سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳

سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳

شکست دوگانه تاریخی – پردیس مدرسی

 ایران کشوری که عمرش و افسانه هایش به بلندای تاریخ اند، ردپای سرگردانی اش میان دوگانه مشهور فرشته/لکاته قدمتی طولانی دارد. هرچقدر که فرشته در طول زمان ایستا و لایتغیر به نظر می آید، لکاته مفهومی پویا و رو به تکامل است. اقتضای فرشته بودن نجابت است و ایثار و سکوت. گویی زن تجسد دیگری نداشته جز اینکه یا دختری پرده نشین باشد که رویش را آفتاب و مهتاب ندیده و جز به خورشید وجود مرد رخ از نقاب نکشیده و یا مادری که نقشی جز فرزند آوری و مهرورزی و دم فروبستن بر جفای مرد نداشته. انسان نیست فرشته است. معنای زمینی ندارد چون بهشت زیر پایش است. نیازی ندارد، جز ایثار هم کاری ندارد. لکاته اما زنی است که روبنده و چادر را به کناری می نهد، درس می خواند، سودای استقلال می پرورد، از حقوقش آگاه است، می اندیشد، می رزمد، عشق می ورزد، حتی علی رغم طبیعت فیزیولوژیک خود از مادری سر باز می زند. نیاز جسم و روح خود را می شناسد و خود را دوست می دارد. این زن لکاته است از او باید دوری کرد. او چون مدوسا جز خطر برای مردان پیرامون خود نداشته و ندارد. دختر لیلیث است که با شیطان جفت می شود. 

نامه زهرا رهنورد اما آغاز  فرو ریختن این دوگانه شوم است. او مادر است در خانه اش ماکت یک متری مجسمه معروف مادر قرار دارد، در کشاکش بازداشت نگران نقاشی ها و مجسمه هایش است. سه دختر دارد. به میل خود حجاب دارد روسری های گلدارش و لبان سرخش به بخشی از تاریخ مبارزاتی ایران زمین گره خورده. از آزادی پوشش دفاع می کند و اوست که بیشتر از همه برای بازداشت کنندگانش رعب و نگرانی ایجاد می کند. تن صدای زیرش از خلال نامه اش به گوش می رسد که بی مهابا با زندانبانش بحث می کند و می خواهد به بیرون برود، حقش را طلب می کند و بر سر آن اصرار دارد. می ماند چون انتخاب کرده بماند و بجنگد. عاملیت و نقش پر رنگ و فعالش همه را سر در گم و مجذوب می کند. او بخشی از نسل مبارزی است که یکبار بر استبداد زمان خروشیده است. آن نسل و آن زنان تاوان سختی داده اند. کم نبودند زنانی که در دهه شصت در بیدادگاه ها مرگ را در آغوش کشیدند با گامهای لرزان گردن سرافرازشان برطناب دار بوسه زد. آنها نیز می دانستند و حقشان را طلب می کردند.  

انقلاب مرد زنده باد انقلاب. 

دختران نسل کنونی در اکباتان می رقصند، برهنه می شوند، موهای خود را برای جنگ می بندند و با لبخند به کارزار می روند تا حق انتخاب پوشش، این اولیه ترین حقوق انسانی را طلب کنند و هل من مبارز بطلبند. اینها دختران و نوادگان همان زنان بی بدیلند. در زندان میرقصند و آواز می خوانند. در حصر آگاهانه می مانند اما از پدرسالار طلب عفو نمی کنند. اینان از شهرناز و ارنواز شجاعترند. تن به همبستری با ضحاک نخواهند داد. آواز خوانان و دست افشان می جنگند. 

دیگر دوگانه ای نیست! پرده افتاده، جادوگر شهر اوز دیگر با تتمیع و فرمان نمی تواند کسی را به تماشاخانه بیاورد. دیگر مادربزرگها هم افسانه را باور ندارند. آنها هم برایمان از دختر شاه پریان نمی گویند. زنان در حصر، در زندان، در تبعید و در خیابان این دوگانه ذلت بار را در هم شکسته اند. زنان مبارز، چریک، فعال حقوق زنان و کودکان، مادران و دختران دیگر از قالبهای قدیمی تبعیت نمی کنند. همه را به دور بریزید.نطفه ای نو بسته شده، از زنانی که می دانند چه می خواهند. از زنانی که دوگانه تاریخیتان را شکسته اند و شما دیگر به روزهای خوش گذشته بر نخواهید گشت. دستشان را بگیرید و بگذارید شما را به ماجراجویی با آینده مهمان کنند.

پردیس مدرسی 

۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۳

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

10 پاسخ

  1. لویی آراگون نویسنده و شاعر بزرگ کمونیست فرانسه سروده است:
    La femme est l’avenir de l’homme
    《 زن آینده بشریت است 》
    باشد که زنان و چپ ایران آینده ایران و خاورمیانه باشند !

  2. دزدی تنها آن نیست که از خانه کسی چیزی را بدزدند تاریخ را وارونه نشان دادن هم نوعی دزدیست. آیا می دانید در دهه شصت که زنان در بیدادگاها مرگ را در آغوش می گرفتند قاتلانشان چه کسانی بودند؟ آیا می دانید در آن سالها رهنورد و شوهرش بی شرمانه در کنار چه نابکارانی ایستاده بودند و چه نقش مهمی در حاکمیت داشتند!؟ در دهه شصت با مشاهده کمترین آرایش با زنان در می افتاند وحتی پسرها هم نمی توانستند پیراهن آستین کوتاه بپوشند.آیا آندو آمدند از خود انتقاد نموده که شما به نام حمایت از زنان آنانرا تطهیر می نمائید! آندو وقتیکه از قطار قدرت بیرون افتادند شروع کردند دم از آزادیخواهی زدن! سابقه آندو نشان داده است که ماهیگیری ماهریند و هیچ از آن دیگران کم ندارند.

  3. کاوه آهنگر ایران اینبار دختران این سرزمینند که نه با آهن که با آهنگ خود به مصاف ضحاک زمان آمده اند. بترسید از روزی که این دختران بجای آهنگ دست به آهن برند.

    1. زن ایرانی سال هاست کفش آگاهی و استقلال به پا کرده و بیابان های برهوت تبعیضات جنسی، اجتماعی، اقتصادی را می پیماید. زن ایرانی سال هاست در مسیر تحول گام برداشته گاهی آرام تر گاهی با شتاب تر، نسل امروز برای احقاق حقوق از دست رفته اش می دود، خصیصه اش جوانی، پویایی، شجاعت و آزادگیست. خصیصه اش خودساختگیست. نسل امروز نه مقلد است و نه در جستجوی رهبر و نه معتقد به ناجی، خود راهبر و ناجی خویش است. زن امروز نه فریب رهنوردها را می خورد و نه از نرگس محمدی ها قدیسه می سازد و نه به حمایت مزدوران نیاز دارد. طیف زن امروز آگاه است. برده و شیفته جریان های فکری پوسیده و زنگ زده نیست، راه خویش را می رود. حقش را می خواهد، از زنده مانی فرشته وار خسته است خود زندگی را می خواهد.از سرزمینش نمی رود می ماند و حقوقش را پس می گیرد. یادمان نرود هر تحولی سیر خود را دارد گاه اشتباه خود را دارد، گاه افراطی گری های خود را دارد اما در مسیر تحول همه چیز اصلاح و متعادل می شود.

      1. سارای گرامی به درستی از پویایی, شجاعت و آزادگی شیر زنان ایران زمین گفتید اما فراموش نکنید که دفاع از زندانیان سیاسی چه در حبس خانگی و چه در زندان رسمی و اعتراض به احکام غیر قانونی و غیر منصفانه به معنی هم عقیده بودن با مظلوم نیست بلکه مبارزه با ظلمیست که بر همه زنان میرود و بخشی از همان حق و حقوقیست که مطمعنم زنان ما پس خواهند گرفت.

  4. قلم بسیار زیبا و شیوایی دارید. اما مسئله اینست که با اوجگیری  مبارزات کارگران؛ پرستاران؛ معلمان؛ بازنشستگان و فرزندان دانشجو-دانش آموز آنان …و متاسفانه در نبود یک آلترناتیو انقلابی رادیکال در داخل کشور؛ زمینه فراهم شده تا کهنه پاسداران (که دوران کارآموزی خود را در سرکوب کردستان؛ ترکمن صحرا؛ خوزستان…؛دانشگاه و زندانیان سیاسی دهه ۶۰  گذرانده اند…)و طلبه مزدور قدیمی (مهدی نصیری) که رسانه های مواجب بگیر در ماههای اخیر در آنها دمیده اند و  آزادانه در داخل و خارج تردد میکند برای تصاحب قدرت  و انحراف مبارزات یکه  تازی کنند.طرح تاجزاده تا شاهزاده(شیفته ترامپ و نتانیاهو و چشم  به راه آنها ) و “شاه راهی” که چند روز  پیش مهدی نصیری در اینترنشنال از ان رونمایی کرد از آن جمله اند.
    “بازگشت به دوران طلایی امام ” و  “دوران امام خوبیها ” سپری و از سال ۹۶ فریاد:اصلاح طلب-اصولگرا دیگه تمامه  ماجرا سراسر ایران را فرا گرفته است.فریب جنایتکاران دهه ۶۰ درون حکومت و یا رانده شده از حکومت را نخوریم. سرفراز باشید و به امید آزادی تمام زندانیان سیاسی!

    1. کهنسال گرامی با تحلیل شما موافقم .

      از طرف دیگر دردر دو سال اخیر و بخصوص بعد از جنبش باشکوه زن ،زندگی ، ازادی ، علیرغم تمام تبلیغات رسانه های وابسته ، رضا ،مشاورین و حامیان خارج نشین پهلوی تا حدود زیادی چهره واقعی ضد دموکراتیک ، ضد ازادی و ناسیونالیسم افراطی فاشیسم ایرانی را به همگان نشان دادند که سابقا برای بسیاری از هواداران وی پنهان بود !

      هم اکنون در شبکه‌های اجتماعی تعداد زیادی از خبرنگاران (لیبرال) که سابقا موافق وی بودند به مخالفت کامل با وی و راست افراطی رسیده اند که امیدوار کننده است !

  5. سرمایه داری در هر دوره متوهمان خود را پرورش می دهد ، از جمله در بین این نسل ها کسانی پیدا می شوند که فکر می کنند تاریخ با آنها شروع می شود .آنها در دوران تسلط ایدئولوژی سرمایه داری جهانی شده و نولیبرال دلخوش آزادیهای خفت بار هستند که سرمایه داری به آنها نوید می دهد. آنها نمی دانند که « برده های مدرن» هستند. این ها « عوضی» هستند و نمی دانند برای که و برای چه « خوش رقصی »می کنند !

  6. دوستان; مهم نیست که من و شما در باره موسوی و رهنورد و نوریزاد و مهدی نصیری چه فکر مکنیم, مهم پیام ماست به آن سپاهی و بسیجی و دولتمرد و روحانی مردد که این است آمدن به سمت مردم, پس بهتر است که در سنگر کنونی بمانید و بکشید و سرکوب کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *