
توجه داشته باشید که این نوشته حاوی Spoiler است که در انگلیسی هشداری برای آنهایست که نمیخواهند داستان فیلم را قبل از دیدن بدانند.
فیلم دانه انجیر معابد، ساخته محمد رسولاف، کاندیدای جایزه اسکار امسال در بخش بهترین فیلمهای خارجی چند هفته قبل از برگزاری مراسم، دوباره در سینماهای آمریکا و اروپا به روی اکران رفت.
فیلم با جملاتی عجیب آغاز میشود که شاید فقط برای برخی از مردمان نواحی جنوب ایران معنی داشته باشد: “درخت انجیر معابد چرخه زندگی غیر معمولی دارد. دانههای آن در درون فضله پرندگان بر روی درختان دیگر سقوط میکند. این دانهها جوانه میآورند که ریشههایش را به پایین به سمت زمین میفرستد. شاخههای گیاه تنه درخت میزبان را دربرگرفته به تدریج آن را خفه میکنند.”
داستان فیلم از جایی آغاز میشود که ایمان (میثاق زارع) به عنوان بازپرس دادگاههای انقلاب تهران منصوب میشود که مرحلهای ما قبل از رسیدن به مقام قاضی در سیستم سرکوب حکومت است. منصب جدید با خود موقعیت و منافع بهتری برای خانوادهاش بهمراه دارد و همچنین اسلحهای برای حفاظت. ترفیع ایمان همزمان با اعتراضات سراسری ژینا مهسا امینی است که سیستم دادگاه ها و بازپرسان را بخاطر دستگیری های گسترده جوانان در موقعیت فشار و تنش قرار میدهد. ایمان میپذیرد که احکام اعدام را در کیفرخواست ها بدون قرائت پرونده ها صادر کند.
همزمان، خانواده چهار نفره ایمان، شامل همسر (نجمه، سهیلا گلستان) و دو دختر (رضوان، مهسا رستمی و ثنا، ستاره ملکی)، نیز مانند تمامی جامعه دستخوش تحولات مربوط به اعتراضات سراسری میشود. پیچ داستان (پلات) از آنجا آغاز میشود که اسلحه کمری ایمان که هر شب در کشوی کنار تختش نگاه داشته میشد، ناپدید میشود و این موضوع به همراه زخمی شدن دوست نزدیک رضوان، دختر بزرگتر، از ناحیه چشم با ساچمههای ماموران حکومت، کل خانواده را درگیر یک جنگ روانی پیچیده میکند که در طی آن ایمان تصمیم به بازجویی از همسر و دخترانش میگیرد. تصمیمی که سرنوشت خانواده (تو بخوان رژیم جمهوری اسلامی) را رقم میزند.
هر تصویر و صحنه در فیلم هیجان انگیز و کشش دار ۲ ساعت و ۴۵ دقیقهای رسولاف، حاوی پیامی دقیق، معنادار و مرتبط به هم، بیننده را مشتاقانه تا به انتها در پیچ و خم داستان به همراه میبرد. اجزای داستان پیوسته و منسجم فیلم آنچنان با دقت و موشکافانه کالبد شکافی میشوند که تماشاگر حداقل چند نکته هوشمندانه داستان که معرف حکومت و زندگی در جامعه کنونیست را دریافت میکند. در فیلم رسولاف حتی تفاوت مخالفت و اعتراض نسل رضوان ۲۱ ساله با ثنای دهه هشتادی به حکومت نیز از هم تفکیک میشود.
رضوان اگرچه از صمیم قلب با پدرِ بازجویش تضاد دارد، اما این روحیه تهاجمی ثنای دهه هشتادی است که پدر/حکومت را در زیر تلی از آوار مدفون میکند، آنهم با دستی که در پایان از خاک بیرون مانده و انگشترش سمبلی از جنایات قاسم سلیمانی است و بیننده در طول فیلم به دفعات مختلف تمثال مقواییاش را در دادسر دیده است. این همان انگشتری است که ثنا در بازجویی از زیر چشم بند بر انگشت پدر و مدتی بعد بر روی فرمان ماشین تشخیص میدهد و همانجا تصمیمش را برای مقابله با او میگیرد. رسولاف نشان میدهد که نسل جوان متمرد همانگونه که از طریق موبایل در جریان اخبار و حوادث قرار میگیرد، از طریق یوتیوب هم میتواند نحوه استفاده از اسلحه را بیاموزد، واقعیتی که پدر در آخرین لحظه پایان حکومتش با چشمان حیرت زدهاش در می یابد.
ایمان/حکومت که مداوما بر میزان پارانویایش بر اثر فشارهای مختلف افزوده میشود برای بدست آوردن اسلحه گم شده خود که مطمئن است توسط خانوادهاش ربود شده، همسر و دو دخترش را به خانه پدریاش در یزد برای بازجویی بیشتر میبرد. خانه پدری که ایمان در آنجا بزرگ شده دارای اتاق هایی مانند انفرادی است که نجمه و رضوان در آنها زندانی میشوند اما ثنا از دست پدر فرار میکند. ثنا در اتاقی متروکه در یکی از گوشههای باغ که در آن عَلم و کُتل و وسایل تِکیه از گذشته باقی مانده برای آزادی مادر و خواهرش مستقر میشود. در جستجوی محل، ثنا وسایل مختلفی را برای مقابله امتحان می کند. او از جمله دو نوار آهنگ قدیمی مییابد و درون درون ضبط صوت میگذارد. دومین آهنگ از مرضیه است و طولی نمیکشد که ثنا در صحنه حماسیِ پایانی، با شلیک به زیر پای پدرش او را در زیر آوار حکومتش مدفون میکند. آیا پخش آهنگ مرضیه توسط ثنا اتفاقی است؟
صحنههای دقیق از کاراکتر بازجوها، بازجویی، ویژگیهای گوناگون دستگاه سرکوب حکومت، نتیجه تجربه شخصی رسولاف به عنوان زندانی در زندانها، دادگاه و دادسراهای رژیم از سال ۲۰۱۲ تا زمان خروج مخفیانه از کشور است. بیننده انتظار دارد که رسولاف صحنههای بازجویی و شکنجه زندانیانی که در جریان جنبش زن زندگی آزادی بازداشت شدهاند را نشان دهد، اما در عوض، ایمان به بازجویی همسر و فرزندانش اقدام میکند، همسری که در تناقض میان استفاده از منافع شغلی ایمان و آزار دخترانش، قادر به انتخاب نیست بلکه با خشونت همسر بازجویش بالاجبار در ردیف قربانیان قرار میگیرد.
تدوین فیلم دانه انجیر معابد که در ایران مخفیانه فیلمبرداری شد، در آلمان پس از خروج رسولاف از مرز صورت گرفته است و در ۷۷مین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد که توانست جایزه ویژه داوران را به خود اختصاص دهد. استفاده از کلیپهای مستند از اعتراضات سراسری جنبش زن زندگی آزادی توسط رسولاف علاوه بر رساندن پیام قیام ژینا مهسا امینی، بیننده را از زندگی خانواده درون آپارتمان که آشپزی میکنند، غذا میخورند و آهنگ گوش میکنند به دنیای واقعی خیابان در ۱۴۰۱ میبرد. در صورت برنده شدن فیلم دانه انجیر معابد در اسکار امسال، فیلمهای مستند از اعتراضات سراسری در فیلم، پس از دو سال دوباره در رسانههای بین المللی نمایش داده خواهد شد، اگرچه که در بخش فیلمهای خارجی، رسولاف با یک حریف بزرگ دیگر یعنی “امیلیا پِرِز”، فیلمی بسیار ارزنده و پر قدرت و شانس اصلی دریافت جایزه اسکار روبروست.
واکنش غیظ آلود و کف به لب نویسنده روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران در حمله به فیلم دانه انجیر معابد نشان دهنده این واقعیت است که رسولاف با فیلم خود دقیقا به خال زده است: نویسنده سپاهی که گویی میخواهد شخصا با دستانش رسولاف را خفه کند مینویسد،”با شبهفیلمی مواجهیم که ناچیز هم نیست بلکه هیچی ندار است. اگر قرار بر ساختن فیلم اعتراضی است، کارگردان باید شهامت ماندن و ایستادن در قبال مطالبهاش را داشته باشد نه اینکه مانند حیوان چهارپا از بیابانها به قصد شرکت در جشنواره کن از ایران عزیزمان فرار کند.”
نویسنده سپاهی مانند سران رژیم خوب میداند که دانههایی از درون جامعه مدفون شده در زیر ایدئولوژی مدفوع مانند آخوندی مانند دانه انجیر معابد جوانه زده و بیرون آمدهاند تا تنه پوسیده نظام متعفن کنونی را خفه و نابود کنند.
2 پاسخ
رضوان اگرچه از صمیم قلب با پدرِ بازجویش تضاد دارد، اما این روحیه تهاجمی ثنای دهه هشتادی است که پدر/حکومت را در زیر تلی از آوار مدفون میکند، آنهم با دستی که در پایان از خاک بیرون مانده و انگشترش سمبلی از جنایات قاسم سلیمانی است و بیننده در طول فیلم به دفعات مختلف تمثال مقواییاش را در دادسر دیده است. این همان انگشتری است که ثنا در بازجویی از زیر چشم بند بر انگشت پدر و مدتی بعد بر روی فرمان ماشین تشخیص میدهد و همانجا تصمیمش را برای مقابله با او میگیرد. رسولاف نشان میدهد که نسل جوان متمرد همانگونه که از طریق موبایل در جریان اخبار و حوادث قرار میگیرد، از طریق یوتیوب هم میتواند نحوه استفاده از اسلحه را بیاموزد، واقعیتی که پدر در آخرین لحظه پایان حکومتش با چشمان حیرت زدهاش در می یابد.
سوم مارس سال ۲۰۲۵ میلادی که برابر با ۱۳ اسفند سال ۱۴۰۳ خورشیدی مراسم اهدای جایزه اسکار خواهد بود .
به امید موفقیت کارگردان شجاع ایران ” محمد رسول اف ” و بقیه هنرمندان فعال در تهیه فیلم بسیار دیدنی ” دانه انجیر معابد ” که همانا شور و شعف زائد الوصفی را برای جامعه هنری ایران و از آن بالاتر مردم دلاور کشور و به ویژه دختران و زنان آزادیخواه به همراه خواهد داشت .