شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳

شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳

رودستی که ایران از پانترکیسم خورد! – ریوار آبدانان

 الف) میدان جنگی از سوریه تا قفقاز و آسایه‌ی میانه

با سقوط رژیم اسد، صف‌آرایی نیروهای سیاسی خاورمیانه تغییر بزرگی پیدا کرد. جمهوری اسلامی ایران و روسیه ضربه‌ی سنگینی دریافت کردند. اما این پایان ماجرا نیست. قدرت‌گیری جریانات اخوانی‌ـ سلفی وابسته به نوعثمانی‌خواهان ترکیه، قطعا به مذاق بسیاری از کشورها و طرف‌های سیاسی خوش نیامده و دور تازه‌ای از کشاکش‌ها آغاز شده است. اکنون در سوریه، پروژه‌ی زیاده‌خواهانه‌ی ترکیه، برنامه‌ی توسعه‌طلبانه‌ی اسرائیل و منافع کشورهای عربی با هم تصادم کرده‌اند. همین مورد برای تنش‌آلودماندن فضای سوریه کفایت می‌کند. روژاوای کوردستان به‌عنوان سنگری که در مقابل زیاده‌خواهی ترکیه ایستاده، تنها نقطه‌ی امید خلق‌های سوریه است.

سوریه، برای ایران ازدست‌رفته به‌شمار می‌آید. مار سمی ترکیه که ایران و روسیه آن را در نشست آستانه در آستین خودشان پرورش دادند سرانجام به بلای جانشان مبدل شد. هر لحظه‌ای که ایران در امر  رویارویی با پانترکیسم و جریانات همسو با آن تعلل می‌ورزد، حلقه‌ی‌ طناب بر گردن ایران تنگ‌تر می‌شود. اگر ایران در عراق و حوزه‌ی قفقاز علیه پانترکیسم فعال نشود قطعا ضربه‌ی بعدی را در آن مناطق خواهد خورد. رژیم ترکیه علاوه بر الحاق برخی مناطق اقلیم کوردستان به خاک خود، به‌شدت در حال آماده‌سازی داعش و گروه‌های تبهکار در قفقاز، آسیای میانه و افغانستان است. ترکیه و اربابانش درصدد هستند کاری را که در سوریه انجام دادند در آسیای میانه و قفقاز علیه جبهه‌ی ایران‌ـ روسیه‌ـ چین تکرار کنند و پروژه‌ی کریدورهای انرژی‌ـ تجاری این جبهه را به شکست بکشانند.

پس از سقوط رژیم سوریه، عراق اهمیتی به مراتب حیاتی‌تر برای ایران پیدا کرده است؛ در صورت تکرار سناریوی سوریه در عراق، عملا جنگ از مرزها وارد ایران خواهد شد. ترکیه بسترهای لازم برای چنین سناریویی را آماده کرده و با دریافت فرمان آتش، نیروهای تبهکار سلفی‌ـ جهادی و مزدوران کورد وابسته به خودش را در همین راستا بکار خواهد گرفت. کمااینکه به بهانه‌ی مقابله با حزب کارگران کوردستان، ارتش اشغالگر ترکیه به خاک اقلیم کوردستان تجاوز کرده و با عملگی بارزانی، پایگاه‌های بسیاری را در آنجا ساخته است.

ب) داستان تکراری دشمنی با کوردها

در سوریه تاریخ بار دیگر تکرار شد و اثبات نمود که دشمنی با کوردها و نپذیرفتن آزادی و حقوق دموکراتیک کوردها در نهایت به نفع هیچ یک از کشورهای منطقه نیست و جز آسیب‌های جبران‌ناپذیر  پیامدی برای آن‌ها نخواهد داشت. سقوط صدام حسین و سقوط بشار اسد این حقیقت را به خوبی نشان داد. نگرش «یا همه چیز یا هیچ چیز» که در ذهن و مغز حکومت‌ها و دیکتاتورهای خاورمیانه نهادینه شده، مانع از این است که رژیم‌های منطقه خودخواسته دست به تحول بزنند. بنابراین تغییر همیشه با زور بر آن‌ها تحمیل می‌شود.

رهبر ملت کورد عبدالله اوجالان برای حل سیاسی و دموکراتیک مساله‌ی کورد تلاشی بزرگ و تاریخی انجام داده‌اند. اگرچه همواره رژیم ترکیه به دلیل نشان‌‌ندادن صداقت در پروسه‌ی چاره‌یابی مانع از حل مساله شده است. اکنون که جنگ جهانی سوم با تمام جنبه‌های ویرانگر خود به زندگی ملت‌های منطقه تحمیل شده است، اهمیت تغییر دموکراتیک بیش از همیشه آشکار شده است. هرآنکه تن به تغییر دموکراتیک ندهد حتی اگر پوسته‌ی محکمی از امنیت و ثبات ظاهری به دور خود تنیده باشد، می‌تواند در طی مدتی کوتاه به ورطه‌ی سقوط و نابودی فرو افتد.

در خاورمیانه سه مشکل بزرگ وجود دارد: ۱ـ دولت‌های مستبدی که با هرگونه تغییر و تحول مخالف‌اند ۲ـ بخشی از اپوزیسیون‌ها که ناسیونالیست و قدرت‌طلب هستند و هدف‌شان از تغییر رژیم تنها جابجایی قدرت است و می‌خواهند دیکتاتوری را کنار بزنند تا خود دیکتاتور تازه بشوند ۳ـ مداخلات ابرقدرتهای جهانی که مدام دامنه‌ی جنگ و بحران را گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌سازند و ناچاره‌یابی مسائل را به منطقه تحمیل می‌کنند.

در مساله‌ی کورد نیز این سه مشکل بزرگ خودشان را نشان داده است. رهبر ملت کورد عبدالله اوجالان با پروژه‌ی دموکراتیکی که سال‌هاست مطرح کرده‌اند برای گذار از این بن‌بست فکری‌ـ سیاسی زمینه‌ای ارزشمند فراهم آورده‌اند و جنبش آپویی نیز در راستای عملی‌سازی این اندیشه‌ها‌ و پروژه‌ها اقدام کرده است. به همین دلیل است که امروزه می‌بینیم به‌جز اقلیتی از اپوزیسیون کوردی ناسیونالیست و سلطه‌خواه که خود بخشی از مشکل هستند، عموم کوردها و جنبش دموکراسی‌خواهی‌شان به‌حالت یک بازیگر سیاسی فعال درآمده و وجودشان فرصتی تاریخی برای حل بحران‌ها و مسائل سیاسی منطقه است.

ج) ایران و رودستی که از پانترکیسم خورد

قبلا نیز اشاره کرده بودم در نبرد هژمونیک بین ایران و اسرائیل‌ (به‌همراه ابرقدرت‌های جهانی حامی‌اش)، هر کدام از این طرف‌ها پیروز شود بدون ارائه‌ی یک برنامه‌ی دموکراتیک فراگیر که حقوق و آزادیهای همه ملیت‌ها و بخصوص کوردها تحت ضمانت درآید، پیروزی‌شان نوعی «دولت مستعجل و گذرا» خواهد بود.

دولت‌ـ ملت‌های منطقه چه بخواهند و چه نخواهند، خاورمیانه پوست‌اندازی خواهد کرد. حال چه از طریق روش‌های مسالمت‌جویانه‌ی دموکراتیک و سیاسی یا از طریق جنگ و تجزیه و اشغال. آنچه ما به عنوان جنبش آپویی همواره بر آن اصرار کرده‌ایم، مخالفت با مداخلات خارجی در منطقه بوده است. خاورمیانه باید به دست مردم خود منطقه به سمت تغییر و دگرگونی برود. اما این تنها یک طرف قضیه است. پیداست که ابرقدرتهای جهانی و دولت‌های منطقه به آسانی از برنامه‌های خود دست نخواهند کشید. باید دوباره به آن‌ها یادآوری کرد که کوردها برای دموکراسی و تغییر مثبت یک فرصت هستند و نه تهدید. آن‌هایی که کوردها را تهدید قلمداد می‌کنند تنها وقتی به اشتباه‌بودن تفکر خود پی می‌برند که صندلی قدرت از زیر پاهایشان بیرون کشیده شده باشد.

با سقوط سوریه، ایران هرچه بیشتر در مرکز توجه نیروهای جهانی خواهد بود. بدنه‌ی حکومتی ایران به پانترکیسم آلوده است و این جریان نفوذ بسیاری در دستگاه تصمیم‌گیری نظام دارد. پانترکیسمِ نهادینه‌شده در درون حکومت ایران همواره مانعی اساسی بر سر راه تغییر دموکراتیک در ایران بوده است. همراستایی با خواسته‌های فاشیستی جریان پانترکیسم و دشمنی با خواسته‌های مشروع کوردها، کشور ایران را وارد مسیری زیان‌بار و دور باطل نمود. نهایتا نیز دیدیم که همین پانترکیسم با سرکردگی اردوغان چگونه در سوریه، پشت ایران را به خاک مالید.

تاسیس شبکه‌ی تلویزیونی تی‌آرتی فارسی توسط ترکیه گام جدیدی برای مداخلات پانترکیستی در ایران است. هدف از این اقدامات هم فشار بر حکومت ایران است و هم بسترسازی ترکیه برای برنامه‌های الحاق‌گرایانه و پانترکیستی درازمدت خود در سرتاسر جغرافیای ایران؛ که این آشکارا در جهت ضربه‌زدن به کوردها، تحت تسلط درآوردن آذری‌ها (ترک‌ها) و دیگر هویت‌های ساکن ایران است. شواهدی وجود دارد حاکی از اینکه سران رژیم ترکیه، مقامات ایران را تهدید به استفاده از گروه‌های مسلح علیه ایران کرده‌اند و اخباری در خصوص نشست این گروه‌های تبهکار جهادی و حزبی با رژیم ترکیه و با پادرمیانی بارزانی به بیرون درز کرده است. این گروه‌ها شامل گروه‌های سلفی کورد شبه‌داعشی و آن دسته از سازمان‌های کوردی ایرانی است که از یک سو همپیمان سازمان مجاهدین خلق هستند و از طرف دیگر توسط بارزانی به‌عنوان مهره مورد استفاده قرار می‌گیرند. ترکیه برای بکارگیری تمامی این گرو‌ه‌ها نقشه‌هایی در سر دارد. این گروه‌های سلفی‌، مجاهد و سازمان‌های ناسیونالیست وابسته‌ی کوردی در جهت ضربه‌زدن به جنبش دموکراتیک کوردهای روژهلات از یک سو و از طرف دیگر به عنوان کارت فشار علیه ایران مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

صدور احکام ناعادلانه‌ی اعدام برای فعالان مدنی کورد و فعالان حوزه‌ی زنان، درست در زمانی که ایران زیر ضرب نیروهای جهانی، پانترکیسم و اسرائیل قرار دارد تنها کار را برای ایران دشوارتر خواهد کرد. دشمنی با کوردها به زیان ایران است و صرفا باعث تشویق کوردها به واگرایی از ایران و گرایش‌پیداکردنشان به سمت رقبای ایران می‌شود. اگر سران تصمیم‌گیر حکومت اندکی خرد داشته باشند و به آنچه بر سر بشار اسد و سوریه آمد نگاه کنند، این حقیقت آشکار را درک خواهند کرد.

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

33 پاسخ

  1. آپۆچی ها؟
    راستش من سالهاست کە نمیتوانم تصویر درست و واضحی از این جریان آپوچی بدست بیاورم!
    پر تناقض و پارادوکس! از یک سو در نبرد با فاشیستهای تورک و مدافع حقوق مردم کورد و رهائی زنان از سوی دیگر مبلغ یک نوع توتالیتاریسم مهلک!
    گیرم جناب آپو کاری کردە کارستان حتی بالاتر از مارکس و آلبرت انیشتین! خب مرد حسابی این شیوە از برخورد و پرستش خدا گونە یک فرد و نیز وابستە دانستن زندگی و بود و نبود مردم کورد و منطقە بە یک فرد با چە معیار و منطق و ایدئولوژی جور در می آید؟ بیشتر شبیە تصویری است کە کیم ایل سونگ و رجوی از رخود بدست میدهند! شما کە تصور خدا گونەای از رهبر حزبتان دارید، چطور از دمکراسی دم میزنید؟ برای کدام رهبر حزب و اندیشەای دیگری غیر آپوی خودتان حق ابراز وجود قائلید؟ نمی توان با این بند و بساط فکری ایدئولوژیکی کە شما دارید بەاحد الناسی اجازە مخالفت با آپو راداد!
    ضمنا هر جا کە می فرمائید، مردم کورد، منظورتان خودتان است و بس!
    قرار بود از خطر پان تورکیسم برای ایران بنویسید ولی نوشتە ای پر از دلسوزی و دل نگرانی برای جمهوری اسلامی و روسیە نوشتە اید
    پان تورکیسم در ایران تمرکزش بر روی مردم آذربایجان است تا آنها را در مقابل کورد و فارس قرار دهد تا در آیندە این قسمت را بە تورکیە و آذربایجان شمالی الحاق و بورژوازی تورکیە بتواند از استانبول تا چین یک بازار بزرگ تورکستان ایجاد کند !بزرگترین دشمن این طرح وجود مناطق کورد نشین در دو سوی مرز و نیز ارمنستان است، کە در حال حاضر پان تورکها بە پلان حداقل فعلا ممکن یعنی کوریدور زنگزۆر مشغول اند !
    در مقالە شما نمی توان از این موضوع چیزی یافت! مقالەای است در دشمنی با احزاب رقیب کورد در ایران و عراق!

    1. شماها که تنها کارتان خرده‌گیری از مبارزان چپگرا و شخصیت‌های مبارزی همچون اوجالان است معلوم است که از بنیاد با آزادی و دمکراسی و سوسیالیسم دشمن هستید، فعلا پ.ک.ک و یگانهای دفاعی زن در روژاوا خاری در چشم بدخواهان است.

      1. شاهو گرامی درود :
        مرا با آقای آبدانان سخنی نیست.ولی چون شما در کامنتهای خود چند باره به  پ ک ک و اوجالان و جنبش زن زندگی آزادی استناد کردید.جهت اطلاع شما به عرض برسانم:
        مبارزات زنان و دختران ایران از سال ۱۴۰۱ و پیرو ایده های اوجالان و پ ک ک  و…. آغاز نشده است .
        با درود بیکران بر مبارزات زنانی که از دوران انقلاب مشروطیت با لباس مردانه ودر کنار آنان بر علیه استبداد و برای آزادی نبرد میکردند .
        صدها  زن در دهه ۵۰ – از ۱۷ اسفند ۵۷ و دهه ۶۰ خورشیدی و در ۴۶ سال گذشته در خانه های تیمی  و کف خیابان و در زندان ها جانفشانی کردند.
        منیژه اشرف زاده کرمانی(متاهل) اولین زنی بود که در سال ۱۳۵۳دوره محمد رضا پهلوی تیرباران شد!
        زنان ایران در همبستگی جهانی با مبارزات مردم فلسطین و جنبش آزادیبخش خلق ظفار در دهه ۵۰  به یاری آنان شتافته بودند .
        حتما مبارزات دختران جوان در محلات سنندج  و بنکه های ان در جنگ ۲۴ روزه و پیشمرگه های زن در کوهستانهای کردستان در دهه ۶۰ و بعد از آن فراموش نشده  است. 
        صدها دختر کارگر؛ دانشجو معلم و پزشک….در دهه ۶۰ بهترین  روزهای جوانی خود را در زندانهای  رژیم در آذربایجان؛کردستان؛خوزستان تهران….سپری کردند. پخشان به همراه   وریشه مرادی  یادآور کمونیستهایی مانند  خواهران محبوبه و رفعت افراز هستند،که  بعنوان پزشک و در جنبش آزادیبخش خلق ظفار(دهه ۵۰) به یاری آنان شتافته بودند.
        با درود بر انترناسیونالیسم صادقانه همه آنها .
        این مطالب از ان جهت آورده شد تا بدانید جنبش زن زندگی آزادی از دهها سال پیش آغاز شده و ادامه خواهد داشت  و نه از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ .
        سلامت و شاد باشید.

  2. آیا بیش از ۴۰ سال انحراف از حل مسائل داخلی به مبارزه با این و آن نیروی خارجی با دشمن تراشی و صرف میلیارد ها دلار و شکست پشت شکست کافی نبوده که حال شما برای حمایت از کرد ها به رژیم توصیه میفرمایید تا جبهه جدیدی بر علیه ترکیه بگشاید تا با ایجاد اتحادی بین ترکیه و اسرائیل و امریکا آن کنند که با عراق کردند؟

  3. ریوار گرامی،
    شما ترکیه را بیشتر از آنچه است ترسیم نمودید. ترکیه علی رغم ادعاهای پان ترکها کشوری جهان سومی، در حال توسعه و تا مغز استخوان وابسته به امپریالیسم می باشد و مجری دستورات آی ام اف و بانک جهانی است و برای چندین دهه تا چند سال پیش دست گدائی بسوی امریکا دراز نموده و همچون رفیق صهیونیستش جیره خوار امریکا می باشد. آنچه که در خاورمیانه در ۵۰ سال گذشته رخ داد برنامه حساب شده امپریالیستهاست. امپریالیسم در مذهب ارتجاعی گنج نابی یافت. این مرتجعین با گنج نابشان از چند زاویه نظر امپریالیسم را به خود جلب نمودند. نخست مقدس بودن مالکیت خصوصی در نزد آنان ، دوم بطور بالفعل و بالقوه برخوردار از پایگاه طبقاتی می باشند، سوم قادرند که هر روز جامعه خود را با رواج مذهب سنتی به سمت قهقرا سوق دهند و به جد مانع رشد علوم اجتماعی می شوند، چهارم چنین رژیمهائی پایدار بوده و برای مدت طولانی می توانند از پس اعتراضات مردمی برآیند. رژیم کنونی ایران نمونه بارزش می باشد. امپریالیستها اینرا در پاکستان، ایران، ترکیه، افغانستان، عراق، سوریه و فلسطین پیاده نمودند و به سراغ شما کردها نیز خواهند آمد. پس از چندی خواهیم دید که دیگر از سازمانهای عرفی کردی خبری نخواهد بود و بجایش گروهای مذهبی سنی مرتجع جانشینشان شده اند. امپریالیستها اینکار را در هر کشوری چنان ماهرانه آنجام می دهند که نه تنها ناظر خارجی بلکه تمام باشندگان آن کشور واقعاً فکر می کنند که خودشان آنرا آنجام دادند. ۴۵ سال از آن فاجعه شوم در ایران می گذرد و تمام مردم ایران و حتی گروهای با اصطلاح مسلح به علم اجتماعی مارکسیستی و غیره هنوز فکر می کنند که جنبش خود جوش مردم ایران بود که شاه با آن همه امکانات اقتصادی و ابزار سرکوبش را برکنار نموده و رهبر ضد امپریالیست؟!، خلقی، مردمی و حامی زحمتکشان(مستضعفین) را بجایش نشاند!

    1. پس با این حساب باید مردم و سازمان‌های مبارز هیچ کاری نکنند، چون به زعم شما امپریالیستها تا ابد پیروز هستند. این گرایش جبرگرایانه‌ای است که حرف اولو آخرش تسلیمیت است

      1. شاهو گرامی من کسی را به تسلیم و تمکین به شرایط اسفبار کنونی فرا نخواندم. منظور آن بود که نخست درد و مشکل را به درستی تشخیص دهیم و بعد برای بر طرف کردنش اقدامی مناسب نمائیم. بیماری را در نظر بگیرید که برای درمان به پزشکی مراجعه می نماید اگر پزشک بدون تشخیص درست، نسخه ا ئی برای بیمار بپیچد مطمئناً بیمار را بیمارتر می سازد. از این گذشته من همواره مبارزه مسلحانه توده ای و درازمدت پ.ک.ک را ستایش نموده و می نمایم و آنرا بهترین راه برای رسیدن به سر منزل رهائی خلق کرد در زنجیر رژیم فاشیستی ترکیه وابسته به امپریالیسم می دانم. پیروزی نهائی از آن خلق کرد خواهد بود و پان ترکها مجبور می شوند یا راه زندگی مسالمت آمیز و همزیستی صلح آمیز را پیشه نمایند و یا برگردند به آنسوی رود سیحون که خواستگاه نخستنیشان می باشد. مستحکم باد اتحاد خلقهای منطقه علیه امپریالیسم و رژیمهای دست نشانده اش

        1. مازیار گرامی نظرات درست است. منظور من هم این است که به رغم همه مشکلات و حتی اشتباهاتی که مبارزات مردمی خاورمیانه و ازجمله کوردها داشته‌اند باید با امید و روحیه بالا به مبارزه ادامه بدهیم و کم نیاوریم. درود

  4. این نوشته نوعی اعلام آمادگی ضمنی برای تبدیل شدن به پروکسی حکومت اسلامی در مقابل رقبای منطقه ای است. نقشی که رئیس فرقه شان میخواهد در میدان رقابتهای سرمایه به نفع اسرائیل وآمریکا بازی کند. همپیوندی رشته ی عوامل سرمایه داری جهانی سر دراز دارد.به سبیل واورکت خاکی آپویی وریش دراز الشرعی و پیشانی کتره بسته سپاهی نیست، آنگاه که نقاب ها ی دروغین از صورت ها بیافتد خوشبختانه روند سریع امور خیلی زود واقعیت را نشان
    خواهد داد.

    1. همین پکک و اوجالان بود که با زن زندگی آزادی، جمهوری اسلامی را به لرزه انداخت. بی‌جهت برچسب نزنید چون کارنامه مبارزاتی پکک و اوجالان شفاف و پاک است

    2. جناب م.م گویا خیلی نگران رقبا منطقه ای ایران می باشید. جای نگرانی نیست جناب. حاکمان تهران و آنکارا سرشان در یک آخور می باشد و آنها با هم همکار و دشمن خلقهای منطقه(فراموش کردید که هر دو همزبان نیز می باشند). آنکه در میدان رقابتهای سرمایه به نفع اسرائیل و آمریکا در آشکار و نهان و طوعاً و کرهاً به جد عمل می کند و نه بازی، همانا خاقان اردوغان شما می باشد. خشم شما از این نوشته دقیقاً بخاطر زوایه روشنی که نویسنده اش با پان ترکها و بویژه با جناب اردوغان مزدور صهیونیست و امپریالیسم گرفته می باشد و بس!

      1. جناب اشکان اگرمنظورت از رقبای منطقه ای ایران دولت اخوانی-اردوغانی حاکم بر ترکیه است، نه نگرانش نیستم. نگرانی من از گفتمانی است که از ترکها، کردها و فارس های تحت ستم شیطان سازی می کند واتحادشان بر علیه سرمایه داری و دیکتاتوری سلطانی را بر هم می زند. همزبانی دلیل اینهمانی نیست. چه بسا ترک زبانی که هم اکنون در سیاهچالهای اردوغان هستند و فارس زبانهایی که در زندان حکومت ایران. خشم من از جریاناتی است که به قول شما بر اردوغان مزدور صهیونیسم وامپریالیسم می تازند وهمزمان با اربابان اردوغان ( صهیونیستها و امپریالیستها) نرد عشق می بازند. ملتمسانه از آمریکا می خواهند سوریه را ترک نکند و با اسرائیل در مذاکره هستند تا همچون دوران ملامصطفی بارزانی پشتیبانشان باشد. اگر لطف کنید یک موضعگیری روشن از ایشان در قبال کشتار فلسطینیان یا دخالتهای آمریکا وغرب در منطقه نشان دهید، بی شک حق با شما خواهد بود. البته شاید بتوانید با تاسی به الزامات رئال پولیتیک یا همان بهره گیری از تضاد بین امپریالیستها دریافت کمکهای نظامی و سیاسی از اربابان اردوغان را توجیه کنید ولی نمونه های فراوانی در دست است که این سیاستها آخرالامر به نوکری و سقوط در دامان سرمایه داری جهانی انجامیده و به تداوم استثمار وبردگی توده ها کمک کرده است. من به جدّ امیدوارم که روژآوا در ساختن جامعه ای عاری از ستم واستثمار و نابرابری موفق باشد امّا اطمینان دارم با آویزان شدن به طناب آمریکا، اسرائیل و غاصبان ایران راه به جایی نخواهند برد و جز سرخوردگی و خاموش کردن نور امید به ساختن دنیایی بهتر ، نصیب نخواهند برد.

        1. با نهایت تشکر برای توضیحاتی که دادید. من از بسیاری جهات با نظرات ارائه شده شما موافقم. من هم نمی دانم کردها و همینطور بهائیها که نفوذ زیادی در محافل امپریالیستی دارند در برابر کشتار وحشیانه فلسطینیان بدست صهیونیستهای هار چه موضعی اتخاذ نمودند. اما می دانم که ماشینهای جنگی اسرائیل با نفت ارسالی از کردستان در جنگ بی امان علیه خلق فلسطین به حرکت در نمی آیند. و آهن آلات برای ساختن اسلحه و مواد خوراکی برای ارتشیان اسرائیلی و صهیونیستها ساکن در فلسطین اشغالی هم از کردستان ارسال نمی گردند. نفت را به قیمت ارزان ملیجک خاقان اردوغان از بادکوبه بدون پرده پوشی می فرستد و آهن آلات و مواد خواراکی را خاقان اردوغان موذیانه با نوشتن آدرس فلسطین پشت محمولات برای اسرائیل می فرستد، گویا صادرات خاقان اردوغان به اسرئیل در سال گذشته بیش از ۶ برابر پیش از درگیریها بود.
          در پایان با سپاس بسیار از دست اندرکاران سایت “اخبار روز” که این فرصت را فراهم نموده تا ماها با آزادی و به شیوه دموکراتیک با هم تبادل نظر نماییم. این سایت از بسیاری جهات و بویژه از این نظر بی نظیر است. در سایت زیتون پان ترکها آشکارا به مردم ایران توهین می کنند و در عوض ترکها را به عرش علاء می رسانند ولی دست اندرکارانش نمی گذارند انتقادهای سازنده و ملایم ما منعکس گردد. آنها خود را پیرو زنده یاد مصدق نیز قلمداد می نمایند، هیهات هیهات از آنچه ادعا می نمایند!

    3. آزادیخواهی و مبارزه برای آزادی ها و حقوق ملیت ها اولین شرطش فاصله گرفتن از دیکتاتوری و دیکتاتورهاست. نمی‌شود به بهانه دیکتاتوری ترکیه کسی به دامن دیکتاتوری رژیم خونخوار پناه ببرد و برای آخوندهای جنایتکار راهکار ادامه حیات پیشنهاد کند و بعد ادعای مبارزه برای آزادی و حقوق کردها داشته باشد.
      بزرگترین دشمن کردها و همه خلق های ایران فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران است .
      سرنوشت خود را به آخوندهای جنایتکار گره نزنید.

      1. بزرگ‌ترین جریانی که علیه دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایستاد همین جنبش زن زندگی آزادی است که اتفاقا طراح این فلسفه مبارزاتی پ.ک.ک و کوردها بودند. کوردها و پژاک و پکک سرنوشت‌ خود را به هیچ دیکتاتوری گره نزده‌اند

  5. این نوشته پر است از تضاد و ناهماهنگی است که من به شکل کوتاه اشاره میکنم ۱- رژیم ایران بیش از ۲۰ سال است که هم بزبان تورکی آذربایجانی برای جمهوری آذربایجان و هم بزبان تورکی تورکیه کانال تلویزیونی دارد که بنظر من موفقیت اش در حد صفر است . و حالا جنابعالی از پخش برنامه بزبان فارسی تورکیه هراس دارید و به رژیم هشدار میدهید خوب سالهاست مردم درکل ایران و بخصوص آذربایجان به تلویزیونهای تورکیه و جمهوری آذربایجان نگاه میکنند و اگر قرار است مردم ایران و بالخص مردم آذربایجان و یا بگفته شما پان تورکها تحت تاثیر قرار گیرند دیگر احتیاجی به کانال فارسی زبان نیست . ۲- سالهاست که این آپوچی ها – پ ک ک با رژیم ایران همکاری میکنند و حتی مجروحین پ ک ک در بیمارستانهای آذربایجان غربی تحت مداوا قرار گرفته میشوند این همکاری را چطوری توجیه میکنید ؟ در سوریه پیاده نظام امریکا هستید و به مدرن ترین سلاح امریکا مجهز شده اید و با افتخار به این همکاری افتخار میکنید و هر روز با فرماندهان امریکائی عکس یادگاری پخش میکنید .۳- در مورد قتل عام غزه چرا ابراز مواضع نمیکنید و سکوت مطلق کرده اید ؟ ۴- گفته میشود رژیم ایران از طریق عراق شروع به ارسال پهپاد به آپوچی ها در سوریه کرده آیا جنابعالی از این خبر دارید ؟ راستی اگر تورکها یا بگفته جنابعالی پان تورکها در همه جای حکومت هستند با وجود رئیس جمهور تورک زبان حتی یک ساعت در مدارس بزبان تورکی کلاس ندارند ؟ و اداره ثبت احوال از ثبت اسامی تورکی در شناسنامه خوداری میکند ؟ و……………..؟

    1. همانطور که جمهوری اسلامی هر مبارزه دمکراتیک مردمی ایران را به دشمنان خارجی مربوط میداندشما هم دقیقا به همون شیوه میخواید پکک را به زور همکار رژیم جمهوری اسلامی ایران نشان دهید. دست از این کوردستیزی و دشمنی با پ.ک.ک‌ بردارید. نانی از این دشمنی به چنگتان نمی‌افتد

  6. ریوار گرامی !

    ۱.اوجلان رهبر بخشی از کرد هاست نه ملت کرد.۲. البته باید نگران حکومت ترکیه در سوریه بود. در مقطع کنونی دفاع از روژوا و جلوگیری از تجاوز متجاوزین ترک خواسته هر انسان آزادیخوه و مخالف فاشیسم ترکی و سلفی باید باشد. ۳. جنبش زن , زندگی , آزادی از زندان ا مرالی فرماندهی نمیشد .۴. چسباندن سازمان مجاهدین خلق به رجب طیب هم از آ ن حرف هاست. ۵. نگران بودن از سرنوشت حکومت اسلامی که رکوردار ا عدم است هم در برابر حکومت ترکیه هم خطای عجیبی است ! اگر اوجلان در ایران دستگیر میشد الان زنده نبود همانطور که کمانگیر , و … بدست این حکومت که شما نگران اش هستید سلاخی شدند .

    1. دارید در حق اوجالان و کوردها بی‌انصافی می‌کنید. مثل اینکه شما خیلی نگران ترکیه و جمهوری اسلامی هستید چون هم ترکیه و هم جمهوری اسلامی ایران دشمن کوردها و پ.ک.ک هستن

  7. وقتی بپذریم این سرزمین متعلق به تمام ساکنین مستقر در است و همه شهروند ایرانی با حقوق برابر هستند
    آنگاهدبرخوردمان با موضوعات بگونه دگر می شود دیگر ضد کرد معنی ندارد ضد ترک معنی ندارد و ضد عرب معنی ندارد ضد فارس معنی ندارد و…
    با داشتن نگرش بالا،
    هر تفکر قومی خواه و حق ویژه خواه را می توان تفکری مخرب دید
    که می توان برای حفظ ارامش ایرانیان با آن برخورد کرد و آنرا افشا کرد.

  8. جناب ریوار باید از تاریخ کوردها از سالهای اوایل ۱۹۰۰میلادی تا کنون پند و اندرز بگیرد و بیاد بیاورد که متوسل شدن به قدرتهای امپریالیستی و ساخت و پاخت با آنان، تا کنون برای کوردها جز بدنامی در میان ملل و خلقهای خاورمیانه، دستاورد دندان گیری نداشته و تنها کدخداگری فئودالی مستبد و فاسد بنام بارزانی را برای اقلیم کوردستان عراق سبب شده و به استقلال “کوردستان بزرگ” فرا نروئیده و نخواهد روئید. امپریالیستها و دولتهای ارتجاعی همیشه از سادگی و بی پرنسیپی بعضی از رهبران سازمانهای کوردی استفاده کرده و تنها از آنان برای منافع و مطامع خود بهره برده اند و سرانجام نیز آنها را قال گذاشته اند. درین باره نمونه های تاریخی بسیاری وجود دارد که جناب ریوار میتواند از منابع مختلف به آنان پی ببرد و نوشتن از این نمونه ها کامنت را طولانی خواهد ساخت. تنها در همبستگی با خلقها و شرکت در مبارزات مردم کشورهای منطقه برای آزادی و عدالت است که کوردها میتوانند به خواسته های مشروع تاریخی خود برسند و برای خود اعتبار کسب کنند. جناب ریوار، مردم ایران چهل و چند سال است که برای آزادی و عدالت و رسیدن به حقوق فردی و دمکراتیک خود بر علیه جمهوری اسلامی مبارزه میکنند و درین راه هزاران نفر جان باخته و شکنجه و زندانی شده اند و میلیونها نفر آواره، و شما هنوز با این حکومت جبار بده بستان دارید و محکومش نمیکنید که سهل است نوازشش میکنید؛ و یا اینکه در همین ایام بیش از شصت و چهار هزار نفر زن و کودک و مرد مظلوم فلسطینی در غزه و نزدیک به هشت هزار لبنانی توسط اسرائیل جنایتکار بقتل رسیده اند و غزه و بخشهای وسیعی از لبنان بکلی ویران شده اند، و شما و سازمان شما هنوز این جنایات اسرائیل را محکوم نکرده و با این بی پرنسیپی که گرفتارش شده اید، هرگز محکوم نخواهید ساخت. آنوقت چگونه انتظار دارید که مردم ایران و فلسطین و خلقهای دیگر کشورهای این منطقه برای “مبارزات” شما و حزب شما احساس همبستگی داشته باشند و یا شما را دارای اصول و پرنسیپ مبارزاتی و پایبند به اخلاق انسانی بدانند. هیچ شک نداشته باشید که اکثریت قریب به اتفاق مردم منطقه خاورمیانه و سازمانها و احزاب آزادیخواه و اصولی این منطقه از رژیم نسل کُش اسرائیل و ملایان جنایتکار حاکم بر ایران تنفر دارند و از افراد و احزابی مثل شما هم که از این جنایتکاران تبّری نمی جویند و محکومشان نمی کنند، بیزارند.

    1. جناب داود، من نه کُردم و نه فارس، اما به یقین می توانم بگویم شما خود را ترک می دانید چونکه در نوشته خود از همه انتقاد کردید بغیر از دولت فاشیستی ترکیه!. درست است که کردها نسل کشی رژیم اسرائیل را محکوم نکردند اما نفت ارزان برای ماشینهای جنگیش هم نفرستادند. آهن آلات برای ساختن اسلحه هم نفرستادند. مواد خوارکی برای صهیونیستها و ارتشیان اسرائیل هم نفرستادند. نفت ارزان را ملیجک عردوغان که هر وقت در جنگ با ارمنستان کم می آورد وای اسلاما سر می دهد، بدون پرده پوشی از بادکوبه می فرستد تا کودکان فلسطینی مسلمان زیر خروارها بمب بسوزند و آهن آلات و مواد خوارکی را خاقان اردوغان موذیانه ارسال می نماید. کودکان فلسطین از کمبود مواد غذائی می میرند و اردوغان خوراک برای قاتلانشان می فرستد! این است اصالت پان ترکی! همان اردوغانی که در ملاء عام به نتانیاهو ناسزا میگوید و در خفا هر چه نتانیاهو نیاز دارد تا خلق به ستوه آمده فلسطین را جزغاله نماید را در اختیارش قرار می دهد و پان ترکها همراه با ترامپ این را از زرنگیش می دانند. آیا شما ایشان و ملیجکش را بخاطر همکاری با اسرائیل محکوم کردید که از کردها که از زمین و آسمان سنگ فتنه بر سرشان می بارد چنین انتظاری دارید. اردوغان با همکاری پشت پرده با پدید آورندگان زشتترین صحنه ها در تاریخ بشریت در واقع از تمام مرزهای پستی و رذالت گذر نموده و این درجه از وقاحت و پستی فقط و فقط از پان ترک بر می آید و بس. همان پان ترکی که در قرن گذشته نیمی از ارمنی های جهان را قتل و عام نمودند و نیمی دیگر را در این قرن می خواهند به کشتارگاه بفرستند، ببینید بر مردمان ارتساخ چه آورده اند و ملیجک اردوغان بی پروا و با مشت گره کرده برای ارمنستان خط و نشان می کشد و می گوید این تازه آغاز راه است! آیا شما هیچو قت آن جنگ طلبی های حاکم بادکوبه را محکوم کردید!

      1. جناب اشکان گرامی،

        دولت و رژیم ترکیه یک رژیم سرکوبگر و عضو ناتوی جنایتکار است و در خیلی از سیه کاریها و سیاستهای ارتجاعی دست داشته و همونطور که شما میگوئید در ارتباط با داعش و همکاری با اسرائیل هم پرونده سیاهی دارد. من عمیقاً از ریاکاری و ارتجاع پروری اردوغان منزجر و بیزارم و از اینکه در نوشته خود محدود خود نتوانستم علیه همه جریانهای ضد انقلابی و فاشیستی موضع بگیرم، از شما معذرت میخوام! جریانها و دولتهایی از ناتو و عضوش ترکیه گرفته تا اسرائیل و جمهوری اسلامی و رژیم سرنگون شده اسد، که آفریدگار نکبت و بدبختی و جنگ و بینوایی برای مردم منطقه بودند و هستند. من بر خلاف بعضی ها، آدمیان را در کاتاگوری نژادی و یا مذهبی نمی گذارم و آنان را با هویت های قرون وسطایی تعریف نمیکنم. این نهایت بدبختی و عقبموندگیست که در قرن ۲۱ و عصر اینترنت و ماهواره و هوش مصنوعی انسانها را با معیارهای عهد بوق و نژادی طبقه بندی کرد و یکی را کورد، دیگری را تورک و یا فارس و بلوچ و.. تعریف کرد. انسانها بر طبق عقاید سیاسی و جایگاه طبقاتی و با معیارهای نوین باید تعریف شوند و هویت گیرند. اینکه شما بنده را تورک و یا فلانی را پان تورک ویا پان فلان و بهمان خوانده و یا مینامید، بسیار مایه تاسف است. شبهه این معیارها و عناوین نژادی و عهد بوقی، اذهان خیلیها را آکنده است و این بیشتر ناشی از توفق گفتمان صهیونیستی از نوع ساموئل هانتیگتونی و نژادپرستی آنان است که میخواهند همیشه آدمیان اسیر جنگها و تنازعات عهد عتیقی و بوقی باقی بمانند و شعله های تخاصمات بی پایان روی مسائل پوچ نژادی و قومی همیشه سر کشد تا که هستی شان بسوزد و بر باد رود؛ تا که انسانها به مسائل دورانهای ماقبل از سرمایه داری باز گردند و هر چه بیشتر کورد و تورک و فارس و ارمنی و.. شوند مشغول خوردن و دریدن یکدیگر گردند، تا که آنها سیاستهای تفرقه بینداز و حکومت کن خود را پیش برند. آقای عزیز من نه تورک و نه کورد و نه فارس و نه ارمنی و نه عربم. من انسانم، انسان سوسیالیست.

        با احترام
        داوود

        1. جناب اشکان،

          شما یا سواد فارسی ندارین و کلمات ومفاهیم بحث مرا نمی فهمید، یا اینکه دارید فحاشی و تهمت بمن میزنید که طرفدار “ملیجک اردوغان” که علی اوف باشه هستم و یا اینکه انتقادم به اردوغان آبکی و دروغین است. شما اصلا کی هستین که عیار انتقاد کردن را تعیین میکنین و انتظار دارید، دیگران هم مثل شما انتقادشون ضد تورک و قوم گرایانه و نژادی و “تنوری” باشه و یا مورد پسند شما باشه؟ این برخورد و فرهنگ بسته و استالینیستی شماست که بنده را با اتهامات کورد ستیزی، پیرو علی اوف و پان تورکیست، بمورد هجمه قرار میدهد. شما مشخصاً بمن بگوئید از چه چیز نوشته من آشفته شده اید که این اتهامات چند جانبه را بمن میزنید.مشخصاً چه چیز نوشته من اشتباه و یا کوردستیزانه و یا اردوغان و علی اوف محور است؟ اگر شرافت دارید، بطور مشخص به نوشته من بر خورد کنید و همینطور یِلخی و کلی اراجیف نگین. من از همه این رژیمها و اشخاصی که شما ناجوانمردانه مرا به آنان نسبت میدهید، بیزارم و از متحدین آمریکا و اسرائیل و خودِ امریکا و اسرائیل هم همینطور. چه علی اف یا علی پُخ و چه اردوغان و چه دنبالچه های آنان. تهمت بیشرمانه نزنید، مرا نمیشناسید که که هستم! اینکه علی اوف حاکم آذربایجان کارنامه ای سیاه در همکاری و همیاری با اسرائیل داره و یا اردوغان چه جنایاتی مرتکب شده و نقشش علیه ارامنه چیست، مایه وهن هر انسان شرافتمند است. اما اتحاد و همکاری با آمریکا و اسرائیل فقط منحصر به دولت آذربایجان و ترکیه نیست، بلکه بعضی از گروهای کورد را هم در بر میگیرد. آیا این ادعای بنده غلط است، ای انسان غیر سوسیالیست و قوم گرا؟ آیا این ادعا کورد ستیزیست؟ کوردهای عراق در حمله جنایتکارانه امریکا و ناتو به عراق و اشغال غیر قانونی آن کشور، متحد ناتو و امریکا بودند، نبودند؟ در سرنگونی اسد جنایتکار هم کوردهای سوریه همکار اسرائیل و امریکا و ترکیه بودند، نبودند؟ راستی چه نیروها و کشورهایی رژیم اسد را بزیر کشیدند و سوریه را اشغال کردند؟ ارواح آسمان؟ این کورد پرستی و پان کوردی شما، شما را نابینا کرده که حقایق مُسلّم و غیر قابل انکار را هم نمی بینید و همگان را به کیش خود می پندارید. آقای ریوار بطور مستقیم همه دولتها را چنین تهدید میکند:” که از سرنوشت و سرنگونی صدام حسین و بشار اسد درس عبرت بگیرند و با کوردها کنار بیانند🤣. خب همگان میدانند که چه دولتهایی و یا چه کسانی رژیم صدام حسین و بشار سد را سرنگون کردند، آیا شما هنوز نمیدانید؟! این ناتو و امریکا و اسرائیل بود، نبود که با تهاجم جنایتکارانه و ویرانگر عراق را اشغال و صدام را سرنگون کردند، نبود جناب اشکان یا ریوار؟😎! سوریه و بشار اسد را حالا فاکتور بگیرم که خاطر مبارک شما و ریوار خان را بیشتر مکدر نکنم و کورد ستیز نامیده نشوم! به امریکا و ناتو تکیه نکنید و رهایی کوردستان را از آنان گدایی نکنید. رهایی کوردستان تنها با اتحاد و همبستگی با مبارزات خلقهای این منطقه است که بدست میآید، نه با اتحاد با امپریالیسم و صهیونیسم و رژیم جمهوری اسلامی .

      2. جناب اشکان تا جایی که من پیگیری کرده‌ام. مردم کورد در روژاوا حتی برای غزه و لبنان کمپین کمک‌های مادی هم برگزار کردند. بیانیه‌های رسمی کنفدرالیسم دمکراتیک کوردستان هم منتشر شد که حمله به مردم غزه را شدیدا محکوم کرده بود.
        این هم یک نمونه:
        کنفدرالیسم جوامع کردستان (KCK) حمله شب گذشته رژیم صهیونیستی به بیمارستانی در غزه را محکوم کرد و این حمله را کشتار جمعی و نسل کشی خواند.

        به نوشته آژانس خبری هاوار، ریاست مشترک شورای اجرایی KCK بیانیه‌ای مکتوب در رابطه با حمله شب گذشته به بیمارستانی در غزه که منجر به کشته شدن صدها تن شد، منتشر کرد.

        در این بیانیه آمده است: « دولت اسرائیل شب گذشته حمله هوایی به بیمارستانی در غزه انجام داد و متأسفانه صدها تن در این حمله جان خود را از دست دادند. این حمله توسط دولت اسرائیل یک حمله کشتار جمعی و نسل کشی است. ما قویا این کشتار را محکوم می‌کنیم. ما از درد و رنجی که بر مردم فلسطین وارد شده است بسیار اندوهگین هستیم، ابتدا به مردم غزه تسلیت می‌گوییم و بار دیگر حمایت خود را از مردم فلسطین ابراز می کنیم. آرمان مشروع مبارزه مردم با ظلم قطعا پیروز خواهد شد و همه قاتلان دسته جمعی پاسخگو خواهند شد.»

        در ادامه بیانیه KCK آمده است: «متأسفانه این حملات دولت اسرائیل جلوی چشم همه دنیا انجام می‌شود. دولت و قدرت‌های سلطه‌گر نه برای حل مشکل فلسطین بلکه بر اساس منافع اقتصادی و سیاسی خود عمل می‌کنند. همان طور که به مردم کرد حمله می‌کنند، به مردم فلسطین نیز حمله‌ور می‌شوند. هیچ یک از دولت‌های سلطه‌گر نمی‌خواهند مشکل فلسطین از راه سیاسی حل شود و طرفدار زندگی دموکراتیک و برابر مردم عرب و یهودی در خاورمیانه نیستند. آنها از مشکل اسرائیل و فلسطین و شرایط فعلی برای پیشبرد سیاست‌های خود استفاده می‌کنند.»

        در پایان این بیانیه آمده است: « ما به عنوان KCK بار دیگر این کشتار را به شدت محکوم می‌کنیم و به مردم فلسطین تسلیت می‌گوییم و برای مجروحان آرزوی بهبودی عاجل داریم. مردم فلسطین باید با مبارزه خود در مقابل این حملات بایستند و دولت‌ها باید از رفتار منافقانه خود دست بردارند و تلاش برای توقف این حملات و حل مشکل فلسطین را آغاز کند.»

        1. جناب شاهو، لطفاً دقت کنید، وقتی راجع به محکوم کردن نسل کشی فلسطینان توسط اسرائیل صحبت میشه، مراد و منظور فقط محکوم کردن یک حمله به بیمارستان در غزه نیست، بلکه محکوم کردن کلیه حملات و نسل کشی این کشور و دولت جعلی و وحشی و اشغالگر است، که از اوانِ ساخته شدنِ باسمه ای و تحمیلی اش در اراضی غصب شده، جز جنگ و کشتار و ویرانی و آوارگی چیزی دیگر برای فلسطینیان و اعراب ببار نیاورده است. و گرنه ویرانی آن بیمارستان آنقدر زشت و جنایتکارانه بود که تقریباً توسط همه محکوم شد، حتی کشورهایی که به اسرائیل اسلحه و بمب میرسانند. حالا شما میفرمائید که” این حمله توسط kck محکوم شده ” و این را بعنوان سند برای تبرئه همکاری های این سازمان با آمریکا و دیگر دولتهای جنایتکار استفاده میکنید! تجاهل میفرمائید جناب شاهو و یا اینکه خوانندگان را ناشی تصور میکنید؟ آن حمله آنقدر زشت و تنفر آمیز بود که صدای آمریکا و انگلستان و حتی احزاب مخالف نتانیاهو را در اسرائیل هم در آورد، تنها کسی که آنرا محکوم نکرد خواجه حافظ شیراز بود که مدتها پیش این جهان ظُلَمانی و مکار را وانهاده و مرده است🙂. شما بمن پاسخ بدهید که آیا این بسنده و پسندیده است که این چنین مغلطه آمیز از حقایقِ همکاری و هم پیمانی نیروهای کورد در سوریه با آمریکای جنایتکار طفره روید و خوانندگان این پلاتفرم را نادان پندارید، و محکومیت نسل کشی اسرائیل را محدود به محکوم کردن یک یا دو واقعه تراژیک کنید و بسان سمساران سیاسی، مطاع گندیده همکاری kck با آمریکا و اسرائیل را بفروشید؟ بس کنید خواهش میکنم. امروزه تشت رسوایی همه کسانی که برای سربازان جنایتکار و اشغالگر آمریکایی و اسرائیلی پادویی میکنند و از پیروزیهای آنان در کشتار مردم مظلوم و لبنان و سوریه مسرور و خرسند اند و خواب تشکیلِ “اسرائیل بزرگ” را در همجواری با ” کوردستان بزرگ” می بیند، از بام بزیر افتاده است. باشد که روزی مردم منطقه ما از نحس حضور همه رژیمهای مستبد و اشغالگر و جنایتکار، نظیر رژیم اسرائیل، جمهوری اسلامی، ترکیه ،آمریکا و نیروهای وابسته و پیوسته به اینان خلاص بشوند؛ باشد که روزی که کشورهای خاورمیانه از نحس حضور بیگانان پرستان خلاص شود، و با آزادی و عدالت و همبستگی بین خلقها، اداره و آرام شود؛ باشد که روزی جنگ و ویرانی پایان پذیرد و صلح و همزیستی مسالمت آمیز جانشین شود. باشد که چنین شود و چنین باد.

          1. جناب داوود، شما از سوئی خود را انسان و سوسیالیست دانسته و نژاد گرائی را به درستی عقب مانده می دانید و از سوی دیگر در کرد ستیزی دستان خاقان اردوغان که در نژادپرستی اش شکی نیست ، را هم از پشت می بندید. آی! انسان سوسیالیست که تحلیلهایت بر اساس نژاد نیست این کرد ستیزی شما ریشه در چه دارد؟ ما کدام را باور کنیم دم خروس حمایتت از اردوغان که با آن باصطلاح انتقادت که چیزی جزء ستایش از او نبود را، و یا ادعای انسان بودن و سوسیالیست بودن و نژاد برایتان مطرح نبودن همراه با کرد ستیزی بی حد و حصر تان را؟! اگر کسی در ظلم در حق فلسطین مستحق محکوم شدن است اردوغان و ملیجکش در بادکوبه هستند و نه کردها که از زمین و آسمان بر سرشان سنگ فتنه می بارد. برای کردها همین کم بود که شما به اسم انسان و سوسیالیست آنها را زیر ضرب ببرید. شما اگر سوسیالیست بوده و پان ترک نیستید چرا آنهائی را که با بوق و کرنا از جهان ترک و عصر ترک و قدرت کشورهای ترک صحبت میکنند (به گفته شما از ایده های ماورای ارتجاعی، هویتهای قرون وسطائی و معیارهای عهد بوق)، و با تمام توانشان از اسرائیل در نسل کشی در فلسطین حمایت می کنند را محکوم نمی کنید، مگر نه این است که چاقو دسته اش را نمی برد!. شما چرا به نقشه راهئیکه ملیجک اردوغان برای کشتار ارمنی ها ریخته و در همین سایت منتشر شد را محکوم نمی کنید. شاید چنین موضعگیری شایسته سوسیالیست نابی چون شما نمی باشد چون به طبقه ربطی ندارد اما کرد ستیزی شما عین مبارزه طبقاتی است! شما بخوبی روشن نمودید که کرد ستیزیتان به نیابت از حاکم بادکوبه می باشد که نفت ارزان در اختیار اسرائیل می گذارد تا کودکان فلسطینی را بی وقفه جزغاله نماید. شما بجای آنکه حاکم بادکوبه و اردوغان یعنی جانیان واقعی و حامیان اسرائیل کودک کش را محکوم کنید پاپیچ خلق دلاور کرد گشتید!

          2. جناب داود کاش آنقدر انصاف داشتید کمی هم از ظلم و ستمی بزرگی که در حق کوردها می‌شود حرف می‌زدید. اما گویا بیمار چپ‌های سنتی بیماری لاعلاجی است که هرگز درمان نمی‌شود. آنقدر امپریالیسم امپریالیسم می‌کنید که چشم به روی نسل‌کشی کوردها بسته‌اید و این دقیقا آب‌ریختن در آسیاب همان امپریالیسمی است که از آن حرف می‌زنید

  9. حالا که ملای اردبیل تازه یاد جنگ چالدران افتاده و بر طبل دشمنی با تورکیه و جمهوری آذربایجان میکوبد این پیرو پرشور عبدالله اوجالان نیز همین سیاست را از زاویه دیگر تبلیغ میکند، با این فرق که آن ملای شارلاتان آنقدر به صحرای کربلا زده که اشگ در آوردن از صحرای محشر چالدران برایش کار ساده‌ایست اما نویسنده این مطلب پر از تناقض هنوز خیلی کار دارد تا به آن مرحله برسد. وی ضمن اینکه از “مداخلات ابرقدرتهای جهانی که مدام دامنه‌ی جنگ و بحران را گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌سازند” ابراز نگرانی میکند برای اینکه “سناریوی سوریه در عراق” برای ملاها تکرار نشود دلسوزانه راه کاری مشابه ملای اردبیل ارائه میدهد اما بروی مبارکش نمیاورد که تسلیحات و حضور و چتر حمایتی همان ابر قدرت جهانی است که “جنبش آپویی” مورد پرستش وی را در سوریه سرپا نگه داشته بطوریکه اگر این مداخلات نبود دوستانش قادر نبودند عربهای سوریه را از زمینهایشان بیرون کنند و جکومت “آپوئی برپا سازند.

    1. پانترکیسم بخشی از آذریها را هم گرفتار کرده. از حرفهایتان کاملا آشکار است که شما از جماعت حامی اردوغان هستید. آنچه در روژاوا و سوریه درست شده حکومت آپویی نیست یک نظام دمکراتیک مردمی است که اتفاقا جماعت پانترک و اردوغان فاشیست چشم دیدنش را ندارند

  10. جروبحث های بدون سند،مدرک و ژورنالیستی باب فضای مجازی، نوشته ها نیز بیشتر به تراوشات ذهن
    هایی شباهت دارد که فکری مستقل ومردمی ندارد
    کسانی که در متن جامعه و مردم حضور ندارند ویا با
    مباحث جامعه شناسی سیاسی وحقوق سیاسی بیگانه اند به خوداجازه میدهند در مسائلی که الف بای انرا هم نمیدانند،دخالت کنند واظهار فضل نمایند.این نوشته
    بغایت تفرفه انگیز بوده وبیشتر باب میل حکومتهائی ست که سلطه بر مردم منطقه را درسردارند،هرسه رژیم اسرائیل،جمهوری اسلامی وترکیه از این گماشند،
    وناسیونالیستهای مرتجع و افراطی آتش بیاران این حضرات .گردانندگان سایت محترم اخبارروز ازدیدگاه چپ و دموکراتیک وآگاه کننده و سازنده ،به حق تعیین
    سرنوشت مردم، در چارچوب های حقوق بشر وحقوق پذیرفته شده بین المللی ،عنایت کافی نداشته، و باری به هرجهت، اینگونه نوشته هارا نشر میدهد.
    متاسفانه.

    1. آقای تبریزی اولا شما حق ندارید به سایت اخبار روز که سال‌هاست تریبونی عادل در جهت نشر افکار جریانات چپ و دمکراسی‌خواه بوده و هستند خط‌مشی بدهید. ثانیا این مقاله اتفاقا هم به ناسیونالیسم وابسته‌ی کوردی تاخته است و هم به پانترکیسم. نوشتار بالا تحلیل ژئوپولتیک است و اتفاقا دست حکومت‌های منطقه را در بازی دادن مردم رو کرده است. به همین دلیل این جنبش که چنین تحلیلاتی ارائه میدهد هم از سوی رژیم سرکوبگر ایران مورد حمله قرار می‌گیرد و هم از سوی رژیم ترکیه و ناتو. از یاد نبرید که بزرگترین جنبش سیاسی و اجتماعی ایران یا همان ژن ژیان ئازادی توسط همین جریانی که نویسنده مقاله نیز از مدیران آن است مطرح شد. پس بیهوده سعی نکنید با برچسب زدن به جنبش مبارز پ.ک.ک دل امپریالیسم و ناسیونالیست‌ها و حکومت‌های مستبد را شاد کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *