دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳

دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳

فلسطین: مبارزه، تراژدی، پیروزی – لقمان تدین نژاد

متن یک سخنرانی

با سلام و درود به حاضرین در این جلسه و با سپاس از کانون دوستداران فرهنگ ایران در واشنگتن که مرا هم به این جلسه دعوت کردند. من به نوبه‌ی خودم از تلاش‌های کانون در جهت روشنگری در خصوص جنایات صهیونیسم قدردانی می‌کنم چون این روزها هم مشکل ساز است در این کشور و هم خط کشی پیدا می‌کند با مواضع بسیاری از هم‌وطنان چه در داخل و چه در خارج کشور.

کار به مواضع عامه‌ی ایرانی در خصوص نسل‌کشی اسرائیل در غزه ندارم اما آنجایش جالب می‌شود که چند وقت پیش یک عده‌ از هم وطنان که بین آنها مفسر سیاسی و چپ سابق و برنده‌ی جایزه نوبل و طنزنویس و نویسنده و تاریخ‌نویس و حقوق‌دان و غیره دیده می‌شد در بحبوحه‌ی کشتارهای اسرائیل پای یک اعلامیه را امضا زده بودند با عنوان «نه به جنگ، نه به جمهوری‌اسلامی» که در آن حتی زبانشان نچرخیده بود که عین بقیه مردم جهان از کره جنوبی و ژاپن و اروپا گرفته تا همین آمریکا، با صراحت و قاطعیت بگویند که کار اسرائیل در غزه بدون تعارف نسل کشی است و در عوض با نوعی احتیاط و دودلی و ترس پنهان نوشته بودند، «…که بسیاری از مدافعِان حقوقِ بشر و کارشناسان  آن را جلوه آشکاری از نسل‌‌کشی می‌خوانند…» یعنی اینکه یک وقت نگویید ما گفتیم که اسرائیل دارد نسل کشی می‌کند، گردن آن هایی که می‌گویند. یک فلسطینی اگر این اعلامیه را می‌خواند با خودش می‌گفت، «شکراً دستتان درد نکند ولی نخواستیم این توجه شما‌ها را.»

حقیقت اینست که وقتی داشتم خودم را برای این برنامه آماده می‌کردم می‌دیدم که پرداختن به بربریت و وحشیگری اسرائیل و نقش مخرب و بحران‌زای اسرائیل در منطقه مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود ولی حرف نوام چامسکیِ بزرگ ما یک سرنخ مناسب به من داد و نقطه‌ی آغاز مناسبی است. چامسکی می گوید دلیل اینکه دولت‌های غربی و آمریکا از کشتارها و پاکسازی نژادی و تصرف زمین توسط دولت اسرائیل دفاع می‌کنند اینست که خود آنها هم سرگذشت و پرتابه‌ی تاریخیِ مشابهی داشته‌اند و خود آنها هم همین راه را در گذشته رفته‌اند. واقعیت هم همینست. نتانیاهو چند سال پیش در ملاقات با رئیس جمهور فرانسه به او می‌گفت، «عالیجناب ما مثل شما جایی را نداریم برویم.» اشاره‌ی او به استعمار خشن و خونین فرانسه بود در الجزایر که دیدیم چطور در نهایت اخراج شدند از آنجا. از تاریخ استعمار در ویتنام و افریقا و آسیا و امریکای جنوبی در اینجا چیزی نمی‌گوییم.

صحبت چامسکی از آنجا حساس می‌شود که اگر به همین قرون وسطا برگردیم، صلیبی‌ها در سال ۱۰۹۹ اورشلیم را تصرف کردند و اتفاقاً اولین گروهی را که قتل عام کردند یهودیان آن شهر بودند. اما ‌پیش تر در سال ۱۰۹۷ در آن سرمای سخت ماه نوامبر وقتی که شهر معرا در سوریه‌ی فعلی (زادگاه شاعر بزرگ عرب ابوالعلاء معری، فیلسوف و شاعر ضد دین، ملقب به خیّام عربها) پس از ماه‌ها محاصره سقوط کرد و به دست صلیبی‌ها افتاد  با اینکه صلیبی‌ها به ساکنین آن شهر امان داده بودند اما بعد عین همین اسرائیل و آمریکا که هروقت موازنه‌ی قدرت ایجاب می‌کند می‌زنند زیر معاهده‌های خود زیر آن زدند و شروع کردند به کشتارهای بی امان مردم شهر شکست خورده به مدت سه هفته.

کشیش‌های همراه صلیبی‌ها در سفرنامه‌های خود نوشته بودند که صلیبی‌ها در جریان این کشتارها مردم شهر را تکه تکه می‌کردند و گوشت آنها را می‌فروختند. این کشیشان با بیانی همراه با نفرت و انزجار از کندن پوست بچه‌ها و کباب کردن آنها مثل برّه یاد می‌کنند. هم در آن زمان و هم تاریخ‌نویسانی که بعدها آمدند دو دلیل قائل بودند برای آدم خواری صلیبی‌ها:  یکی اینکه برای ماه‌ها گرفتار قحطی و بدغذایی بودند و دلیل دوم ایجاد وحشت بین مسلمانان و پخش شهرت وحشی‌گری خود بود برای شکستن روحیه‌ها در شهرهای دیگر مثل انتاکیه و اورشلیم و صیدون و غیره. اتفاقا این آدمخواری و ایجاد وحشت مؤثر افتاد و شهر بعدی یعنی انتاکیه خیلی راحت تر  به دست صلیبی‌ها افتاد.

اتفاقا در سال ۲۰۰۰ بود که پاپ ژان پل دوم در جریان عذرخواهی از انگیزیسیون و آدم‌سوزی‌ها، کشتار یهودیان، سرکوب زنان و غیره در طول دو هزار سال گذشته از بابت همین آدمخواری صلیبی‌ها‌ از جهانیان و از مسلمانان عذر خواهی کرد.

همین قلعه‌ی وسط شهر حلب که به دست هاسپیتالرها یعنی مخوفترین شوالیه‌های صلیبی‌ها ساخته شده بود به  مدت۱۶۲ سال دست آنها بود تا روزی که رفتند دنبال رومی‌هایی که هزار سال قبل این منطقه را زیر کنترل داشتند و آن سرزمین‌ها دوباره برگشت به ساکنین اصلی آن یعنی همان مسلمانان و همان یهودی‌ها و همان مسیحی‌هایی که همیشه آنجا بودند.

موشه دایان ژنرال معروف اسرائیل می‌گفت، «اسرائیل باید مثل یک سگ وحشی رفتار کند که کسی جرئت نزدیک شدن به او را نداشته باشد. “Israel must be seen as a mad dog; too dangerous to bother.” خبرنگاری که در فردای کشتار اردوگاه‌های فلسطینی در صبرا و شتیلا در سپتامبر ۱۹۸۲  از اردوگاه آوارگان دیدن کرده بود گزارش کرده بود از اجساد بچه‌های پنج شش ساله که افتاده بودند وسط کوچه کنار جوی فاضلاب، مردانی که دست بسته تیرباران شده و افتاده بودند پای دیوارها، و در برخی خانه‌ها مرده‌ی زنانی را دیده بود که دامن‌‌هایشان بالا زده بوده و جسدهایشان با چشمان وحشت زده باز مانده بوده خیره به سقف و افتاده بودند بر زمین، و جوانانی که آلت آنها را بریده بودند. تمام این جنایات و کشتار بیش از ۲۵۰۰ نفر مردم عادی به بهانه‌ی جاروکردن تروریست‌ها، همه زیر شلیک توپ‌های اسرائیلی و منوّرها و نور انداختن‌های ارتش اسرائیل صورت می‌گرفت. ارتش اسرائیل تمام خروجی‌های اردوگاه را بسته بود که کسی نتواند از آنجا فرار کند و تا نفر آخر کشته شوند. یکی از فالانژها تعریف می‌کند که محوطه‌ی اردوگاه در طول شب مثل استادیوم فوتبال روشن بود. آنها باید قتل عام خود را در طول همان شب به سرانجام می‌رساندند. خود آریل شارون و رافائل ایتان Rafael Eitan  رئیس ستاد ارتش هم از بالای پشت بام سفارت کویت پروسه‌ی این کشتار را با فالانژهای متحد اسرائیل در آن پایین هماهنگی می‌کردند و جریان کار را با دوربین تماشا می‌کردند و پیشرفت کار را دقیقه به دقیقه به إسحاق شامیر در داخل اسرائیل مخابره می‌کردند.

آریل شارون قصاب ارودگاه‌های صبرا و شتیلا می‌گفت، «اسرائیل این حق را دارد که دیگران را به محاکمه بکشاند اما دیگران به هیچ وجه حق این را ندارند که یهودیان و دولت اسرائیل را زیر سئوال ببرند.

  Israel may have the right to put others on trial, but certainly no one has the right to put the Jewish people and the State of Israel on trial.

کشتار مردم غزه توسط اسرائیل دنباله‌ی طبیعیِ همان رفتاری‌ست که صلیبی‌ها در همین سرزمین‌ها داشته‌اند، و مهاجمین اسپانیایی و پرتقالی در آمریکای جنوبی و ایالات متحده و کانادا داشته‌اند، نسبت به بومی‌ها و اینکاها و ازتک‌ها و کشتار جمعی آنها از راه گرسنگی و پخش ویروس آبله بین بومی‌ها برای از میان بردن آنها در اثر اپیدمی با پخش پتوهای آلوده و هدیه‌هایی که کَپَک‌های آن ناقل بیماری بود. بعدها شد نوبت قدرتهایی مثل انگلستان و بلژیک و آلمان و فرانسه در آفریقا و آسیا.

در سال ۱۹۴۳ سیاست‌های جنگی بریتانیا و آماده سازی آنها برای حمله به برمه باعث قطحی در بنگلادش شد و در آن جریان حدود دو میلیون یا بیشتر مردم عادی تلف شدند. وقتی به چرچیل گفتند که مردم دارند روزانه هزار هزار می‌میرند با کمال خونسردی شانه‌هایش را بالا انداخت و گفت، «خب نروند هی مثل خرگوش زاد و ولد کنند.» همین چرچیل بود که در سال ۱۹۴۸  به او گفتند اینکه نمیشود که صهیونیست ها مردم را اینطوری هی بکشند و بقیه را آواره‌ی بیابانها بکنند، و او با کمال سنگدلی جواب داد، «نگران نباشید چهل سال در بیابانها می‌چرخند وطن از یادشان میرود.» یعنی این برخورد غربی‌هاست با غیر اروپایی ها در طول تاریخ و تا آخر جهان.

دقیقا همین ذهنیت است و در واقع ادامه‌ی همان برخورد کشورهای امپریالیست است با غیر اروپایی‌ها وقتی که می‌بینید اسرائیل از ورود غذا و دارو به نوار غزه جلوگیری می‌کند با همدستیِ آمریکا و مصر، و حتی کامیون‌های مواد غذایی را برای ایجاد وحشت به بمب می‌بندد. یکی از وزیران کابینه‌ی اهود باراک نخست وزیر سابق اسرائیل بود یا خودش، یادم نیست، با صراحت می‌گفت «ما فلسطینی ها را باید در یک رژیم غذایی نگاه داریم و فقط تا جایی بهشان اجازه‌ی رسیدن آذوقه بدهیم که از گرسنگی نمیرند و نه بیشتر» این حرف دو یا سه دهه پیش است نه همین چند ماه پیش. عین کاری که آمریکا با بچه‌های عراقی کرد در زمان صدام. یکی دیگر از مقامات اسرائیلی هم پس از افتضاح قرارداد اوسلو (یا برجام فلسطینی‌ها) می‌گفت: «الان دیگر ما باید فلسطینی ها را عین یک جسد در محلول فورمالدئید نگهداری کنیم.

وقتی که پاپ اوربان دوم در سال ۱۰۹۵ در کلرمونت فرانسه داشت توده‌های مسیحی را تهییج می‌کرد به حمله به اورشلیم و باز پس گرفتن سرزمین های باصطلاح مقدس از دست مسلمانان، امت مسیحی هم عین امت مسلمان خود ما در مقابل خمینی، هی فریاد می‌زدند« “deus vult deus vult—deus vult یعنی «این خواست خداست، این خواست خداست…!»

همین نوستالژی‌ جنگ طلبی و تهاجم و استعمار و کشتار بومیان در میان نخبگان غربی و صهیونیست‌های اشکنازی و اروپایی و آمریکایی و غیره است که می‌بینید وزیر جنگ پیشنهادی ترامپ خالکوبی شوالیه‌های هاسپیتالر و شعارهای صلیبی ها را بر سینه و بازو دارد. همین شخص در سفری که به اسرائیل کرده بود در یکی از سخنرانی‌های خود گفته بود که تشکیل دولت اسرائیل یک معجزه بود و دیر نیست که معجزه‌ی دیگری به وقوع بپیوندد و یهودیان معبد سلیمان را بر خرابه‌ی مسجد‌ اقصی باز سازی کنند. در جنگهای صلیبی هم قرار بود تکه‌های صلیب عیسی را پیدا کنند و جام شراب او را در شام آخر، و یک کلیسای عظیم بسازند بر غاری که گویا از آنجا عروج کرده به آسمان‌ها. البته ما خوب می‌دانیم که اینها همه بهانه است و صهیونیست‌های ساکن بروکلین و لانگ آیلند و بورلی هیلز و سرمایه‌داران وال استریت برای پیشبرد اهداف سرمایه‌دارانه‌ی خود به این تخیلات و اسطوره‌ها و افسانه‌های مذهبی همانقدر نیازمندند که به سلاح‌های نظامی و کشتار جمعی.

وقتی که یوآو گالانت فلسطینی‌ها را حیوان‌های آدم نما خطاب می‌کند در واقع دارد عقیده‌ی قلبی خود و کسی مثل هیتلر را در یک عبارت تازه ابراز می‌کند. هیتلر حقیقتا مردم روسیه را حیوان و APEمی‌دانست و می‌گفت خداوند منصف نبوده است که سرزمینی به این وسعت و برکت را به این حیوانات داده است و برنامه‌ی دراز مدت رایش سوم این بود که روسیه را بگیرد تمام اسلاو‌ها را طبق یک برنامه‌ی حساب شده در اثر گرسنگی و روش‌های دقیق و مدون علمی از میان بردارد به جز عده‌یی که باید تا دوهزار سال آینده در کارخانه‌ها و مزارع بردگی بکنند برای آلمان و رایش سوم. درست عین همین برنامه‌یی که اسرائیل با پشتیبانی آشکار آمریکا و در مقابل چشمان ۲۰۰ میلیون عرب و چند میلیارد دیگر از مردم جهان در غزه دارد به اجرا در می‌آورد برای کشتن و نابود کردن مردم فلسطین و بیرون راندن آنها از سرزمینی که در آن سابقه سکونت ۶ هزار ساله دارند.

در سال ۱۹۴۸ سازمان‌های تروریستی ایرگون و هاگانا و اشترن، و حتی مردم غیر نظامی، اول به قتل عام‌هایی مثل دیر یاسین دست می‌زدند برای ایجاد وحشت در میان فلسطینی‌ها، و همزمان می‌رفتند چاه‌های آب دهات فلسطینی نشین را آلوده می‌کردند و باعث اپیدمی تیفوئید و مرگ و میر میان آنها می‌شدند که هرچه بیشتر از این وحوش بمیرد. یعنی صهیونیست‌ها از همان زمان و از سال ۱۹۴۸ سلاح بیولوژیک بکار می‌برده‌اند علیه دشمنان تا به امروز که می‌بینیم بمب‌های فسفریِ ساخت آمریکا را می‌ریزند سر بیمارستان الشفا و چادرهای آوارگان. باز یعنی کاری در ردیف پخش پتوهای آلوده به مرض آبله بین سرخپوستها و ایجاد اپیدمی. درست همان کاری که قبلا اسپانیایی‌ها و پرتقالی‌ها برای کشتار ازتک ها و اینکاها و مردم بومی آمریکای شمالی و برزیل و آرژانتین و شیلی کرده بودند.

و در اینجاست که از چنین نیاکانی می‌رسیم به آخرین نیروی استعمارگر غربی یعنی اسرائیل، و تایید حرف نوام چامسکی در خصوص حافظه‌ی جمعی تاریخیِ استعمارگران غربی و نوع برخورد آنها با غیر غربی‌ها، از ویتنامی‌ و بنگلادشی گرفته تا عراقی و ایرانی و عرب و هندی و غیره.

من صحبتم را با این اشاره تمام می‌کنم که تاریخ از یک دیالکتیک حساب شده پیروی می‌کند و ترکیب تز و آنتی تز و زادن سنتز. می‌گویند تاریخ را نمی‌شود سزارین کرد و اتفاقات تاریخی هرچند به یکسان تکرار نمی‌شوند اما با هم قافیه می‌سازند و برخلاف این ظاهر نومید کننده در خاورمیانه و با وجود کشتار ۵۰ هزار فلسطینی تنها و بی یاور، این حکم تاریخ است که امپریالیست‌ها در نهایت از ویتنام و الجزایر و افریقا و آسیا بروند و سیستم‌های آپارتاید از درون بپوسند. این حکم تاریخ است که سرزمین فلسطین پس از مدتی و پس از یک سری تحولات بار دیگر برگردد به همان مسلمانان و یهودی‌ها و مسیحیان و دروزها و غیره‌یی که از هزاران سال پیش آنجا بوده‌اند و صهیونیست‌های چند پاسپورتی به زندگی‌های خود در بروکلین و لانگ‌آیلند و لندن و غیره بر ‌گردند.

به نظر می‌رسد که مبارزات اسلامی-انحرافی از نوع خلخالی و خمینی و طالبان و داعش و تحریر الشام و حزب‌الله در مقابل امپریالیسم و صهیونیسم، در حال مرگ هستند و تاریخ حکم می‌کند که در یک سپیده‌ی تازه مبارزات درست از نوع سال های دهه‌های‌ پنجاه و شصت و هفتاد میلادی آغاز بشود که در نهایت به انحلال استعمار و آپارتاید صهیونیستی، و کلا اخراج امپریالیست‌ها، از منطقه می‌انجامد.

با سپاس از وقتی که به من دادید شب بخیر می‌گویم به همگی.

لقمان تدین نژاد – ۶ ژانویه ۲۰۲۵

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

8 پاسخ

  1. جناب لقمان تدین نژاد گرامی
    در پایان آورده اید:
    “به نظر می‌رسد که مبارزات اسلامی-انحرافی از نوع خلخالی و خمینی و طالبان و داعش و تحریر الشام و حزب‌الله در مقابل امپریالیسم و صهیونیسم، در حال مرگ هستند و تاریخ حکم می‌کند که در یک سپیده‌ی تازه مبارزات درست از نوع سال های دهه‌های‌ پنجاه و شصت و هفتاد میلادی آغاز بشود”
    بله حق با شماست:
    درغیاب جرج حبشها؛غسان کنفانی (نویسنده،روزنامه‌نگار،از اعضای رهبری جبهه‌ی مردمی برای آزادی فلسطین    که توسط موساد ترور شد) و در نبود و فرسایش سازمانهای رزمنده فلسطینی از نوع  چپ؛ فدایی و مجاهدین (و بعدها م.ل ) دهه های ۴۰ و۵۰ خورشیدی؛ خامنه ای؛ هنیه؛نصراله و سنوار و سازمانهای دست ساز اسراییل -جمهوری اسلامی  مانند حماس و جهاد اسلامی  و چکمه پوشان دهه ۶۰ آتش بیار معرکه شده اند. همان هایی که به موازات کشتارهای دهه خونین ۶۰ و دخمه های پر وپیمان  از کمونیستها و انقلابیون قصد داشتند ”با نوای کاروان به کربلا” و سپس از آنجا به قدس بروند تا اسراییلی ها را به دریا بریزند. 
    موفق باشید.

  2. جناب تدین نژاد با احترام مجدد
    آنچه شما آورده اید بخش کوچکی از جنایاتی است که توسط صهیونیستها (بهتر است بگوییم امپریالیسم آمریکا و متحدانش ) از سال ۱۹۴۸تا کنون رخ داده است.در حقیقت ۲۰۰ هزار نفر به واقعیت نزدیکتر است. که۵۰ هزار نفر آنها بطور مستقیم و بقیه غیر مستقیم در جریان این جنگ خانمانسوز جان خود را از دست داده اند.که بخش بیشتر آنها کودکان؛ زنان؛ و غیرنظامیان هستند.
    آمریکا از ۷ اکتبر تا ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳یعنی در طی حدود دو ماه و نیم، بیش از ۱۰هزار تُن اسلحه به اسرائیل فرستاد که شامل بیش از ۱۵۰۰۰بمب و ۵۰۰۰۰ هزار خمپاره بود.که کماکان ادامه دارد.آنها حتی به هموطنان اسیر گروگان خود نیز رحم نکرده اند.به آنها دستور داده شده به غیر نظامیان نیز عامدانه شلیک شود… مدرسه؛ بیمارستان؛ محل مسکونی؛ کمک رسانها؛ پزشکان و….میلیونها نفر بی خانمان و آواره در غزه و لبنان .. آش چنان شور شده است که نتانیاهو -گالانت-ضیف(هرچند ظاهری)به خاطر نسل کشی و جنایات علیه بشریت و مورد تعقیب ….قرار گرفته اند.
    علیرغم سقوط بشار اسد یقول حسن نصرالله (ستون محور مقاومت)
    -سلامی فرمانده سپاه و یکی از سخنگویان”محور مقاومت”میگوید همه از ما درخواست وعده صادق ۳ را دارند .
    و به دنبال دستاوردهای طوفان الاقصی ۱ :
    -نقدی معاون هماهنگ کننده پاسداران (ضلع سوم مثلث  ده نمکی و الله کرم از سرکوبگران چماقداردهه ۶۰): 
    [“ما بسیجی‌ها دنبال طوفان الاقصی ۲ هستیم که کار صهیونیست‌ها را تمام کنیم و آن روز خیلی نزدیک است”]

  3. آقای کهنسال عزیز، درست می فرمایید که ابعاد جنایات اسراییل عظیم تر از این مختصر است. پرداختن به این جنایات حقیقتا وقت بیشتری میطلبد. سپاس از توجه شما!

  4. دوست عزیز, شما وقتی هنیه ,سنوار , نصرالله و سازمان های حماس و حزب الله را در کنار صهیونیسم و امپریالیسم قرار میدهید هیچ آگاهی و دانشی در رابطه با امپریالیسم و مبارزات ضد امپریالیستی و آزادیبخش ملی ندارید. دیدگاه شما فرقی با کسانیکه در زیر اعلامیه ” نه به جنگ نه به جمهوری اسلامی” امضا کرده اند ندارد اینها بخاطر همین نوع از تحلیل است که حاضر نیستند نسل کشی صهیونیست ها را محکوم کنندِ
    نکته جالب دیگری که در کامنت شما بود انستکه مجاهدین را قبل از مِ ل شدن که از نظر ایدیولوژی مذهبی فرقی با دیگر سازمانهای اسلامی ( هر چند که الوده به التقادات سوسیالیستی بودند) ندارد را انقلابی میدانید.

    1. در زیر پای مقالات دکتر قراگوزلو قبلا نظر خود را به کاربری به نام آرش داده ام که از هواداران “محور مقاومت ” و نصرالله است. به آنجا مراجعه کنید.اعلامیه ” نه به جنگ نه به جمهوری اسلامی” فاقد ارزش برای پاسخ است.
      سلامت باشید.

  5. جمهوری اسلامی ننگ منطقه است و ایجاد کننده سازمانهای تروریستی که مردم منطقه را به بدبختی کشانده اند.
    شما این را فراموش کرده اید به هر دلیلی. در این میان جمهوری اسلامی است که در حال عقب نشینی و شکست های مکرر شده!!!
    و تراژدی بوجود آمده نه تنها به پیروزی نیانجامیده بلکه تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی را هم مشکلتر ساخته و هر روز به این توهم تلنگر تازه وارد خواهد آمد.
    ایرانیان واقع بین باید به نجات مردم ایران فکر کنند تا منطقه در آرامش آینده شاید راه گشای آینده‌ای بهتر برای دیگران از جمله مردم فلسطین بشود.
    بدون ایرانی آزاد مردم دیگر منطقه هم از تنش های سیاسی روی خوش نخواهند دید.
    مشکل فلسطین بر عکس آنچه شما خیال میکنید با وجود وحوش اسلامی حل شدنی نیست. و اینکه اکثر یهودیان را اهالی سابق بروکلین و … تصور میکنید خم خیال باطل شماست. صد ها هزار از یهودیان اسراییل ایرانی تبارند. و بسیاری دیگر از کشورهای دیگر مسلمان فراری داده شده اند. باعث تأسف است که بسیاری از حقایق کتمان میشود تا توهمات افراد را حقیقت جلوه دهد!!!
    نه به جمهوری اسلامی!!!!!

  6. دوستان اعلامیه سازمان فتح درالعربیه امروز را بخوانند تا ببینند حماس با پیروری از سیاست های حمهوری اسلامی و اقدام ماجراجویانه ی ۷ اکتبر در تحریک بربریت اسراییل چه دستاوردی جز ویرانی و نابودی غزه بدسات ارتش اسرائئل داشت این سازمان و جهاد اسلامی مرتجعانی هستند که خواب برپایی خلافت اسلامی را می بینند و جز ضربه زدن به ارمان فلسطین کاری نکرده اند . از هر مرتجعی به سبب مخالفت با اسراییل و امریکا نباید دفاع کرد ما خودکمن تجربه ی حزب توده و فداییان اکثریت پس از انقلاب و فاجعه ان سیاست رادیدیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *