شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳

شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳

دفتر کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

دبیر خانه شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

فهرست

توضیحات. ۳

اطلاعیهٔ دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ۴

توضیح کمیسیون سند سیاسی کنگرۀ بیستم پیرامون سند مصوّب کنگره ۵

اسناد ارائه شده به کنگره بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ۷

“سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)” ۸

تحلیل مبنایی تدوین پیش‌نویس سند کنگرۀ بیستم ۱۶

سند ۵ رفیق ۲۱

پیام ها ۲۶

پیام کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران ۲۶

پیام حزب دموکراتیک مردم ایران ۳۰

پیام اتحاد جمهوری‌خواهان ۳۱

پیام روابط عمومی حزب چپ ایران ۳۲

بخشی از متن سخنرانی رفیق  اسد کشتمند ۳۴

متن سخنرانی نسیم، یکی از رفقای جوان شرکت کننده در کنگره ۳۵

متن سخنرانی سهراب مبشری. ۳۶

پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ۳۷

توضیحات

دوستان و رفقای گرامی مطالبی که در این دفتر ملاحظه میکنید، بخشی از اسناد مصوب کنگره بیستم سازمان، به اضافه پیام ها وسخنرانی های مهمانان آن است که آماده انتشار شده. با آماده شدن بقیه اسناد و متن سخنرانی ها به تدریج این دفتر تکمیل خواهد شد.

اطلاعیهٔ دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

برگزاری کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

بدین وسیله برگزاری کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) را به آگاهی می‌رسانیم. کنگرۀ بیستم سازمان در دو مرحلۀ مجازی و حضوری برگزار خواهد شد.

نخستین نشست کنگره به شکل مجازی و در تاریخ شنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۳ (۱۶ نوامبر ۲۰۲۴ میلادی) برگزار می‌گردد.

نشست‌های حضوری کنگره از تاریخ جمعه، ۹ آذر ۱۴۰۳ (۲۹ نوامبر ۲۰۲۴ میلادی) تا یک‌شنبه، ۱۱ آذر

(۱ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی) برگزار خواهند شد.

بخش‌هایی از کنگره، از جمله مباحث سیاسی، سخنرانی‌ها و میزگردهایی با حضور مهمانان، به‌صورت مستقیم در سامانۀ زوم و دیگر سامانه‌ها پخش خواهد شد. تاریخ و ساعات این بخش‌ها متعاقباً به آگاهی خواهد رسید.

 

دوشنبه، ۲۱ آبان ۱۴۰۳ (۱۱ نوامبر ۲۰۲۴ میلادی)

دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

توضیح کمیسیون سند سیاسی کنگرۀ بیستم پیرامون سند مصوّب کنگره

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، از بدو شکل‌گیری تاکنون تجربه‌ای غنی در زمینۀ تدوین برنامه، خط مشی و دیگر اسناد سیاسی راهنمای عمل خود داشته است. در ۴۰ سالۀ اخیر، که نهادهای مسئول سازمان در خارج کشور مستقر بوده‌اند، شروع کار تدارکات برای برگزاری هر نشست نهادهای مرکزی معمولاً با انتخاب کمیسیونی برای تدوین اسناد سیاسی و ارائهٔ آن به نشست همراه بوده است. از کنگرهٔ اول (مرداد ۱۳۶۹) تا کنگرۀ هژدهم (آبان ۱۳۹۹) وظیفۀ اسناد مصوّب کنگره‌ها تعیین جهات اصلی فعّالیّت سیاسی نهادهای مرکزی بود. این اسناد معمولاً با تحلیل تحوّلات در اوضاع سیاسی کشور و جهان آغاز و با تعیین سیاست‌ها و سمت‌گیری‌هایی که شورای مرکزی باید در دورۀ پیش رو اتخاذ کند، پایان می‌یافت.

شورای مرکزی هژدهم در روند تدوین سند برای کنگرۀ نوزدهم (خرداد ۱۴۰۱) هم در رابطه با روش تدوین و هم در رابطه با موضوع سند نوآوری کرد. در رابطه با روش تدوین به همۀ اعضای تشکیلات مراجعه و نه تنها کمیسیون بسیار پرجمعیتی برگزیده شد، بلکه از همۀ تشکیلات پیش‌نهادهای مضمونی نیز دریافت شد. به این ترتیب پیش‌نویس سند کنگرۀ نوزدهم حاصل گردآوری پیش‌نهادهای همۀ تشکیلات بود. در رابطه با مضمون، کمیسیون تصمیم گرفت پیش‌نویس به موضوع راهبردی (استراتژیک) تعیین چارچوب سیاست‌گذاری سازمان بپردازد. کنگره از ابتکار شورای مرکزی و کمیسیون برگزیدۀ آن استقبال کرد و پیش‌نویس را با وارد کردن اصلاحات پیش‌نهادی در کنگره به‌تصویب رساند.

کمیسیون تهیهٔ سند سیاسی برای کنگرهٔ بیستم سازمان نیز پس از ماه‌ها بررسی، روش نوینی در پیش گرفت. مطابق این روش وظیفۀ کنگره نه فقط تصویب سیاست‌هایی‌ست که نهادهای مرکزی باید آن‌ها را پیش ببرند، بلکه هماهنگی و شکل‌دهی مجموعۀ فعّالیّت‌هایی‌ست که اعضاء، هواداران و تک‌تک کنش‌گران مدنی در عمل روزمرّهٔ خود پی‌ می ‌گیرند.

هماهنگ‌سازی و سازمان‌گری عمل میدانی کنش‌گران چپ درمحیط‌های کار و تحصیل و زندگی، مسئولیّتی حیاتی بوده است که به علت استقرار نهادهای مرکزی در خارج کشور، پیش از کنگرۀ بیستم، هیچ‌گاه در مرکز توجّه کنگره‌های ما قرار نگرفته بود. اما پیش‌رفت‌های فنّی و فراوانی و تسهیل ارتباطات با داخل کشور از یک سو، و سهم‌گیری بی‌سابقۀ همۀ اعضای سازمان در کار تدارک مضمونی کنگره از سوی دیگر، موجب شد سند کنگرهٔ بیستم نه فقط اولویّت‌های سیاست‌گذاری و برنامهٔ عمل نهادهای مرکزی سازمان را تعیین کند، بلکه عرصه‌های مختلف فعّالیّت میدانی و روزمرۀ تک‌تک نیروهای چپ و دموکراتیک را هم دربرگیرد.

این روش تازه قطعاً هنوز پخته نیست. به‌خصوص میزان تأکید بر وظایف مرکزی و میدانی هنوز قطعی نیست. به علاوه سند برخلاف گذشته بسیار فشرده و تیتروار تهیه شده است. باید به تجربه دید این روش تا چه حد پاسخ‌گوی نیازهاست تا در کنگره‌های بعدی مبتنی بر تجربهٔ کسب‌شده، سندی متکامل‌تر راهنمای عمل سیاسی و میدانی سازمان قرار گیرد.        

کمیسیون سند سیاسی کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

یک‌شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ (۸ دسامبر ۲۰۱۴ میلادی)

اسناد ارائه شده به کنگره بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

در کنگره دو سند سیاسی، یکی از طرف “کمسیون مضمونی تدارک کنگره ۲۰” و دیگری از طرف “رفقای ۵ نفره ” برای بررسی و تصویب به عنوان سند مبنا ارائه شد. هیئت ریئسه بعد از بحث و بررسی اسناد ارائه شده، این اسناد را به رای کنگره گذاشت. کنگره با ۸۷ درصد آرا، سند سیاسی از طرف “کمسیون مضمونی تدارک کنگره ۲۰ ” را بعنوان سند مبنا قرار داد. سند رفقای ۵ نفره ۱۱درصد، آرای کنگره را به دست آورد.  متن سند مصوب کمیسیون موضوعی مقدماتی کنگره بیستم (به انتخاب شورای مرکزی) به اضافه سند مصوب کنگره و سند رفقای پنج گانه پیوست می باشد.

“سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)”

اولویّت‌ها در سیاست‌گذاری و برنامۀ عمل سازمان در دورۀ پیشِ رو

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) یک سازمان باورمند به سوسیالیسم دموکراتیک است که برای گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر مبارزه می‌کند. ما به عنوان سازمانی جامعه‌محور و تحوّل‌طلب در راستای تحقّق این هدف و هم‌زمان در راستای تحمیل خواست‌های بر حقّ مردم به‌ نظام حاکم و تحقّق حقوق حقّۀ کارگران، زحمتکشان و محرومان جامعه، و علیه هرگونه تبعیض و ستم، از جمله ستم طبقاتی، جنسیّتی، قومی، مذهبی و زیست‌محیطی، در مبارزات مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز مردم، مشارکت می‌کنیم.

در زمینۀ تغییر ساختار نظام سیاسی

پشتیبانی و همراهی با مبارزه برای:

– اصلاح قانون انتخابات و حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان.

– انحلال ستاد امر به معروف و نهی از منکر.

– انحلال کلیّهٔ ارگان‌های موازی قوّۀ مقنّنه (از جمله شورای انقلاب فرهنگی).      

– تبلیغ و ترویج نیاز کشور به سامانۀ حقوقی و قوّهٔ قضائیّۀ غیردینی، مستقلّ، کارآمد، منطبق با منشور جهانی حقوق بشر و میثاق‌های بین‌المللی منضمّ به آن.

– اصلاح قانون انتخابات و حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان.

– انحلال ستاد امر به معروف و نهی از منکر.

– انحلال کلیّهٔ ارگان‌های موازی قوّۀ مقنّنه (از جمله شورای انقلاب فرهنگی).

– تبلیغ و ترویج نیاز کشور به سامانۀ حقوقی و قوّهٔ قضائیّۀ غیردینی، مستقلّ، کارآمد، منطبق با منشور جهانی حقوق بشر و میثاق‌های بین‌المللی منضمّ به آن.

– انحلال کلیّهٔ ارگان‌های موازی قوّۀ مقنّنه (از جمله شورای انقلاب فرهنگی).

در زمینۀ آزادی‌های سیاسی-اجتماعی

– مبارزه در راه آزادی همهٔ زندانیان سیاسی – اجتماعی – فرهنگی.

– پشتیبانی پیگیرانه از اشکال مسالمت‌آمیز در مبارزه و مقابله با استبداد حاکمیّت مبتنی بر ولایت فقیه در همهٔ عرصه‌ها.

– حمایت از هر حرکت و تلاشی علیه ارتجاع و استبداد و برای احقاق خواسته‌های دموکراتیک مردم.

 – مبارزه در راه آزادی‌های سیاسی و حقّ فعّالیّت احزاب به‌مثابۀ خواست مبرم همهٔ آزادی‌خواهان ایران برای تحوّلات کشور.

– مبارزه در راستای انتخابات آزاد.

– مبارزه برای آزادی اجتماعات، نشست‌ها، تظاهرات و دیگر فعّالیّت‌های قانونی احزاب سیاسی و تشکّل‌های مدنی و تضمین امنیّت آن‌ها توسّط دولت.

– مبارزه برای آزادی مطبوعات و لغو سانسور، صدور مجوّز برای راه‌اندازی رسانه‌های صوتی و تصویری به شمول رسانه‌های اجتماعی.

در زمینۀ فعّالیّت‌های جامعۀ مدنی، شهروندی و پیگیری مطالبات اجتماعی

       – ترویج سازمان‌یابی مردم در نهادهای مدنی و حمایت از تشکیل نهادهای مدنی و صنفی مستقلّ در همۀ زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و هنری.

      – ترویج مبارزۀ اجتماعی در محلّات و در محیط‌‌های کار علیه فساد، تبعیض، زورگویی، علیه کار کودکان و….

– ترویج فرهنگ برابری جنسیّتی.

– ترویج فعّالیّت جمعی برای همیاری محلی، پاکبانی و حراست از محیط زیست و….

– تبلیغ و ترویج فرهنگ خوداتکایی و مطالبه‌گری، از جمله از راه‌اندازی پویش جمع‌آوری امضاء و پیگیری آن

– ترویج راه‌اندازی پویش جمع‌آوری امضاء از سوی مردم و پیوستن به پویش‌های موجود برای متوقّف کردن. صدور یا اجرای حکم اعدام.

پشتیبانی از خواست‌ها و همراهی با مبارزات کارگران و بازنشستگان و فرهنگیان.

      – مبارزه در راستای آزادی ایجاد تشکّل‌های مستقلّ صنفی و کارگری و عضویّت در آن‌ها؛ از جمله برای کارگران پیمانی، غیررسمی و پروکاریای شبکه‌ای (اسنپ و امثال آن).

– ترمیم حداقلّ دستمزد و حقوق با توجّه به نرخ تورّم، افزایش حداقلّ دستمزد متناسب با هزینهٔ معیشت.

      – مبارزه در راستای تأمین امنیّت شغلی کارگران، به‌ویژه کارگران پیمانی و متوقّف کردن روند موقّتی کردن. قراردادهای کار، اتکاء به نیروهای کار غیررسمی، تکیه بر پیمانکاران و انتقال تولید از چارچوب شرکت‌های تولیدی

به پیمانکاران.

       – به روز کردن قوانین ایمنی محیط کار و الزامی ساختن اجرای آن، پاس‌داری ازسلامتی جسمی و روانی کارگران با به کارگیری فنّ‌آوری‌های نوین.

       – حمایت از حقّ اعتصاب و اعتراض در فضای عمومی، و تلاش در جهت بازگشت به کار کنش‌گران کارگری، بازنشستگان و معلّمینی که در ارتباط با مطالبات صنفی اخراج یا زندانی شده‌اند.

– رفع تبعیض علیه کارگران مهاجر و قرار گرفتن نیروهای کار غیر رسمی و مهاجر زیر پوشش قوانین کار.

       – رسیدگی به وضعّیت محرومانی که به اجبار به مشاغل مشقّت‌بار و پرخطر تن داده‌اند، از جمله کولبران و نظایر آن و تأمین امکان شغل و کار رسمی برای آنان.

       – مبارزهٔ جدّی و پیگیر با کار کودکان و تلاش برای بازگشت کودکان کار به محیط خانواده و آموزش، و تحت پیگرد قرار دادن خاطیان.

– تأمین بیمه برای همۀ مزدوحقوق‌بگیران و پرداخت کمک‌هزینۀ بیکاری.

در زمینۀ مبارزات زنان

پشتیبانی و همراهی با مبارزه در راستای:

– برابرحقوقی و رفع تبعیض در زمینه‌های معطوف به حقوق زنان همهٔ عرصه‌ها.

– احقاق حقّ پوشش اختیاری برای زنان، لغو قانون «حجاب و عفاف»، انحلال گشت ارشاد، لغو طرح نور و برچیدن کلینیک ترک بی‌حجابی.

 – لغو قانون فعلی جوانی جمعیّت وحمایت خانواد و تدوین و تنظیم قانون حمایت خانواده بر مبنای میثاق‌های بین‌المللی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر.

– احقاق دسترسی برابر به فرصت‌های آموزشی، شغلی و اقتصادی و همهٔ فضاهای اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و سیاسی.                                                                                                                             

– دفاع از حقّ مشارکت کامل و مؤثر زنان در همۀ سطوح تصمیم‌گیری در حوزه‌های سیاسی ،اقتصادی و در اختیار داشتن فرصت‌های برابر با مردان برای انتصاب به مسئولیّت‌های مدیریّتی.

– حقّ تصمیم‌گیری زنان در بارهٔ بدن و سلامتی خود.

– مبارزه برای تحقّق حقّ نامزدی زنان در انتخابات ریاست جمهوری.

– پایان دادن به هر گونه خشونت در جامعه و خانه علیه زنان و در این راستا سازمان‌دهی خانه‌های امن مستقلّ.

– بالا بردن حداقلّ سنّ ازدواج به ۱۸ سال و ممنوعیّت کودک‌همسری.

در زمینۀ جوانان، دانشجویان و دانش‌آموزان

پشتیبانی و همراهی با مبارزه در راستای:

– غیر مجاز شمردن کار کودکان با حمایت همه‌جانبه از احقاق حقوق کودکان کار، برگرداندن آن‌ها پشت میز مدرسه برای تحصیل همراه با تأمین معاش.

– تأمین حقّ ایجاد تشکّل‌های مستقلّ دانشجویی و دانش‌آموزی.

– برداشته شدن تمام اَشکال کنترل و آزار حکومتی از دانشگاه‌ها و رعایت اعتبار و استقلال علمی و ارزشی اعضای هیئت علمی، اساتید و دانشجویان.

– آزادی ارتباطات، مراودات و مبادلات علمی دانشگاه‌ها با مراکز مشابه در خارج از کشور بدون دخالت نظام حاکم.

– مبارزهٔ پیگیر علیه خصوصی‌سازی و طبقاتی کردن آموزش، همسان کردن برنامهٔ آموزشی در همهٔ سطوح.

– سازمانگری و بسیج اجتماعی برای گسترش تسهیلات ورزشی در محلّات، در مؤسسات آموزشی و در واحدهای بزرگ صنعتی و خدماتی.

– فراهم آوردن امکانات درخور برای جوانان و تحصیل‌کردگان و متخصّصان مشاغل مختلف و رفع زمینه‌های نآمنی

اقتصادی و اجتماعی درراستای تشویق به‌عدم مهاجرت.

 – فراهم نمودن امکانات تکنولوژیک در رابطه با ارتباطات علمی با مراکز تحقیقی و رشد و توسعه در علوم در حال ظهور برای پیشگیری از فرار اندیشمندان.

در زمینهٔ گروه‌های ملّی – قومی / ادیان، مذاهب و باورهای دیگر

– مبارزه برای دست‌یابی همهٔ گروه‌های ملّی – قومی کشورمان به حقوق و مطالبات برحقّ فرهنگی – اجتماعی، تحقّق تأمین حقّ آموزش زبان مادری.

در زمینۀ زیست‌بوم

پشتیبانی و همراهی با کنش‌گری در راستای:

       – جلب توجّه مردم به موضوع حدّت و وسعت بحران و خطری که محیط زیست و از این طریق هستی مردمان کشور و جهان و نسل‌های آتی را تهدید می‌کند.

– افزایش تلاش‌ها برای مهار بحران‌های زیست‌محیطی، به ویژه کم‌آبی و آلودگی هوای شهرها.

– تشریک مساعی در راستای مقابله با بیابان‌زایی با همسایگان سرزمینی و منطقه‌ای و کشورهای فرامنطقه‌ای و تلاش برای بیابان‌زدایی.

– ترویج فعّالانۀ این‌که محیط زیست سالم و حفاظت وبهره‌برداری از آن یک حقّ طبیعی و همگانی است.

– تأکید بر لزوم مشارکت همگانی شهروندان و تشکّل‌های غیرانتفاعی با همکاری دولت و بخش خصوصی در کاهش بحران آب و تهدیدات زیست‌محیطی در کشور و منطقه.

– کمک به آماده‌سازی فضای عمومی به منظور پذیرش مسئولیّت همگانی در جهت پاسداری از آب، خاک و جنگل و به‌طور کلی حفظ محیط زیست سالم و سالم‌سازی آن، هم‌چنین تاثیرگذاری جامعۀ مدنی در سیاست‌گذاری‌های دولتی در این زمینه.

در زمینۀ مناسبات با احزاب و سازمان‌ها

الف- نیروهای مدافع سوسیالیسم:

– کوشش برای سازمان‌دهی هم‌گرایی‌های مشخّص و اتّحاد با احزاب و سازمان‌های سیاسی چپ و سوسیالیست از طریق مشخّص کردن هدف‌های سیاسی کوتاه‌مدت و میان‌‌‌مدت و تدوین راهبردها و راهکارهای مشخّص برای نیل به آن هدف‌ها.

– تلاش هدف‌مند در راستای بسط مناسبات، افزایش هم‌اندیشی‌، هم‌کاری ‌و هم‌گرایی دوجانبه و چندجانبه بین تشکل های چپ.

– برگزاری مشترک دوجانبه و چندجانبهٔ آیین‌ها، سال‌گردها و یابودها برای دفاع از دست‌آوردها و معرّفی خدمات گرانقدر روشنگرانه و ترقّی‌خواهانهٔ چپ ایران.

– همکاری برای برگزاری میزگردها، همایش‌ها و پژوهش‌گری‌ها و تأسیس اندیشکده‌هایی با هدف تبیین و ترویج سوسیالیسم و همگرایی حول آن.

– تبیین و پیش‌نهاد ابتکار عمل‌ها برای افزایش جایگاه سیاسی تشکّل‌های کارگران و زحمتکشان و تأمین امنیّت نمایندگان آنان.

 – فراخواندن نیروهای چپ سرنگونی‌طلبِ مخالف مداخلهٔ خارجی به گفت‌وگوی علنی و صادقانه بر سر مسائل مورد اختلاف.

– پیشگامی در سازمان‌گری حمایت از خانواده‌های جان‌باختگان و زندانیان سیاسی، و در راه‌اندازی کارزارها برای آزادی همهٔ زندانیان سیاسی و مبارزه علیه اعدام.

ب- دیگر نیروهای سیاسی کشور:

– حمایت از و همراهی با نیروهای تحوّل‌طلب داخل و خارج کشور، که با مشی سیاسی سازمان همپوشی دارند، و اصلاحات فراتر از نظام ولایی و گذر مسالمت‌آمیز به نظامی مبتنی بر جمهوری، دموکراسی و جدایی دین از حکومت را از راه بسیج اجتماعی پی‌می‌گیرند؛ به ویژه بسط مناسبات با نیروهای جمهوری‌خواه دموکرات، سکولار، و لائیک و همکاری‌های تک‌موضوعی با هریک از نیروهای فوق.

– مبارزه علیه نیروهای افراطی در حکومت، که مدافع سرکوب ناراضیان، و تنش‌افزایی در روابط خارجی‌اند.

– مخالفت با روش‌های غیرمسالمت‌آمیز راست‌گرایان مخالف حکومت و اعتراض علیه هر نوع اتکای بر بیگانگان.

– انتقاد از بی‌اعتنائی جناح اعتدال‌گرا در حکومت، نسبت به عدالت اجتماعی و حقوق زحمتکشان و به ضرورت

تحوّل ساختار حکومت و بسط دموکراسی استقبال از سیاست‌ها و اقدامات آنان در مخالفت با تنش‌افزایی در سیاست خارجی و تمرکز قدرت در دست نظامیان و مدافع توسعهٔ اقتصادی.

– اشتراک مساعی با اصلاح‌طلبان خواهان تقویّت تشکّل‌های مدنی، توجّه به مطالبات و اعتراضات مردمی، دفاع از بسط دموکراسی و بهبود رابطه با جهان خارج و حمایت از مبارزۀ آنان علیه نیروهای افراطی در حکومت.

در زمینۀ مسائل بین‌المللی

الف- ترویج نگاه سازمان به جهان:

    . – نگاه صلح‌آمیز به جهان و باور به حقّ زندگی همۀ انسان‌ها در صلح، امنیّت، آرامش و رفاه

– مخالفت و مقابله با سیاست‌های تجاوزکارانه، سلطه‌جویانه و امپریالیستی.

– استقبال از تغییرات دوران‌ساز جاری و تحولّ مثبت عبور جهان از آرایش تک‌قطبی به چندقطبی.

– خلع سلاح هسته‌ای، همکاری ملل برای مهار گرمایش زمین، بحران مهاجرت، تسهیل تجارت.

– دفاع از تنش‌زدایی، برچیده شدن پیمان‌های نظامی، تأکید بر حل اختلافات بین کشورها از طرق دیپلماتیک و با تکیه بر نهادهای بین‌المللی

ب- سیاست خارجی کشور:

–       – مسئولیّت سیاست خارجی کشور با دولت است که با مشورت شورای امنیّت ملّی تدوین و توسّط وزارت امور خارجه به پیش برده می شود، تبعیّت فرماندهان نظامی از آن.

– تنظیم سیاست خارجی بر اساس منافع ملّی، حفظ تعادل ر ماسبات با قدرت های جهانی، پرهیز از قطب گرایی.

– حل‌وفصل دیپلماتیک مسائل کشور ما با همۀ کشورهای منطقه، تنش‌زدایی، رفع متقابل نگرانی‌های موجود منطقه‌ای، انعقاد پیمان امنیّت دسته‌جمعی بین کشورهای منطقه.

– لزوم گفت‌وگوی مستقیم و جامع میان دولت‌های جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدۀ آمریکا برای رفع تحریم‌ها از طریق دیپلماسی و احیای مناسبات دیپلماتیک بین دو کشور در چارچوب منافع ملّی و احترام متقابل، و بهبود مناسبات با اتّحادیه اروپا.

– محکومیّت قاطع تجاوز اسراییل و هر دولت دیگری به کشورمان.

– تأکید بر محکومیت جنایات حکومت اسراییل درغزّه و دیگر بخش‌های سرزمین فلسطین و در لبنان.

– حمایت از محاکمۀ نتان‌یاهو و دیگر آمران و عاملان جنایات اسراییل علیه فلسطینیان.

– کوشش برای پایان یافتن هرچه سریع‌تر جنگ در اوکراین از راه‌های دیپلماتیک.

مطالبات از دولت چهاردهم

– توجّه به این‌که اکثریّت مردم مخالف با سیاست‌های حاکم بر کشور در اصلی‌ترین جهات بوده و خواهان تغییرند.

– توجّه به این‌که علاوه بر دسته‌بندی‌های موجود در حاکمیّت، وفاق ملّی باید همۀ نیروهای ملّی و مردمی کشور و توده‌های ناراضی از سیاست‌های حاکم را نیز در بر داشته باشد.

– مبارزۀ جدّی و سامان‌مند با فساد به عنوان یکی از مهمّ‌ترین عوامل گسترش فقر و بی‌عدالتی و یکی از موانع عمدۀ توسعهٔ پایدار.

– شفاف‌سازی کامل بودجۀ کشور، اعلام علنی و روشن درآمد و هزینه‌های نهادها و تشکیلات خارج از کنترل دولت و زیرمجموعه‌های رهبری و تلاش جدّی برای کاستن از تعهّدات مالی دولت در جهت خودکفایی تمام نهادهای غیر رسمی.

– دریافت مالیات از همۀ مجتمع‌ها و بنگاه‌های اقتصادی تحت کنترل ولی فقیه و بخش‌های دیگر ساختار نظام.

– اهتمام جدّی و عملی در راستای بهبود وضعیّت دشوار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، پیگیری وعده‌های انتخاباتی آقای پزشکیان برای تلاش راه‌گشایانه در روابط خارجی و از جمله رفع تحریم‌ها در راستای گشودن گره معضلات حادّ زندگی مردم.

– توقّف روند خصوصی‌سازی معادن، زیرساخت‌ها، صنایع مادر و صنایع نفتی.

– خاتمه دادن به سیاست‌هایی که باعث رشد اقتصاد رانتی و سوءاستفاده از منابع معدنی و ملّی در کشور شده است.

– تأمین تحصیل رایگان در همۀ سطوح و مدارج و متوقّف کردن خصوصی‌سازی و پولی کردن مدارس و مراکز آموزش عالی،مخالفت قاطع با خصوصی‌سازی بهداشت و درمان.

– اجتماعی‌سازی به‌جای خصوصی‌سازی از طریق واگذاری مؤسسات اقتصادی دولتی که قصد واگذاری به بخش خصوصی در موردشان وجود دارد، به شرکت‌های تعاونی کارکنان آن مؤسسات یا شهروندان منطقۀ مربوطه.

 – فراهم آوردن امکان واقعی برای شکل‌گیری و آزادی فعّالیّت احزاب و تشکل‌های صنفی غیرحکومتی و حمایت عملی و جدّی از آزادی‌های سیاسی و آزادی احزاب، آزادی زندانیان سیاسی.

– رفع فیلترینگ و محدود نمودن کنترل ساختار امنیّتی بر ارتباطات اجتماعی.

– جمع کردن بساط گشت ارشاد و پایان دادن به تبعیض علیه زنان و حمایت از آزادی پوشش.

– بازنگری در نگرش و الگوهای توسعهٔ اقتصادی، اجتماعی، مصرفی، سیاسی و فرهنگی از دیدگاه حفاظت از محیط زیست، طبیعت و آب و خاک.

– سرمایه‌گذاری در حوزه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر، به‌کارگیری سیاست‌های کلان درجهت استفاده از انرژی پاک و پرهیز از استفاده از تکنولوژی‌های موجّد گازهای گلخانه‌ای در همۀ شاخه‌های اقتصادی و مصرفی.

 – توجّه به مسئلۀ محیط زیست و بحران آب به عنوان یک مسئلۀ ملّی، منطقه‌ای و جهانی و اتخاذ دیپلماسی فعّال در این راستا در برخورد با کشورهای همسایه بر سر اختلافات ناشی از حقّابه و منابع آبی مشترک.

– آموزشِ تغییر الگوی مصرف و روش زندگی از دوران کودکی و از همان مدارس ابتدایی در راستای ارتقاء فرهنگ اجتماعی در زمینۀ حفظ و پاسداری از منابع آب و محیط زیست، از جمله در رژیم غذایی.

– تشریک مساعی در راستای مقابله با بیابان‌زایی با همسایگان سرزمینی و منطقه‌ای.

– مشارکت در فرایندهای جهانی محیط زیست از جمله در رابطه با پروتکل‌های بین‌المللی فرامنطقه‌ای تحت نظارت سازمان ملل متّحد.

یک‌شنبه، ۱۱ آذر ۱۴۰۳ (۱ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی

تحلیل مبنایی تدوین پیش‌نویس سند کنگرۀ بیستم

کشور و جامعه در آستانۀ کنگرۀ بیستم سازمان

کنگرۀ بیستم سازمان در دوره‌ای حساس برگزار می‌شود. حاکمیت جمهوری اسلامی در آغاز سدۀ پانزدهم هجری شمسی، برای رهایی از بحران همه‌جانبه، اقدام به یک‌دست‌سازی ارکان قدرت کرد. با وجود عدم شرکت وسیع انتخابات و آرای چشمگیر باطله، رئیسی به ریاست جمهوری برکشیده شد. دولت رییسی با بی‌تدبیری، آلودگی به فساد در همه امور، تشدید اقدامات ارتجاعی بویژه علیه زنان کشور و در جهات اجتماعی و فرهنگی، با اعتراضات عمومی مواجه شد. جنبش “زن، زندگی، آزادی” پا به‌میدان گذاشت و با جلب هم‌بستگی و پشتیبانی اقشار گوناگون و فعالان مدنی، صنفی و طبقاتی به نتایج تاثیر گذار عمیقی در فضای سیاسی کشور منجر شد. مبارزات مدنی و مطالبه‌محور مردم عمق و گسترش بیشتری یافت و به دست‌آوردهای باارزشی رسید. گفتمان “تحول” به گفتمان مسلط بین آحاد ملت فرارویید و امکان پیوند بین‌نسلی و پیوند مطالبات اقتصادی-معیشتی و مطالبات مردم‌سالارانه (دموکراتیک) را تقویت و زمینۀ اتحاد زحمت‌کشان، طبقۀ کارگر، اقشار میانی و روشنفکران مردمی را فراهم آورد. از سوی دیگر هستهٔ سخت حکومت، از جمله تحت تاثیر این دستاوردها و نیز درمانده از سیر فاجعه بار همۀ روندها و نتیجه معکوس یک‌دست‌سازی، به عقب‌نشینی و تغییر رویۀ محدودی در انتخابات زودرس ریاست جمهوری دورۀ چهاردهم تن داد و امکان انتخاب شدن آقای پزشکیان را فراهم آورد. این امر شرایط را برای ثمربخشی مبارزۀ مطالبه‌محور مردم تا حدودی مناسب‌تر کرد.

اعتراضات ۹۶ و ۹۸ تا جنبش “زن, زندگی, آزادی” گویای روند روبه‌رشد جنبش‌های اعتراضی و مدنی در کشورمان است. بروز پیاپی این کنش‌ها نوید روزهای سرنوشت‌سازتری را می‌دهند. روند چالش‌های بین حکومت و مردم نشان می‌دهد مردم خواهان تحول‌اند، خواستار تغییرات عمده و بنیادین اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی‌اند، خواست‌هایی که معنای عملی شدن آن‌ها گذار از نظام مبتنی بر ولایت مطلقۀ فقیه، به سوی نظامی مبتنی بر رفع‌نابرابری‌ها، جدایی دین از دولت (سکولاریسم)، مردم‌سالاری (دمکراسی) و برقراری عدالت اجتماعی، با شکلی منطبق با شرایط تحول‌یابندۀ جنبش مردم است.

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) خود را همراه و در کنار مبارزهٔ مسالمت‌آمیز و متکی بر برآمدها و جنبش‌های مردمی و مطالبه‌محور و در چارچوب همان گفتمان تحولی می‌بیند که جنبش‌های در هم‌تنیدۀ اجتماعی کشورمان بر سپهر سیاسی ایران مسلط کرده‌اند. سازمان با تمام نیرو برای تحقق اصلاحات دموکراتیک و خواست‌های برحقّ مردم

و تحمیل آن‌ها به حکومت مبارزه می‌کند و خواهد کرد.

سازمان با پایبندی به برنامهٔ مصوب خود و در چارچوب سیاست‌گذاری مصوب کنگرۀ نوزدهم، در بلندمدت برای

رسیدن تدریجی ایران به سوسیالیسم و در میان‌مدت در راه تحقق گذار ازجمهوری اسلامی به دمکراسی و جمهوری سکولار مبتنی بر عدالت اجتماعی و مبتنی بر مبانی حقوق بشر و اراده و آرای آزاد، برابرحقوق و دموکراتیک مردم میهن‌مان مبارزه می‌کند.

در این راستا چارچوب سیاست‌گذاری مصوب کنگرۀ نوزدهم، به‌روشنی اعلام کرده است که سازمان صمن مبارزۀ مسالمت‌آمیز، با اتکا بر برآمدها و جنبش‌های مردمی، و با نفی کامل هرگونه دخالت خارجی، برای گذار از جمهوری اسلامی، بطور هم‌زمان و همراه با آن فعّالانه برای تحقق اصلاحات دموکراتیک و خواست‌های برحقّ مردم و تحمیل آن‌ها به حکومت نیز مبارزه می‌کند.

کشور و جامعه در فاصلۀ کنگره‌های نوزدهم و بیستم سازمان:

از کنگرۀ پیشین سازمان به این‌سو بحران‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورمان، که به‌مثابۀ پیامد سال‌ها سیاست‌های مخرب داخلی و خارجی و تحریم‌های ظالمانۀ امپریالیسم عمق بی‌سابقه‌ای یافته است. هر روزنه‌ای برای رفع بحران مسدود گشته و رنج مردم زیر فشارهای فزایندۀ آن‌ها ادامه و گاه  شدت بیشتری گرفته است. مردم با مشکلات و بحران‌های گوناگونی دست‌به‌گریبان‌اند. برپایۀ بررسی‌های آماری، در زمینۀ اقتصادی-معیشتی اصلی‌ترین مشکل از نظر مردم گرانی و افزایش افسارگسیختۀ هزینۀ زندگی است که در قالب تورم سالانۀ بالای ۴۰درصدی خود را نشان می‌دهد. دومین مشکل اقتصادی مهم از نظر مردم بیکاری است و درآمدِ کمتر از حد نیاز دست‌کم نیمی از کسانی که شاغل‌اند. مسئلۀ مسکن، فساد اقتصادی-اداری، رواج رانت‌خواری و ارتشا و افزایش جمعیت زیر خط فقر، از دیگر مشکلات مهم اقتصادی-معیشتی‌اند. بحران‌ها و مشکلات گوناگون در عرصه‌های اجتماعی (گسترش خشونت در جامعه، خشونت و اجحاف در خانه و خارج از خانه به زنان، اعتیاد، تن‌فروشی، کودکان بی‌سرپرست، در عرصۀ آموزش و پرورش (خصوصی و پولی شدن آموزش، کودکان محروم از آموزش، ترک تحصیل)، در عرصۀ زیست‌محیطی (کم‌آبی، آلودگی هوا، جنگل‌زدایی)، عرصۀ زندگی را بر مردم تنگ کرده است.

تبارز نابه‌سامانى‌ها و بحران‌هاى عمیق در کشور، نمود خود را در بالندگى اعتراضات و نقش‌آفرینى مطالباتى مردم؛ در سیماى برآمدهای جوانان و زنان؛ در سیماى اعتراضات صنفى کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و پزشکان نشان مى‌دهد. این مشکلات در هر دوره‌ای بخشی از مردم و اقشار اجتماعی را وارد میدان اعتراضات می‌کند و علی‌رغم فشار و سرکوب حکومت برای جلوگیری از هر نوع تشکل‌یابی، هر روز اقشار بیشتری جلب تشکل‌های مدنی، صنفی و اجتماعی می‌شوند.

اعتراضات سال‌های منتهی به ۱۳۸۸، به‌شمول جنبش سبز، عمدتاً بر اقشار میانى تکیه داشت. سیاست های اقتصادی

جمهوری اسلامی در دهۀ بعد فاصله طبقاتی را چنان تعمیق نمود که بخش عمده‌ای از اقشار میانی عملا به تهیدستان

جامعه تبدیل شدند، بالنتیجه اعتراضات ۹۶ و ۹۸ بر طبقۀ کارگر و اقشار زحمتکش، حاشیه نشین و فرودست جامعه تکیه داشت. از ۱۴۰۰ به این‌سو اعتراضات صنفی کارگران، بازنشستگان، فرهنگیان … کماکان ادامه یافت. برجسته‌ترین حرکت اعتراضی در این بازۀ زمانی جنبش “زن، زندگی، آزادی” بود با پرچم‌داری زنان. جنبشی از جنس دیگر، که به طبقه و قشر معینی متعلق نبود و خصلت میان‌طبقاتی داشت.

زنان که همواره حامی جنبش‌های اجتماعی در ایران بودند، در صدوپنجاه سال اخیر برای احقاق حقوق شهروندی خود، پا به میدان نهاده و تا امروز، با وجود همۀ محدودیت‌ها و موانع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، دست از مبارزه برنداشته‌اند. شهریور ۱۴۰۱ قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی آغازگر جنبشی اعتراضی و مطالبه‌محور با پرچم‌داری زنان در کشورمان شد که با نام “زن، زندگی، آزادی” به سرعت گسترش و تعمیقی به وسعت میهن یافت و نقطه‌عطفی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را در تاریخ ایران رقم زد. شعارهای اولیه بسیار روشن و حول خواسته‌های مشخص لغو حجاب اجباری و برچیدن گشت ارشاد متمرکز شدند. روشن بود که نه فقط حجاب اجباری بلکه آزادی انتخاب شیوۀ زندگی محور مطالبات بود. این جنبش مسالمت‌آمیز، خشونت‌پرهیز و مدنی بود و موفق شد هم‌بستگی و پشتیبانی اقشار گوناگون و دیگر جنبش‌های مدنی، صنفی و طبقاتی را به خود جلب کندو بدون اینکه از هدف خود ذره‌ای دور شود زمینه را برای درهم‌تنیدگی بیشتر جنبش‌های اجتماعی در کشورمان فراهم آورد. آشکار بود که تبعیض و نابرابری علیه زنان در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری به‌مثابۀ مسئله‌ای عمومی دیده می‌شود و رفع آن به خواست جامعه تبدیل شده است. علی‌رغم پایان یافتن حرکات خیابانی، این جنبش تا همین امروز هم تمام‌قد برای کسب حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی خود ایستاده و پیش‌ران تحول‌خواهی جامعۀ ایران شده است.

ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بر اساس حاکمیت مبتنی بر ولایت فقیه بنیان‌گذاری شده است. زیر لوای این ساختار سرمایه داری به صورت لگام‌گسیخته، در اشکال طفیلی آن و نیز وسیعا در چارچوب سرمایه داری نولیبرالی حیات اقتصادی کشور را در برگرفته است. سپاه و بنیادها بر اقتصاد کشور چنگ انداخته‌اند و از رانت وابستگی به نظام ولایی در فساد و غارت ثروت های کشور استفاده میکنند. حاکمیت استبداد مبتنی بر ولایت فقیه، همچنان که در برنامه سازمان آمده: «حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تحت کنترل خود در آورده و فضاهای موجود در جامعه را بسته است. استبداد مذهبی سد راه پی ریزی جامعه ای مدرن، پیشرفته و دمکراتیک است و نیروهای وسیعی از جامعه خواهان طرد استبداد و استقرار دمکراسی در کشور هستند.»

عمل‌کرد حکومت در فاصلۀ کنگره‌های نوزدهم و بیستم سازمان:

“شیوۀ کشورداری (حکم‌رانی)” جمهوری اسلامی ایران مبتنی است بر ساختار نظام سیاسی آن در قانون اساسی، که از تلفیق دین سیاسی و جمهور مردم بنا شده است، اما تفوق دین بر جمهور مردم سبب شده است که در آن رای مردم و

مردم‌سالاری (دمکراسی) مشروط است به دین وهمچنین به اینکه آرای مردم ساختار نظام را برهم نزند. از همین روی

تفسیر بسیار استبدادی‌تر هستۀ سخت قدرت از متن این ساختار در قانون اساسی، مبنای مهندسی سیزدهمین دورۀ انتخابات ریاست جمهوری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس قرار گرفت.

حاکمیت برآن بود در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ رسیدن آقای رئیسی به مسند ریاست جمهوری را، با حذف رقیبان جدی و محدود کردن بستر مشارکت و تاثیرگذارى مردم، تضمین کند. در این انتخابات از میان صدها نامزد تنها هفت نفر از غریال شورای نگهبان عبور کردند. برای اولین بار اصلاح طلبان به طور کامل حذف شدند. رد صلاحیت به بخشی از اصول‌گرایان، از جمله آقای لاریجانی، هم تعمیم یافت. ۴۸درصد از دارندگان حق رای در انتخابات شرکت کردند و رییسی رییس‌جمهور اعلام شد.  با یک‌دست شدن قوای سه‌گانه و هماهنگی کامل آن‌ها با هستۀ سخت قدرت، ظاهرا دیگر مانعی در راه عملی کردن تصمیمات کلان اقتصادى تحت عنوان “تمدن اسلامى” وجود نداشت. با این‌همه غربال نامزدهای انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ مجلس در راستای یک‌دست‌سازی بیشتر در دستور قرار گرفت و اجرا شد. در دور اول ۴۰درصد از دارندگان حق رای و در دور دوم زیر ۲۰درصد (در تهران زیر ۸درصد) شرکت کردند.

در دورۀ حدودا سه‌سالۀ یک‌دستی ارکان حکومت، گرهی از مشکلات کشور و حکومت گشوده نشد. بحران‌ها و مشکلات گوناگون در عرصه‌های اجتماعی، آموزش و پرورش، زیست‌محیطی و … شدت یافتند. در عرصۀ اقتصاد، که برخلاف دیگر عرصه‌ها قابل محاسبه‌است، “جراحى کلان اقتصادى”، “شناورى أرز”، “مولد سازى اموال دولتى” در راستاى فروش آن‌ها به بخش خصوصى بدون نظارت عمومی، طرح واگذاری فروش نفت به بخش خصوصى و همچنین طرح خصوصى‌سازى نواحى شهردارى تحت عنوان حکمرانى مشارکتى، نتیجۀ عکس به‌بار آوردند و همۀ شاخص‌ها بدتر شدند. نرخ تورم به بالای ۴۶درصد رسید؛ در زمینۀ بحران زیست محیطی، که مسئله‌ای جهانی، منطقه‌ای و ملی است و منطقۀ ما و مناطق نزدیک به اقیانوس هند از آسیب پذیرترین کشورها در این زمینه در اثر گرمایش زمین و سیاست‌های کلان منطقه‌ای شناخته می‌شوند، برنامه‌ها و سیاست‌های راهبردی و کاربردی جمهوری اسلامی نقشی تشدیدکننده در کشورمان داشته است. برنامۀ کلان خودکفائی، و در ادامۀ آن برنامه و سیاست موسوم به اقتصاد مقاومتی وافزایش جمعیت اعمال‌شده برجامعه در چهار دهۀ گذشته، که موجب وخامت هرچه بیشتر زیست‌محیط، از جمله در زمینۀ بحران آب و خاک، شده از ۱۴۰۰ به‌این‌سو نه تنها مورد بازبینی قرار نگرفت بلکه توجه اندک دولت‌های پیشین نیز کنار گذاشته شد.

تحت تاثیر مبارزات جاری جامعه، به‌ویژه کاهش مستمر و چشمگیر شرکت در انتخابات و عمیق‌تر شدن شکاف بین مردم و حاکمیت، از یک‌سو؛ و از سوی دیگر آگاهی یافتن حکومت بر عدم توانایی‌اش در حل مشکلات جامعه با وجود آنکه کاملا یک‌دست شده؛ نظام حاکم در شرایطی قرار گرفت که می‌بایستی تن به تغییراتی در سامانۀ ادارۀ کشور

 بدهد. رخداد بالگرد و مرگ رییسی گویی فرصتی طلایی برای حاکمیت در راستای تن دادن به عقب‌نشینی و تغییر

رویه در انتخابات زودرس ریاست جمهوری ایجاد کرد. آقای پزشکیان که چندماه پیش صلاحیت‌اش برای نامزدی در

انتخابات مجلس رد شده بود، برای نامزدی ریاست جمهوری دوره چهاردهم تایید صلاحیت شد و در دور دوم انتخابات در مقابل جلیلی (نامزد جبهۀ پایداری) به پیروزی رسید.

مصوب کمیسیون تدارک مضمونی کنگرۀ بیستم (برگزیدۀ شورای مرکزی)

سند ۵ رفیق

سند سیاسی پایه‌ای برای ارائه به بیستمین کنگره ٔ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

(( رفقای هیئت رئیسهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)! ما به دلیل رعایت وقت محدود اعلام شده برای ارائهٔ سند، این حق را  برای تغییر و تحول در سند تا قبل از پایان وقت مقرر در طول زمان سه روزهٔ کنگرهٔ بیستم برای خود محفوظ می دانیم)).

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)ادامه دهندگان مبارزهٔ بی امان فداییانکه ۵۴ سال پیش از این در روزهای سیاه پس از شکست نهضت ملی و قلع و قمع آزادیخواهان چپ و ملی فصلی دیگر در مبارزات مردم میهن ما آغاز کردند.

سازمان فداییان خلق ایران اکثریت با  آرمان سوسیالیستی و در دفاع از استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی بر پایهٔ مبارزه با امپریالیسم و طبقات ارتجاعی داخلی و در حمایت از طبقات و اقشار زحمتکش میهن عزیزمان ایران پا به عرصهٔ وجود نهاد.

از همان اوان تشکیل، در مبارزه ای جانفشانانه علیه رژیم وابستهٔ شاه شرکت داشته و با اوجگیری و پیروزی انقلاب بهمن به عرصهٔ فعالیت های سیاسی-اجتماعیِ علنی وارد گردید.

سازمان ما از همان آغاز تشکل یابی از آنجا که مرحلهٔ انقلاب را ملی-دمکراتیک می دانست، همواره از استقلال و تمامیت ارضی کشورمان در مقابل هر قدرتی دفاع کرده و هم اینک نیز که شرایط مبارزه و روابط میان حکومت و امپریالیسم تغییر کرده است، در ادامه همان سیاست، مدافع بی چون و چرای بسط و گسترش آزادی‌های دمکراتیک است. آزادی احزاب، تشکیل اتحادیه ها، سندیکاهای کارگری، تشکل های مدنی،اجتماعی و زیست محیطی از اهداف   همیشگی سازمان است و در راه تشکیل جبههٔ متحد خلق با همهٔ نیروهای سیاسی، ضد امپریالیست وعدالتخواه فارغ ازنظرگاه های مذهبی و غیر مذهبی مدافع آماجهای اصلی انقلاب کوشیده است

تلاش ما در این مقطع حفظ استقلال میهنمان، برقراری آزادی‌های دمکراتیک به قصد گسترش نهادهای اجتماعی برایسمتگیری بسوی عدالت اجتماعی است. در این راستا سازمان ما از خواسته  ها و اعتراضات مسالمت آمیز برای دستیابی به حقوق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حمایت می کند.

ما بر مبنای آرمان های خودبا اتکا به مردم میهنمان با هر گونه مداخلهٔ بیگانگان در امور داخلی کشورمان مخالفت کرده و همسو با همهٔ  نیروهای مترقی جهان، از ملت های تحت ستم و ستمدیدههمچونمردم فلسطین دفاع قاطعانه می کنیم. ما حضور کشورمان را درعرصه های منطقه ای و بین المللی برای جلوگیری از توطئه های امپریالیستی مهم

می دانیم واز صلح جهانی و حفظ محیط زیست،  حمایت کرده و می کنیم.

تغییر و تحولات جهانی و ‌منطقه ای

جهان در حال گذار از هژمونی امپریالیسم  امریکا به یک جهان چند قطبی با نفی هر گونه گرایش سلطه طلبانه است.

ایندوران با بر آمد قدرتمند و استراتژیک  کشورهای چین و روسیه  و گرایش هر جه بیشتر کشورها به استقلال در سرتاسر جهان از جمله نقش استراتژیک ایران در غرب آسیا، منجر به ایجاد معادلات جدید جهانی در زمینه های  اقتصادی ، سیاسی، نظامی وامنیتی در سطح جهانی شده است.

سازمان همکاری شانگهای؛ با عضویت بیش از ۴۰٪  جمعیت جهان، بریکس؛با عضویت نیمی از جمعیت جهان.اتحادیهٔ کشورهای صادر کنندهٔ نفت،اوپک و اوپک پلاس. اتحادیهٔ اقتصادی اوراسیا،متشکل از کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق ، با امکان عدم استفاده از دلارموجب گسترش روابط اقتصادی و سیاسی شده و امکان توسعه را برای کشورهای جنوب جهانی، بیش از پیش فراهم می کند. لازم به ذکر است که کشور ما ایران مخالف و منتقد نظمامپریالیستی بوده است و در پیمان های اقتصادی و امنیتی منطقه ای حضوری پر رنگ و نقشی استراتژیک و تأثیر گذار دارد. ما از این حضور و تلاش حمایت می کنیم.

 امپریالیسم امریکا با  ایجاد جنگ‌ در اقصی نقاط جهان سعی دارد در برابر این تغییرات مقاومت کند، حضور ناتو در  اوکراین، بحرانسازی در تایوان، جنگ خانمانسوز و کودک کش فلسطین، ایجاد تنش در امریکای لاتین، نمونه هایی از این مقاومت است.

روند تحولات جهانی  بخصوص در سال‌های اخیر موجب شد که پیرامون کشور ما ومنطقه بیش از پیش  توسط امریکا،غرب و دست نشاندگانش محاصره و به یک میدان جنگ تمام عیار  تبدیل شده، و  اینک بشریت را در آستانهٔ یک جنگ ویرانگر جهانی قرار دهد.

حملات جنون آمیز اسرائیلپس از عملیات ۷ اکتبر۲۰۲۳ همچنان ادامه دارد و موجب کشته شدن بیش از ۴۵۰۰۰ فلسطینی توسط بمب ها و هواپیماهای ارسالی امریکا و اروپا به اسرائیل انجام گرفته، کشته شدن بیش از پنج هزار زخمی و مجروح در لبنان، بمباران جنوب و پایتخت لبنان و شهرک های مسیحی نشین ، ترور رهبرسیاسی حماس در مراسم تحلیف رئیس جمهور کشورمان، ترور رهبر سیاسی،نظامی حزب الله،حمله به کنسولگری ایران در دمشق و ترور نظامیان بلند پایهٔ ایران،شهادت قهرمانانهٔ  یحیی سنوار  به عنوان فرمانده حماس،  تهدید به حملهٔ هسته ای به ایران،جنگ ترکیبی که اسرائیل علیه کشور ما راه اندازی کرده نشان از آن دارد که اسرائیل به هیچ قانونی پایبند

نبوده و امریکا و غرب حمایت بی دریغ خود را از جنایات او هر روزه اعلام می کنند.

 پایان  دادن به این جنگ ها و جهانی همراه با عدالت و صلح برای جهان ومنطقهٔ ، آتش بس فوری و غیر

مشروط،بازگشت نیروهای نظامی به مرزهای بین المللی از اولویت های ماست.

بازگشت اسرائیل به مرزهای قبل از سال۱۹۶۷ و ایجاد تشکیل دولت فلسطینی از خواسته های ما از بدو تأسیس سازمان توسط بنیان گذاران  آن بوده و هست.

برطرف کردن تنش های منطقه ای و جهانی با توسل به دیپلماسی از اولویت های ماست، همچنین تأکید بر آتش بس و هموار کردن یک صلح دائمی در جهان!

تاکید ما  در زمینهٔ سیاست خارجی، ایستادگی در مقابل تجاوزات و زیاده خواهی امپریالیسم است، خروج خصمانهٔ امریکا از برنامه جامع اقدام مشترک «برجام» نیز ناشی از زیاده خواهی امریکا بوده است، دامن زدن به تشنج و بحران های بین المللی و حمایت بی چون چرا از اسرائیلعملا صلح جهانی را به مخاطره انداخته است.

با روی کار آمدن ترامپ در رأس این اردوگاه اهداف اصلی و استراتژیک این اردوگاه علیه مقاومت جهانی تغییر نخواهد کرد.

ایران

حکومت، «دولت وفاق ملی» و سیاست ما

. از پایان کنگرهٔ نوزدهم تا کنون رویدادهای بزرگی درجهان و خاصه در میهنمان ایران رخ داده است

اوضاع درونی کشور دستخوش حوادثی و اتفاقاتی شد که وضعیت کشور را بیش از پیش بغرنج  وبحرانی ساخت.

سانحهٔ سقوط ابهام آمیز  هلیکوپتر رئیس جمهور پیشین رئیسی، در اردیبهشت ماه۱۴۰۳،  وضعیت بغرنج جدیدی درکشور بوجود آورد وحکومت را بر آن داشت تا در کوتاهترین زمان ممکن امکانات برگزاری انتخابات جدید  ریاست جمهوری را فراهم و در نهایت  با انتخاب پزشکیان دولتی تشکیل شد که نام  دولت« وفاق ملی» بر آن گذاشتند.دولتی که از یکسو حمایت بزرگ سرمایه داری نئولیبرال و سخنگویان معروفش را با خود داشت  واز سوی دیگر حمایت بخش بزرگی ازقشرهاو طبقات میانی جامعه و بخشی از زحمتکشان میهنمان را که برای حل معضلات زندگیشان به آن امید بستند.

ما معتقدیم که سیاست های صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی، ابزارهای  نئولیبرالیسم  پس از پایان جنگ تحمیلی در کشورما به اجرا در آمد و  تا کنون ادامه دارد.بورژوازی بورکراتیک در راستایآسیب به بورژوازی ملی، خصوصی سازیهای  گسترده، اعم از بهداشت، آموزش و پرورش، واگذاری صنایع مادر و صنایع سنگین، انتقال سرمایه های عمومی به بخش خصوصی،ایجاد فاصلهٔ طبقاتی «فقیر و غنی» بارزترین  تأثیراتاین روندهااست

ما نه تنها امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا را  بلکه  سرمایه داری بزرگ و بورژوازی دلال تجاری  وابسته و  به همراه نمایندگان سیاسی بزک کردهآناندر اردوگاه های اصلاح طلب یا اصولگرا  یا خارج نشین را مانع اصلی تحقق اهداف انقلاب میدانیم.معتقدیم ترکیب «دولت وفاق ملى»، در خدمت منافع سرمایه داری  بزرگ و نئولیبرالیسم  است؛ ترکیب کابینه و ‌سیاست های اعمال شدهٔ تا کنونی نشانگر آن است؛ رئیس جمهور(دولت وفاق ملی) موظف است برای اینکه در سمت درست تاریخ قرار بگیرد بایستی مبارزهٔ پیگیرانهٔ خود را در جهت منافع  کارگران ، کشاورزان و زحمتکشان ایران قاطعانه آغاز کند.

برهمین اساس عملکرد ما در فاصلهٔ بین کنگره های نوزدهم و بیستم به عنوان یک نیروی سیاسی عدالتخواهحمایت از مبارزات مسالمت آمیزمردم برای تحقق خواسته های جامعه اعم ازاقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.پیشنهادات ما به  دولت چهاردهماینگونه است:

اجرای اصول چهل سوم و چهل و چهارم قانون اساسی، برای ریشه کن کردن فقر و محرومیت.

حفظ کرامت انسانی ازطریق تأمین آزادی بیان اندیشه، حذف ممنوعیتهای کاذب اجتماعی و فرهنگیو اجرای تمامی مفاد اصل بیست وسوم،بیست و ششم و بیست و هفتم قانون اساسی.

اجرای اصل چهل و چهارم قانون اساسی به عنوان اساسی ترین و زیر بنایی ترین اصل اقتصادی مندرج در قانون اساسی، که نظام اقتصادی را بر پایهٔ سه بخش دولتی،تعاونی و خصوصی تعریف می کند.

اجرای بدون وقفهٔ اصل سی ام قانون اساسی به عنوان وظیفهٔ دولت در تهیهٔ وسائل آموزش و پرورش رایگان تا  پایان مقطع دبیرستان (دورهٔ متوسطه)،فراهم آوردن وسائل تحصیلات عالی برای فرزندان و آینده سازان میهنمان بطور رایگان.

باز گرداندن صنایع بزرگ، صنایع مادر و ملی که تا کنون به دلیل سیاست های نئولیبرالی از مالکیت و کنترل دولت خارج شده!

حمایت از سرمایه داری ملی  و تولید ملی، حمایت از کارگاههای کوچک تولیدیو افزایش حقوقو دستمزد کارگران و مزدبگیران به تناسب نرخ تورم و سبد معیشت آنان.

از مطالبات وحقوق برابر زنان با مردان  در همهٔ عرصه های حقوق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حمایت می کنیم و دولت را موظف به اجرای برابر حقوقی آنان  می دانیم.

در زمینهٔ گوناگونی اقوام ایرانی

میهن ما ایران سرزمین وسیعی است متشکل از اقوام گوناگون با حقوق برابر،ااز شمال تا جنوب ، از شرق تا غرب  ثروت آن متعلق به همهٔ ساکنان آن است فارغ از هر قوم و زبان است.

میهن عزیزمان ایران در گذر تاریخی چند هزار ساله از طریق آمیزش گروههای قومی و نژادی مختلف در چهار چوب سرزمینی کنونی ما شکل گرفته است.هر چند همهٔ اقوام ایرانی برای اعتلا و سرافرازی آن تلاش کردند،گاها و

مستمراً حقوق برخی اقوام رعایت نگردیده که موجب تضعیف این وحدت ملی-تاریخی گردیده است.

با انقلاب شکوهمند بهمن انتظار می رفت که این ضعف ها جبران گردیده و راه برای توسعه و پیشرفت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی موزون در همهٔ نقاط کشور فراهم شود.

هر چند گام های مهمی برداشته شده، اما هنوز فاصله های زیادی برای رسیدن به این اهداف وجود دارد.

ما راه رسیدن به این اهداف را تکیه بر مردم از طریق جلب مشارکت فعال آنان و سپردن امور به خودشان ومسئولین بومی می دانیم.

در شرایط کنونی معتقدیم که شوراهای محلی، شهری و استانی مخصوصاً در مناطق ملی- قومی باید پیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و نقش بیشتری در امور محلی بیابند.

در این زمینه خواهان اجرای اصول ۱۰۰ الی ۱۰۶ قانون اساسی هستیم.

ما در عین احترام به زبان‌ها،ادیان و آداب و سنن همهٔ اقوام ایرانی، زبان فارسی را وسیلهٔ قوام  وحدت ملی دانسته و همهٔ اقوام را در اعتلای این زبان سهیم می دانیم و دولت را موظف می دانیم که امکانات کافی برای حمایت از حفظ زبان ها و آیین های گوناگون فراهم کند. که سرمایه و رازبقا و توانمندی ما بوده است.

ما خود را متعهد به ایجاد اتحاد همگانی سراسری، در دفاع از تمامیت ارضی ایران می دانیم.

ضمن حمایت پایدار، خطاب مابه  طبقهٔ کارگر و زحمتکشان میهنمان این است که مبارزات طبقاتی خود را ب نئولیبرالیسم و سرمایه های بزرگ  متمرکز کرده ، همچنین تمرکز بر تشکیل اتحادیه ها و سندیکاهای مستقل برای تأمین منافع زحمتکشان، مقابله با آزاد سازی  قیمت ها  که از سیاست های تعدیل اقتصادی است و معیشت زحمتکشان را بخطر می اندازد متمرکز کنند.

دنا بابااحمدی، داریوش پارسا، کاوه خوشروصفا، محمود کرد، علی مظفری

پیام ها

پیام کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران

رفقای گرامی

کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران برگزاریِ کنگرهٔ بیستم “سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت” را تبریک می‌گوید و برگزاری موفقیت‌‌آمیز کنگره‌تان را آرزو می‌کند.

رفقای عزیز

تاریخ مبارزات دهه‌های اخیرِ حزب ما و سازمان شما در راه استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی، و سوسیالیسم در میهن‌مان در بسیاری مرحله‌ها همسان و با یکدیگر نزدیک بودند. این حقیقتی است که در مبارزه‌ای چند بعدی و بغرنج در مسیر حرکت‌های رهایی‌بخش در میهن‌مان همراه با مردم زحمتکش ایران علیه حکومت‌های استبدادی پادشاهی و ولایت فقیهی و پایه‌ریزی آینده‌ای دموکراتیک و آزاد پیوندهایی نزدیک بین مبارزات حزب ما و سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) برقرار بوده است  و همچنان برقرار خواهد بود. این پیوندها نشئت گرفته از این حقیقت است که بنیان‌های تاریخیِ سیاست‌های حزب ما و سازمان شما بر بسترِ مبارزهٔ برحقِ زحمتکشان میهن‌مان در راه صلح، پیشرفت، و عدالت اجتماعی استوار بوده‌اند. ما معتقدیم و همچنان بر این اعتقاد تأکید می‌ورزیم که “اتحادِ عمل” نیروهای مترقی، ملی، و آزادی‌خواه میهن‌مان ایران، به‌ویژه اتحادِ عمل بین نیروهای مدافع حقوق کارگران، زحمتکشان، و توده‌های میلیونی تهی‌دست هم‌میهن در مسیر مبارزه به‌منظور بنیاد گرفتن جایگزینی ملی، مردمی، و دموکراتیک در مقابله با رژیم ضدمردمی ولایت فقیه عاملی اساسی است و مبارزه را قرین پیروزی می‌سازد.

رفقای عزیز

اجلاس بیستمین کنگرهٔ شما در اوضاع‌واحوالی بسیار بغرنج و حساس از حیات میهن‌مان برگزار می‌شود. شما در شرایطی به تدوین و تدقیق تاکتیک‌ها و استراتژی (راهبرد) مبارزه‌تان کمر همت بسته‌اید که استبدادگران رژیم ولایت فقیه از یک سو و محفل‌های قدرتمند امپریالیستی- محفل‌هایی باهدف گسترانیدن هژمونی‌ای بی‌چون‌وچرای‌شان بر سراسر منطقهٔ خاورمیانه و اعلام صریح چنین هدفی- از سوئی دیگر، استقلال کشورمان و امکان تحولاتی صلح‌آمیز در میهن‌مان را به‌مخاطره انداخته‌اند. سیاست‌های جنگ‌طلبانه و خطرناک دولت راست افراطی حاکم بر اسرائیل که برنامه‌های استعماری‌اش نسل‌کُشی‌ بر پایهٔ گرایش نژاد‌پرستانه و به‌هدف محو کردن خلق فلسطین است از سوی کشورهای امپریالیستی حمایت می‌شود و به‌طرزی هدفمند همراه با ترفندهای گوناگون کشاندن جمهوری اسلامی ایران به درگیری نظامی را در صدر رویکردها و شعارهایش قرار داده است و در این جهت برنامه‌ریزی می‌کند. همچنین تحول‌هایی مهم را در ماه‌های اخیر در کشورمان شاهد بوده‌ایم. نمایش رسوای انتخاباتی “مجلس شورای اسلامی” که با

گسترده‌ترین تحریم مردمی تاریخ جمهوری اسلامی رو به‌رو شد و در بسیاری از حوزه‌های رأی‌گیری “انتخاب”شدگان با کم‌تر از ۱۰ درصد آراء به مجلس راه یافتند و در پی آن مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی و سپس برگزاری انتخابات نمایشی ریاست‌جمهوری برای برگماریِ “مسعود پزشکیان” ازجمله تحول‌هایی مهم بودند که در ماه های اخیر در میهن ما روی داده‌اند. به‌رغم همهٔ مانورهای چنینی رژیم به‌منظور به‌وجود آوردن ثبات سیاسی برای خود در کشور، چنگال شوم بحران همه‌جانبهٔ سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی میهن ما را در خود فشرده است. بیشترین هزینهٔ این بحران همه‌جانبه به‌خاطر ادامه حیات رژیم را زحمتکشان و قشرهای آسیب‌پذیر جامعه متحمل شده‌اند و متحمل می‌شوند. رژیم ولایت فقیه در بحرانی آمیخته با بی‌اعتباری و نداشتن مشروعیتی سیاسی به‌طرزی چاره‌ناپذیر درگیر است. طبقات و قشرهای مختلف جامعه از کارگران و دیگر زحمتکشان و بازنشستگان گرفته تا زنان، جوانان، و دانشجویان مبارز گرفته تا روشنفکران ترقی‌خواه و لایه‌های متوسط نسبتاً مرفه، همگی در برابر دیکتاتوری حاکم جبهه گرفته‌اند و با سیاست‌های اقتصادی، اجتماعی‌ و فرهنگی آن مخالف هستند.  پایگاه اجتماعی رژیم به‌طور‌بی‌سابقه از بین رفته و فقط به قشرهایی که از  وجود دیکتاتوری مذهبی بهره می‌برند منحصر شده‌ است.

حزب تودهٔ ایران در ارزیابی‌هایش زمینه‌های عینی و ذهنی چنین وضعیتی بحران‌آفرین در کشور و نیز شکل گرفتن جنبش‌های اعتراضی پردامنهٔ مردم- جنبش‌هایی همچون اعتراض‌های مردمی سال‌های ۹۶ و ۹۸، تحول‌هایی بسیار مهم در جریان جنبش “زن، زندگی، آزادی”- گسترش صدها اعتصاب و حرکت اعتراضی کارگران و زحمتکشان، بازنشستگان، و فرهنگیان کشورمان را در اساس نتیجهٔ سیاست‌های فاجعه‌بار حکومت جمهوری اسلامی می‌داند. رویکردهای مبتنی بر سرکوبگری رژیم بر ضد زنان، جوانان و کارگران کشور، درپیش گرفتن و ادامه دادن به سیاست‌های اقتصادی‌ای فاجعه‌بار به‌ویژه در امر حیاتی معیشت اکثریت قریب به‌اتفاق مردم، و فساد گسترده دستگاه دولتی و نهادهای وابسته به سپاه پاسداران و سران رژیم میان مردم و حاکمیت دره‌ای عمیق ایجاد کرده است. حاصل این سیاست‌ها فربه‌ شدن هرچه بیشتر و بی‌سابقهٔ سرمایه‌داری کلانِ مالی‌تجاریِ انگلی و سقوط ده‌ها میلیون از هم‌میهنان‌مان در ورطۀ فقر و محروم شد‌شان از داشتن زندگی‌ای شایسته آنان است.

رفقای گرامی

در سال‌های اخیر، عمده توان نیروهای سیاسی، دموکرات، و مردمی کشور صرف پیدا کردن راهی برای غلبه بر بحران همه‌جانبه‌ای شده که میهن‌مان را درخود فرو برده است. سیاست‌ها و برنامه‌های نولیبرالی رژیم حاکم در عرصه های اقتصادی-اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی منافع اکثریت مردم کشور را به نابود شدن تهدید می‌کند.

رژیم سرکوبگر با تهاجم به آزادی‌های سیاسی، برقراری محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی، تعطیل مطبوعات مستقل، دسترسی نداشتن به اینترنت، بازداشت و زندانی کردن روزنامه‌نگاران و اندیشمندان جامعه، درعمل و علناً ایران را

به زندان اکثریت مردم تبدیل کرده است ما بر این باوریم که گردان‌های گونه‌گون جنبش اجتماعی در میهن‌مان، گردان‌هایی که در سالیان اخیر هم از نظر سازمان‌دهی و هم به‌لحاظ ذهنی رشدی چشمگیر داشته‌اند، در برهه کنونی در برابر تلاش ارتجاع برای ادامه دادن به حکومت اسلامی مقاومت خواهند کرد. ادامه مبارزات گسترده کارگران و

زحمتکشان، پیکار دلیرانه و راه‌جویانهٔ جوانان و دانشجویان، حضور فعال روشنفکران، هنرمندان، و نویسندگان مردمی و ترقی‌خواه، و مقاومت ستایش برانگیز زنان بر ضد رژیم، آن زمینهٔ قدرتمندی است که نیروهای سیاسی کشور در سیاست‌گذاری‌های‌‌شان و در ارتباط با آن می‌بایست درنظر بگیرند. امری که باید بیش از همه توجه نیروهای ترقی‌خواه جامعه را به خود جلب کند.

رفقای عزیز فدایی

حزب تودهٔ ایران معتقد است در وضعیت کنونیِ توازن قوا در سطح جهان و منطقه، نیروهای مترقی کشورمان که به‌وجود آوردن تغییرهایی مهم و اساسی در اوضاع میهن‌مان را هدف‌شان قرار داده‌اند، در دفاع از صلح و رویارویی با سیاست‌های ماجراجویانهٔ امپریالیسم در خاورمیانه و به‌ویژه سیاست‌هایی که به تحول‌های آیندهٔ کشورمان مربوط می‌شوند وظیفه‌ای مهم بر عهده دارند. مبارزهٔ ما در دفاع از دموکراسی، حقوق بشر، و عدالت اجتماعی با مبارزهٔ ما برای صلح و حمایت از راه‌حل‌های صلح‌آمیز و مبتنی بر گفت‌وگو در چهارچوب منشور سازمان ملل نه تنها تناقضی ندارد، بلکه به آن به‌طرزی جدانشدنی وابسته است. ما مبارزه برای به‌وجود آوردن شرایطی ضروری به‌منظور استقرار نظمی که در آن صلح، دموکراسی، و عدالت اجتماعی حاکم باشد را در اوضاع‌واحوال کنونی از مسیر تحولات صلح‌آمیز، همبستگی بین‌المللی با دیگر خلق‌ها و مبارزه برحق‌شان در دفاع از استقلال، دموکراسی، و عدالت اجتماعی میسر و ممکن می‌دانیم.

رفقای فدائی

حزب تودهٔ ایران به‌وجود آورده شدن جبههٔ متحدی گسترده از نیروهای ترقی‌خواه و دموکرات میهن‌مان به‌منظور سازمان دادنِ مبارزه‌ای مؤثر و هدفمند در تحقق تحول‌هایی جدی، راه‌گشا، بنیادی، و دست یافتن به دموکراسی، آزادی، و عدالت اجتماعی در کشورمان را از دیرباز خواهان بوده است. دیدگاهِ ما بر پایهٔ تجربه‌های تاریخی و نمونه‌های توجه‌برانگیزِ بین‌المللی همواره چنین بوده است که نیروهای معتقد به سوسیالیسم و مبارز در راه منافع طبقه کارگر و زحمتکشان در طرح، به‌وجود آوردن، و به پیروزی رساندن چنین جبههٔ متحدی نقش و سهمی ویژه داشته و دارند. ما میان هدف‌های دموکراتیک و عدالت‌خواهانهٔ این جبههٔ متحد گسترده و هدف‌های نیروهای چپ و کوشنده در طریق سوسیالیسم- نیروهایی که حزب تودهٔ ایران خود را نیز بخشی جداناپذیر از آن می‌داند- ارتباطی ناگسستنی و دیالکتیکی قائلیم. حزب تودهٔ ایران بر این باور است که گذار از رژیم دیکتاتوری حاکم کنونی- رژیمی که در راه رفع بحران‌ها و به‌وجود آمدن تحول در میهن‌مان و برپایی جمهوری ملی دموکراتیک سدی اساسی است- در گروِ سازمان دادن به جنبش مردمی و گردان‌های اصلی آن است. این وظیفهٔ خطیر بدون تلاش و عمل متحد همهٔ نیروهای مدافع حقوق بشر و معتقد به دموکراسی و عدالت اجتماعی،  مدافع حاکمیتِ ملی‌ کشورمان و صلح، ممکن نمی‌شود.

رفقای گرامی

ما برای بیستمین کنگرهٔ شما در تدوین برنامهٔ عملی، برای مبارزات سیاسی آتی و رویارویی با تحولات پرشتاب، پیچیده، و بغرنج کنونی، بار دیگر صمیمانه آرزوی موفقیت می‌کنیم.

با گرم ترین درودهای رفیقانه

کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران       آذرماه  ۱۴۰۳

پیام حزب دموکراتیک مردم ایران

رفقا،

زمانی به پیشواز کنگرهٔ بیستم خود می‌روید که کشور با تهدید جنگی خانمان‌سوز و تحریم‌های  ویرانگر روبه‌رو است و حیات و ممات کشور به خطر افتاده است. کشور در آستانه ورشکستگی و ازهم‌پاشیدگی شیرازهٔ اجتماعی قرار گرفته است. تشدید شکاف‌ها و ناترازی‌ها سرتاسر حکومت و جامعه را فرا گرفته است. تورم عنان‌گسیخته است و گرانی و فقدان چشم‌انداز خواب از چشمان مردم می‌رباید. دولت پزشکیان با شعار «وِفاق ملی» بر مسند کار قرار گرفته است. تحقق این شعار بدون آزادی‌های اساسی، از جمله آزادی زندانیان سیاسی و احزاب و سازمان‌های سیاسی، ممکن نیست. آزادی زندانیان سیاسی و آزادی فعالیت احزاب و سازمان‌های سیاسی در ایران، از مولفه‌های بنیادین قرارداد اجتماعی نوین تفاهم ملی است. عدالت اجتماعی از شاخصه‌های بنیادین چپ دمکرات است، همان گونه که دمکراسی و آزادی و برابری از ویژگی های آن است. عدالت‌خواهی، بدون دمکراسی و آزادی، استبداد است. از ویژگی‌های گفتمان چپ دمکرات “ تامین هماهنگی و توازن میان آزادی، برابری، دمکراسی، توسعه و حفظ محیط زیست” است. گفتمان چپ دمکراتیک با دل بستن به نیروی نظامی بیگانه سازگاری ندارد. آن‌ بخش از نیروهای اپوزیسیون که چنین کابوسی را در خیال خود می‌پرورانند، سنگفرش‌کارانِ دیکتاتوری و فروپاشی ایران اند.

مبارزه برای صلح از نیازهای مبرم لحظه کنونی است. بر نیروهای چپ دمکرات است که برای دست‌یافتن به این خواست‌ها با سایر نیروهای دمکرات و خشونت‌پرهیز همکاری کنند و گفتمان چپ نو و جمهوری‌خواه را در مقابل گفتمان‌های واپس‌گرا و خشونت‌طلب در درون حکومت و اپوزیسیون، در برابر ملت قرار دهند.

پیشاپیش موفقیت شما را در کنگره بیستم خود، شادباش می‌گوئیم و امیدواریم که روابط دیرینه میان ما مستحکم‌تر شود.

حزب دموکراتیک مردم ایران

۷ آذر ۱۴۰۳ (۲۷ نوامبر ۲۰۲۴)

پیام اتحاد جمهوری‌خواهان

دوستان عزیز! ما در اتحاد جمهوری‌خواهان، ضمن تبریک برگزاری کنگره سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، بر اهمیت همبستگی و همکاری نیروهای دموکراتیک در شرایط کنونی کشور تاکید می‌کنیم. اتحاد جمهوری خواهان همواره روابط خوب و نزدیکی با سازمان شما داشته و دارد. امروز چالش‌های پیش روی مردم ایران، بیش از پیش ایجاب می‌کند که همه نیروهای آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در کنار یکدیگر قرار گیرند و با اتخاذ استراتژی‌های مشترک و واقع بینانه، برای آینده‌ای بهتر مبارزه کنند. امیدواریم که کنگره شما با توجه به کلاف سردرگم سیاسی در داخل، سرکوب، اعدام، خشونت علیه زنان و صدها مشکلات روزمره دیگر از یکطرف و در سطح بین المللی، بی تدبیری، غرب ستیزی و حمایت از محور مقاومت از طرفی دیگر، نقشه راهی روشن برای مقابله با این چالش‌ها ترسیم کند. حقوق برابر زنان و مردان، مبارزه برای پایان دادن به پوشش اجباری و حق دسترسی به اینترنت و فضای مجازی، کف خواسته های مردم است که باید مورد حمایت ما قرار گیرد. ما همچون شما، معتقد به گذار از نظام ولایی جمهوری اسلامی با روشهای دمکراتیک و خشونت پرهیز برای رسیدن به یک نظام پارلمانی سکولار دمکرات هستیم. سازمان شما جهت دستیابی به این خواسته ها، سابقه مبارزه طولانی دارد و وظیفه شما و ما پاسداری از این تلاش بی وقفه برای رسیدن به یک حکومت سکولار دمکراسی در وطن است.

از طرف هیئت سیاسی اجرایی اتحاد جمهوری خواهان ایران

۷ آذر ۱۴۰۳ (۲۷ نوامبر ۲۰۲۴)

پیام روابط عمومی حزب چپ ایران

رفقای عزیز!

برگزاری کنگره بیستم را به شما رفقای عزیز تبریک میگوئیم.

جمهوری اسلامی چهل و شش سال با سرکوب و قتل و کشتار، آزادیهای اولیه مردم را محو و پایمال نموده، تبعیض و بی حقوقی در همه عرصهها را حاکم کرده و هر صدای حقطلبانهی مردم را با زندان و شکنجه و اعدام پاسخ دادهاست. اما مبارزه با این نظام استبدادی هر روز گستردهتر شده و به یک جنبش فراگیر مردمی فراروئیدهاست. تلاش برای رهائی کامل از استبداد مذهبی حاکم و زندگی در امنیت و آزادی و برخوردار از حقوق انسانی هدف جنبشهای مردمی سالهای اخیر و بهویژه خیزش دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و جنبش “زن، زندگی، آزادی” بودهاست. مردم کشور ما امروز بیش از هر زمان دیگری بر ضرورت تحولات بنیادین در کشور تاکید دارند و خواهان پایان دادن به این رژیم هستند.

اکنون مدتی است جنگ و خونریزی در منطقه ادامهدارد و درگیری بین اسرائیل و فلسطینیها در غزه فراتر از مرزهای این دو، خاورمیانه را متلاطم کردهاست و سیاستهای جمهوری اسلامی در منطقه عملا کشور ما را هم درگیر تنش نظامی با اسرائیل نمودهاست. از طرف دیگر، کشمکش بر سر برنامهی هستهای رژیم و تحریمهای اقتصادی و نیز انزوای سیاسی ناشی از آن همچنان ادامه دارد. این در حالی است که کشور ما با بحرانهای پرشمار و درهم تنیدهی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی عمیقی درگیر است. روشن است که تداوم و تشدید این بحرانها، از یک سو زندگی بخش بزرگی از مردم کشور را تحت تاثیر قرار داده و برخورداری از حداقل زندگی را برای آنها دشوار ساختهاست. از سوی دیگر امروز در کشور ما شکاف طبقاتی بیش از پیش تشدید شدهاست. بیکاری، بیخانمانی بخش برزگی از مردم را به زیر خط فقر راندهاست. جمهوری اسلامی نه تنها راهحلی برای بحرانهای دامنگیر کشور ندارد، بلکه خود مانع اصلی هر تحولی است و بحرانهای دامنگیر جامعه هم در اساس حاصل سیاستهای ویرانگر چهل و شش سال گذشتهی آن است.

رفقای عزیز

بخش بزرگی از مردم به تجربه به این باور رسیدهاند، که در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی، امکان تغییر از درون وجود ندارد و راه تغییر از طریق برچیدن بساط این نظام فاسد و مدافع تبعیض میگذرد. ترسیم چشماندازها و تلاش برای گشودن راه چنین تغییراتی وظیفهی تاخیرناپذیر نیروهایی است که دل در گرو آزادی مردم ایران دارند. از اینرو نیروهای چپ، آزادیخواه و مدافع عدالت اجتماعی میتوانند نقش شایستهی خود را در پایان دادن به استبداد و بیحقوقی

و تحقق آزادی، برابری، دموکراسی، عدالت اجتماعی داشته باشند. کشور ما برای دستیابی به آزادی، برابری، دموکراسی و عدالت اجتماعی نیازمند تحولات بنیادین است. به باور ما اتخاذ راهبرد گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری سکولار دموکراسی در راستای تامین خواست اکثریت مردم ایران و فراهم آوردن شرایط مساعد برای تحولات بنیادین است.

برای کنگره شما موفقیت آرزو می کنیم.

روابط عمومی حزب چپ ایران

۷ آذر ۱۴۰۳ (۲۷ نوامبر ۲۰۲۴)

بخشی از متن سخنرانی رفیق  اسد کشتمند

رفیق  اسد کشتمند، یکی از رفقای افغانستان کە در دهە هشتاد میلادی، در جریان کوچ بسیاری از رفقای فدائی بە آن کشور نقش بارزی در مهمان نوازی و کمک بە رفقای ما ایفاء کردند.

مختصری درباره مهم‌ترین مسائل مورد توجه شما یادداشت کرده ام که خدمت شما عرض می کنم. در صحنه سیاسی ایران دو نیروی اصلی بر سر هژمونی مقابل هم صف کشیده اند که یکی جمهوری اسلامی است و دیگری نیروی طرفدار غرب هر دو هم‌مشغول یارگیری اند، هر دو هم برای اینکه جنسشان جور شود در حد یک نیروی مطیع به چپ ها نقش می دهند و نه بیشتر. من سخنور نیستم و از این رو برای اینکه وقت شما را نگیرم ضمن تشکر از دعوتی که رفقا کردند، در چنین شرایطی سیاست اتحادها خارج از

دایره نیروهای مخالف هر دو جبهه ضد مردمی، از نظر من تنها چپ ها را تبدیل به سیاهی لشکر دیگران می کند من مطمئنم در ایران و در مهاجرت، هزاران انسان طرفدار سوسیالیسم و کمونیسم، علاقه دارند از مواضع مستقل و تحلیل مستقل نیروهای کمونیست و سوسیالیست مطلع شوند زیرا از بام تا شام مواضع نیروهای ضد چپ را می شنوند از این رو رفقایی که توانایی تولید فکر و تدوین آن دارند بهتر است همان کاری را بکنند که انقلابیون تبعیدی پس از ۱۸۴۸ و پس از ۱۸۷۱ و پس از ۱۹۰۵ کردند یعنی گفتند و نوشتند که موضع خودشان چیست پراتیک ما هم علاوه بر ترویج این مواضع چیزی نیست. جز شرکت در مبارزات کمونیستها و سوسیالیستها در همان محیطی که زندگی می کنیم به ویژه در شرایطی که جهان در لبه پرتگاه نابودی هسته ای و اقلیمی است معلوم نیست امپریالیسم امریکا وقتی دوره صد ساله هژمونی جهانی اش به اتمام نزدیک شود، بدون جنگ جهان چند قطبی را خواهد پذیرفت یا نه در سراسر جهان متحدان اصلی ما مشغول بسیج مردمی علیه جنگ طلبی امپریالیستی اند و جای ما کنار آنهاست دنیایی کار هست که می توان و باید انجام داد

۷ آذر ۱۴۰۳ (۲۷ نوامبر ۲۰۲۴)

متن سخنرانی نسیم، یکی از رفقای جوان شرکت کننده در کنگره

متشکرم که به من فرصت دادید صحبت کنم. من از تلاش‌های ارزشمند شما برای بهتر کردن جهان سپاسگزارم.

باید بگویم که همه ما انسان‌ها متفاوت هستیم، اما نیازهایی داریم که در عمق وجودمان مشترک‌اند: اینکه به‌اندازه کافی غذا بخوریم، در جایی امن بخوابیم، به‌راحتی از امکانات بهداشتی استفاده کنیم و سالم باشیم.

دانش و علم ابزارهایی حیاتی برای رسیدن به این نیازهای اولیه هستند. من معتقدم زمانی که این نیازها یعنی نیازهای اولیه و اساسی برآورده شوند، دستیابی به صلح نیز ممکن و آسان‌تر خواهد شد

با این حال، ما در جهانی تقسیم‌شده رشد کرده‌ایم؛ جهانی با مرزهای مصنوعی و ایدئولوژی ناسونالیستی“ما و آن‌ها”. اما حقیقت این است که “ما و آن‌ها” وجود ندارد. این جدایی‌ها تنها بهانه‌هایی هستند برای گرفتن حقوق کسانی که “آنها” یا “دیگران” نامیده می‌شوند.

برای دستیابی به صلح واقعی، باید ذهن‌های خود را از این ایده‌های جدایی‌طلبانه پاک کنیم و بپذیریم که همه ما بخشی از یک کل واحد هستیم.

من می‌دانم بسیاری از شما که شال‌های نمادین بر تن دارید یا پرچم‌ها را برافراشته‌اید، این کار را با نیتی خالص و به‌منظور حمایت از ضعیفان و سرکوب‌شدگان انجام می‌دهید.

اما باور دارم که اگرچه فریاد برای صلح و عدالت ضروری است، نباید از مفاهیم جدایی‌طلبانه‌ای چون پرچم‌ها، ملت‌ها و مرزها برای این هدف استفاده کنیم. بلکه باید—حتی اگر ایده‌آلیستی به نظر برسد—برای یگانگی و همبستگی انسان‌ها فریاد بزنیم؛ انسان‌هایی که همگی به یک اندازه نیازمند امنیت، سلامت، غذا و آب‌اند.

ما باید به ایده‌های جدایی‌طلبانه پرچم‌ها، مرزها و ملت‌ها پایان دهیم، زیرا این ایده‌ها تنها بهانه‌هایی برای سلب حقوق یکدیگر هستند.

بیایید برای جهان متحدتری تلاش کنیم.

کنگره موفقی برایتان آرزو می‌کنم

نسیم

متن سخنرانی سهراب مبشری

من سخنور نیستم و از این رو برای اینکه وقت شما را نگیرم ضمن تشکر از دعوتی که رفقا کردند مختصری درباره مهم‌ترین مسائل مورد توجه شما یادداشت کرده ام که خدمت شما عرض می کنم. در صحنه سیاسی ایران دو نیروی اصلی بر سر هژمونی مقابل هم صف کشیده اند که یکی جمهوری اسلامی است و دیگری نیروی طرفدار غرب هر دو هم‌مشغول یارگیری اند هر دو هم برای اینکه جنسشان جور شود در حد یک نیروی مطیع به چپ ها نقش می دهند و نه بیشتردر چنین شرایطی سیاست اتحادها خارج از دایره نیروهای مخالف هر دو جبهه ضد مردمی، از نظر من تنها چپ ها را تبدیل به سیاهی لشکر دیگران می کند. من مطمئنم در ایران و در مهاجرت، هزاران انسان طرفدار سوسیالیسم و کمونیسم، علاقه دارند از مواضع مستقل و تحلیل مستقل نیروهای کمونیست و سوسیالیست مطلع شوند زیرا از بام تا شام مواضع نیروهای ضد چپ را می شنوند از این رو رفقایی که توانایی تولید فکر و تدوین آن دارند بهتر است همان کاری را بکنند که انقلابیون تبعیدی پس از ۱۸۴۸ و پس از ۱۸۷۱ و پس از ۱۹۰۵ کردند یعنی گفتند و نوشتند که موضع خودشان چیست پراتیک ما هم علاوه بر ترویج این مواضع چیزی نیست. جز شرکت در مبارزات کمونیستها و سوسیالیستها در همان محیطی که زندگی می کنیم به ویژه در شرایطی که جهان در لبه پرتگاه نابودی هسته ای و اقلیمی است معلوم نیست امپریالیسم امریکا وقتی دوره صد ساله هژمونی جهانی اش به اتمام نزدیک شود، بدون جنگ جهان چند قطبی را خواهد پذیرفت یا نه در سراسر جهان متحدان اصلی ما مشغول بسیج مردمی علیه جنگ طلبی امپریالیستی اند و جای ما کنار آنهاست دنیایی کار هست که می توان و باید انجام داد.

پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

هم‌میهنان، دوستان، رفقای گرامی

بدین وسیله به آگاهی همگان می‌رسانیم که کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) روز چهارشنبه، ۲۸ آذر ۱۴۰۳ (۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی) به پایان رسید..

کنگرهٔ بیستم سازمان به صورت تلفیقی و در شش نشست برگزار شد. و علاوه بر تصویب سند سیاسی، که به هم‌راه این اطلاعیّه منتشر می‌شود، چند مصوّبه و تصمیم در راستای قوام‌بخشی به کنش‌گری سازمان صادر و اتخاذ نمود.

مشارکت وسیع و تأثیرگذار اعضای سازمان در روند کنگرهٔ بیستم سازمان، هم در زمینهٔ تصمیم‌گیری‌های سیاسی و سازمانی و هم در زمینهٔ انتخابات سه نهاد اساس‌نامه‌ای سازمان، (۱) شورای مرکزی، (۲) نهاد رسیدگی به شکایات و داوری (رشد) و (۳) کمیسیون نظارت مالی چشم‌گیر بود.

در نهایت روز ۲۸ آذر ۱۴۰۳ (۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی) کنگرهٔ بیستم سازمان با رسیدگی به تمامی بندها و موارد در دستور کار خود با انتخاب موفّقیّت‌آمیز سه نهاد نام‌برده به پایان رسید.

گزارش کامل کنگره در اسرع وقت منتشر خواهد شد.

جمعه، ۷ دی ۱۴۰۳ (۲۷ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی)

هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *