یکشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۳

یکشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۳

نوه امام و ناموس فاطمه زهرا – هادی خرسندی

«برای ورزش بانوان هیچ وقت مانع دینی وجود نداشت.»

سیدحسن خمینی، در فدراسیون ورزش. دانش آموزی.

من با این ماضی مطلق و محکم فرمایش حجت الإسلام مخالفم که: «برای ورزش بانوان هیچ وقت مانع دینی وجود نداشت».

منظور حجت الإسلام از مانع دینی در اینجا همانا مانع اسلامی است آنهم از نوع ناب و دست افشار محمدی. البته که اسلام عزیز هرجا زورش نرسیده کوتاه آمده. شطرنج را پدربزرگ ایشان در آغاز حرام اعلام کرد و فدراسیون شطرنج بسته شد و جوانان شطرنج باز، کیش نخورده مات شدند. صفحه ها و مهره های شطرنج کنار جعبه های تخته نرد و ورق های بازی به زیرزمین ها و پستوها و صندوقخانه ها منتقل شد. از بزرگان اسلام عبارت ها و حدیث ها در باره شطرنج نقل کردند:

«حضرت علی (علیه السلام): به شش شخص سلام نکنید :۱.یهودی۲.اهل موسیقی و نوازندگی ۳.مسیحی ۴.شخص آوازهخوان ۵.کسی که در حال بازی شطرنج است ۶.کسی که شوخیاش فحش مادر است.» (خصال الصدوق – بحارالانوار).

بازی کردن شطرنج به جای خود، حتی نگاه کردن به آن را حرام دانستند. از قول امام جعفر صادق نقل میکنند که «هرکس به صفحه شطرنج نگاه کند چنان است که دارد به عورت مادر خود نگاه میکند.»!

اما نرمش قهرمانانه اسلامی اجازه داد که در ۱۳۶۹ حکومت اسلامی چشم خود را ببندد و فدراسیون شطرنج را باز کند! ناگهان پرده برافتاد و معلوم شد در دوازده سالی که شطرنج قدغن بوده چقدر دختران و پسران ایرانی بی اعتنا به رهبر انقلاب و ائمه اطهار در این ورزش ممنوعه کوشیده اند و چه استادهائی که در این رشته برآمده اند.

حالا یکی از فعالیت های دائم و بی امان فدراسیون شطرنج مراقبت و حراست از موی دختران در هنگام بازی شطرنج بود که باعث شد از آنان که اعتبار جهانی پیدا کرده بودند و در خارج از کشور تحویلشان میگرفتند یکی پس از دیگری گیسوان پریشان شده خود را به نسیم دلنواز پناهندگی بسپارند.

حجت الإسلام لابد از اخبار فرار و پناهنده شدن و غیب شدن دختران شطرنجبازمان در سفرهای ورزشی اطلاع ندارند. یکی دو تا هم نیستند. از جمله «دُرسا درخشانی» قهرمان شطرنج که برای فرار از حجاب اجباری در مسابقات، حالا در فدراسیون شطرنج ایالات متحده بازی میکند. سارا سادات خادمالشریعه که در خارج بی حجاب بازی کرد و از ترسش به اسپانیا پناهنده شد، یا غزل حکیمی فرد درسوئیس ….

تراژیک و غمبار و افسوس برانگیز عکسی است از دو دختر استاد شطرنج ایرانی، میترا حجازی پور و آتوسا پورکاشانیان که نشسته زیر پرچم های فرانسه و آمریکا در حال رقابت با یکدیگر هستند! از آنطرف هم خبر آمد که در نبرد قهرمانی شطرنج بین اسپانیا و آمریکا سارا خادم الشریعه با آتوسا پورکاشانیان روبرو شده و داوری مسابقه را شهره بیات از انگلستان به عهده داشته است!

در دیگر رشته های ورزشی هم حجت الاسلام با اندکی جستجو، ورزشکاران مرد را پیدا میکند که چون با حریف اسرائیلی یا یهودی مسابقه داده اند اسلام عزیز عاقشان کرده یا اصلاً نگذاشته به مسابقه بروند:

«در دی ۱۳۹۸، ایران از اعزام تیم ملی شطرنج به مسابقات جهانی روسیه خودداری کرد. آن زمان گفته شد که این تصمیم برای جلوگیری از رویارویی شطرنجبازان ایران با اسرائیل گرفته شده است».

کشتی گیری گریه کنان تعریف میکرد که مربی و مأمور حراست از کنار زمین سرم داد میزدند که «باید ببازی! باید ببازی!»، «بگو آخ بخور زمین!»، که در جدول بالاتر نروی و مجبور نشوی با ورزشکار «صهیونیست بین المللی!» کشتی بگیری.

«ورزشکاران ایرانی برای روبهرو نشدن با حریفان اسراییلی، ناچار به باخت در برابر حریفانی شدند که بعضا از آنها بسیار ضعیفتر بودند یا مجبور شدند به مصدومیتهای ساختگی تن بدهند.»

بله جناب حجت الاسلام «چه مردی بُود کز زنی کم بُود.». حالا باز میفرمائید: «برای ورزش بانوان هیچ وقت مانع دینی وجود نداشت.»؟ هیچوقت؟

برای اینکه حرفتان را بکلی پس بگیرید و دیگر از این فرمایشات نفرمائید توجه نواده امام راحل را به فرمایش علامه بزرگ اسلام جناب حضرت آیت الله علم الهدا جلب میکنم. این روحانی بلند مرتبه، نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی، امام جمعه مشهد و نماینده مجلس خبرگان و عضو جامعه روحانیت مبارز، چهارده پانزده سال پیش، پس از رقابت های تیم ژیمناستیک بانوان در خارج کشور، فرمودند:

«در مسابقات بینالمللی که بانوان شرکت کردند از این مملکت ناموس فاطمه زهراء(س) را بردند و در عرصه بینالمللی مقابل چشم دهها مرد کافر به فعالیت و جستوخیز وادار کردند.»

این تعبیر انیمیشنی راجع به ژیمناستیک بانوان را، روی باقی ورزش ها هم پیاده کنیم تا ابعاد دیگر نگرانی های این روحانی عظیم الشأن را دریابیم.

* شطرنج

در مسابقات بین المللی شطرنج بانوان، از این مملکت ناموس فاطمه زهرا (س) را بردند و در سالن های بین المللی مقابل چشم دهها مرد کافر چند بار کیش دادند آخرش هم مات کردند.

* والیبال

در مسابقات بین المللی والیبال بانوان، از این مملکت ناموس فاطمه زهرا (س) را بردند و در مقابل چشم دهها مرد کافر به همدیگر پاس دادند و با آن آبشار کوبیدند.

* تنیس

در مسابقات بین المللی تنیس بانوان، از این مملکت ناموس فاطمه زهرا (س) را بردند و مقابل چشم دهها مرد کافر «سِت سِت» کردند و با راکت های بزرگ از اینور به آنور انداختند.

* کشتی

در مسابقات بین المللی کشتی بانوان، از این مملکت ناموس فاطمه زهرا (س) را بردند و مقابل چشم دهها مرد کافر با آن «زیر یک خم» گرفتند و بعد به فتیله پیچ وادار کردند.

* شنا

در مسابقات بین المللی شنای بانوان، از این مملکت ناموس فاطمه زهرا (س) را بردند و در استخرهای بین المللی مقابل چشم دهها مرد کافر توی آب انداختند و خیس کردند.

* فوتبال

در مسابقات بین المللی فوتبال بانوان، از این مملکت ناموس فاطمه زهرا (س) را بردند و مقابل چشم دهها مرد کافر با چند پنالتی و ضربه آزاد از پشت خط هجده قدم ……… (آفساید)!

ببخشید، نمیتوانم ادامه بدهم.

—————

هادی – دی ماه ۱۴۰۳

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

3 پاسخ

  1. درعجبم که هنوز کسانی هستند که گمان میکنند این رژیم دلواپس اسلام است. چنین نیست. برای کنترل یک جماعت کافیست بهر کدام انگی زده شود تا جا برود و سرخود را پائین نگهدارد تا مقامات را نگاه نکند که دارند میدزدند.
    روسری و حجاب و روزه داری و سایر دستورات دینی حتی در زمان پیامبر اسلام هم برای مطیع و سربه زیر کردن جماعت بود تا نبینند که آن بالا چه دزدی صورت میگیرد.
    برای کنترل و گوش بفرمان کردن جماعت باید به آنها مدام گیر بدهند تا فقط در فکر گرفتاری خود باشند.
    چرا رژیم ملایان اینقدر در مورد حجاب اسرار میکند؟ به آنها چه که کسی به جهنم میرود یا بهشت؟
    رژیم خوب میداند که مردم هموراه باید خود را بدهکار و مجرم بدانند تا سربلند نکنند و نبینند در کشور چه میگذرد بهمین سادگی.

  2. انقلاب ایران که بعدا اسلامی شد و زود از طرف غرب مورد حمایت عملی و مخالفت کلامی قرار گرفت برای همین بود که سرمایه های کشور را ببرند.
    سامایه های هر کشوری تشکیل شده از سرمایه های مادی و معدنی و سرمایه های معنوی تشکیل شده از جوانان خلاق و فرهیخته و تمامی آنچیزهایی که فرهنگ و تمدن آن ملت را ساخته است.
    ثروت های مادی که از معدن و خاک و سنگ گرفته تا نفت و آب و هوا که همه میبینند در این نزدیک به ۵۰ سال چگونه به تاراج رفته و امت مسلمان ایران گدا تر از هر زمان شده اند که به باور من حقشان است.
    بخش بزرگ و خیلی قیمتی ثروت های معنوی ایران همین جوانان فرهیخته هستند که یا اعدام شدند یا فراری و بدامان همانهایی رفتند که این بلا بر سر ایران آوردند. اشک تمساح هم میریزند.
    اینک ایران میماند و یک مشت شهروندان گاگول که نهایت پیش رفتشان این خواهد بود که بروند در کشور های مجاور و کارگری کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *