خبرگزاری رویترز به نقل از منابعی در کنگره آمریکا خبر داد که در ۱۵ ماهی که از جنگ غزه میگذرد، گروه حماس توانسته است بین ۱۰ تا ۱۵ هزار عضو جدید بگیرد.
این خبرگزاری در گزارش اختصاصی خود که روز جمعه، پنجم بهمن، منتشر کرد به نقل از دو منبع در کنگره آمریکا نوشت که حماس در همین مدت، تقریباً به همین اندازه از اعضای خود را هم از دست داده است.
روز یکشنبه هفته گذشته آتشبسی در این منطقه میان حماس و اسرائیل آغاز شد که دومین توافق توقف درگیری از آغاز جنگ ۱۵ ماهه در نوار غزه بود، و تاکنون به شکلی شکننده ادامه یافته است.
تا پیش از این آتشبس، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اصرار داشت که جنگ در غزه تا نابودی کامل حماس ادامه خواهد یافت. منتقدان او در مقابل میگفتند که حماس «یک ایدئولوژی است» و با جنگ و نابودی غزه از بین نخواهد رفت.
گزارش تازه رویترز از عضوگیری حماس در میانۀ جنگ، در صورت صحت، میتواند تأییدی بر نظر این منتقدان باشد.
با این حال رویترز در گزارش خود اضافه کرده است که اعضای جدید گروه حماس همه «جوان و مبتدی و تعلیمندیده» اند، و فقط «برای اهداف امنیتی ساده» استفاده میشوند.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه در دولت جو بایدن، کمتر از دو هفته پیش در آستانه کنارهگیری از این مقام هشدار داده بود که حماس «تقریباً به اندازهای» که عضو از دست داده عضو جدید گرفته است.
او به رقم دقیقی در این زمینه اشاره نکرد، اما پیش از او چند مقام و رسانه اسرائیلی اشاره کردهاند که حماس در ۱۵ ماه گذشته حدود ۲۰ هزار عضو خود را از دست داده است.
خبرگزاری رویترز بر اساس آمار دولت آمریکا نوشته است که پیش از حمله هفتم اکتبر حماس چیزی بین ۲۰ تا ۲۵ هزار عضو داشته است.
4 پاسخ
فقط زندانیان فلسطینی که با تعویض گروگانها آزاد میشوند بخشی بزرگی از این هوادار های حماس را شامل خواهند شد و چرخه جنگ و تروریست تشدید خواهد شد!
تکرار چرخه ایدئولوژی « شهید پروری »، گویا به راهبرد هر دو شاخه شیعی و سنی اسلام تبدیل شده است. انسانی که بک بار بدنیا می آید تا زندگی کند، و از همه مواهب زندگی برخوردار شود، و از عمر لاجرم کوتاه خود لذت ببرد، در دین و مذهب اینان، به « هیزمی» تبدیل میشود، تا تنور آتش جماعتی عقب مانده و خرافی و ضد علم و ترقی و پیشرفت را، روشن نگه دارد. به راستی که از دین بطور عموم، و بویژه از دین اسلام، ندایی جز تحقیر زندگی و شادی و نشاط و زیبایی و لذت، به گوش نمیرسد. اینان، هر انچه را که به « زندگی » مربوط است را، « منکر » دانسته، و زندگی را بر مردمان « حرام » میکنند. اما بر اساس باور خرافی خود، زندگی را هم برای « مرگ » میخواهند. مرگ پروری آیین اینهاست. اینها پیام آور مرگند و تحقیر زندگی.
تعداد به اصطلاح رزمندگان حماس را به یک میلیون نفر هم برسانید، جز ادامه تکرار چرخه خشونت، حاصلی بر آن مترتب نخواهد بود. از جریان خرد گریزی که، برایش هدف وسیله را توجیه میکند، همین انسان ها را هم، به هیزمی تبدیل میکند، برای تکرار راهبرد « عقیمی » که تا کنون جز خسران و نیستی و تباهی برای مردم فلسطین، در بر نداشته است. قافله سالارانی که، زعامت این مردم رنج کشیده و محروم را بر عهده دارند، بشارت دهنده آزادی و رهایی برای این مردم نیستند. مردم فلسطین زمانی رها و آزاد خواهند ، که این جنگ سالاران فساد و تباهی را، به کناری نهند، و خود سرنوشت خود را در دست بگیرند. ادامه راه حماس و جهاد اسلامی و این نارهبران خود گمارده و غیر پاسخگو به مردم،چیزی جز تکرار چرخه راهبرد « شهادت طلبی » و فربه و ثروتمند شدن خود این نارهبران، در بر نخواهد داشت.
وقت همگان خوش!
بروید و در تمام دنیا جار بزنید ملتهایی که حکومت های ارتجاعی یا دیکتاتوری دارند باید اجازه دهند که کشورهای قدرتمند به کشورشان حملاتی نظامی انجام دهند تا برایشان دموکراسی بیاورند .
ناآگاهی با باخیانت فاصله چندانی ندارند . خواب رفته ای را با حرکتی میتوان بیدار کرد ولی کسی را که خود را بخواب زداه باشد با بلدوزر هم نمیتوان بیدارش کرد .
در جنگل وحشت زده دموکراسی کنونی آنچه مردم بخون خفته را سبب شده است همین کشورهای دموکرات و پیامآوران صلح و دموکراسی هستند !
در نظر بگیرید برنام ” نوار غزه ” یا فلسطین، عراق، افغانستان ، لیبی ، سوریه ایران و یا کشور مسلمان دیگر و حتی ونزوئلای مسیحی ، قرار گیرد و با بانگ بلند به تمام جهانیان فریاد بر آورد که ای دارندگان سلاح
های هسته ای یا فسفری با موشکها و بمب افکنهای خود به این کشورهایی که حکومتهایی در مخالف با شما هستند حمله نمایید ، کشورشان را ویرانه نمایید به زن و کودک پیر جوان رحم نکنید ، دسترسی به آب و غذا و بیمارستان را ندهید . بگزارید تا عمل جراحی کودکان هم بدون بیهوشی انجام گیرد و …
آیا مردم این افراد ، این جار زنان ، را از دارالمجانین فرار کرده ای بیش نمیدانند؟!
به آرش و با درود!
بروید و در تمام دنیا جار بزنید ملتهایی که حکومت های ارتجاعی یا دیکتاتوری دارند ( قسمت اول جمله )
باید اجازه دهند که کشورهای قدرتمند به کشورشان حملاتی نظامی انجام دهند تا برایشان دموکراسی بیاورند . (قسمت دوم جمله )
آرش جان! حق داری که، با قسمت دوم جمله مخالف باشی، و موضع درستی هم هست. اما!
چرا با قسمت اول جمله موافقی؟
آرش! همان پاسخی را که قبلن، و جای دیگری به شما دادم را، تکرار میکنم :
یک حکومت ارتجاعی و دیکتاتوری، نه تنها نمیتواند ضدامپریالیسم و کشور های قدرتمند باشد، بلکه ، خود زمینه ساز و عامل وابستگی به امپریالیسم میشود. دلیل آن هم سخت و غیر قابل فهم نیست. یک حکومت ارتجاعی و دیکتاتوری، بر مردم خود ظلم و ستم و سرکوب روا میدارد، و انها را ناراضی و مخالف خود میکند، و امپریالیسم هم، از همین مخالفت ها و نارضایتی های مردم، به عنوان « بهانه » برای حمله به آن حکومت بهره میبرد. آیا درک این موضوع آنقدر برای شما مشکل است، که همواره و در بیشتر نوشته هایتان به « توجیه » ارتجاع و دیکتاتوری می پردازی؟ کمی بیشتر بیندیش آرش جان!
وقت همگان خوش!