
زمان انتشار مدل دیپسیک R1 در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، همزمان با مراسم تحلیف دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، نمیتواند تصادفی بوده باشد و نشانی از چالش برای سلطه آمریکا در زمینه هوش مصنوعی دارد. این رویداد دونالد ترامپ را بر آن واداشت تا در واکنش، آن را «زنگ بیدار باش» برای آمریکا توصیف کند
نویسنده: جمشید خون جوش (۱)
تا پیش از ۲۷ ژانویه ۲۰۲۵، شرکت فناوری چینی دیپسیک از دید عموم پنهان بود. اما ناگهان به شکلی دراماتیک در مرکز توجه قرار گرفت به طوری که به یکباره، همه در مورد آن صحبت میکنند، بهویژه سهامداران و مدیران شرکتهای فناوری آمریکایی مانند انویدیا، مایکروسافت و گوگل که به دلیل موفقیت این شرکت شاهد سقوط ارزش سهام خود هستند.
دیپسیک یک استارت آپ چینی در حوزه هوش مصنوعی است که در سال ۲۰۲۳ توسط لیانگ ون فنگ، مدیر یک صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) تأسیس شد. این شرکت که در توسعه مدلهای پیشرفته زبانی و هوش مصنوعی تخصص دارد در اواخر دسامبر ۲۰۲۴، یک گزارش فنی (۴) درباره مدل هوش مصنوعی خود منتشر کرد که در آن معماری این مدل و جزئیات تکنیکی آن توضیح داده شده است. علاوه بر آن، در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، دیپسیک از یک چتبات مبتنی بر مدل هوش مصنوعی بنام «دیپسیک R1» رونمایی کرد که یک هفته بعد در ۲۷ ژانویه ۲۰۲۵ به طور گسترده مورد توجه جامعه هوش مصنوعی قرار گرفت و همزمان در ایالات متحده در رتبه اول فهرست پربارگیریترین اپلیکیشنهای آیفون قرار گرفت و حتی از چتبات چتچیپیتی نیز پیشی گرفت.
علت این توجه گسترده، رویکرد متفاوت دیپسیک در توسعه هوش مصنوعی است که می تواند اثرات عمیقی بر روی چگونگی توسعه تکنیکی هوش مصنوعی، سرمایه گذاری در این زمینه، انتظار از بازگشت سود سرمایهگذاری و میزان این سود داشته باشد. به همین دلیل، ظهور مدل دیپسیک باعث شد تا در بازار بورس ایالات متحده در روز ۲۷ ژانویه، ارزش سهام شرکتهای مرتبط با هوش مصنوعی به طور فاحشی ریزش کند، به عنوان مثال در مورد انویدیا که بزرگترین سازنده پردازندهها برای کامپیوترهای هوش مصنوعی است، ریزش ۱۷ درصد بود، به طوری که ارزش کل این شرکت در بازار بورس حدود ۶۰۰ میلیارد دلار کاهش یافت، چیزی که در تاریخ این بازار بیسابقه است.
علاوه بر پیامدهای مالی، این موضوع از نظر ژئوپلیتیکی نیز پیامدهای مهمی خواهد داشت. چین تحت تحریمهای آمریکا در زمینه واردات پیشرفتهترین تراشههای کامپیوتری قرار دارد. با این حال، توانایی یک استارتاپ چینی در ساخت مدلی پیشرفته، این سوال را ایجاد میکند که آیا این تحریمها واقعاً مؤثر بودهاند، یا اینکه نوآوران چینی توانستهاند راهی برای دور زدن آنها پیدا کنند؟
از سوی دیگر، زمان انتشار مدل دیپسیک R1 در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، همزمان با مراسم تحلیف دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، نمیتواند تصادفی بوده باشد و نشانی از چالش برای سلطه آمریکا در زمینه هوش مصنوعی دارد. این رویداد دونالد ترامپ را بر آن واداشت تا در واکنش، آن را «زنگ بیدار باش» برای آمریکا توصیف کند.
رویکردهای متفاوت دیپسیک چه هستند؟
دیپسیک از رویکرد جدیدی در مدلهای هوش مصنوعی پیروی میکند که در آن وظایف به مراحلی کوچکتر تقسیم میشوند و بر خلاف مدل شرکت اوپنایآی بر اساس یک مدل محاسباتی غیر متمرکز عمل میکند که در مجموع به توان محاسباتی کمتری نیاز دارد (۵). در این پروسه زنجیرهای از تفکرات منطقی ایجاد میشود و به این ترتیب، هوش مصنوعی به نوعی «تفکر» را یاد میگیرد و قادر است روند «تفکر» خود را توضیح نیز بدهد. نتیجه این پروسه، شفافتر و قابلدرکتر بودن پاسخهای است. این مدل پیشرفته که «Reasoning» نامیده میشود، مشابه رویکردی است که شرکت آمریکایی اوپنایآی نیز در مدل جدید خود که در دسامبر معرفی شد، به کار گرفته است. یک تفاوت دیگر مدل دیپسیک با سایر چتباتها در نحوه ارائه پاسخهایش است بدین مفهوم که پیش از ارائه پاسخ نهایی، استدلالها و دلایل خود را بهوضوح بیان میکند. علاوه بر این، ادعا میشود که دیپسیک R1 در حوزههایی مانند ریاضیات و فیزیک برتری قابلتوجهی نسبت به سایر چتباتها مانند چتچیپیتی دارد. (۶)
دیگر تفاوت دیپسیک بهره برداری هوشمندانه از پیشرفتهای موجود در هوش مصنوعی متنباز (Open-Source) است. بدین منظور دیپسیک کد مدل R1 خود و هفت مدل دیگر را بهطور عمومی در پلتفرم گیتهاب منتشر کرده و در دسترس سایر توسعهدهندگان قرار داده است، و از این طریق به آنها این امکان را میدهد تا کد را بررسی کرده و در صورت نیاز حتی آن را برای کاربردهای مخصوص خود استفاده کنند. در مقابل، اوپنایآی و شرکتهای دیگر مانند گوگل یا آنتروپیک نحوه عملکرد مدلهای خود را بهشدت محرمانه نگه میدارند و از ارائه کد یا جزئیات فنی خودداری میکنند.
دیپسیک هیچ اطلاعات دقیقی درباره هزینههای آموزش و توسعه مدلهای خود ارائه نکرده است و منابع دادهای آن نیز نامشخص است (۷). بااینحال، این شرکت ادعا میکند که برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی خود به توان محاسباتی بسیار کمتری نسبت به رقبا نیاز داشته و در نتیجه، به استفاده از تعداد کمتری از تراشههای تخصصی و گرانقیمت احتیاج داشته است. در همین راستا، روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده است که دیپسیک تنها با کمی بیش از ۲۰۰۰ تراشهی انویدیا که ارزانتر و ضعیف تر از آنچه در جیپیتی ۴ به کار رفته، ساخته شده است، در حالی که سایر شرکتها در گذشته از ابررایانههایی با حداکثر ۱۶,۰۰۰ تراشهی انویدیا برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی خود استفاده کردهاند. در نتیجه یکی از تفاوتهای اصلی دیپسیک، هزینه تولید آن است. بهعنوان مثال، توسعه مدل جیپیتی ۴ متعلق به اوپنایآی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار هزینه داشته است. در مقابل، گزارشها نشان میدهند که هزینه ساخت مدل دیپسیک R1 تنها ۶ میلیون دلار بوده است، اگرچه این رقم هنوز بهطور مستقل تأیید نشده است.
باید اضافه کرد، کارشناسان مدتهاست که پیشبینی کردهاند تعداد تراشههای موردنیاز و هزینههای توسعه هوش مصنوعی در آینده کاهش خواهد یافت. اما نکتهای که باعث جلب توجه شده این است که دیپسیک با منابع محدود خود، مدلی قابلتوجه و رقابتی ایجاد کرده است، و این موضوع نشاندهندهی استراتژی هوشمندانهی این شرکت است. در این رابطه، مارک آندرسن، سرمایهگذار آمریکایی، دیپسیک R1 را یک «پیشرفت شگفتانگیز و چشمگیر» توصیف کرده است، در حالی که چندین کارشناس فناوری هشدار دادهاند که تواناییهای دیپسیک ممکن است در روزهای اخیر بیش از حد بزرگنمایی شده باشد. به عنوان مثال، بن تامپسون، تحلیلگر فناوری، این ادعا را که R1 از مدلهای شرکت پیشتاز اوپنایآی بهتر است، اغراقآمیز دانسته است. با این حال، او نیز تایید میکند که این مدل کاملاً رقابتی است و در بازار حرفهایی برای زدن دارد.
پیامدهای مالی و تاثیر بر سرمایهگذاری در هوش مصنوعی
از نظر مالی، قابل توجه ترین پیامد دیپسیک ممکن است بر مصرفکنندگان باشد. استفاده ساده از دیپسیک برای تمام کاربران پس از ثبتنام رایگان است. در حال حاضر، مدلهای اشتراک پرداختی مشابه آنچه که اوپنایآی ارائه میدهد و برای دسترسی به مدلهای پیشرفته خود ماهانه ۲۰۰ دلار هزینه دریافت میکند،، در دیپسیک وجود ندارد. (۸)
هزینههای پایین توسعه و استفاده بهینه از سختافزار، به دیپسیک، مزیت رقابت در قیمت را داده است. همین امر برخی از رقبای چینی را وادار کرده است که قیمتهای خود را کاهش دهند. انتظار میرود که سایر سرویسهای هوش مصنوعی نیز هزینههای خود را بدلیل رقابت، کاهش دهند.
در بلندمدت، که در صنعت هوش مصنوعی میتواند خیلی زودتر از حد انتظار باشد، موفقیت دیپسیک ممکن است تأثیر بزرگی بر سرمایهگذاری در این حوزه داشته باشد.
تاکنون، تقریباً همه شرکتهای بزرگ هوش مصنوعی مانند اوپنایآی، متا و گوگل با مشکل کسب سود از مدلهای خود روبهرو بودهاند. البته، این موضوع همیشه مشکل محسوب نمیشد. شرکتهایی مانند توییتر و اوبر سالها بدون سوددهی فعالیت کردند و به جای آن، بر افزایش سهم بازار، یعنی جذب کاربران بیشتر، تمرکز داشتند. اوپنایآی نیز همین مسیر را دنبال کرده است.
این شرکتها در ازای سرمایهگذاری های پیوسته از سوی صندوق های پوشش ریسک و سازمانهای دیگر، وعده ساخت مدلهای قدرتمندتر را میدهند. فرض آنها این است که این مدلها بهرهوری شرکتها را افزایش داده و در نهایت سودآور خواهند شد. تا آن زمان، شرکتهای فناوری تنها باید دادههای بیشتری جمعآوری کنند، تراشههای قویتری بخرند و مدلهای خود را بهبود دهند.
اما این روند بسیار پرهزینه است. به عنوان مثال، تراشه بلاکول شرکت انویدیا، که قدرتمندترین تراشه هوش مصنوعی جهان محسوب میشود، حدود ۴۰,۰۰۰ دلار برای هر واحد هزینه دارد. شرکتهای هوش مصنوعی معمولاً به دهها هزار عدد از این تراشهها نیاز دارند. با این حال، تا امروز، این شرکتها مشکلی در جذب سرمایه نداشتهاند، حتی اگر ارقام مورد نیازشان بسیار بالا بوده باشد.
اما دیپسیک ممکن است همه این معادلات را تغییر دهد و با نشان دادن اینکه نوآوریها با استفاده از سختافزار موجود، و شاید حتی کمتر پیشرفته، میتوانند عملکرد مشابهی داشته باشند، هشداری داده باشد مبنی بر اینکه صرف پول زیاد برای هوش مصنوعی لزوماً منجر به سودآوری نمیشود.
برای مثال، پیش از ظهور دیپسیک، ممکن بود این تصور وجود داشته باشد که مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی نیاز به مراکز داده عظیم و زیرساختهای متفاوت دارند. این بدان معنا بود که شرکتهایی مانند گوگل، مایکروسافت و اوپنایآی به دلیل موانع بزرگ برای ورود در این صنعت، از جمله هزینههای بسیار زیاد، با رقابت محدودی روبهرو خواهند بود.
اما اگر موانع ورود به این صنعت خیلی پایینتر از آن چیزی باشد که فکر میشد، چیزی که موفقیت دیپسیک نشان میدهد، آنگاه بسیاری از سرمایهگذاری های عظیم در صنعت هوش مصنوعی ناگهان ریسک پذیرتر به نظر میآیند. این امر باعث تغییرات شدید در قیمت سهام شرکتهای بزرگ فناوری شده و خواهد شد.
علاوه بر کاهش ۱۷ درصدی قیمت سهام شرکت سازنده تراشه انویدیا، قیمت سهام شرکت هلندی ایاسامال، که ماشینآلات لازم برای تولید تراشههای پیشرفته را میسازد، نیز کاهش یافت. اگرچه قیمت سهام انویدیا کمی افزایش یافته، اما همچنان پایینتر از بالاترین قیمتهای قبلی خود قرار دارد که نشاندهنده واقعیت جدید بازار است.
انویدیا و ایاسامال شرکتهای «بیلها و کاسهها» هستند که ابزارهای مورد نیاز برای تولید محصولات را میسازند، نه خود محصول را (۹). بیلی که آنها میفروشند، تراشهها و تجهیزات ساخت تراشه است. کاهش قیمت سهام آنها به این دلیل است که اگر رویکرد بسیار ارزانتر دیپسیک موفق شود، میلیاردها دلاری که سرمایهگذاران برای فروش آینده در این شرکتها گنجاندهاند، ممکن است به واقعیت تبدیل نشود.
در مقابل، برای شرکتهایی مانند مایکروسافت، گوگل و متا (با این تفاوت که اوپنایآی عمومی نیست)، هزینه ساخت هوش مصنوعی پیشرفته ممکن است کاهش یافته باشد، به این معنی که این شرکتها ممکن است برای باقی ماندن در رقابت، به سرمایهگذاری کمتری نیاز داشته باشند. این میتواند برای آنها چیز خوبی باشد. اما اکنون شک و تردید هایی وجود دارد که آیا این شرکتها اصولاً میتوانند برنامههای هوش مصنوعی خود را از نظر تجاری سودآور کنند.
ریسک دیگر در این میان، کاهش ارزش کلی بازار بورس ایالات متحده آمریکا است که اکنون سهام آن بیشترین درصد از سرمایهگذاری جهانی در تاریخ را تشکیل میدهد. شرکتهای فناوری نیز درصد بالایی از ارزش بازار سهام ایالات متحده را دارند. در نتیجه، زیان های این شرکتها ممکن است سرمایهگذاران را وادار کند تا برای جبران ضرر هایشان در عرصه فناوری، به فروش سایر سرمایهگذاری های خود اقدام کنند و این موضوع میتواند منجر به کاهش ارزش کلی بازار شود.
و این تعجبآور نیست. یک یادداشت داخلی گوگل که در سال ۲۰۲۳ به بیرون درز کرد، هشدار میداد که صنعت هوش مصنوعی در معرض اختلالات خارجی است و اشاره میکرد که شرکتهای این صنعت هیچ دژ قابل محافظت در برابر مدلهای رقیب ندارند. موفقیت دیپسیک ممکن است اثبات صحت این هشدار باشد.
توضیحات و مراجع
۱- در نوشتن این مقاله، از محتوای مراجع (۲) تا (۴) استفاده شده است.
۴- https://arxiv.org/html/2412.19437v1
۵- نیاز به توان محاسباتی کمتر به مفهوم نیاز به مصرف کمتر انرژی نیز هست و در نتیجه قابل توجه است که به همراه کاهش ارزش سهام شرکتهای سازنده هوش مصنوعی، ارزش سهام شرکتهایی که سیستمهای تولید انرژی می فروشند نیز سقوط کرد، شرکت آلمانی زیمنس انرژی حدود ۲۰ درصد و بزرگترین اپراتور نیروگاه هسته ای آمریکا بنام Constellation Energy نیز حدود ۲۰ درصد.
۶- مشابه چتچیپیتی از اوپنایآی، جیمینی از گوگل و لیاما از متا، مدل دیپسیک R1 نیز بر پایهی یک مدل زبانی بزرگ (Large Language Model) توسعه یافته است. این مدل، با استفاده از حجم عظیمی از اسناد و دادههایی که با آنها آموزش دیده است، ورودیهای متنی را درک و تفسیر میکند. سپس، برای تولید پاسخ، احتمال وقوع کلمات و ترتیب آنها را محاسبه میکند تا متنی معنادار و منطقی ارائه دهد.
۷- هنوز کاملاً نامشخص است که دیپسیک از چه دادههایی برای آموزش هوش مصنوعی خود استفاده کرده است. به قول دیپسیک پایگاه دادهی این مدل شامل «دو تریلیون توکن به زبانهای انگلیسی و چینی» بوده است، اما جزئیات بیشتری دربارهی منابع دادهها ارائه نشده است.
۸- برای کسانی که میخواهند مدلهای دیپسیک را بهطور حرفهای و در مقیاس بزرگتر استفاده کنند، هزینهها به ازای تعداد توکنهای ورودی و خروجی محاسبه میشود، به عبارت دیگر برای تعداد کلمات، اعداد و نشانهگذاریها که وارد و خروجی داده میشود. مدل پیشرفتهتر دیپسیک هزینهای معادل ۵۳ سنت برای هر یک میلیون توکن ورودی و ۲ یورو و ۱۰ سنت برای هر یک میلیون توکن خروجی دارد. برای مقایسه، مدل مشابه (اوپنایآی o1) حدوداً ۲۷ برابر گرانتر است.
۹- این اصطلاح به ایدهای اشاره دارد که در دوران جویندگان طلا، تنها فردی که از درآمدهای آن به طور تضمینی بهرهمند میشود، کسی است که بیلها و کاسهها را میفروشد.
2 پاسخ
بنظر میرسد که “دیپ سیک ” یک هوش مصنوعی در یک محدوده خاص و بکمک وسایل آمریکایی با خرج کمتری ساخته شده است و نیاز مصرفکننده ها را در این سطح بزرگ را هم میتواند بر آورده کند .
ولی کیفیت و توانایی آن مانند هوش مصنوعی پیشرفته کلاسه های بالاتر نیست .
با سپاس از این نوشته , کاش میشد کوتاه بعضی اسطلاهات را توضیح داد.