
ایالات متحده در طول تاریخ خود، سهم زیادی در تولید گازهای گلخانهای نسبت به سایر کشورها داشته است— از جمله از طریق نیروی نظامی که بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای است. غولهای سوخت فسیلی آمریکا حداقل برای ۵۰ سال از این موضوع آگاه بودند که استخراج بیرویه آنها به فاجعهای اقلیمی منجر خواهد شد، اما به کاهش اهمیت و تحریف شواهد تغییرات اقلیمی پرداختهاند
لس آنجلس— صحنههای آخرالزمانی در حال وقوع هستند و آتشسوزی مهیب در منطقه بزرگ شهرستان لس آنجلس در حال گسترش است. تاکنون هزاران هکتار از زمینها سوخته و بیش از هزار سازه از جمله مدارس، کتابخانهها، خانهها، پناهگاهها و فروشگاههای مواد غذایی تخریب شدهاند و دستکم پنج نفر جان خود را از دست دادهاند.
صدها آتشنشان و داوطلب در تلاشند تا از گسترش آتش جلوگیری کنند. آنها با بادهای طوفانی که شعلهها را میدمد و زمستان غیرعادی خشک روبرو هستند. تا ۱۳۰ هزار نفر با دستور تخلیه منطقه آمادۀ ترک منازل خود هستند و با این نگرانی که آیا خانههایشان پس از اطفای حریق همچنان پابرجا خواهد ماند یا خیر.
افزایش دما و کاهش بارشها که هر دو با تغییرات اقلیمی مرتبط هستند، باعث شده است که فصل آتشسوزیهای کالیفرنیا زودتر آغاز شده و دیرتر تمام شود. بارشهایی که معمولاً فصل آتشسوزی را به پایان میرسانند، به تعویق افتادهاند، به طوری که آتشسوزیها به ماههای زمستانی کشیده میشوند. بادهای شدید سانتا آنا و تهدید آتشسوزی ناشی از تجهیزات الکتریکی باعث قطع برق بیش از ۴۵۰ هزار نفر از ساکنان ین منطقه شده است.
واضح است که بحران اقلیمی با سرعت نگرانکنندهای در حال بدتر شدن است. رویدادهای جوی شدید، خشکسالیهای طولانیمدت، آتشسوزیهای وسیع، طوفانهای شدید و ذوب سریع یخچالهای طبیعی و برفهای دائمی به طور فزایندهای در حال وقوع هستند. تاثیرات این بحران بیشتر از پیشبینیهایی است که تنها چند سال پیش انجام شده بود.
کاپیتالیسم مقصر است.
عدم تعادل گسترده بین انسان و سایر بخشهای جهان طبیعی، بهویژه از طریق تغییرات اقلیمی، به وضوح نمایان میشود. چالشهای محیطزیستی بسیاری وجود دارند، از جمله آلودگی آب، هوا و خاک، همچنین مشکلات بهداشتی که سیستمهای تنفسی و تولیدمثل را تحت تأثیر قرار میدهند. تهدیدات ادامهدار مانند بالا رفتن سطح دریاها، رویدادهای جوی بیشتر و مخربتر و افزایش خشکسالیها همچنان ادامه دارد و به نظر میرسد که هیچ پایان روشنی در پیش نباشد.
ایالات متحده در طول تاریخ خود، سهم زیادی در تولید گازهای گلخانهای نسبت به سایر کشورها داشته است— از جمله از طریق نیروی نظامی که بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای است. غولهای سوخت فسیلی آمریکا حداقل برای ۵۰ سال از این موضوع آگاه بودند که استخراج بیرویه آنها به فاجعهای اقلیمی منجر خواهد شد، اما به کاهش اهمیت و تحریف شواهد تغییرات اقلیمی پرداختهاند.
آنها یک کمپین طولانیمدت علیه اقدام برای مقابله با تغییرات اقلیمی راهاندازی کردند، با پخش اطلاعات نادرست و جعل علم، سعی کردند مردم را نسبت به نتایج تحقیقاتی که بر تغییرات اقلیمی تأکید داشتند، دچار شک و تردید کنند. به عبارت دیگر، آنها سعی کردند اجماع علمی موجود را به چالش بکشند و با ایجاد احساس عدم اطمینان، مانع از اقدام جدی برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی شوند.
میلیاردرها منابع آب عمومی را غارت میکنند
در میان آتشسوزیهای گسترده و شدید در لس آنجلس، یکی از مشکلات اساسی، کمبود آب برای مقابله با آتشسوزی بود. حدود ۲۰ درصد از هیدرانتهای آتشنشانی (شیرهای آتشنشانی) کاملاً خشک بودند و نیروهای آتشنشانی با چالش جدی برای دسترسی به آب روبهرو شدند.
جانیس کویینونز، رئیس اداره آب و برق لس آنجلس، توضیح داد که هنگام آغاز آتشسوزی، بیش از سه میلیون گالن آب در سیستم ذخیره شده بود. اما به دلیل وسعت و شدت حادثه، تقاضا برای آب چهار برابر بیشتر از حد معمول بود. به عبارت دیگر، حتی با وجود این ذخیره، مقدار آب موجود به هیچ وجه پاسخگوی حجم بالای آتشسوزیها نبود.
این نشان میدهد که سیستم مدیریت منابع آب در برابر بحرانهای شدید کاملاً ناکافی بوده و ذخایر اضافی یا برنامهریزیهای لازم برای مقابله با چنین شرایط اضطراری در نظر گرفته نشده است.
این موضوع نمونهای از طمع سرمایهداری و مالکیت خصوصی یک منبع عمومی حیاتی، یعنی آب، را نشان میدهد. کاپیتالیسم، حتی در زمان بحران، اولویت را به انباشت خصوصی میدهد تا به نیازهای انسانی پاسخ دهد. به جای تضمین منابع کافی برای رفاه عمومی، انگیزه سودآوری بر همه چیز ارجحیت دارد. نتیجه این روند، فاجعهای برای کارگران و عموم مردم است.
یکی از نمونههای آشکار این موضوع، زوج میلیاردر استوارت و لیندا رسنیک* هستند که سهم عظیمی از سیستم آب کالیفرنیا را در اختیار دارند—سیستمی که بخش عمدهای از آن در ابتدا با بودجه عمومی ساخته شده بود. رسنیکها بزرگترین مالکان کشاورزی در کالیفرنیا هستند. آنها صاحب ۱۳۰,۰۰۰ جریب زمین کشاورزی در این ایالت هستند و تقریباً نیمی از آمریکاییها حداقل یکی از محصولات آنها را خریداری میکنند.
این مثال نشان میدهد که چگونه سرمایهداری، حتی در شرایط اضطراری، به جای رفاه عمومی، سود شخصی را در اولویت قرار میدهد و منجر به آسیبپذیری گسترده مردم در برابر بحرانها میشود.
با ثروتی خالص بالغ بر ۸ میلیارد دلار، خانواده رسنیک در حالی سودهای هنگفت به جیب میزنند که قیمت آب در کالیفرنیا به شدت افزایش یافته است. شرکت عظیم آنها با نام “Wonderful”، ۵۷ درصد از بانک آب “کرن*” را در اختیار دارد که باارزشترین منبع آب در منطقهای است که نقشی حیاتی در تأمین مواد غذایی تازه آمریکا دارد.
در دره مرکزی کالیفرنیا، جایی که رسنیکها آب را در زیر زمین ذخیره کردهاند، جوامع کارگری که اغلب از کارگران مهاجر و مهاجران تشکیل شدهاند، دسترسی بسیار محدودی به آب عمومی دارند. چار میلر، مدیر تحلیل محیط زیستی کالج پومونا، در مصاحبهای با فوربس گفت:
رسنیکها چنان قدرت و نفوذ گستردهای دارند که باعث ایجاد نابرابری شدید در توزیع منابع شدهاند. در این سیستم ناعادلانه، جوامع محروم و آسیبپذیر، که اغلب شامل کارگران مهاجر و افراد کمدرآمد هستند، در موقعیتی قرار گرفتهاند که به شدت تحت فشار قرار میگیرند و عملاً هیچ قدرتی برای تغییر وضعیت خود ندارند. این نابرابری به گونهای است که منافع و قدرت رسنیکها در یک سمت ترازو به شدت سنگینی میکند، در حالی که حقوق و دسترسی گروههای ضعیف به منابع حیاتی، از جمله آب، به طور کامل نادیده گرفته شده است. وقتی غذایی را روی بشقاب خود میگذاریم، به ندرت به دستهایی فکر میکنیم که آن را تولید کردهاند و شرایطی که در آن قرار دارند. این یک بیعدالتی با ابعادی بیسابقه است.
این وضعیت نمونهای از چگونگی نابرابری عمیق در یک سیستم سرمایهداری است که در آن منافع خصوصی بر رفاه عمومی اولویت دارد و گروههای آسیبپذیر را در معرض بیعدالتی و محرومیت بیشتر قرار میدهد
در تگزاس، منطقه دیگری که با خشکسالی و کمبود دسترسی به آب مواجه است، ایلان ماسک، میلیاردر معروف، تقریباً مراحل ساخت یک پالایشگاه لیتیوم برای شرکت تسلا را به پایان رسانده است. این تأسیسات به روزانه تا ۸ میلیون گالن آب نیاز خواهد داشت و در فاصله ۲۰ مایلی از کورپس کریستی، منطقهای که چنان خشک است که شرکت محلی آب در مسابقات فوتبال دبیرستانی تایمرهای دوش توزیع میکند، واقع خواهد شد.
این پروژه زنگ خطر را برای شهر کوچک تگزاس به صدا درآورده است. ساکنان این منطقه نگران تأمین آب برای نیازهای روزمره خود و همچنین نیازهای کارخانه بزرگ هستند. آنچه این نگرانی را تشدید میکند این است که اداره آب جنوب تگزاس اخیراً توافقنامهای زیرساختی را تأیید کرده است که به شرکت تأمین آب Nueces اجازه میدهد حقوق لولهکشی مورد نیاز برای تأمین آب تسلا را بفروشد.
این وضعیت نمونه دیگری از تضاد میان نیازهای عمومی و پروژههای بزرگ صنعتی است که در آن منابع حیاتی مانند آب به جای اولویت دادن به رفاه مردم محلی، در خدمت منافع شرکتهای بزرگ قرار میگیرد. ساکنان محلی نگرانند که این پروژه فشار بیشتری بر منابع آب محدود منطقه وارد کند و زندگی و کشاورزی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
در شرایط خشکسالی یا آتشسوزیهای گسترده که هر دو به دلیل تغییرات اقلیمی رو به افزایش هستند، مالکیت خصوصی منابعی که باید عمومی باشند—مانند منابع آب شیرین—قطعا فاجعههای بیشتری به همراه دارد. به جای تخصیص مناسب آب، از جمله حفظ ذخایر کافی برای مقابله با آتشسوزیهای بزرگتر و خطرناکتر یا خشکسالیهای فزاینده، سرمایهداری مالکیت و انباشت منابع آبی را برای سود شخصی در اولویت قرار میدهد.
در حالی که تأثیر کلی خصوصیسازی منابع آب در ارتباط با آتشسوزیهای شهرستان لس آنجلس هنوز به طور کامل مشخص نشده است، قطعی است که انگیزه سودآوری و خصوصیسازی منابع آبی که زمانی عمومی بودند، در ایالت کالیفرنیا هیچ کمکی به مقابله با این بحرانها نمیکند.
کاهش بودجه اداره آتشنشانی لس آنجلس
در ژوئن سال گذشته، شهردار لس آنجلس، کارن بس، بودجهای را تصویب کرد که به طور قابل توجهی بودجه اداره آتشنشانی را به میزان ۱۷.۵ میلیون دلار کاهش داد. جالب اینجاست که این کاهش، دومین بزرگترین کاهش بودجهای در میان دپارتمانهای شهری بود. در حالی که اکثریت بخشهای شهری با کاهش بودجه روبهرو شدند، اداره پلیس لس آنجلس (LAPD) در همان زمان، افزایش بودجه قابل توجهی به میزان نزدیک به ۱۲۶ میلیون دلار دریافت کرد.
ریکی سرجینکو، وکیل و فعال سازمان شورای مردمی شهر لس آنجلس، به اینترسپت* گفت:
«کاهش مداوم بودجه سایر برنامههای شهری برای اختصاص میلیاردها دلار به اداره پلیس لس آنجلس عواقب جدی دارد، و این مقامات منتخب واقعاً در برابر این وضعیت مسئولیت دارند.» او ادامه داد: «شهر آماده مقابله با این آتشسوزی نیست، و لس آنجلس نباید در چنین شرایطی قرار میگرفت.»
این کاهش بودجه در اداره آتشنشانی، به ویژه در شرایطی که آتشسوزیهای شدید و گسترده به دلیل تغییرات اقلیمی افزایش یافتهاند، نگرانیهای جدی در مورد اولویتبندی منابع شهری و ناتوانی شهر در مقابله با بحرانها را برجسته میکند.
کاهش بودجه اداره آتشنشانی همراه با سایر خدمات عمومی ضروری، در حالی که تنها بودجه اداره پلیس افزایش یافته است، یک وضعیت خطرناک ایجاد میکند، بهویژه در شرایطی که بحران اقلیمی آتشسوزیهای ویرانگر را در منطقهای که دچار خشکسالی است، تشدید میکند.
رئیس اداره آتشنشانی لس آنجلس، کریستین کراولی، اظهار داشت که کاهش بودجه عملیاتی این اداره “تأثیرات منفی بر توانایی دپارتمان در حفظ عملیات اصلی، مانند زیرساختهای فناوری و ارتباطات، پردازش حقوق، آموزش، پیشگیری از آتشسوزی، و آموزش عمومی جامعه” گذاشته است.
این کاهش بودجه، در شرایطی که شهر با آتشسوزیهای مکرر و شدید روبرو است، نه تنها توانایی اداره آتشنشانی برای مقابله با بحران را کاهش میدهد، بلکه بهطور مستقیم ایمنی شهروندان و جوامع محلی را به خطر میاندازد. اولویتبندی نادرست منابع، نیاز به تجدیدنظر فوری در سیاستهای بودجهای را آشکار میکند.
آتشنشانان با دستمزد و بودجه ناکافی
یکی دیگر از جنبههای محکومیت سیستم سرمایهداری و دولتی که اولویت را به منافع ثروتمندان میدهد، وضعیت هزاران آتشنشان فدرال است که همواره با تهدید کاهش ۲۰,۰۰۰ دلاری حقوق خود مواجهاند—تهدیدی که احتمالاً در مارس امسال دوباره مطرح میشود.
آتشنشانان فدرال سالها برای افزایش دائمی حقوق خود مبارزه کردهاند، در حالی که برخی از آنها برای کاری که اغلب خطرناک اما ضروری است، ساعتی تنها ۱۵ دلار دستمزد میگیرند. در سال ۲۰۲۱، بر اساس قانون زیرساختی دولت بایدن، ۱۱,۲۰۰ آتشنشان فدرال افزایش حقوقی دریافت کردند که شامل ۲۰,۰۰۰ دلار یا ۵۰ درصد از حقوق پایه آنها بود. با این حال، به دلیل لابیگری شرکتها و کارشکنی جمهوریخواهان، این افزایش حقوق توسط کنگره دائمی نشد.
این وضعیت نشاندهنده چگونگی اولویتبندی منافع سرمایهداران و عدم توجه کافی به کارگران حیاتی مانند آتشنشانان است. در حالی که این افراد جان خود را به خطر میاندازند تا از جوامع در برابر بحرانهایی مانند آتشسوزی محافظت کنند، دولت و سیستم سیاسی به جای حمایت از آنها، به منافع شرکتها و سیاستهای حزبی بیشتر اهمیت میدهد.
«اگر کنگره نتواند این افزایش حقوق را دائمی کند و حقوق آتشنشانان ۲۰,۰۰۰ دلار کاهش یابد، ما همه را از دست خواهیم داد.» این اظهارات از استیو گوتیرز، آتشنشانی با ۱۵ سال سابقه و نماینده اتحادیه ملی کارکنان فدرال است. او اضافه کرد: «این افراد شایسته یک دستمزد کافی برای زندگی هستند. آینده پیشرو بسیار دشوار خواهد بود.»
گوتیرز به رسانه More Perfect Union گفت:
«این تابستان، تعداد زیادی از ماشینهای آتشنشانی تنها ایستاده و گرد و خاک جمع کردهاند. هیچ کسی برای کار کردن با آنها وجود ندارد.»
مشکل دیگر این است که بسیاری از آتشنشانان فدرال حوزه جنگلها حتی به عنوان «آتشنشان» طبقهبندی نشدهاند. بر اساس گزارش سازمان Grassroots Wildland Firefighters، افرادی مانند تیمهای Hotshots* Smokejumpers، Rappellers، Helitack Crews، Fire Engine Crewsو دیگران به جای آتشنشان به عنوان «تکنسین جنگلداری» عنوان شدهاند. این طبقهبندی نادرست نه تنها باعث کاهش دستمزد آنها نسبت به آتشنشانان ایالتی شده، بلکه اهمیت و خطرات شغلی آنها را نیز نادیده میگیرد.
این مشکلات همزمان نشاندهنده کمتوجهی به رفاه و شرایط کاری آتشنشانان در سطح فدرال و ضرورت بازنگری جدی در سیاستهای مربوط به حمایت از آنها است. عدم شناسایی درست و پرداخت دستمزد مناسب، تنها باعث تشدید بحران در مقابله با آتشسوزیها و از دست دادن نیروی کار حیاتی خواهد شد.
مسائل بیشتر میشود وقتی که رئیسجمهور پیشین، دونالد ترامپ، هیچگونه حمایتی از آتشنشانان یا اتحادیههای آنها نکرد. در دوران نخستین ریاستجمهوریاش، او آتشسوزیها را به دلیل «مدیریت ضعیف» از سوی سرویس جنگلها مقصر دانست. در سال ۲۰۱۸، او پیشنهاد کرد که کالیفرنیا باید «برگهایش را بهتر جاروب کند.»
جمهوریخواهان عامل اصلی این بودهاند که افزایش حقوق آتشنشانان پس از تصویب قانون ۲۰۲۱ دائمی نشده است و به جای آن، هر بار که جمهوریخواهان تهدید به تعطیلی دولت میکنند، به رزولوشنهای موقت ( اقدامات موقتی ) وابسته است.
تمایل سرمایهداری به انباشت سود خصوصی به جای تأمین خدمات عمومی، به وضوح در رفتار تیم شیهی، سناتور منتخب ایالت مونتانا، که یک جمهوریخواه افراطی است، نمایان میشود. شیهی قبلاً مدیرعامل یک شرکت آتشنشانی هوایی بوده و حالا معتقد است که بخش خصوصی همیشه بهتر و سریعتر از دولت میتواند در مقابله با آتشسوزیها و مشکلات مشابه عمل کند. او در مقالهای ادعا کرده که نوآوریها و نتایج بهتر در بحرانهای مانند آتشسوزیهای جنگلی همیشه از سوی بخش خصوصی و نه دولت تولید میشوند.
این دیدگاه شیهی نشاندهنده این است که در چارچوب سرمایهداری، منافع خصوصی و سودآوری بیشتر از تأمین خدمات عمومی و حمایت از مردم در برابر بحرانها مورد توجه قرار میگیرد. این نوع نگاه باعث تضعیف نقش دولت در پاسخ به بحرانها و بهبود شرایط خدمات عمومی میشود و به بخش خصوصی فرصت بیشتری برای انباشت ثروت و کنترل منابع میدهد.
این اظهارات و رفتارها نمایانگر رویکردی است که در آن خدمات عمومی و نیازهای اساسی مردم به نفع منافع خصوصی فدای سودآوری میشوند. در حالی که بحرانهایی مانند آتشسوزیهای جنگلی به شدت در حال گسترش هستند، فشار به سمت خصوصیسازی و کاهش مسئولیتهای دولتی در قبال این بحرانها تنها وضعیت را بدتر میکند.
استثمار زندانیان برای مقابله با آتشسوزیها
تقریباً ۴۰۰ زندانی توسط اداره اصلاحات کالیفرنیا برای مهار آتشسوزیهای در حال گسترش به کار گرفته شدهاند.
از زمان جنگ جهانی دوم، زندانیان در کالیفرنیا میتوانند در برنامهای به نام برنامه اردوگاههای حفاظتی شرکت کنند، جایی که در اردوگاههای موسوم به «اردوگاههای آتشنشانی» زندگی میکنند و تحت هدایت کارکنان اداره جنگلداری و حفاظت از آتش کالیفرنیا (CAL FIRE) فعالیت میکنند. این برنامه سالانه حدود ۸۰ میلیون دلار برای CAL FIRE صرفهجویی میکند.
در ابتدا، زندانیان باید معیارهای امنیتی را رعایت کرده و در یک دوره آموزشی دو هفتهای شرکت کنند. آنها بسته به مقیاس پرداخت، روزانه بین ۵ تا ۱۰ دلار دستمزد دریافت میکنند و در صورت شرکت در عملیات آتشنشانی، میتوانند دستمزد بیشتری کسب کنند. این زندانیان تقریباً یک سوم از نیروی آتشنشانی کالیفرنیا را تشکیل میدهند.
وابستگی کالیفرنیا به نیروی کار «مقرونبهصرفه» زندانیان باعث نگرانی فعالان اصلاحات زندان شده است، زیرا این وابستگی میتواند باعث تأخیر در اجرای اصلاحات ضروری در سیستم عدالت کیفری شود. این وضعیت به معنای تداوم استفاده از زندانیان بهعنوان نیروی کار ارزانقیمت، به جای سرمایهگذاری در روشهای جایگزین و پایدارتر برای مدیریت بحرانها است.
چرا زندانیان مشتاق به پیوستن به این برنامه هستند؟
تجربیات متیو هان، آتشنشان سابق و برقکار اتحادیهای که خود از زندانیان سابق بوده، پاسخ روشنی به این پرسش میدهد.
هان در یک مقاله نوشته است:
اعتراضها به استفاده از زندانیان برای آتشنشانی درست است؛ فرستادن زندانیان برای مبارزه با آتشسوزیها سوءاستفاده به شمار میآید. اما واقعیت این است که چرا افراد حاضرند جان خود را برای ایالتی که آنها را زندانی کرده، به خطر بیندازند؟ دلیل آن این است که شرایط در زندانهای کالیفرنیا آنقدر وحشتناک است که مبارزه با آتشسوزیها یک انتخاب منطقی به نظر میرسد.
خطرات کار زندانیان در مقابله با آتشسوزیها:
با وجود شرایط سخت و دستمزد پایین، این کار بسیار خطرناک است. دستکم چهار زندانی آتشنشان در سالهای اخیر در کالیفرنیا حین انجام وظیفه جان خود را از دست دادهاند. این امر به دلیل افزایش شدت و کشندگی آتشسوزیها است که ناشی از تغییرات اقلیمی میباشد.
مشکلات برنامه:
حداقل آموزش:
زندانیان معمولاً فقط دو هفته آموزش میبینند که برای مقابله با آتشسوزیهای مرگبار کافی نیست.
عدم پرداخت عادلانه:
دستمزد آنها بسیار پایین است و حتی خطرات جانی و شرایط سخت کاری، بهبودی در مزایا و حقوقشان ایجاد نکرده است.
خطر بالا:
آتشسوزیها در حال حاضر به دلیل تغییرات اقلیمی بسیار شدیدتر و غیرقابل پیشبینیتر شدهاند، و این کار حتی برای آتشنشانان حرفهای نیز خطرناکتر شده است.
نتیجهگیری:
استفاده از زندانیان برای مبارزه با آتشسوزیها نمونهای از شکافهای عمیق در عدالت اجتماعی است. این زندانیان به جای آنکه از حقوق عادلانه و آموزش کافی بهرهمند شوند، مجبور به انتخابی دشوار میان شرایط وحشتناک زندان و کاری خطرناک اما کمی آزادانهتر هستند.
آتشنشانان زندانی چهار برابر بیشتر از سایر آتشنشانان در معرض خطر آسیب ناشی از برخورد اشیاء هستند و هشت برابر بیشتر احتمال دارد که دچار آسیبهای ناشی از استنشاق دود شوند. در صورت آسیبدیدگی، این زندانیان از مزایای معمول بیمه جبران خسارت کارگران برخوردار نمیشوند و بسیاری از آنها مجبورند با مشکلات و عوارض سلامتی مادامالعمر که ناشی از فعالیتهای آتشنشانی است، دست و پنجه نرم کنند.
وضعیت زمانی بدتر میشود که این زندانیان پس از آزادی از زندان نمیتوانند مجوز تکنسین فوریتهای پزشکی (EMT) دریافت کنند؛ مجوزی که برای استخدام در بیشتر آتشنشانیهای کالیفرنیا ضروری است. این محدودیت حتی پس از گذراندن حداقل یک هفته آموزش تئوری، یک هفته آموزش عملی، و چهار ساعت آموزش پیشرفته در هفته در برنامه اردوگاه حفاظتی اعمال میشود.
این شرایط نشاندهنده ناعدالتی عمیق در نحوه استفاده از نیروی کار زندانیان و موانعی است که پس از آزادی برای ورود به نیروی کار حرفهای با آن روبهرو میشوند.
سرمایهداری و بحران زیستمحیطی
سرمایهداری، با اولویتدهی به سودآوری و مالکیت خصوصی، علت اصلی بحرانهای زیستمحیطی و مانعی برای حل آنهاست. شرکتها منابع طبیعی مانند آب را خصوصیسازی کرده و زبالههای سمی را در محیطزیست رها میکنند، در حالی که کارگران و جوامع فقیر هزینههای این بحرانها را میپردازند.
حتی توافقنامههایی مانند پیمان اقلیمی پاریس برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای کافی نیستند، زیرا سرمایهداری با تأکید بر منافع کوتاهمدت، مانع اقدامات مؤثر میشود.
راهحل:
تغییر سیستمهای اقتصادی: صنعت و کشاورزی باید به سمت تولید پایدار حرکت کنند.
توزیع عادلانه منابع: منابع طبیعی باید بهجای مالکیت خصوصی در خدمت منافع عمومی باشند.
اصلاح قوانین: قوانین باید برای حفاظت از محیطزیست و مردم، بر منافع شرکتها اولویت دهند.
بدون تغییرات اساسی در سیستم سرمایهداری، بحرانهای زیستمحیطی بدتر خواهند شد و زندگی برای کارگران و جوامع محروم دشوارتر میشود.
مبارزات مربوط به تغییرات اقلیمی، مانند آتشسوزیهای ویرانگری که هماکنون در لسآنجلس در حال وقوع است، با مدل سرمایهداری کنونی که بر مالکیت خصوصی و انگیزه سود استوار است، در تضاد هستند. میلیونها نفر به این واقعیت پی بردهاند که سلامت و رفاه جمعی ما مستقیماً با طمع طبقه میلیاردر در تضاد است.
حل چالشهای ناشی از افزایش بلایای ناشی از تغییرات اقلیمی نیازمند تصمیمگیری اجتماعی بر اساس نیازهای کل جامعه و محیط زیستی است که به آن وابستهایم. سرمایهداری با این رویکرد ناسازگار است و باید کنار گذاشته شود.
زیر نویس:
Stewart and Lynda Resnick
Kern Water Bank
این یک منبع ذخیرهسازی آب در ایالت کالیفرنیا است که آب را در آن ذخیره کرده و در مواقع نیاز به آن دسترسی پیدا میکنند. این مخزن ذخیرهسازی در منطقه کرن در کالیفرنیا واقع شده و یکی از منابع مهم آب برای کشاورزی و دیگر مصارف در این منطقه به حساب میآید.
The Intercept
نشریه و وبسایت خبری است که به تحلیل و گزارشدهی در زمینه مسائل حقوق بشری، سیاسی، اجتماعی و محیط زیستی میپردازد.
انواع مختلف تیمهای آتشنشانی تخصصی هستند که برای مبارزه با آتشسوزیهای بزرگ و شدید استفاده میشوند:
Hotshots
تیمهای متخصصی هستند که در مناطق خطرناک آتشسوزی فعالیت میکنند و باید به سرعت به نقاط مختلف برسند و آتش را مهار کنند.
Smokejumpers
آتشنشانانی هستند که با استفاده از چتر نجات به نقاط سختدسترس آتشسوزی پرش میکنند.
Rappellers
تیمهایی که از کوهها یا درختان بلند برای مهار آتش با استفاده از طناب پایین میآیند.
Helitack Crews
تیمهای آتشنشانی که از هلیکوپتر برای رساندن تجهیزات و افراد به مناطق آتشسوزی استفاده میکنند.
Fire Engine Crews
تیمهای معمولی آتشنشانی که با ماشینهای آتشنشانی به محل حادثه میروند و آتش را مهار میکنند.
Tim Sheehy
یک پاسخ
سعی در ارتباط زندانیان با آتش سوزی ربطی به دلیل اصلی حریق ندارد و فقط برای اثبات تقصیر سیستم سرمایه داری است. شما سیستم سوسیالیستی سراغ دارید که با این مساله همیشه با موفقیت برخورد کرده باشد؟ نگاهی به فاجعه چرنوبیل بیاندازید که در کشور شورا ها اتفاق افتاد.