سنگاندازی رهبر جمهوری اسلامی در مسیر مذاکره با آمریکا علیه معیشت مردم، منافع ملی، امنیت کشور و روند گذار است
در حالی که مقامات مختلف نظام جمهوری اسلامی در ابتدا به ضرورت مذاکره با دولت آمریکا اشاره میکردند و رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای نیز از «معامله اما با چشمان باز» سخن میگفت، اما به ناگاه او موضع خود را تغییر داد و زیر میز مذاکره زد. او دوباره به دگمهای سیاسی و فکریاش چسبید و منافع کاسبان تحریم را به منافع ملت ایران ترجیح داد. پس از این موضعگیری دست اندرکاران نظامی و سیاسی مختلف، پزشکیان و دولتش نیز سیاست مشابهی را دنبال کردند.
در حالی که مخالفان مذاکره قبلا به خروج قلدرمنشانه دونالد ترامپ از برجام اشاره میکردند این بار اما دست آویز علی خامنهای و توجیهگران سیاست او، ظاهرا موضع ترامپ در باره فشار حداکثری و نظایر آن است که هیچ کدام تازگی ندارد و برخی ارجاعات به یادداشت اجرایی اخیر ترامپ نیز همراه با دروغ و اغراق است. ضمن اینکه هیچکدام از این مواضع به عنوان «پیش شرط» مذاکره مطرح نشده است.
بسیار طبیعی است که هر یک از دو طرف میتواند قبل از مذاکره خواستههای بالایی را مطرح کند. همانطور که طرف مقابل نیز میتواند در طول مذاکره آنها را رد یا تعدیل کند. اما آخرین موضع علی خامنهای مسیر مذاکره با امریکا را به ضرر زندگی روزمره شدیدا تحت فشار اکثریت مردم ایران، تا چشم اندازی نزدیک، مسدود کرده است.
رهبر جمهوری اسلامی و حامیانش همواره با فریبکاری تمام به دنبال آن بودهاند که سیاست خارجیِ «تهاجمی» و ماجراجویانه خود در تقابل با آمریکا و ستیزهگری با اسرائیل را تحت پوشش امنیت ملی که یک امر «دفاعی» است، پنهان کنند. همانگونه که در شعار «انرژی هستهای حق ماست»، این فریبکاری را به کار میبردند، در حالی که هیچ دولتی در جهان با داشتن انرژِی هستهای مخالفتی نداشته و ندارد و آنچه مورد حساسیت بوده اصرار بر غنیسازی اورانیوم در داخل کشور است که هدفی به جز دستیابی به سلاح هستهای ندارد.
ما ضمن باور به مقوله امنیت و قدرت دفاعی و بازدارنده برای هر کشور، به صراحت اعلام میکنیم که ایران برای دستیابی به انرژِی هستهای برای مصارف پزشکی و خدماتی هیچ نیازی به غنیسازی اورانیوم در داخل کشور، که میتواند از طریق همکاریهای بینالمللی تامین شود، ندارد. ما خواهان توقف پروژه هسته ای جمهوری اسلامی هستیم.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی هیچ ربطی به امنیت ملی و قدرت بازدارندگی کشور ندارد و به عکس، با درونمایه تهاجمیاش علیه آمریکا و با شعار محو اسرائیل، به جز تحمیل هزینههای نجومی اقتصادی به مردم، خسارتهای فراوان انسانی و به خطر انداختن امنیت کشور، نتیجه دیگری نداشته است
.
ما به مردم ایران یادآور میشویم که کلید تغییر در دستان شماست. نظام جمهوری اسلامی باید تحت فشار افکار عمومی و محاصره مدنی ایرانیانِ داخل و خارج از کشور قرار گیرد تا به جای تشدید فشار اقتصادی به مردم، تهدید امنیت ملی ایران و تشدید فشار بر جامعه مدنی و ناراضیان و مخالفان سیاسی در صورت تشدید منازعه سیاسی و نظامی با دول خارجی، که روند گذار به دموکراسی را نیز به تعویق خواهد انداخت، تن به مذاکره مستقیم و بدون قید و شرط طرفینی بدهد. جمهوری اسلامی باید دست از سیاست خارجی مخربش بردارد، به عادیسازی روابط با آمریکا بپردازد و رویکرد نفی و محو اسرائیل را کنار بگذارد.
عقب راندن جمهوراسلامی در سیاست خارجی، تحت فشار افکار عمومی و اعتراضات داخلی، می تواند تسهیلگر عقب راندنش در سیاست سرکوب داخلی و تسلیم شدن به اراده ملت برای گذار به دموکراسی شود.
«صلح در منطقه» به نفع همه مردمان آن اعم از ایرانیها، فلسطینیها، اسرائیلیها، لبنانیها و دیگر مردمان این گوشه پر درد و رنج در جغرافیای جهان و به ضرر تمامی مستبدان و متهمان به جنایات جنگی و ناقضان حقوق بشر است.
ما از همه نیروهای سیاسی که تحریم و منازعه نظامی را به زیان مردم و کشور میدانند، و آن را تسهیلگر راه گذار و دموکراسی نمیبینند و منازعه نظامی و جنگ را مغایر توسعه پایدار کشور میدانند، به خصوص نیروهای سیاسی و مدنی داخل کشور، میخواهیم به عنوان یک وظیفه ملی و مردمی مانع جوسازی رسانهای رسمی بعد از موضع اخیر علی خامنهای شوند.
این یک وظیفه ملی است که در این لحظه تاریخی، شجاعت مدنی خود را به نمایش بگذاریم و از منافع ملی و مواضع صلحآمیز مردم ایران در برابر موضع ویرانگر رهبر جمهوری اسلامی دفاع کنیم
امضاکنندگان.
احمد پورمندی
احمد علوی
اسماعیل زرگریان
آلان توفیقی
بابک خطی
بهروز خلیق
توران همتی
جیران مقدم
حسن زهتاب
حسن یوسفی اشکوری
رزا روزبهان
رضا علیجانی
رضا قرشی
زهرا قضات
علی پرسان
کورش پارسا
مجید عبدالرحیمپور
محسن یلفانی
محمد اولیائی فرد
محمد پوردوائی
معصومه شاپوری
منصور فرهنگ
منصوره شجاعی
مهدی فتاپور
مهدی ممکن
مهدی نخل احمدی
مهدی نوربخش
مهرداد احمدزاده
مینا شاپوری
هادی زمانی