانی برخورد می کنم. من از رژیم هند شدیدا انتقاد کرده ام و نه اینکه تازه بعد از رژیم مودی به انتقاد از آن پرداخته باشم. من در باره تبت، درباره رفتار چین با جنبش اعتراضی هنگ کنگ، در باره اندونزی و نیز رفتار میانمار با اقلیت هایشان   نوشته ام. خوانندگان هندی، که کارهای من را می شناسند ولی خوششان نمی اید، مرا متهم می کنند که من از آلمان، ایالات متحده آمریکا و بریتانیای کبیر به آن شدتی انتقاد نمی کنم که از هند. به نظرم آن ها حق دارند. نقد من در باره رفتار هند با اقلیتهای مسلمان و مسیحی خود خیلی تند و تلخ است.   

اشپیگل: درباره کشورهای عربی چی؟

میشرا: من در حق کشورهای عربی هم نوشته های انتقادی نوشته ام. با این حال من تنها به خاطر اینکه توازنی برای انتقاد خود از اسرائیل ایجاد کنم به نقد کشورهای عربی نمی پردازم. ولی من یک چیز را به شما قول می دهم: هرگاه کشوری فلسطینی به وجود بیاید که به اقلیت هایش ستم روا بدارد و یا موجودیت اسرائیل را تهدید کند آن وقت من کاملا می دانم که چه کنم و با چه سمتی همدردی داشته باشم. 

اشپیگل: تیتر فصل آخر کتاب شما چنین است: “امید در زمان های تیره و تار”. آیا می توانید تصور کنید که روزگاری درد و رنج هر دو طرف و نیز دهشتی که از این جنگ سربرآورده است به شروع دوران اخلاقی تازه ای منجر شود؟

میشرا: ترسم از اینست که خیلی خوشبینانه باشد. امید من فروتنانه است. جوانانی که خشونت و نکبت این جنگ را دیده و تجربه کرده اند که انسانهایی از نسل ما آن را امکان پذیر کرده و بدان حقانیت بخشیده اند یکباره و به شکل ضربتی به بزرگسالی اخلاقی پرتاب شده اند. من امیدوارم که آنها جهانی پدید آورند که در آن یک چنین نکبت و بدبختی اقلا دیگر تحمل نشود! با توجه به روند کارها در آمریکا و اروپا نمی توانیم همچون بعد از ۱۹۴۵ به شروع اخلاقی تازه امیدوار باشیم. ما در آستانه زمانی تیره و تار ایستاده ایم. ولی نسلی داریم که از نظر اخلاقی بیدار شده است. 

اشپیگل: آقای میشرا بابت این گفتگو از شما تشکر می کنیم.

***

ترجمه از آلمانی مجله اشپیگل آلمان شماره ۸ سال ۲۰۲۵ 

مترجم: حسین انور حقیقی

اول مارس ۲۰۲۵

نسخه گفتگو به آلمانی:

Pankaj Mishra: Wie Indiens Starautor über Deutschlands Haltung zum Gaza-Krieg denkt – DER SPIEGEL

نسخه گفتگو به انگلیسی: 

Pankaj Mishra on the War in Gaza: Germany’s Reputation Has Been Badly Tainted by its One-Sided Support for the Israeli Government” – DER SPIEGEL

* پانکاج میشرا، ۵۶ ساله، یکی از پرخواننده‌ترین روشنفکران جنوب جهانی است. او در کتاب‌هایی مانند «از ویرانه‌های امپراتوری» (۲۰۱۳) و «عصر خشم» (۲۰۱۷) مسیر جوامع «جهان سوم» به سوی مدرنیته را توصیف می‌کند. میشرا در شمال هند و بریتانیا زندگی می‌کند و در دانشگاه‌های ولزلی کالج و یونیورسیتی کالج لندن به عنوان استاد مهمان فعالیت داشته است. کتاب جدید او با عنوان «جهان پس از غزه» در تاریخ ۲۶ فوریه در آلمان منتشر شد.

برچسب ها

اسرائیل به حملات خود در جریان تهاجم جدید به غزه ادامه می‌دهد، در حالی که شمار کشته‌شدگان در اثر جنگی که نزدیک به ۱۸ ماه ادامه داشته از ۵۰ هزار نفر فراتر رفته است. پزشکان و کارکنان امدادرسان در سرزمین ویران‌شده فلسطینی هشدار داده‌اند که سوءتغذیه در غزه در حال گسترش است، محاصره کامل گذرگاه و جلوگير از ارسال کمک ها به عزه وارد چهارمین هفته خود شده است. اسرائیل درگیر اعتراضات گسترده شده؛ بیش از ۱۰۰ هزار نفر علیه تلاش نتانیاهو برای برکناری رئیس شین‌بت، «رونن بار» و دادستان کل، «گالی باهاراڤ-میارا» تظاهرات کرده‌اند

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

یک پاسخ

  1. اصلا نمی شه مبارزات مردم هند علیه بریتانیا رو شبیه مبارزه حماس که رهبر واقعی مردم فلسطین نیست علیه اسرائیل دونست. با نظر ایشان کاملا مخالفم. حماس با حمایت ارتجاعیون اسلامی ردی کار آمده و با زور خودش رو به فلسطین تحمیل کرده مثل حزب الله و مثل حکومت ارتجاعی اسلامی ایران.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *