برگزیده ای با تاخیر – م. رشید

ترامپ پس از آنکه از سوءقصد نافرجام جان به در برد. گفت “خداوند برای نجات جهان از من محافظت کرد”. و پس از ان این نظر در بین برخی از هواداران متعصب ایشان و محافل مذهبی خاص، از قبیل “مسیحیان انجیلی” دهان به دهان گشت و در رسانه ها منعکس شد که ترامپ “برگزیده” است. و آنگاه جهانیان به انتظار نشستند تا شاهد معجزات ایشان باشند. به فاصله فقط چند روز از استقرار در کاخ سفید،  برخی معجزات رو نمایی شدند. که در یک دسته بندی موضوعی و فهرست وار شامل موارد ذیل هستند:

۱. سیاست های توسعه طلبانه.
_ فشار به همسایه شمالی (کانادا) برای الحاق به آمریکا.
_ فشار به دانمارک برای واگذاری جزیره گرینلند به امریکا.
_ فشار به پاناما برای موافقت با سلطه آمریکا بر کانال پاناما.
_ تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج امریکا.

۲. سیاست های مداخله جویانه
_ حمایت از جریان‌های راست افراطی وشبه فاشیستی در جهان وخصوصا اروپا از طریق ایلان ماسک “وزیر کار امدی”در کابینه ترامپ.
– تاکید بر انتقال بیش‌ از دو میلیون سکنه غزه به اردن و مصر و تحت.فشار گذاشتن این دولت ها برای مشارکت در این جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت.
– زیر سئوال بردن سیاست انگلیس در حوزه سرمایه گذاری انرژی های پاک و تاکید بر تغییر این سیاست.

۳. سیاست های  جنگ افروزانه
– تهدید دانمارک و پاناما به حمله نظامی در صورت تسلیم نشدن به خواسته های مطرح شده.
– تهدید ایران به بمب باران مراکز هسته ای و استراتژیک در صورت شکست مذاکرات.
– تحویل بمب های سنگر شکن ۹۰۰ کیلویی به اسرائیل برای استفاده علیه همسایگان و ایران.
– لغو تحریم شهرک نشین های اسرائیلی در مظان اتهام قتل وخشونت، در راستای آزادی عمل به آنها برای کشتار و آزار بیشتر  فلسطینیان و چراغ سبز به اسرائیل برای اغاز جنگی تازه در غزه و کرانه باختری.

۴. سیاست های باج خواهانه
– فشار بر اوپک برای کاهش قیمت نفت.
– فشار بر عربستان برای سرمایه گذاری یک تریلیون دلاری در امریکا.
_ تهدید چین واروپا به اعمال تحریم و جنگ تعرفه ها در صورت عدم سرمایه گذاری در امریکا.

۵. سیاست های خصمانه زیست محیطی وسلامت عمومی
– خروج از توافقنامه اقلیمی پاریس در شرایطی که لس آنجلس یکی از بزرگترین آتش سوزی های تاریخ امریکا را تجربه می کند.
– اعلام وضعیت اضطراری انرژی در امریکا و رفع موانع زیست محیطی استخراج سوخت های فسیلی.
– تعلیق پروژه های بادی خشکی’ساحلی وخارج از فلات قاره در امریکا.
– فشار به انگلیس برای استخراج نفت و گاز از دریای شمال و برچیدن نیروگاه های بادی.
– خروج از سازمان بهداشت جهانی.

۶. سیاست ها ی مغایر با موازین پذیرفته شده حقوق بشری.
– اخراج توام با خشونت  پناهجویان با دست های بسته.
– فشار بر دگر باشان جنسی و تراجنسیتی.
– اصرار بر تصویب قوانین زن ستیزانه.
– عفو کلیه تبهکارانی که در حمله مسلحانه به کنگره آمریکا نقش داشتند.
– حضور افراد فاقد صلاحیت اخلاقی در کابینه.

با تمرکز بر مضمون و محتوای این سیاهه بلند از معجزات، انچه که بلافاصله ذهن را درگیر می کند این است که احتمالا مشکلی در زمان بندی پیش آمده تا این “برگزیده” با تاخیری بسیار طولانی ظهور کند واراده گرایی استعمارگرانه قرون پانزده و شانزده را به قرن بیست و یکم بیاورد.

به نظر می رسد از نگاه این شخصیت (ترامپ) جهان یک انبوهه خمیر بازی است که منتظر ایستاده است تا با دستان ایشان شکل گیرد و به اراده او نقش بازی کند. بسیاری از سیاست های اعلامی رئیس جمهور آمریکا به قدری با واقعیت های جهان امروز فاصله دارند که درک آن نیازمند دانش سیاسی بالایی نیست.

اگر بخواهیم کمی دقیقتر سخن بگوییم می توان تاکید داشت مواردی از سیاست ها که تحقق انها منوط به موافقت دیگران است تقریبا به استثنای باج خواهی از عربستان و اندکی بازی با قیمت نفت در اوپک، آنهم در کوتاه مدت، ضریب تحقق بقیه موارد بسیار پایین است.. البته از این گزاره نمی توان خطرناک نبودن کلیت سیاست های ترامپ برای جهان را نتیجه گرفت. بلکه برعکس، واکنش یک خود شیفته در مواجهه باشکست، خصوصا اگر در قامت یک “برگزیده” ظاهر شده باشد غالبا دست یازیدن به ماجراجویی است. اگر به سیاست های ترامپ از این زاویه بنگریم، تشدید شکاف در بلوک سرمایه داری به زیان دموکراسی های لیبرال وتقویت راستگرایی، یار گیری های جدید و تشکیل جبهه های متخاصم نوظهور درراستای شکل دادن به پیکره های نوین سودجویانه،
و در بدبینانه ترین حالت مداخلات نظامی، در زمره گزینه های پیش رو هستند.

تردیدی نیست که ترامپ تلاش خواهد کرد قبل از کاربست خشونت، اهدافش را با استفاده از حربه تحریم و اعمال تعرفه تامین نماید. زیرا با وجود همه ژست های قلدر مآبانه، او برای هر شکلی از دخالت نظامی، ضمن پذیرش ریسک، به حد معینی از حمایت داخلی چه در بین قانون گزاران و چه نزد شهروندان آمریکایی نیاز دارد. و گرفتن این حمایت ها زمانی میسر است که بتواند موفقیت هایی در عرصه اقتصاد و بهبود شرایط معیشتی مردم آمریکا داشته باشد. با این ملاحظه، ترامپ هم برای اعمال هژمونی بر جهان و هم در جهت بهبود اوضاع داخلی، جایگاه ویژه ای برای ارتقا و گسترش هوش مصنوعی و انحصاری نگهداشتن آن باز کرده بود، بطوری که در همان روز نخست حضورش در کاخ سفید یک بسته سرمایه گذاری پانصد میلیارد دلاری برای کمک به این صنعت تصویب کرد. هوش مصنوعی برای ترامپ ابزاری در جهت به گروگان گرفتن رشد فن آوری در جهان بود که این امیدها اکنون با  عرضه مدل هوش مصنوعی “دیپ سیک” از جانب چین آن هم در قالب “متن باز” که به معنای شکست انحصار است به میزان قابل توجهی به یاس تبدیل شده است. تا جاییکه زیان بورس های “نیویورک”و “نزدک” به قریب یک تریلیون دلار رسیده و رسانه های آمریکایی این واقعه را ضربه ای تکان دهنده به غول های فن آوری و حتی خدشه ای جدی به شعار عوامفریبانه “عظمت را به آمریکا بر می گردانیم” ارزیابی کرده اند. می توان امیدوار بود این اتفاق که به نظر می رسد آگاهانه در یک زمان طلایی رخ داده است از یکسو  تاثیرات خود را بر تعدیل اعتماد به نفس کادب این “برگزیده” بر جای بگذارد. و او را وادار کند بر ریل واقعیت ها حرکت کند. و از دیگر سو با شکستن حباب های اغراق آمیز بر گرد کسانی مانند ایلان ماسک و دیگران هم سطح او، اجازه یکه تازی در جهان و دخالت در سرنوشت ملت ها از این تکنوکرات های پر مدعا بگیرد.

پر واضح است که اهمیت “دیپ سیک” فقط به تاثیرات آن بر سرنوشت ترامپ و جامعه امریکا و تعدادی کارآفرین آمریکایی سودجو و متفرعن محدود نمی شود. اطلاعاتی که تاکنون از جانب کارشناسان داده شده بر “دیپ سیک” بعنوان تغیییر دهنده قاعده بازی در جهان تاکید دارند. بازی که ایالات متحده و “برگزیدگان” آن با همه موانعی که ممکن است در  مسیر موج  ایجاد شده بگذارند و یا با یاداوری قضیه اولین ماهواره فصا پیمای روسی “اسپوتنیک” خود را دلداری دهند. این بار قافیه را بد جوری باخته اند و بازنده قطعی مسابقه ای هستند که در توهم  قرار داشتن در پایان خط آن بوده اند.

هیچگاه و در هیچ دوره ای از تاریخ بشر، جمود و سکون مناسبات تولیدی در مقابل رشد و تکامل نیروهای مولده بی نهایت نبوده و همیشه دوره هایی برای درهم شکستن مناسبات کهنه در جهت سازگاری با رشد ابزار تولید فرا رسیده اند. این روند را از تاریخ نمی توان گرفت و شاید جهان امروز ما د رآستانه یک دگرگونی بنیادی از این جنس  باشد. منتظر می مانیم و با فراز و نشیب آن همراه می شویم.