دونالد ترامپ در یکی از نخستین اقدامات خود «یادداشت ریاستجمهوری ناظر بر امنیت ملّی آمریکا» علیه ایران را منتشر کرده است. موضوع این سند صرفاً به پرونده هستهای ایران محدود نیست و دربرگیرنده اهداف و رئوس کلی سیاستهای خصمانه دولت دوم ترامپ برعلیه ایران میباشد
مطابق این یادداشت عمده اهداف آمریکا از امضای این سند ازاین قرار است:
۱- ایران باید از داشتن سلاح هستهای محروم شود. فشار حداکثری بر دولت جمهوری اسلامی ایران بازگردانده میشود، تا همه مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هستهای مسدود و با “نفوذ بدخیم” ایران در خارج از مرزهای آن مقابله شود.
۲- ایران باید از داشتن موشکهای بالستیک قارهپیما محروم شود.
۳- شبکه تروریستی [منطقهای و بینالمللی] ایران باید خنثی شود. این یادداشت به وعده رئیسجمهور در سال ۲۰۲۰ برای مقابله با نفوذ مخرب ایران در سراسر جهان عمل میکند.
۴- باید با توسعه تهاجمی موشکی ایران و همچنین سایر قابلیتهای تسلیحاتی نامتقارن و متعارف ایران مقابله کرد.
سیاست خارجی هدفگذاری شده امریکا در قبال ایران در این یادداشت در ادامه و امتداد سیاست ۴۵ سال گذشته ایالاتمتحده برعلیه ملت و میهن ما از یکسو و سیاست “فشار حداکثری” دوره نخست حکمرانی دونالد ترامپ از دگرسو میباشد.
عمق و شدت اهداف و سیاستگذاریهای مطرح شده از سوی آمریکای ترامپ انسان را ناخودآگاه به یاد “پیمان ورسای”۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ در پایان جنگ جهانی اول برعلیه امپراتوری آلمان بهعنوان آغازکننده آن جنگ میاندازد، و آن یعنی محروم کردن یک کشور از تمامی ظرفیتهای دفاعیاش. حال اگر آن پیمان در آنزمان برعلیه یک قدرت که آغازگر یک جنگ جهانی با بیش از ۱۹ میلیون نفر کشته و … بود در مقابل میهن ما به هیچ شکل قابل توجیه نمیباشد
این یادداشت نیز بلاشک در ادامه سیاستهای خصمانه ایالات متحده آمریکا برعلیه ایران و انقلابش شکل گرفته است، سیاستهایی که ایران ما را ذلیل، قطعنخاعی و ناتوان از دفاع خود و مردمش میخواهد. از قدیم گفتهاند “سگی که پارس میکند گاز نمیگیرد.” امریکای ترامپ نیز در حال حاضر با هزارو یک پروژه آغازشده در وضعیتی نمیباشد که قادر باشد یک ابرپروژهای به نام دخالت نظامی در ایران را رقم بزند.
این رفتار و رویکرد امپریالیستی که ترجمان سبعیت، وحشیگری و لجامگسیختگی رفتاری و حقوقی تنها ابرقدرت ظالم، قاهر و ناپاسخگوی زمانۀ ما در فرآیند شکلگیری و تثبیت سیاستهای برتریطلبانه، تبعیضگرایانه و سرکوبگرانهاش میباشد. نمونه این رفتار از امریکا نیز در دیگر نقاط جهان ما با شدت و حدت متفاوت دیده میشود. این ابرقدرت حتی با وضع تحریم ها بر علیه دیوان کیفری بینالمللی در لاهه نشان داد که حتی توان تحمل مراجع حقوقی نسبتاً بیطرف بینالمللی را نیز ندارد آنگاه که آنان همسو با منافع امریکا تصمیمسازی نکنند
اینهمه خود اما بهعنوان دلیل و بینه کفایت میکند که بدانیم تنها “توازن قدرت” است که در مناسبات جهانی دارای اعتبار میباشد از همین رو یگانه راهکار مؤثر برای مقابله با این عطش و اشتهای سیریناپذیر امریکا و غرب در راستای استعمار و استیلا دیگر سرزمینها “تیمسازی” برای شکل گرفتن پیمانهای دفاعی – امنیتی جدید برای گذار از یکجانبهگرایی و حاکمیت توتالیترو مرگبار آمریکا و غرب میباشد.
درحالیکه امریکا بهتنهایی بیشاز ۹۰۰ میلیارد دلار بودجه نظامی دارد برای داشتن امکان مقاومت و تابآوری نظامی در مقابل این ابرقدرتوحشی با بودجههای کمتر از ۵۰ میلیارد دلار عملاً بدون پیمانسازی امکان بازدارندگی با تسلیحات متعارف وجود ندارد.
3 پاسخ
این مطلب ظاهرا از سوی یکی از طرفداران حکومت اسلامی نوشته شده است. این که امپریالیسم امریکا برای حفظ منافع خود در جهان چه میکند یک سوی قضیه است، ولی انچه مربوط به حکومت دیکتاتوری مذهبی ایران میشود، ماجراجوئی های اتمی حکومت ایران لطمات سنگینی به کشورمان و منطقه زده است. قطع ماجراجوئی های اتمی رژیم، پایان دادن به سیاستهای «عمق استراتژیک» حکومت که سیاستهای تسلیحاتی حکومت بخشی از آنها است، پایان دادن به پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از گروههای نظامی از منطقه و قطع دخالت در مورد کشورهای منطقه و … تماما به نفع مردم ایران است. این که این خواسته ها همان است که امپریالیسم امریکا خواسته است، دلیلی بر نادرستی آنها نیست. «نخاع دفاعی» ایران بمب اتمی، موشکهای بالستیکی و گروههای نیابتی در منطقه نیست. نخاع دفاعی ما مردم ایران هستند.
🟢 اصل بقای ایران است!
به هنگام حمله بیگانگان به میهن ما، ما همه بایستی مصمم و یکدل به مقابله با تجاوز دشمن خارجی متحد شویم.
اگر ایران زیر سم اسبان بیگانگان به فنا رود، موضوع حکومت دیگر عملاً سالبه به انتفاع موضوع میباشد.
به هنگام تهاجم و تجاوز بیگانگان میهن ما به درایت و فراست همه ما ایرانیان نیاز دارد و نه لجاجت و تنگنظری های مرامی و حزبی! دخالت و حمله بیگانگان هیچگاه برای ما ایرانیان عزت و اقتدار بههمراه نداشته است.
مگر ایران بدست عربها اشغال نشد و اکنون هم ادامه ندارد کجاست آن درایت و فراست!