
به برخی افراد به دلیل ویژگیهای خاص رفتاریشان، اصطلاحاً پیروان «حزب باد» اطلاق میشود. در این مقاله، از واژهی قدیمی «حزب باد» برای اشاره به افراد فرصتطلب (اپورتونیست) استفاده شده است. این دسته از افراد نه به اصول خاصی پایبندند و نه به ارزشهای ثابتی، بلکه همواره در جهت دستیابی به منافع شخصی خود، با گروهها و جریانهای مختلف همگام میشوند.
در اینجا مختصرا به این پدیده ناپسند و بعضی از ویژگی های این افراد فرصت طلب پرداخته میشود، ضمنا پیشنهاداتی برای مقابله با این پدیده شوم و تلاش برای رشد سالم فردی، گروهی و اجتماعی پرداخته خواهد شد
از جمله ویژگیهای این گونه افراد یکی عدم برخورداری آنها از دیدگاه، نظریات، عقاید ثابت و پایدار است. این افراد معمولا تحت تأثیر «امواج» و جریانهای رایج روز و شرایط اجتماعی/فرهنگی، سیاسی، اقتصادی یا رسانهای قرار میگیرند. معمولا دنبالهرو افکار عمومی یا افراد خاصی هستند که منافع شخصی آنها را تضمین و تامین میکنند. به همین منظور آنها با نظرات غالب همسو میشوند، بهویژه در مواقع حساس یا بحرانی، آنها، دیدگاهها و رفتارهای عمومی یا افراد خاص را بدون ارزیابی عمیق و مستقل از آنچه غالب مردم یا رسانهها میگویند، دنبال میکنند.
از دیگر ویژگیهای این افراد، می توان به دلبستگی آنان به ترندها و گرایشهای اجتماعی «محبوب» روز اشاره کرد. آنها معمولا سعی در همگام شدن با دیگران در فضای «محبوب» رسانهای یا اجتماعی دارند، بطور مثال: حمایت کردن از برخی جریانهای سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی در مقاطع خاص زمانی.
آنها معمولاً از پذیرش مسئولیتهای بلندمدت و پیگیری اهداف ثابت در زندگی اجتناب میکنند و بیشتر به دنبال لذت آنی و تأثیرات لحظهای هستند. در پذیرش تغییرات انعطاف پذیرند و به راحتی میتوانند نظر خود را با توجه به وضعیت اجتماعی یا سیاسی و منافع شخصی تغییر دهند. این ویژگی موجب میشود که آنها به راحتی بتوانند در گروههای مختلف جابهجا شده و در مواجهه با مشکلات جدید، نظرات خود را سریعاً تغییر داده و خود را با وضعیت جدید منطبق سازند.
در واقع، افراد عضو «حزب باد» غالباً کسانی هستند که به جای تفکر مستقل و تحلیلی، بیشتر تحت تأثیر جو عمومی و ترندهای روز قرار گرفته و بر اساس منافع خود حرکت میکنند.
دلایل روانی اجتماعی
آنها معمولا تمایل پذیرفته شدن در جمع را دارند که کاملا طبیعی است، اما مهم شیوه سالم رسیدن به این هدف است. یکی از روشهای که این افراد برای رسیدن به هدف خود دارند، همراهی با نظرات و رفتارهای غالب است. تایید اجتماعی میتواند حس تعلق داشتن به گروه و تأثیرگذاری اجتماعی را در آنها را تقویت کند. بلحاظ روانی این پدیده میتواند حداقل در کوتاهمدت، موجب کاهش میزان اضطراب و استرس آنها شود. در دنیای پیچیده و پرآشوب امروز، بسیاری از افراد برای کاهش میزان اضطراب و عدماطمینان خود،ترجیح میدهند در مسیرهای آماده و راحتتر حرکت کنند. پیوستن به جریانات غالب اجتماعی و سیاسی میتواند احساس امنیت کاذب و آرامش روانی برای آنها به ارمغان بیاورد، زیرا این افراد میدانند که بیشتر مردم با آنها همنظرند و به آنها کمک میکنند تا به هر قیمت که شده از تخاصم و عواقب احتمالی منفی رویدادها به دور باشند. تخاصم، گاهی امری اجتناب ناپذیر است که شیوهی مدیریت و حل سالم آن بدون «فرار از آنها» میتواند موجب رشد سالم فرد، گروه و اجتماع شود.
حس تعلق داشتن به جمع میتواند موجب بوجود آمدن و یا تقویت هویت فردی/اجتماعی افراد بشود. افرادی که در جستجوی هویت هستند، ممکن است به راحتی خود را با جریانات جدید و ترندهای اجتماعی وفق دهند تا احساس کنند که دارای جایگاه خاصی در اجتماع هستند. آنها در مواقعی که احساس کنند قادر به تأثیرگذاری بر اوضاع نیستند، تمایل بیشتری به پیوستن به گروههای غالب را پیدا میکنند. این پیوستن میتواند به آنها احساس قدرت، کنترل و اثرگذاری دهد، حتی اگر این اثرگذاری سطحی و کوتاهمدت باشد.
جوامع نیز در شکلدهی و تقویت رفتار این گونه افراد نقش مهمی ایفا میکنند. دلایل اجتماعی برای پیوستن به جریانهای رایج، ناشی از عواملی مانند «اثر گروهی و همسانی اجتماعی»، «رقابت اجتماعی» و «تحلیلهای سطحی و سادهسازی مسائل پیچیده» است که در ادامه، مختصرا به آنها پرداخته میشود.
یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی اجتماعی، اثر گروه است. انسانها به طور غریزی تمایل دارند که با دیگران همسو شوند. این میل به همسانی، حتی در مواردی که نظرات یا رفتارها، منطقی یا صحیح نباشند میتواند موجب پیوستن فرد به جریانهای غالب و تبعیت از آنها شود. در دنیای مدرن که افراد به طور مداوم با یکدیگر در حال رقابت هستند، برخی افراد ممکن است برای حفظ موقعیت اجتماعی خود یا کسب امتیاز بیشتر، به جریانهای «محبوب» اجتماعی بپیوندند. این جریانها میتوانند در موقعیتهای خاص، مانند سیاست، مد یا فرهنگ عمومی، نظرات و رفتارهای غالب را شکل دهند که به افراد حس تعلق داشتن و موفقیت میدهد.
امروزه افراد با حجم زیادی از اطلاعات و حوادث پیچیده روبهرو هستند. این پیچیدگیها میتوانند به احساس گیجی و ناتوانی در تصمیمگیری آنها منجر شود. برای بسیاری از افراد، پیروی از نظرات غالب و سادهسازی موضوعات از طریق رسانهها یا گروههای اجتماعی، میتواند راهی ساده و بهتر برای مقابله با پیچیدگیهای دنیای امروز باشد.
دلایل اقتصادی
مسائل اقتصادی نیز نقش زیادی در انتخابهای اجتماعی و سیاسی افراد دارند. کسانی که در شرایط اقتصادی ناپایدار قرار دارند، ممکن است به دنبال روشهایی برای حفظ وضعیت اقتصادی خود باشند. این افراد با پیوستن به جریانات غالب اجتماعی یا سیاسی، احساس کنند که این همراهی میتواند منافع اقتصادی برای آنها به همراه داشته باشد. مثلاً در برخی جوامع، همراهی با جریانهای سیاسی خاص میتواند به داشتن شغل، ارتقاء اجتماعی یا حفظ موقعیت اقتصادی منجر شود.
رسانهها و تبلیغات نیز نقش مهمی در شکلدهی افکار عمومی دارند. آنها میتوانند با تبلیغات مؤثر، افراد جامعه را به سمت پذیرش و پیروی از تبلیغات خود سوق دهند. رسانهها به ویژه در جریان انتخابات حساس یا مواقع بحرانی، میتوانند تأثیرات قابل توجهی بر افکار عمومی و نظرات آن ها داشته باشند.
در جهان شدیدأ رقابتی امروز، گاهی افراد با فشارهای اقتصادی روبرو میشوند. آنها ممکن است برای حفظ موقعیت خود در بازار کار یا در عرصههای اجتماعی، به این نتیجه برسند که بهتر است با جریانهای غالب همآهنگ شوند تا از پشتیبانیهای اجتماعی یا اقتصادی برخوردار شوند.
دلایل فرهنگی و تاریخی
فرهنگ و تاریخ جوامع نیز میتوانند تأثیر چشمگیری در نحوه رفتار و تصمیمگیری افراد داشته باشند. از جملهی این عوامل میتوان به «تعاملات فرهنگی و الگوهای رفتاری» و «تجربیات تاریخی و شرایط سیاسی» اشاره کرد.
در جوامعی که الگوهای فرهنگی غالب وجود دارد، احتمالاً افراد بهطور ناخودآگاه تحت تأثیر این الگوها و فرهنگ هایی که بر سر جامعه سایه افکنده قرار گیرند. در چنین جوامعی، رسانهها، موسیقی، سینما، هنر و سایر جنبههای فرهنگی میتوانند به نوعی رفتار اینگونه افراد را تقویت کنند و آنها را به سمت همرأیی با اکثریت یا فرهنگ غالب سوق دهند.
همچنین شرایط سیاسی و اجتماعی گذشته میتواند بر نحوه واکنش افراد به جریانهای جدید تأثیر بگذارد. در جوامعی که مردم تغییرات سیاسی یا بحرانهای اجتماعی و اقتصادی را تجربه کردهاند، ممکن است احساس کنند که باید با جریانهای غالب همراه شوند تا از مشکلات احتمالی یا بحرانها جلوگیری کنند.
در یک جمع بندی، افرادی که به اصطلاح عضو «حزب باد» هستند، به نوعی بر اساس ویژگیهای شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی خاص خود تحت تأثیر شرایط اقتصادی و جریانهای اجتماعی/فرهنگی، سیاسی و رسانهای قرار میگیرند. این افراد بیشتر به دنبال پذیرش اجتماعی، آرامش روانی، بهبود شرایط اقتصادی، کسب موقعیت و هویت «بهتر» از طریق همسویی با نظرات و رفتارهای رایج در گروه خاص یا جامعه هستند.
رشد سالم فردی، گروهی و اجتماعی
برای بهبود رشد سالم فردی، می بایست میزان خودآگاهی را بالا برد و تلاش کرد تا ضمن تعامل و بهرهبری از نظرات دیگران، داشتن تفکر مستقل را تقویت کرد. پرورش توانایی تفکر انتقادی و مستقل، به افراد اجتماع کمک میکند تا صرفاً تحت تأثیر جو عمومی قرار نگیرند. ایجاد این مهارتها میتواند از طریق مطالعه، آموزش (نظری و عملی) و تجزیه و تحلیل دقیقتر مسائل باشد. تمرین تصمیمگیریهای آگاهانه و مسئولانه میتواند از تغییرات لحظهای و متزلزل جلوگیری کند و فرد را به سمت هدفگذاریهای بلندمدت سوق دهد. همچنین بجای پیروی از جریانهای غالب برای کاهش اضطراب، فرد میتواند از روشهای سالمتری برای مدیریت استرس از جمله مراقبه، ورزش و مشاوره استفاده کند.
رشد سالم گروهی از طرفی مستلزم تقویت فرهنگ گفتوگوی باز، احترام و پذیرش فرهنگ چندصدایی یا تنوع نظرات است. احزاب و گروهها باید فضایی فراهم کنند تا در آن افراد بتوانند نظرات و عقاید خود را به راحتی مطرح کنند و بجای پیروی کورکورانه از افکار عمومی، به تحلیل و بررسی دیدگاهها بپردازند.
از طرف دیگر برای برخورداری از رشد سالم گروهی میباید همکاری و تفکر جمعی تقویت شود. استفاده بهینه از سرمایه فکری اجتماعی احزاب و گروه ها موجب میشود تا افراد به جای توجه و دنبالهروی از ترندها و گرایشهای روز، بر اساس اصول ثابت و اهداف بلندمدت عمل کنند. در این راه، بی شک برگزاری کارگاههای آموزشی برای اعضای گروه دربارهی اهمیت استقلال فکری و تأثیرات منفی پیروی کورکورانه، میتواند نقش مهمی در ارتقاء همکاری و رشد گروهی ایفا کند.
رشد سالم اجتماعی مستلزم توجه به اهمیت تقویت هویت فردی و اجتماعی در برابر فشارهای عمومی و اجتماعی ست. به افراد باید کمک شود تا انتخابهای آگاهانهتری داشته باشند.
برای این منظور، رسانهها و نهادهای آموزشی غیر وابسته به قدرت سیاسی، در داخل و خارج از کشور، میتوانند نقش کلیدی در ترویج تفکر مستقل و تحلیل مسائل داشته باشند. رسانهها میتوانند برای مقابله با پیرویهای کورکورانه از ترندها، از طریق ارائهی اطلاعات صحیح و تحلیلهای عمیقتر، عموم مردم را به تحلیل منطقی مسائل اجتماعی و سیاسی دعوت کنند. بجای پیروی از ترندهای کوتاهمدت، جامعه باید فرهنگ مشارکت و تعاملهای مثبت و مستمر را در بین گروهها و افراد تقویت کند تا روابط اجتماعی و گروهی بر اساس اصول پایدار شکل گیرد.
فواید و مضرات «حزب بادی ها» برای حکمرانان
افراد عضو “حزب باد” در واقع بیشتر به منافع خودشان توجه دارند و بسته به شرایط و موقعیتها، نظر یا رفتارشان تغییر میکند. این افراد به جای پیروی از اصول ثابت، به دنبال تطبیق با شرایط و تغییرات هستند.
افرادی که اصطلاحاً «عضو حزب باد» هستند دارای فواید و مضراتی برای «حکمرانان» در سطوح مختلف هستند. از جمله فواید آن ها انعطاف پذیر بودن، عدم مخالفت جدی با حکمرانان و «حمایت» موقتی آن ها است.
این افراد به راحتی میتوانند با تغییرات سیاسی یا اجتماعی همراهی کنند و این موضوع برای حکمرانان مفید است چرا که میتوانند در مواقع بحران از این افراد بعنوان تبلیغ جمعی و نمایش های خیابانی و تجمعات مدیریت شده بهرهبرداری کنند. این افراد بیشتر بر اساس منافع شخصی عمل میکنند و نظرات و جهتگیریهای آنها ثابت نیست، حکمرانان از مخالفتهای جدی از سوی آنها در امان هستند. در شرایط خاص، این افراد میتوانند به طور موقت از حکمرانان حمایت کنند، به ویژه اگر منافع آنها در آن شرایط تأمین شود.
همانگونه که قبلا اشاره شد این افراد می توانند موجب ایجاد مضراتی برای حاکمیت هم باشند. آن ها در حمایت دارای ثبات نیستند و به اصولی جز منافع شخصی پایبند نیستند، حمایت آنها موقتی است و ممکن است در موقعیتهای دیگر به راحتی علیه حکمرانان موضعگیری کنند. رفتار آنها، به دلیل تغییرات مداوم در نظرات و مواضع اشان، برای حکمرانان قابل پیشبینی نیست و احتمال دارد به تصمیمگیریهای ناپایدار و بیثبات کننده منجر شود. همچنین در صورتی که مردم متوجه شوند افراد مهم یا حتی مقامات حکومتی به «حزب باد» تعلق دارند، ممکن است منتج به بی اعتباری و صداقت نظام حکومتی گردد. مردم ممکن است احساس کنند که تصمیمگیرندگان برای منافع شخصی خود عمل میکنند نه برای منافع عمومی. در نهایت، برای حکمرانان حضور افرادی که به حزب باد تعلق دارند، سود و زیانهای متفاوتی دارند.
آیا حکمرانان و سیاستمداران می بایستی با آنها تعامل کنند یا خیر؟
حاکمانی که بر اساس اصول و ارزشهای حقوق بشر و در جهت منافع عمومی تصمیم می گیرند می بایستی از تعاملات با افراد فرصت طلب و سود جو پرهیز کنند. افراد “حزب باد” بیشتر به دنبال تطبیق با شرایط و تغییر نظرات بر اساس مصلحتهای لحظهای خود هستند، درنتیجه میتوانند تهدیدی برای ثبات و پایداری حکومت و جامعه به شمار آیند. لذا، پرهیز از چنین افرادی میتواند به ایجاد حکومتی قویتر و با سیاستهای ثابتتر کمک کند.
از طرف دیگر، حکمرانان باید در برخورد با شرایط مختلف انعطافپذیر باشند و توانایی تطبیق با تغییرات و نیازهای جدید را داشته باشند. در این صورت، مرز میان انعطافپذیری و عدم ثبات میتواند بسیار ظریف باشد.
در نهایت برای مقابله با تأثیرات منفیِ پیروی از جریانهای غالب، باید بر ایجاد یک جامعهی آگاه و مسئولیتپذیر تمرکز شود که در آن افراد بتوانند به طور مستقل و آگاهانه به تحلیل مسائل بپردازند و تصمیمات خود را بر اساس اصولی منطقی و اخلاقی اتخاذ کنند. ضمنا در تحلیل همه جانبه رویدادهای تاریخی در مورد ظهور و سقوط حکومت ها می بایستی توجه بیشتری به این پدیده شوم بشود.
دکتر علی سرکوهی
روانشناس، استاد دانشگاه، سوئد
4 پاسخ
دست آقای دکتر سرکوهی عزیز درد نکند. در این شرایط بخصوص سخت و پیچیده، خواندن مقالههای ایشان و تامل بر آنها به نظر من بسیار ضروری ست. منتظر مقالههای بیشتری از ایشان هستیم
سپاس از مهر شما خانم هاشمی عزیز
اگر برداشت اشتباه نکرده باشم، در متن به نقش خانواده در پرورش کودکان و نوجوانانی که در نهایت افراد حزب بادی می شوند اشاره ی خاصی نمی بینم. در پرورش غلط خانوادگی ای که کودک همواره باید مطیع و سربزیر بزرگترها باشد قطعا اثری از استقلال شخصیتی در بزرگسالی نخواهد بود.
بی شک،خانواده و محیط رشد افراد دارای اهمیت بسزایی در چگونگی رشد آنها دارد