
امروز زاد روز میلیون ها
امروز جنگل هامان هم طالع ارس
امروز روز سخن گفتن گلوله سرخ است
امروز پلنگان سرودی میشوند سراسری
امروز روز انفجار ”نه” بر سکوت.
*
منبعد
وقتی باران ببارد
از دل خاک “مشت” جوانه خواهد زد،
منبعد
سخن گفتن به صدای بلند
قاعده خواهد بود
پرچم خواهد بود،
منبعد
دستانمان
ستاره خواهد اندیشید
چشمه خواهد اندیشید.
*
امروز روز پر گشودن فکر شرابی
امروز روز سیاهکل.
*شرابی گؤروش*
ناصر داوران
بو گون میلیونلارین آد گونو
بو گون مئشهلریمیز آراز طالعینده
بو گون قیزیل مرمىنین دیل آچدیغى گون
قافلانلارین بیر مملکت ماهنىلاشما گونو
سکوتا پارتلایان یوخ گونودور.
ایندن بئله
یاغبش یاغاندا
تورپاغین بطنینده یومروق تومورجوقلاناجاق
ایندن بئله
اوجادان دانیشماق
قایدایا چئوریلیب بایراق اولاجاق
ایندن بئله
اللریمیز
اولدوز دوشونهجک
بولاق دوشونهجک.
بو گون شرابى گؤروشلرین پروازلاندیغى گون
بو گون سیاهکل گونودور.
یک پاسخ
ناصر عزیز چند روزی در ان اتاق شماره سه میهمان بود یادم هست تازه بما اجازه صحبت کردن را داده بودند ولی نه از گذشته نه از اینده فقط وفقط از حال مقرر شده بود سخن گفته بمیان اید ملافه سفید کنار کشیده شد وان پتوی مشکی نیز گوشه اش بالا رفت و درب باز شد و بلند قدی به وسط اتاق هل دادند نه اسمی ونه اتهامی ولی ما که از ان سالهای سکوت محض جسته بودیم ناشیانه ناصر عزیز را به سخن وا داشتیم سیوالی از دستورزبان فارسی مطرح شد (از فعل پرسیدن همان مصدر پرسیده را) ناصر جان با چه شیوایی تمام مصدر مفعلولی بودن این مصد را توضیح میداد که در دم با ریختن چند نفری داخل اتاق ناصر را ما از دست دادیم تا که در زمستان ۶۷ شنیدیم که ازاد شده