شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳

شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳

جاه‌خواهی ژئوپولتیکی ترکیه: شکست  دادن جمهوری اسلامی در خاورمیانه، برای بازسازی امپراتوری عثمانی – سیامک کیانی

پیش‌گفتار

جاه‌خواهی‌های ژئوپولتیکی ترکیه زیر رهبری اردوغان  برای بازسازی جای‌گاه تاریخی خود در خاورمیانه و حتا فراتر از آن برنامه‌ریزی می‌شود. هدف اصلی ترکیه، بازگشت به دوران شکوفایی امپراتوری عثمانی و نیرومندی نقش خود در خاورمیانه است، که با شیوه‌های «سخت» و «نرم» پیاده می‌شود. در این راستا، ترکیه تلاش دارد تا با کاربرد شیوه‌های جنگی، دیپلماتیک، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جای‌گاه خود را در خاورمیانه استوارتر کند.

از یک سو، ترکیه با بهره‌برداری از شیوه‌های «سخت» مانند کمک به واژگونی دولت‌های سوریه، لیبی و درگیری‌های جنگی  در عراق، و هم‌چنین اتحادهای استراتژیک با کشورهایی مانند آذربایجان و قطر، در پی افزایش نقش خود در خاورمیانه است. از سوی دیگر، با شیوه‌های «نرم» مانند دیپلماسی فرهنگی، هم‌کاری‌های اقتصادی و انجمن‌های دینی با کشورهای مسلمان،  برای دست‌یابی به هدف‌های ژئوپولتیکی خود کوشش می‌کنند.

در این نوشته، در آغاز برای بررسی رویای بازسازی امپراتوری عثمانی، با نگاهی مارکسیستی به واکاوی هدف‌های ژئوپولتیکی ترکیه خواهیم پرداخت. در دنباله، روش‌های «سخت» و «نرم» ترکیه برای برآورده کردن رویاهای خود را بررسی می‌کنیم و نقش این استراتژی‌ها در بازسازی جای‌گاه ترکیه در خاورمیانه تحلیل می‌شود. سپس نگاهی به نقشه‌های ترکیه برای پُر کردن جای جمهوری اسلامی در خاورمیانه خواهیم‌ داشت. در پایان، دیدگاه “چپ” ایران در برابر ژئوپولتیک جمهوری اسلامی و دیدگاه حزب کمونیست ترکیه در برابر استراتژی‌های ژئوپولتیکی ترکیه بررسی خواهد شد تا روشن شود که کدام طبقه از این دگرگونی‌های  بیش‌ترین بهره را می‌برد و چه گروه‌هایی در این روند زیان می‌برند.

کدام طبقه از استراتژی ژئوپولتیکی ترکیه بهره‌مند می‌شود؟

دولت ابزار طبقاتی طبقه فرمان‌روا است که در پی پاسبانی از منافع  خود است. در ترکیه، این طبقه حاکم دربرگیرنده لایه‌های گوناگون طبقه بورژوازی، مانند سرمایه‌داران بزرگ، بازرگانان، انحصارهای نظامی-صنعتی و بخش‌هایی از بورژوازی است که اقتصاد، رسانه‌ها و بانک‌های کشور را در دست خود دارند. هدف‌های ژئوپولتیکی ترکیه بازتاب منافع طبقه فرمان‌روای سرمایه‌داری است که سیاست خارجی و درگیری جنگی را رهبری می‌کند. استراتژی‌ این کشور، چه با شیوه‌های «سخت» (درگیری  نظامی، اتحادهای استراتژیک و …) و چه با شیوه‌های «نرم» (سیاست‌های اقتصادی، دیپلماسی فرهنگی و …) که با آرمان‌های پان تورکیسم و پان اسلامیک بسته‌بندی می‌شود برای پاسبانی و  گسترش سرکردگی اقتصادی و سیاسی طبقه حاکم در درون ترکیه و فراتر از مرزهای آن برنامه‌ریزی شده‌است. با تحلیل سیاست خارجی ترکیه روشن می‌شود که بخش‌های ویژگی از طبقه بورژوازی ترکیه از این رویاها برای منافع خود  بیش‌ترین بهره‌برداری را می‌کنند.

سیاست خارجی ترکیه، زیر رهبری اردوغان و حزب عدالت و توسعه (آک‌پارت)، هم‌واره به دنبال گسترش بازارها و واژگونی دیگر رژیم‌ها در خاورمیانه بوده‌است که منافع طبقه فرمان‌روا را فراهم می‌کند. یکی از پایه‌های بنیادی سیاست‌های خارجی ترکیه، فراهم کردن سرچشمه‌های انرژی برای بورژوازی صنعتی و زیرساختارهای خود است. درگیری نظامی و دیپلماسی ترکیه در  دریای مدیترانه شرقی و خاورمیانه، به‌ویژه درگیری با یونان و قبرس در باره مرزهای دریایی، کمک و دست داشتن در واژگونی قذافی در لیبی و اسد در سوریه به هدف دست‌رسی به نفت و گاز است. این استراتژی‌ها به بورژوازی ترکیه کمک می‌کند که به سرچشمه‌های انرژی نوین دست یابد و از آن بهره‌برداری کند.

ترکیه تلاش می‌کند که با کشورهایی مانند آذربایجان، قطر و لیبی دوستی  نزدیک‌تری داشته باشد. این اتحادها به ترکیه کمک می‌کند  که به بازارها و سرمایه‌گذاری در بخش‌های گوناگون  کشورها دست یابد. این هم‌کاری‌ها به‌ویژه در بخش‌های انرژی، ساخت‌وساز و صنعت جنگی از منافع اقتصادی سرمایه‌داران ترکیه پشتیبانی می‌کند. یکی از بزرگ‌ترین برندگان جنگ‌افروزی ترکیه، بورژوازی نظامی و صنعت جنگی این کشور است. شرکت‌های ترکیه‌ای مانند آسلسان، راکِتسان و صنعت هوایی ترکیه (TAI) که دوستی نزدیکی با دولت دارند، سودهای فراوانی از پیمان‌های نظامی و فروش جنگ‌افزار به کشورهای گوناگون بهره‌مند می‌شوند. دولت ترکیه با افزایش نظامی‌گری، از این بخش پشتیبانی می‌کند، تا نه تنها توان جنگی خود را نیرومند کند، بل‌که صنعت نظامی ترکیه را به یکی از فروشندگان بزرگ جنگ‌افزار در خاورمیانه دگرگون کند. اگرچه ترکیه در تلاش است تا جای پای پایداری در خاورمیانه بکارد، اما این جاه‌خواهی‌ها به نفع بورژوازی، پیمان‌کاران دفاعی و نمایندگان سیاسی است، و نه به سود مردم.  

بخش نظامی-صنعتی ترکیه نقش مهمی در استراتژی‌های ژئوپولتیکی دولت دارد. افزایش هزینه‌های نظامی و تولید جنگ‌افزارها نیاز به کاربرد آن در برون و درون مرزها، برای نمونه در سوریه، لیبی و علیه کُردهای ترکیه دارد. جنگ‌افروزی به پیمان‌کاران جنگی و شرکت‌های تولید جنگ‌افزارها کمک می‌کند تا با فروش جنگ‌افزارها به کشورها به سود هنگفتی دست یابند. ژئوپولتیک کنونی ترکیه به سود بورژوازی نظامی آن است. لایه‌های دیگر بورژوازی ترکیه، که فرمان‌دهی انحصارها و شرکت‌های  چندملیتی را در دست خود دارد، از سیاست‌های خارجی دولت بیش‌ترین بهره‌برداری را می‌کنند. رویش اقتصادی سرمایه‌داران ترکیه نیازمند دست‌رسی به بازارها و سرچشمه‌های انرژی  است.

گسترش جاه‌خواهی ژئوپولتیکی ترکیه در آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه، بازارهای نوینی برای دادوستد و سرمایه‌گذاری فراهم می‌آورد. شرکت‌های بزرگ ترکیه در بخش‌هایی مانند انرژی، ساخت‌وساز و بانک‌داری از این استراتژی‌ها بهره‌مند می‌شوند. شرکت‌های ترکیه‌ای در بخش انرژی، چه در تجدیدپذیر و چه در سوخت‌های فسیلی، از این استراتژی‌ها سود می‌برند. درگیری جنگی  ترکیه در سوریه، عراق و لیبی برای شرکت‌های ترکیه‌ای که در  بازسازی و سرمایه‌گذاری در اقتصادهای پسا‌درگیری درگیر می شوند سودهای فراوانی فراهم می‌کند. نمایندگان سیاسی بورژوازی در حاکمیت ترکیه، به‌ویژه آن‌هایی که با حزب عدالت و توسعه و اردوغان هم‌راستا هستند، از سیاست‌های خارجی ترکیه در راستای استواری جای‌گاه خود هم در درون و هم در پهنه  بین‌المللی بهره‌مند می‌شوند. این سیاست‌مداران مانند خود اردوغان با ملی‌گرای دروغین، با اسلام‌گرایی فریب‌کارانه جای خود را در درون دل‌های مردم زخم خورده از امپریالیسم و صهیونیسم در خاورمیانه باز می‌کنند. این کارها هم‌چنین به نیرومندی اقتصادی و سیاست‌های ترکیه می‌انجامد.

طبقه کارگر و تنگ‌دستان ترکیه از بازندگان ملی‌گرایی و گسترش‌خواهی و جاه‌خواهی حاکمیت ترکیه هستند. طبقه‌های رنج‌بر نه تنها از درگیری های جنگی  و سیاست‌های خارجی ترکیه سودی نمی‌برند، بل‌که هزینه‌های این جنگ‌افروزی با  کاهش سرمایه‌گذاری در برنامه‌های اجتماعی و کاهش خدمات اجتماعی، بر دوش آن‌ها می‌افتد. برای نمونه، هزینه‌های سنگین نظامی که برای درگیر شدن ترکیه در سوریه و لیبی به کار برده شده‌است از بخش‌های اجتماعی و رفاهی که می‌توانست برای به‌بود زندگی رنج‌بران جامعه به کار برده شود دزدیده شده‌است. طبقه کارگر و لایه های کم‌درآمد با  فشارهای اقتصادی مانند تورم بالا و کاهش استانداردهای زندگی روبرو هستند.

شیوه‌های «نرم» و «سخت» ترکیه برای دست‌یابی به هدف‌های ژئوپولتیکی

ترکیه زیر رهبری رئیس‌جمهور اردوغان، به دنبال بازسازی امپراتوری عثمانی رفته‌است و برای همین به بازسازی جای‌گاه خود به ویژه در خاورمیانه روی آورده است. اردوغان بارها گفته‌است که «هر کاری برای برآورده شدن رویای ترکیه بزرگ انجام خواهیم داد». این کشور مانند همه‌ی کشورهای جهان برای دست‌یابی به هدف‌های استراتژیک خود هم از شیوه‌های «سخت» و هم از شیوه های «نرم» سود می‌جوید. ترکیه می‌خواهد که با کاربرد این دو روش، به هدف‌های  ژئوپولتیکی خود نزدیک‌تر شود و جای‌گاه خود را در خاورمیانه و  در یک جهان در روند دگرگونی پایدار کند.

به نوشته المانیتور، یک از بلندپایگان وزارت دفاع ترکیه در یک نشست هفتگی گفت: «ترکیه در حال همکاری با همتایان خود برای ایجاد روابط استراتژیک و تقویت همکاری در زمینه‌های مختلف پس از عملیاتی شدن نهادهای دولتی در سوریه است. همکاری در زمینه‌های دفاعی و امنیتی برای تقویت امنیت ما و همچنین تأمین صلح و ثبات منطقه‌ای از اهمیت حیاتی برخوردار است.»

دست‌یابی ترکیه به سرکردگی ژئوپولتیکی در خاورمیانه تنها با شیوه‌های «سخت» جنگی انجام نمی‌شود. بل‌که درهم‌آمیزی  استراتژی‌های «سخت» و «نرم» به این کشور کمک می‌کند تا به هدف‌های خود برسد. درگیری در سوریه و لیبی و کمک به سرنگونی رژیم‌های آن، هم‌کاری با آذربایجان در زمینه جنگی و استراتژیک، دوستی پنهانی با اسرائیل و دادوستد داده‌های امنیتی، نشان‌دهنده تاکتیک‌ها با شیوه «سخت» ترکیه است. هم زمان، دیپلماسی فرهنگی، هم‌کاری اقتصادی و سازمان‌ها و انجمن های دینی شیوه‌های  «نرم» ترکیه برای دست‌یابی به هدف‌های خود است.

شیوه سخت: درگیری نظامی و استراتژی‌ قهرآمیز

یکی از برجسته‌ترین استراتژی‌های کاربرد شیوه «سخت» ترکیه، درگیر شدن این کشور در کشورهای همسایه مانند سوریه، عراق و لیبی بوده‌است. از سال ۲۰۱۶، ترکیه چندین یورش جنگی در شمال سوریه مانند سپر فرات، شاخه زیتون و بهار صلح انجام داده‌است. بخش بزرگی از لیبی زیر فرمان‌دهی دست‌نشاندگان ترکیه است که با کمک جنگ‌افزارهای ترکیه بالا آمده‌اند. در ماه گذشته ترکیه با پشتیبانی جنگی، سیاسی به تحریم الشام رژیم سوریه را واژگون کرده است و دست‌نشاندگان خود را به جای ان کاشته‌است.

افزون  بر سوریه، ترکیه در لیبی نیز از نیروهای جنگی خود برای جاه‌خواهی‌های خود سود برده‌است. در سال ۲۰۱۹، ترکیه با پشتیبانی جنگی از دولت وفاق ملی (GNU) در طرابلس آن را  در برابر نیروهای ژنرال خلیفه حفتر که از کشورهایی مانند مصر و امارات پشتیبانی می‌شدند، نیرومند کرد. ترکیه با جنگ‌افزارهایی مانند پهپادها، آموزش جنگی هواداران خود و فرستادن نیروهای جنگی جای پای استواری در لیبی فراهم کرده‌است و هم‌چنین با پیمان‌های دریایی با دولت لیبی، به سرچشمه‌های انرژی در دریای مدیترانه دست‌رسی یافته‌است.

ترکیه هم‌چنین هم‌کاری‌های جنگی خود را با کشورهایی مانند آذربایجان پرتوان‌تر کرده‌است. در جنگ قره‌باغ ۲۰۲۰، ترکیه با دادن  پهپادها، توپ‌خانه و کمک‌های تاکتیکی دیگر به پشتیبانی از  آذربایجان پرداخت. این هم‌کاری جای‌گاه ترکیه را در قفقاز جنوبی استوار  کرده و آن را به یک بازی‌گر کلیدی در امنیت آن دگرگون کرده‌است.

خرید سیستم دفاع موشکی S-400 از روسیه در سال ۲۰۱۷ نمونه دیگری از استراتژی‌های «سخت» ترکیه است. با این تصمیم ترکیه به ایالات متحده و  ناتو نشان داد که برای پاسبانی از منافع بورژوازی بومی خود دست به هر کاری خواهد زد و به  افزایش استقلال سیاسی خود پرداخت.

شیوه «نرم»: دیپلماسی، انجمن‌های فرهنگی و فشار اقتصادی

در کنار توان جنگی، ترکیه با شیوه‌های «نرم» مانند فرهنگی، دینی، دیپلماتیک و اقتصادی ابزاری برای دست‌یابی به هدف‌های ژئوپولتیکی خود پیدا کرده است.

دیپلماسی فرهنگی و نفوذ دینی

ترکیه هم‌واره از دیپلماسی فرهنگی به‌ویژه در کشورهای مسلمان برای گسترش‌خواهی و استوار کردن جای‌گاه خود بهره جویی کرده‌است. رئیس‌جمهور اردوغان مانند ولی فقیه خامنه‌ای بارها خود را رهبر جهان اسلام خوانده و دوستی ژرفی با همه‌ی کشورهای مسلمان پایه‌گزاری کرده‌است. ترکیه با کمک انجمن‌ها و سازمان دینی ترکیه، به ویژه در خاورمیانه، آسیای مرکزی و بالکان گروه‌های مسلمان را زیر رهبری انجمن‌های خود گردهم آورده‌است.

ترکیه هم‌چنین از تاریخ عثمانی خود هم‌چون ابزار فرهنگی سود می‌جوید. دولت ترکیه بر نقش تاریخی این کشور هم چون پلی میان شرق و غرب پافشاری کرده و در تلاش است تا پیوند فرهنگی و دینی خود را با کشورهایی که در گذشته زیر فرمان عثمانی بودند، نیرومند کند. این روی‌کرد در بسیاری از کشورهای مسلمان با خوش‌رویی مردم روبه‌رو شده که ترکیه را الگویی از درهم‌آمیزی فرهنگ غربی و آیین‌های اسلامی می‌دانند. سریال‌های گوناگون اجتماعی، تاریخی و عشقی ترکیه در همه‌ی کشورهای عربی شبانه‌روز پخش می‌شود.

دیپلماسی اقتصادی

ترکیه هم‌چنین از نیروی اقتصادی خود برای ژئوپولتیکی  خود بهره‌برداری کرده‌است. این کشور با گسترش دادوستد  با کشورهای خاورمیانه، شمال آفریقا و قفقاز، پیوند اقتصادی خود با این کشورها را گسترش داده‌است. ترکیه پیمان‌های بازرگانی  با کشورهایی مانند قطر، عربستان سعودی و امارات بسته است.

یکی از کارهای مهم دیپلماسی اقتصادی ترکیه، تلاش این کشور برای بازی‌گر شدن در بازار انرژی است. ترکیه در جست‌وجوی سرچشمه‌های انرژی نوین است و تلاش می‌کند که جابجایی انرژی از راه‌های این کشور انجام گیرد. ترکیه در پروژه‌های بزرگ زیرساختی مانند خط لوله باکو-تفلیس-جیحان (BTC) و خط لوله گاز طبیعی ترانس-آناطولی (TANAP) نیز درگیر است.

ترکیه  خود را رهبر کمک‌های انسانی در خاورمیانه شناسایی می‌کند. این کشور کمک‌های فراوانی به پناهندگان سوری‌ها، افغان‌ها و میانماری‌ها کرده است. ترکیه با بیش از ۳.۵ میلیون پناهنده سوری که در خاک خود دارد، جای‌گاه دیپلماتیک خود را با کمک‌های انسان‌دوستانه، اگرچه بیشتر نمایشی، نیرومند کرده‌است.

تلاش ترکیه برای جانشینی جمهوری اسلامی در خاورمیانه

رقابت ترکیه با جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین بخش  ژئوپولتیک خاورمیانه شده‌است. هر دو کشو، نیروهای بزرگی در خاورمیانه هستند که در راستای پرتوان کردن جای‌گاه خود در خاورمیانه و حتا فراتر از آن، تلاش‌های بسیاری انجام داده‌اند. این رقابت به ویژه در زمینه‌های نظامی، اقتصادی، انرژی و سیاسی در کشورهای هم‌مرز و درگیری‌های آن دیده می‌شود.

پس از واژگونی رژیم اسد در سوریه جمهوری اسلامی حس می‌کند که از سوی ترکیه از پشت خنجر خورده‌است. هنگامی که به بررسی کنش‌های ترکیه در خاورمیانه می‌پردازیم در می‌یابیم که این حس بی‌دلیل نیست.

نامه نیوز روز دوشنبه ۱۷ دی نوشت: اگر از سخنگوی وزارت خارجه یا مقامات مسئول در همان سطح بپرسیم که «آیا روابط ایران و ترکیه رو به تنش است؟ احتمالا با اشاره به موضوعات کلی مثل بحث همسایگی، روابط تجاری و این قبیل موضوعات، از پاسخ صریح طفره خواهند رفت؛ نشانه‌ها برای پاسخ مثبت به این سوال، اما بسیار است».  

نامه نیوز این حس  جمهوری اسلامی را بیش‌تر می‌شکافد و می‌نویسد: «نقش ترکیه در تحولات اخیر سوریه نیز سبب شده که تقابل بین ایران و ترکیه بیشتر شود. ترکیه در گروه حامیان تحریرالشام قرار گرفت تا این گروه به سرعتی خارج از تصور، دمشق را فتح کند».

پیش از این آقای خامنه‌ای سرپوشیده و ولایتی رای‌زن او به آشکار از نقش ترکیه سخن گفتند. خامنه‌ای گفت «یک دولت همسایه سوریه نقش آشکاری را در تحولات سوریه ایفا کرده، و الان هم این کار را می‌کند. ولی مراکز توطئه و اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است.» علی‌اکبر ولایتی، به تسنیم گفت «متأسفانه ترکیه چندی است که ابزار دست آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است»

به گفته چاغاتای جبه، یک پژوهش‌گر مستقل در باره‌ی هم‌کاری ترکیه با سوریه به المانیتور: «ترکیه در درازمدت موقعیت منحصربه‌فردی برای کمک دارد، چرا که در آموزش و تجهیز ارتش‌ها در کشورهایی مانند آذربایجان، لیبی و سومالی موفقیت‌های چشمگیری داشته است. چنین همکاری دوجانبه‌ای می‌تواند نفوذ جمهوری اسلامی ایران در لبنان را کاهش دهد و راه را برای یک ائتلاف قدرتمند در شرق مدیترانه به رهبری ترکیه و سوریه هموار کند

به گزارش نامه نیوز احمد زیدآبادی نیز در این باره نوشته‌است: «به نظر می‌رسد ترکیه از هیئت تحریرالشام انتظار دارد که با الگوبرداری از مدل «توسعۀ اسلامی ترکیه» سوریه را به کشوری اسلامی، اما معتدل و ملایم تبدیل کند». ولی نصر استاد پژوهش‌ در باره خاورمیانه و بین‌الملل در دانش‌کده مطالعات بین‌المللی در دانش‌گاه جانز هاپکینز در فارن پالیسی نوشت: «دستاورد‌های ترکیه در سوریه ممکن است نفوذ آن را به لبنان و عراق بسط دهد، درحالی که موضع ایران در این دو کشور با از دست‌دادن سوریه ضعیف‌تر می‌شود

همان‌گونه که می‌بینیم دشمنی ترکیه با جمهوری اسلامی یک پندار بی‌هوده نیست، بل‌که ما نشانه‌های عینی آن را در سیاست‌های ضد جمهوری اسلامی ترکیه به روشنی می‌بینیم..

ترکیه در زمینه‌های دیگر هم خود را برای جانشینی جمهوری اسلامی در خاورمیانه آماده کرده است. نامه نیوز می‌نویسد که ترکیه معافیت مالیاتی سوخت برای کامیون‌های ایرانی را پایان داد و برای کامیون‌‌داران ایرانی دردسر بزرگی درست کرده‌است.

افزون بر این، ترکیه با راه‌اندازی بخش فارسی شبکه تی آر تی به شیوه «نرم» خود را در برابر جمهوری اسلامی نیرومند می‌کند.

امیدعلی مسعودی، رئیس دانش‌کده ارتباطات دانش‌گاه بین‌المللی سوره در این باره به «ایرنا» گفت: «آن‌ها در این شبکه آرام آرام بعد از جذب مخاطب به سمت پروپاگاندا و تبلیغات سیاسی می‌روند. «تی‌آرتی» بخشی از کارزاری است که ترکیه در مورد همسایه خود اعمال می‌کند.» محمدمهدی فرقانی، استاد ارتباطات و رسانه نیز در این باره گفت: «این شبکه در راستای منافع ملی و سیاست‌های منطقه‌ای ترکیه گام برخواهد داشت. ظاهر شبکه دموکراتیک به نظر می‌رسد؛ ولی در واقع سوگیری‌های ترکیه در خبر گنجانده شده است.»

امیدعلی مسعودی، می‌افزاید: «ترکیه منافع بسیار مهمی در منطقه دارد. الان می‌خواهند کانال ارتباطی ما در کریدور زنگزور را ببندند. در حال تقویت جمهوری آذربایجان هستند و قصد تحریک هموطنان آذری زبان ما را دارند. همه این‌ها کار رسانه‌ای نیاز دارد و حتما باید یک شبکه ایجاد می‌کردند.»

منافع استراتژیک ترکیه در کریدور زنگزور با خواست جمهوری اسلامی برای نگه‌داشت جای‌گاه خود در این منطقه در تضاد است.

کریدور زنگزور یک راه جابجایی کالاها و دادوستدی پیشنهادی است که از جنوب ارمنستان می گذرد و نخجوان در غرب آذربایجان را به آذربایجان پیوند می‌دهد. این کریدور برای چندین کشور، برای نمونه ترکیه و ایران، از جای‌گاه استراتژیک برجسته‌ای برخوردار است. ترکیه به دنبال منافع زیر از کریدور زنگزور است.  

این کریدور به ترکیه کمک می‌کند که از راه زمینی با آذربایجان و آسیای مرکزی پیوند کند، که برای منافع سیاسی و اقتصادی ترکیه در این منطقه برجسته است. کریدور زنگزور می‌تواند یک راه کلیدی برای دست‌رسی ترکیه به بازارهای آسیای مرکزی شود و فراتر از آن به دادوستد و بازرگانی، به ویژه در زمینه انرژی و کالاها کمک نماید. ترکیه هم‌واره از آذربایجان پشتیبانی کرده و این کریدور پیوند این دو کشور را نیرومندتر خواهد کرد. این کار هم‌چنین نقشی مهم برای ترکیه در دادوستد با کشورهای ترک‌زبان، به ویژه آذربایجان، دارد. ترکیه خواهان یک گذرگاه آزاد از سوی کریدور زنگزور است که به سود منافع لایه‌های بورژوازی بازرگانی و نظامی و استواری جای‌گاه استراتژیک آن باشد. ترکیه این کریدور را راه پیوند خود با آذربایجان و آسیای مرکزی می‌بیند که به گسترش نفوذ اقتصادی و ژئوپولتیکی‌اش کمک خواهدکرد.

 جمهوری اسلامی نگران است که این کریدور زنگزور مایه کاهش نقش استراتژیک آن در منطقه شود. کریدور زنگزور به آذربایجان و ترکیه اجازه می‌دهد تا از خاک ایران گذر کرده، ولی نقش ایران هم‌چون یک بازی‌گر کلیدی منطقه‌ای کاهش می‌یابد. جمهوری اسلامی نگران است که کریدور زنگزور هم‌کاری‌های نظامی میان ترکیه و آذربایجان را گسترش دهد و بدین‌گونه ناتو  به مرزهای ایران نزدیک‌تر شود که برای امنیت کشور خطرناک است. کریدور زنگزور می‌تواند بازرگانی  در منطقه را افزایش دهد، ایران در این میان با کاهش جابجایی کالا از جاده‌های خود و کاهش  دریافت عوارض راه‌های بازرگانی  زیان خواهد دید. جمهوری اسلامی این کریدور را خطری برای منافع اقتصادی و هم امنیت خود در منطقه می‌داند . نقش دیرینه ایران هم‌چون پلی میان آذربایجان و آسیای مرکزی با دیگر بخش‌های جهان کم می‌شود.

حزب کمونیست ترکیه (TKP) در برابر جاه‌طلبی‌های ژئوپولیتیکی ترکیه

حزب کمونیست ترکیه (TKP) در برابر جاه‌طلبی‌های ژئوپولیتیکی ترکیه دیدگاه‌های انتقادی دارد، به‌ویژه هنگامی که این جاه‌طلبی‌ها با امپریالیسم، ملی‌گرایی و گسترش‌خواهی در خاورمیانه در پیوند است. دیدگاه‌های ایدئولوژیک این حزب بسیاری از کارهای ژئوپولیتیکی را از دید نبرد طبقاتی و ضدامپریالیستی واکاوی می‌کند. حزب کمونیست ترکیه جاه‌طلبی‌های ژئوپولیتیکی ترکیه را آن‌گونه که اردوغان می‌گوید با منافع ملی ترکیه هم‌ساز نمی داند و آن را به سود منافع طبقه بورژوازی می‌داند. برای همین این حزب نقش ترکیه در سوریه، لیبی و دیگر جاهای خاورمیانه را ریشه در گسترش خواهی می‌بیند و  نه در دفاع مشروع از امنیت و مرزهای کشور. این حزب به نقش ترکیه در ناتو انتقاد دارد و آن را ابزاری برای پیش‌برد منافع قدرت‌های امپریالیستی می‌بیند.

حزب کمونیست ترکیه ضد پیمان نظامی است که منافع سرمایه‌داری و امپریالیستی را دنبال می‌کنند، و به جای آن، از صلح بر پایه همبستگی با کارگران همه‌ی کشورهای خاورمیانه پشتیبانی می‌کند. حزب کمونیست ترکیه، زبان ملی‌گرایانه‌ای که دولت ترکیه به کار می‌برد را ابزاری برای به کژراهه کشاندن نبرد مردم علیه چالش‌های نابرابری‌های اجتماعی و نبرد طبقاتی مردم می‌داند. حزب می‌گوید که دولت با جاه‌طلبی‌های ملی و نظامی، نیازهای طبقه‌کارگر و تنگ‌دستان را نادیده می‌گیرد. حزب کمونیست ترکیه هوادار هم‌کاری‌های منطقه‌ای به دور از رقابت‌های سرمایه‌داری و امپریالیستی است. این حزب از هم‌کاری بر پایه  همبستگی و با ویژگی ضد امپریالیستی پشتیبانی می‌کند. حزب کمونیست ترکیه بر این باور است که جاه‌طلبی‌های ژئوپولیتیکی ترکیه بر ضد منافع کارگران و مردم زیر ستم و به سود منافع طبقه‌های فرمان‌روا است.

دیدگاه “چپ” ایران در برابر جاه‌طلبی‌های ژئوپولیتیکی جمهوری اسلامی

با این که دید حزب کمونیست ترکیه در برابر گسترش‌خواهی بورژوازی ترکیه بسیار روشن است، بخش‌های بزرگی از “چپ”  ایران شوربختانه بیش‌تر از دو دیدگاه متضاد و نادرست رنج می‌برندهواداران سیاست خاورمیانه‌ای جمهوری اسلامی در میان “چپ”ها، تنش‌آفرینی جمهوری اسلامی در خاورمیانه را به بهانه‌ی نیروهای بازدارنده برای پاس‌داری از تمامیت ارضی کشور درست می‌دانند. آن‌ها هم سویی تنش‌آفرینی جمهوری اسلامی با نقشه‌های امپریالیسم برای میلیتاریزه کردن خاورمیانه و ماهی گرفتن از آب گل‌آلود شکاف دینی را فراموش می‌کنند و منافع بورژوازی انگلی به ویژه بورژوازی نظامی را در این تنش‌ها نادیده می‌گیرند

گروه دیگری از “چپ” نه تنها با فراموشی نقش امپریالیسم در تنش‌آفرینی همه‌ی گناهان را بر دوش جمهوری اسلامی می‌گذارد، بل‌که توان درک و جدا کردن منافع بورژوازی انگلی جمهوری اسلامی در خاورمیانه با منافع بجای ملی ما را ندارد.

یک دولت “چپ” و پیش‌رو آینده در ایران باید با همه‌ی روش‌های مسالمت‌آمیز و با زبان دیپلماسی و با دوستی با کشورهایی مانند عراق، سوریه و لبنان از دست‌رسی ایران به دریای مدیترانه که می‌تواند برای بازرگانی و دادوستد و جابجایی زمینی کالا به اروپا و دیگر جاهای جهان سودمند باشد، پشتیبانی کند و هم‌چنین باید برای  حق دریافت مالیات از راه‌های بازرگانی ما برای جابجایی کالاهای کشورهای دیگر با شیوه‌های دیپلماتیک بجنگند. اگر نقشه کنونی ترکیه و آذربایجان در باره‌ی کریدور زنگزور پیاده شود، ایران با کاهش  دریافت عوارض زیان‌های بسیاری خواهد برد. یک دولت “چپ” و پیش‌رو نمی‌تواند نگران نزدیکی ناتو به مرزهای کشور ما نباشد.

پایان‌سخن

تحلیل ژئوپولتیک ترکیه و استراتژی‌های آن برای بازسازی امپراتوری عثمانی و دست‌یابی به جای‌گاه برتر در خاورمیانه به روشنی نشان می‌دهد که منافع طبقه‌های فرمان‌روا، به ویژه بورژوازی نظامی و بورژوازی بازرگانی، در سیاست‌های خارجی و جنگی این کشور برجسته‌تر از هر چیز دیگری است. ترکیه با بهره‌گیری از شیوه‌های «سخت» و «نرم»، تلاش دارد که هم در درون مرزهای خود و هم در خاورمیانه توان خود را گسترش دهد. در این راستا، درگیری‌های نظامی در سوریه، لیبی و دیگر جاها، و هم‌کاری‌های استراتژیک با کشورهای دوست، به ویژه در زمینه انرژی، جنگ‌افزارها، از ابزارهای برجسته‌ای هستند که ترکیه برای دست‌یابی به هدف‌های ژئوپولتیکی خود به کار می‌برد.

رویاهای ژئوپولتیک ترکیه ولی هزینه‌های سنگینی برای طبقه‌های پایینی، به ویژه طبقه‌کارگر و لایه های آسیب‌پذیر اجتماعی، به هم‌راه داشته است. هزینه‌های جنگی و درگیری‌های برون- و درون‌مرزی مایه کاهش رفاه اجتماعی و دشواری شرایط زندگی بخش بزرگی از مردم شده‌است.

ترکیه با جای‌گاه نیرومند استراتژیک خود، تلاش دارد تا یک کشور پیش‌رو در خاورمیانه شود و با واژگونی رژیم‌های  کشورهای عربی، به ویژه در سوریه، لیبی و یا با دوستی به ویژه با قطر نقش خود را پررنگ‌تر کند. این کشور به دنبال کم‌توان کردن جای‌گاه ایران در خاورمیانه است. گسترش جاه‌خواهی های ترکیه در خاورمیانه با واکنش‌ها و نگرانی‌هایی از سوی جمهوری اسلامی هم‌راه بوده است، که نشان از پیچیدگی گره کور خاورمیانه دارد. جمهوری اسلامی تلاش دارد که یک کشور پیش‌رو در دنیای اسلام شناخته شود و در برابر تلاش‌های ترکیه برای کم‌توان کردن پای‌گاه خود ایستادگی کند. یکی از چالش‌های بزرگ در رقابت ترکیه و ایران، انرژی و سیاست‌های اقتصادی است. ترکیه که خود را  پلی میان شرق و غرب می‌بیند، در تلاش است تا از جای‌گاه جغرافیایی خود برای کنترل راه های انرژی به ویژه در زمینه گاز  و نفت بهره‌برداری کند.

سیاست “چپ” ایران در برابر این کارزار باید پشتیبانی از منافع بجای ملی ایران در برابر امپریالیسم و رویای بازسازی امپراتوری ترکیه، بدون به  دام افتادن در تور تنش‌آفرینی بورژوازی انگلی جمهوری اسلامی به رهبری بورژوازی نظامی باشد.

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

یک پاسخ

  1. “رئیس‌جمهور اردوغان مانند ولی فقیه خامنه‌ای بارها خود را رهبر جهان اسلام خوانده و دوستی ژرفی با همه‌ی کشورهای مسلمان پایه‌گزاری کرده‌است”
    در نتیجه سرنوشت حکومت اسلامی ایران را در نهایت برای جمهوری اردغان می‌توان متصور شد .
    امپراتوری ترکیه یا عثمانی به تاریخ پیوسته است درست مانند امپراتوری روم و ایران!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *