دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳

دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳

جرقه‌ های برامدن جنبش های اجتماعی سیاسی؛ رهنمودها، کنش ها، ساختاریابی و چه باید کردها – س. رضا

بعد از سرکوب خونین دهه شصت و مقاومت دلیرانه مادران و خانواده های قتل عام زندانیان گروه های چپ و مجاهدین و هم چنین پایان یافتن جنگ جامعه و جنبش های سرکوب شده درون آن فرصت حضور دوباره در تعین سرنوشت خود رایافتند فعال شدن جامعه در انتخابات پنجمین ریاست جمهوری حکومت اسلامی فرصتی شد که جامعه و نسل های پس از انقلاب ۵۷نقش افرین برامد دیگری از جنبش های اجتماعی را نمایان سازند در این دوره علاوه بر حضور جامعه در صحنه اجتماعی دو حادثه مهم دیگر یکی قتل های زنجیره ای و دیگری سربراوردن جنبش دانشجویی باتوقیف روزنامه سلام در سال ۱۳۸۷و سرکوب خشن ان نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
با پایان یافتن دودوره ریاست جمهوری خاتمی و رئیس جمهورشدن احمدی نژاد، حاکمیت ازفرصت پیش آمده برای تغییر مسیر حکومت و اصلاح خود نه تنها سود نبرد بلکه با برنامه ریزی و روی کار آوردن احمدی نژاد راه سرکوب و تثبیت ولایت مطلقه را درپیش گرفت و دردوردوم ریاست جمهوری احمدی نژاد با مهندسی انتخابات از رئیس جمهورشدن موسوی جلوگیری کرد و این مهندسی انتخابات به یک جنبش عمومی به نام جنبش سبز و به شعار مشخص آن رای من کو منجر شد.
این جنبش شدیدا سرکوب و کسانی که مردم آنها را از حاکمیت جدا کردند یعنی رهنورد موسوی کروبی به حبس خانگی و بسیاری از اعتراض کنندگان کشته شدند که حوادث کهریرک یکی از برجسته ترین حوادث دردناک آن دوران است.
جنبش سبز را می توان سر آغاز ورود جامعه به شکل گسترده در شکل نوین مبارزات اجتماعی سیاسی ایران نامید.
سرکوب این جنبش علاوه بر دستگیری حصر شکنجه کشتار سبب مهاجرت تعداد زیادی از فعالان جنبش هم شد که در جنبش های خارج کشور هنوز هم به نوعی این نسل حضور دارد.
با سرکوب جنبش سبز دو رویداد مهم دیگر در جنبش های اجتماعی رخ داد که رویداد دوم که در سال ۱۳۹۸به دلیل گستردگی آن وپس از اعلام گرانی بنزین از اهمیت بیشتری هم در عمومیت یافتن و هم در میران سرکوب حکومت داشته و دارد.
در این دوران وحدت عمل بارزی بین اصول گرایان و اصلاح طلبان برای سرکوب به چشم میخورد و شعار اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا نشان از عبور جامعه از جریان اصلاح طلبی بود و هست.
درسال ۱۴۰۱کشته شدن دردناک و مظلومانه مهسا امینی جرقه ای برای برامدن یکی از بزرگ‌ترین جنبش های اجتماعی سیاسی ایران شد که در میزان وسعت و خواست های شهروندی و سکولار در تاریخ ایران بی نظیر است این جنبش حداقل به مدت شش ماه توانست خیابان را در تسخیر خود داشته باشد.
این جنبش چنان وحشتی در میان حکومت انداخت که لرزه برافتادن رو برای مدتی در خود دید وباتمام امکانات و هم جون یک جنگ با تمام قوای جنگی امنیتی توانست آن را تا حدودی سرکوب نماید و آن را تااندازه زیادی به آتش زیرخاکستر بدل نماید این جنبش هنوز به حیات خود ادامه می دهد و هر آن امکان برامدنش هست.
جنبش زن زندگی (مهسا)هر چند خیابان را به شکل گسترده از دست داد ولی به شکل نمادین با مقاومت زنان در نپذیرفتن حجاب اجباری موفقیتهای زیادی کسب کرده و شجاعت و نافرمانی را در جامعه به شدت گسترش داده است در کنار این جنبش های برجسته در میزان اقبال عمومی از آن همواره حنبش های دانشجویی کارکری کارمندی بازنشستگان فرهنگیان پرستاران و… نقش چشمگیری در حضور در خیابان دارند.
سیر روندها در ایران منطقه و جهان بسیار پرشتاب است آمدن ترامپ و بحران‌های فزاینده حکومت اسلامی موج تازه ای از برآمدهای اجتماعی را درپی دارد درخواست رفع حصر توسط بخشی از کنش گران به نام جانباز دستگیری و سرکوب آن اعتراض دانشجویی کنونی پس از قتل سوال انگیز و بسیار ناراحت کننده امیرمحمد خالقی نشان ازدور جدیدی از حضور جنبشی فراگیر در اکنون دارد
این روزها بزنگاه دیگری درتاریخ ایران است که هرنیرو و یا هر اندیشه اجتماعی سیاسی که خواهان نقش آفرینی در آن است باید خود را با نگاهی عمیق و نقادانه به آنچه که درحنبش های گذشته روی داده و یکی از مهمترین آن کم رنگ بودن نقش ساختار های سیاسی و عقب ماندن آن از تحولات اجتماعی ست آماده ورود هر چه موثرتر در این روندها کند.
یکی از اساسی ترین بخش این نگرش باز گرداندن جسارت فداکاری اندیشه ورزی خلاق و جنبشی و با محور قرار دادن نیازهای جنبش و خروج از تنگناهای نظریه پردازی ست.

اگر بپذیریم تمام ایسم های موجود حاصل روندهای اجتماعی بوده اند آن وقت متوجه می شویم که قوانین موجود در حنبش های اجتماعی سیاسی هستند که پایه های نظری ایسم ها را شکل داده اند به نظر میابد روند حوادث ایران از سال های قبل از انقلاب تا کنون مکانی ست که توانایی شکل گیری پایه های نظری متفاوتی از آنچه در گذشته بوده را دارد. جنبش زن زندگی آزادی یک از بارزترین جنبه این تجربه نو در جنبش های اجتماعی سیاسی استو
جنبش های اجتماعی در عین داشتن برجستگی و توان بسیار دارای ضعف هایی هم هست که با داشتن دست اوردهای چشمگیر تاکنون نتوانسته به الترناتیوی تعین کننده در روندهای اجتماعی سیاسی فرا روید.
یکی از نمودهای قابل اندیشه در جنبش پرکندکی این جنبش ها و ناتوانی در پیوند یافتن با هم هست.
وجود روحیه محافظه کاری در بخش هایی جامعه به دلیل شدت سرکوب تجربیات تلخ شکست هاحضور نظریه پردازی ها اصلاح طلبی متمایل به حکمرانی چه در طیف چپ و راست کم رنگ بودن ساختار ی کار نظریه پردازی در بخش جوان جامعه حضور فعال بخش های امنیتی نظریه پردازی حکومت در میان تمام گروه‌های اجتماعی و ساختاری اپوزیسیون داخل و خارج حضور نظریه پردازان رژیم پهلوی در روندهای مصادره جنبش‌های اجتماعی سیاسی و… ذوندهایی هستند که تا کنون به تاخیر در فرارویی جنبش به الترناتیو شدن منجر شده است
از دیگر کمبود جنبش ها؛ عدم شکل گیری ساختاری دمکراتیک و فراگیر است که مشخصه آن اقبال عمومی است و براساس این تاثیر بر جامعه توانمندی نقش آفرینی در بزنگاه ها وتغییر توازن به سمت جنبش های اجتماعی را داراباشد را می‌توان برشمرد.
با مختصری که از کاستی های جنبش گفته شد باید تمام ساختارها و تشکل های شکل گرفته در جنبش در بخش‌نوین جنبش (مانند ساختارهایی تحت نام زن زندگی ) بخش جمهوری خواه لیبرال، جنبش بخش جمهوری خواه چپ، حنبش بخش اتنیکی حنبش و سایر بخش های مترقی و تحول خواه با تحلیل درست از شرایط زمانی مکانی کنونی که هران امکان برامدن جنبش اجتماعی سیاسی می رود بر سر حداقل هایی که بتوان همگراشد و ازدل آن ساختاری که توان تاثیرقابل توجه برروندها داشته سر برآورد.
روندهای جنبش اجتماعی در سال های اخیر نشان می دهد که جامعه پرفراز جنبش هست و هرزمان که امکان حضور یابد جرفه ای آن رابه صحنه اجتماعی سیاسی می آورد.
شرایط سیاسی اجتماعی کنونی ایران نیازجامعه برای تغییری کیفی وتحولی رانشان می‌دهد ازدل این تجربیات و رویداهاست که نیروهای سیاسی اجتماعی را توان نقش آفرینی می دهد. بانکاه دقیق واندیشه ورزانه ست که کنش گرهای سیاسی اجتماعی وساختارهای آن قادر می شوند در راستای نیازهای جنبش نقش فراینده داشته باشند.
تاکنون جنبش ها علاوه بر ساختارهای گذشته ساختارهای دیگری درشبکه های اجتماعی بافته اند که در روندها بسیار موثرند. توجه به شکل گیری ساختاری که بخش وسیعی را درشبکه های اجتماعی متوجه خود سازد بسیار ضروری ست.
جوان سازی ساختارها و ورود بیش از پیش جوانان در ساختارها و نظریه پردازی نیازی مبرم برای ابن زمان و آینده می باشد.
چپ اگر خواهان جایگاه مناسبی در آینده است مسئولیتی به مراتب سنگین تر برعهده دارد و باید دراین روندها نقش برجسته ای به عهده گیرد.
نقش زندانیان سیاسی به خصوص نقش زنان بند اوین در تحولات آینده بسیار تعین کننده است این بخش توانایی روییدن به هسته اولیه ساختار فراگیر جنبش را داراست و باید علاوه بر نقش در نه به اعدام سه شنبه ها که نشان از توانایی نقش آفرینی ست می تواند به هسته اولیه ساختار وبرنامه حداقل این ساختار برای همگرایی و اتحادهمه بخش های جنبش اجتماعی سیاسی و ساختارها تبدیل گردد .
حساسیت اکنون را دریابیم و همگرا و همگام آینده بهتری برای ایران و مردمانش بسازیم.
س رضا

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *