
احزاب راست افراطی در اروپا در حال پیشروی هستند و میتوانند در عرض یک دهه به بزرگترین نیروی راستگرا تبدیل شوند. در این میان، احزاب محافظهکار جریان اصلی تلاش میکنند با کپیبرداری از سیاستهای سختگیرانه، بهویژه در مورد مهاجرت، رأیدهندگان از دسترفته خود را بازگردانند. اما این راهبرد تاکنون موفق نبوده است.
در آلمان، محافظهکاران خشم عمومی را برانگیختند زمانی که فردریش مرتس، رهبر حزب دموکرات مسیحی (CDU) و احتمالاً صدراعظم بعدی کشور، یک تعهد قدیمی را شکست و برای تصویب یک قطعنامه غیرالزامآور درباره سرکوب مهاجرت، به آرای حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) متکی شد. رهبر این حزب، آلیس وایدل، تصویب این قطعنامه را «روزی تاریخی برای آلمان» خواند. این نخستین بار بود که یک رأیگیری در بوندستاگ با حمایت AfD تصویب شد، حزبی که در نظرسنجیها قبل از انتخابات ماه جاری در جایگاه دوم قرار دارد.
با افزایش اعتراضات عمومی، پارلمان آلمان بعداً پیشنویس قانون پیشنهادی محافظهکاران را رد کرد. برخی از اعضای خود حزب دموکرات مسیحی، از جمله آنگلا مرکل، رهبر سابق این حزب، به آن رأی مخالف دادند. مرکل اقدام مرتس را «اشتباه» توصیف کرد.
در فرانسه، اظهارات بحثبرانگیز فرانسوا بایرو، نخستوزیر میانهرو، درباره احساس «غرق شدن» فرانسویها در مهاجرت، از سوی حزب راست افراطی «اجتماع ملی» بهعنوان تأییدی بر پیروزی ایدئولوژیک آنها تلقی شد.
در اتریش، مذاکرات بین حزب محافظهکار «مردم» (ÖVP) و حزب راست افراطی «آزادی» (FPÖ) که خواهان اخراج همه پناهجویان است، بهسرعت پیش میرود. این گفتوگوها احتمالاً به نخستین دولت راست افراطی در اتریش از زمان جنگ جهانی دوم منجر خواهد شد.
شکسته شدن سد مقابل راست افراطی
دههها بود که احزاب جریان اصلی در اروپا، چه راستگرا و چه چپگرا، در برابر همکاری با احزاب راست افراطی ایستادگی میکردند. در آلمان، این سد «دیوار آتش» (Brandmauer) نامیده میشد و در فرانسه به آن «حلقه حفاظتی» (cordon sanitaire) میگفتند. اما در سالهای اخیر، احزاب راست میانه بیشتر و بیشتر سیاستهای راست افراطی را پذیرفتهاند و حتی در برخی کشورها با آنها ائتلاف کردهاند.
با اینکه شواهد نشان میدهد این روند فقط به تقویت راست افراطی منجر میشود، اما همچنان در حال گسترش است.
تاریق ابوشادی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه آکسفورد، میگوید: «ما در یک چرخه معیوب قرار داریم. احزاب راست افراطی موفقتر شدهاند، کرسیهای بیشتری به دست آوردهاند و در کشورهای بیشتری وارد دولت شدهاند.»
او ادامه میدهد: «هنگامی که این اتفاق میافتد، احزاب جریان اصلی به سمت راست متمایل میشوند، بهویژه در مورد سیاستهای مهاجرتی. این یک استراتژی برای بازگرداندن رأیدهندگان است، اما موفق نمیشود. در عوض، دو پیامد مهم دارد.»
اول، این تغییر، احزاب راست افراطی را مشروعیت میبخشد. دیگر رأی دادن به آنها یک تابو محسوب نمیشود. دوم، عقاید عمومی تغییر میکند. اگر احزاب جریان اصلی موضوعی را مهم جلوه دهند، مردم نیز به همان سمت کشیده میشوند.
ابوشادی توضیح میدهد: «پس از آن، احزاب راست میانه با خود میگویند: “باید حتی بیشتر به سمت راست برویم.” در نتیجه، ائتلاف گستردهتری از کسانی شکل میگیرد که میگویند “باید در مورد مهاجرت اقدامی انجام دهیم.”»
احزاب راست افراطی، راست میانه را در کشورهای مختلف کنار میزنند
شواهد انتخاباتی و نظرسنجیها در بسیاری از کشورها نشان میدهد که احزاب راست میانه با پذیرش سیاستهای راست افراطی، در نهایت جای خود را به آنها میدهند.
در هلند، حزب آزادی خیرت ویلدرس کنترل دولت را در دست گرفته است. در ایتالیا، حزب «برادران ایتالیا» جورجیا ملونی بر جناح راست مسلط شده و در انتخابات ۲۰۲۲ پیروز شد.
در انتخابات ماه سپتامبر در اتریش، حزب راست افراطی FPÖ از حزب محافظهکار ÖVP پیشی گرفت و در جایگاه نخست قرار گرفت. در فرانسه، حزب اجتماع ملی مارین لوپن بسیار بزرگتر از حزب جمهوریخواهان است و اکنون بزرگترین حزب در پارلمان محسوب میشود.
در دیگر کشورها، احزاب راست افراطی با احزاب راست میانه ائتلاف کردهاند:
در فنلاند و کرواسی، احزاب راست افراطی بخشی از ائتلافهای دولتی هستند.
در سوئد، از دولت راست میانه حمایت پارلمانی میکنند.
در جمهوری چک، پیشبینی میشود که امسال انتخابات را برنده شوند و دولت تشکیل دهند.
در بریتانیا، حزب ضد مهاجرت «اصلاحات بریتانیا» به رهبری نایجل فاراژ، در برخی نظرسنجیها از حزب محافظهکار پیشی گرفته است. این در حالی است که محافظهکاران در سالهای اخیر سیاستهای مهاجرتی سختگیرانهای، از جمله طرح انتقال پناهجویان به رواندا، اجرا کردهاند.
آینده راست افراطی در اروپا
سارا د لانژ، استاد علوم سیاسی در دانشگاه آمستردام، میگوید: «احزاب راست افراطی بهصورت موجی پیشروی میکنند و ما شاهد شتابگیری این روند هستیم. آنها در چندین کشور به بزرگترین حزب تبدیل شدهاند و این در سیاست بسیار مهم است.»
او همچنین استراتژی احزاب راست میانه را ناکارآمد میداند: «این تصور که احزاب راست میانه میتوانند با اتخاذ سیاستهای سختگیرانه در مورد مهاجرت، رأیدهندگان را بازگردانند، اشتباه است. راست افراطی در این زمینه اعتبار بیشتری دارد. علاوه بر این، احزاب راست میانه در سالهای اخیر در قدرت بودهاند. رأیدهندگان از آنها میپرسند: اگر مهاجرت اینقدر مهم بود، چرا کاری در این مورد انجام ندادید؟»
ابوشادی نیز تأکید میکند که احزاب راست افراطی همیشه از همکاری با احزاب جریان اصلی سود بردهاند: «ما بارها این را دیدهایم. حتی نشان دادن تمایل به همکاری، به آنها قدرت میبخشد.»
او توضیح میدهد که تا زمانی که «دیوار آتش» میان راست میانه و راست افراطی وجود داشته باشد، بسیاری از رأیدهندگان، حتی اگر با ایدههای راست افراطی همدلی داشته باشند، به آنها رأی نمیدهند، زیرا میدانند که این احزاب شانسی برای ورود به دولت ندارند. اما هنگامی که این مانع فرو میریزد، دروازهای برای آنها باز میشود.
راست میانه در خطر ادغام با راست افراطی؟
ناتالی توچی، مدیر مؤسسه امور بینالملل در رم، معتقد است که همکاری احزاب جریان اصلی با راست افراطی، «خودکشی سیاسی» است. او میگوید: «زمانی که احزاب میانهرو همکاری با راست افراطی را رد میکنند، رأیدهندگان میدانند که رأی دادن به راست افراطی فایدهای ندارد. اما وقتی به آنها چراغ سبز نشان میدهند، این مانع از بین میرود. و رأیدهندگان معمولاً نسخه اصلی را به نسخه کپی ترجیح میدهند.»
ابوشادی پیشبینی میکند که طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده، احزاب راست میانه در اروپا در راست افراطی ادغام شوند: «این اتفاق در برخی کشورها افتاده است و در کشورهای دیگر در حال وقوع است. ما هنوز در مورد آنها بهعنوان یک پدیده حاشیهای صحبت میکنیم، اما این نگرش باید تغییر کند.»
دی لانگه استاد تکثرگرایی سیاسی در دانشگاه آمستردام موافقت این سخن است و می گوید: «فکر میکنم این بسیار محتمل است.» او می افزاید: «در حال حاضر شاهد آن هستیم که احزاب راست افراطی تا ۳۰ درصد از آرا را به دست میآورند، سهم احزاب جریان اصلی در حال کاهش است و جناح چپ نیز به طور فزایندهای دچار تفرقه شده است. همه این عوامل نشان میدهد که این روند امکانپذیر است.»
منبع: گاردین – برگردان برای اخبار روز: حمید پارسا