واقعیت این است که جنگِ داخلی سوریه چه با شلیک نخست ارتش و پلیس امنیتیِ شروع شده باشد و چه از همان ابتدا با شرکت و شراکت تروریست های صادراتی به خاک و خون کشیده شده باشد از نظر دولت اوباما-بایدن و متحدان منطقه یی شان باید در سطحی کلی و فراگیر به یک سایکس-پیکوی تازه می انجامید. در جریان آب بندی این طرح جدید چند دولت دیگر نیز در مرکز سیبل نشسته بودند. از جمله عراق و لیبی. دخالت امریکا در سوریه به دلیل هزینه های سنگین مالی و کشته شدن نظامیان و حتا قتل سفیر و در نهایت شکست در افغانستان و عراق و لیبی نمی توانست با لشکرکشی و مشارکت مستقیم همراه باشد. با این حال طرح و برنامه ی براندازی دولت بشار اسد برای پیمان یورو – آتلانتیک یک اصل ثابت و عدول ناپذیر بود. اسد کار زیادی به پاسگاه غرب (رژیم صهیونیستی) نداشت. او و دولتش حداکثر راهروی عبور کمک های مالی تسلیحاتی جمهوری اسلامی به حزب الله لبنان و جهاد اسلامی و حماس بودند. بعد از مرگ جمال عبدالناصر و پیوستن مصرِ سادات و اردنِ شاه حسین به صلح با اسرائیل دولت حافظ اسد عملاً منزوی و منفعل و ضعیف شده بود. تقابل با عراقِ صدام حسین نیز بر شدت این ضعف می افزود. مضاف به اینکه بشار نه اتوریته ی پدر را داشت و نه در میان دولت های عربی از جایگاهی جدی برخوردار بود. تمام تلاش او حفظ حکومت خود به هر قیمت ممکن بود. حتا به جرئت می توان گفت که در شرایط متعارف و با وجود فعالیت نظامی روس ها در دو بندر طرطوس و لاذقیه اسد می توانست به راحتی با اسرائیلی های “میانه” به توافق پیدا و پنهان برسد. برخلاف تبلیغات جریان های راست دولت اسد به لحاظ اقتصادی و نظامی و سیاسی به هیچ وجه قادر نبود وارد یک جنگ ده روزِه با اسرائیل شود. اهمیت حضور او در “محور مقاومتِ” جمهوری اسلامی نه به خاطر جدال علیه اسرائیل بلکه به واسطه ی کنار آمدن با سازمان هایی بود که به راحتی از ایران و عراق به سوریه و از آنجا به لبنان می رفتند و تهدیدی برای امنیت اسرائیل قلمداد می شدند. امری که دولت روسیه نیز به دلیل روابط پیچیده و دو فاکتو با اسرائیل عملاً از آن خشنود نبود. کافی است به مواضع به غایت فرصت طلبانه و ارتجاعی روسیه در ارتباط با عملیات دلاورانه ی ۷ اکتبر خم شوید. در صورتی که صحنه و صفحه ی بازی خاورمیانه به هم نمی خورد اسرائیلی ها اسد را به مخالفان اسلامگرای وی ترجیح می دادند. نفوذ و مانوور موساد در بخش های فوقانی دولت سوریه – و حتا لبنان – و ترور مبارزان فلسطینی و لبنانی در دمشق و بیروت موید درستی نظر پیش گفته است. به عبارت دیگر در یک تخمین اولیه به ساده گی قابل تصور بود که سیاست اسرائیلی ها نمی توانست مبتنی بر “هر که جز اسد” باشد! اگرچه داعش را – به اعتراف هیلاری کلینتون۱ و حضورِ سرراست سناتور مک کین و ملاقات های مکرر با بغدادی – امریکایی ها ساخته بودند اما این سازمان تروریستی فقط و حداکثر یک ابزار تاکتیکی برای تخریب و تضعیف دولت های سوریه و عراق و تسهیل پیشروی طیف هایی از اپوزیسیون بود که امریکا و ترکیه و قطر و عربستان آنان را “معتدل” و “میانه رو” می خواندند و علناً و به شیوه ی همه جانبه از ایشان حمایت می کردند. ترکیه بعد از اسفالت مسیر عبور جهادی های داعش به عراق و سوریه در میانه ی راه و هنگام دست به گریبان شدن داخلی جهادی ها دریافت که باید در این سیاست احتیاط بیشتری به عمل آورد. اردوغان به فراست فهمیده بود که بهترین گزینه برای حفظ منافع دولت ترکیه ایجاد یک جریان اخوانی از میان بنیادگرایان سنی مذهب دشمن اسد بود. سازمانی شبیه حماسِ خالد مشعل که در صورت کسب قدرت سیاسی می توانست مابه ازای سوریِ مصر محمد مرسی یا قطر باشد. انشعاب جبهه النصره و درگیری خونین این گروه با داعش گزینش ترکیه را آسان و تثبیت کرد. نکته ی بسیار جالب این است که معاون اول اوباما یعنی جوبایدن ضمن ستایش و نکوهش ترکیه و امارات و قطر و عربستان سعودی در ماجرای ساخت و ساز داعش به ضرورت پشتیبانی از تروریست های “میانه رو” برای ساقط کردن دولت اسد خم شده بود. بایدن در جریان گیر کردن دولت اوباما در جنگ عراق با ارائه ی نقشه یی – که از سوی ویکی لیکس افشا شد – بر راه حل “تجزیه عراق به سه منطقه ی کرد نشین در شمال و سنی ها در مرکز و شیعیان در جنوب” تاکید کرده بود۲. می خواهم بگویم که ساقط کردن دولت سوریه و شخص بشار اسد برای دموکرات ها و به ویژه طیف جو بایدن یک “هدف مقدس” معامله ناپذیر بود. به این موعظه های داهیانه ی جو بایدن در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۱۴ در دانشگاه هاروارد توجه کنید۳ تا به عرضم برسید:
« مهم ترین مشکل متحدان ما در منطقه همان دولت سوریه است. رابطه ی من با اردوغان همیشه عالی بوده است. ما اوقات خوب زیادی را با هم سپری می کنیم. با سعودی ها و اماراتی ها نیز همینطور رابطه ی ما خوب است. اما این دولت ها در مورد اپوزیسیون سوریه اشتباه می کردند. این دوستان عزیز ما برای انهدام دولت بشار اسد به قدری شتاب دارند و تا آنجا مصمم هستند که قصد دارند از طریق جنگ میان شیعه و سنی به هدف خود برسند. این دوستان میلیون ها دلار و هزاران خروار اسلحه های سنگین را به هر گروهی دادند که دستش را برای پائین کشیدن اسد بالا برده بود. از داعش تا نُصره [منظور جنابشان جبهه النصره است] که با تلاش ارتش ما از عراق بیرون انداخته شدند. ما از همان ابتدا این دو گروه را تروریستی اعلام کردیم! متاسفانه ما قادر به مجاب کردن دوستان خود نشدیم که از این گروه ها حمایت نکنند. بسیار خوب! چه شد؟ از آنجا که امریکا دیگر نمی تواند به یک کشور حمله کند حالا رئیس جمهور اوباما یک ائتلاف از گروه های سنی علیه اسد تشکیل داده است. حالا این مسئولیت به عهده ی سازمان های سنی گذاشته شده است. همچنین این سازمان های مورد تائید ما باید دیگر گروه های سنیِ خطرناک مانند داعش را نیز از بین ببرند. عربستان به ما اجازه داده که گروه های معتدل سنی را در خاک خودش آموزش دهیم. قطری ها هم کمک های مالی خود به گروه های افراطی را قطع کرده اند و دوست قدیمی من رئیس جمهور اردوغان گفته “حق با شما امریکایی ها بود. ما اجازه دادیم که افراد زیادی از اعضای داعش از خاک ما وارد سوریه و عراق شوند.” حالا دارند می کوشند که مرز خود را به روی ورود داعش به سوریه ببندند.»
همه ی این مباحث بایدن در ویدئوی پیوست آمده است. این ها فقط یک سلسله موضوع ساده ی ژئوپولیتیکی نیست. اینها بازی خطرناک با سرنوشت مردمی است که می خواهند مستقل از ناتو زنده گی کنند و رژیم سیاسی مطلوب خود را بسازند. بله این جو بایدن است. رئیس جمهور دمکراتی که شازده اش بزرگترین آزمایشگاه های میکروبیولوژیک را در اوکراینِ سابق راه اندازی کرده بود. رئیس جمهور دمکراتی که در واپسین نفس های رو به موت خود هنوز هم علاوه بر آن ۱۷۵ میلیارد دلار، پول بیشتری از جیب مالیات دهنده گان امریکایی به جیب نئوفاشیست های اوکراینی می ریزد. با وجود این وحوش خوش بینی ابلهانه یی است اگر کسی فکر کند که منطقه ی ما روی صلح خواهد دید. با این حال یا بایدن دروغ می گوید یا اردوغان. و چه بسا هر دو. حضور تمام عیار جهادی ها در ادلب و حمایت کامل ترکیه از تجهیز و تقویت و سازماندهی این جنایتکاران نشان می دهد که سیاست تقویت تروریست ها برای ساقط کردن دولت اسد همراه با بلند پروازی های اردوغان شدیدتر از گذشته ادامه داشته است. امریکا و رئیس جمهورش نمی توانسته اند از موقعیت و فعالیت گنگ های القاعده و جبهه النصره و ده ها گروه تروریستی هم سلول در سوریه بی اطلاع باشند. به خاطر داشته باشیم که پلیس امریکا برای سر محمد جولانی ۱۰ میلیون دلار جایزه گذاشته بود. بدون کمترین تردیدی می توان گفت که CIA و FBI از حضور فعال جولانی در شهر ادلب و رفت و آمد به ترکیه و ارتباط نزدیک با “میت” مطلع بوده اند. تمام این وحوش درنده با هماهنگی کامل ترکیه و اسرائیل منتظر فرصتی بودند تا به محض تضعیف دولت اسد ضربه ی نهایی را وارد آورند. چنین نیز شد.
اما طنز سیاه این فاجعه آن جا است که وزیر خارجه ی دولت جمهوری اسلامی با پیام “تسلیم اسد به اردوغان” وارد دمشق می شود و تقاضای خود و روسایش از سوی اسد پذیرفته نمی شود. به جزئیات بسیار مهم بخشی از این گفت و گو که در سایت وزارت خارجه جمهوری اسلامی درج شده است دقت کنید:
«عباس عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با شبکه مصری الغد، اظهار داشت: ما در چارچوب روند آستانه تلاش میکردیم به اصلاحات سیاسی در سوریه کمک کنیم و در همین چارچوب پیشنهادات بسیاری را به سوریه دادیم.
وی افزود: بارها به بشار اسد توصیه کردم با ترکیه وارد مذاکره شود اما او موافق مذاکره با معارضین و ترکیه نبود. در مورد ترکیه معتقد بود تا قبل از عقب نشینی ترکیه از سوریه با آنها مذاکره نخواهد کرد.
وزیر خارجه گفت: آخرین بار که بشار اسد را دیدم همانجا به او گفتم ارتش سوریه روحیه ندارد و باید روحیه ارتش را بالا ببرد.
وی ادامه داد: از خیلی وقت قبل نصیحتهایمان را در مورد نحوه برخورد با مردم، همسایگان و معارضین کرده بودیم. ما چیزی را تحمیل نمیکردیم و فقط در حد مشورت با او صحبت میکردیم۴»
عراقچی به شکلی از ضرورت “اصلاحات سیاسی” و “نصیحت” به اسد و “نحوه برخورد با مردم و همسایگان و معارضین” سخن می گوید که گویی خود و دولتش “آقا بالاسر” رئیس جمهور یک کشور مستقل بوده اند که یحتمل دچار اختلال روانی بوده است و محتاج نصیحت!
آقای اسد! بیا و پسر خوبی باش و خدمت اردوغان برس و ضمن دستبوسی با معارضین نیز قهوه یی بزن و روحیه ی ارتش خود را بالا ببر!
آخه آقای محترم! دولت تدبیر و امید شما مردم کارگر و زحمتکشِ معترض به افزایش ۳ برابری بهای بنزین را در عرض ۳ روز چنان به خاک و خون کشیدند که “هنوز از چشم ها خونابه روان است” بعد از بشار می خواهید با دولتی مذاکره کند که ارتش اش تا اعماق خاک سوریه نفوذ کرده و یکی از شهرهای استراتژیک اش را به تروریست ها (به قول آقای عراقچی “معارضین”) واگذارده و هر لحظه آماده ی حمله و براندازی و رژیم چنج است. اگر این مذاکره خوب است شما چرا زمانی که خرمشهر و …در اختیار عراق بود دست به آن نزدید؟ چرا وقتی عراقی ها را به پشت مرزها راندید وارد مذاکره نشدید؟ چرا خودِ شما با معارضین تان مذاکره نمی کنید؟ لابد مرگ خوب است اما برای همسایه! می خواهم بدانم آیا پنج سال پیش هم توصیه ی دولت جمهوری اسلامی به اسد – به قول عراقچی “نصیحت” – مذاکره با اردوغان و تروریست ها بود؟ یا اینکه ملاحظاتِ ناشی از “روند توافق آستانه” و سیاستِ همسایه گی از سوی معاون راهبردی پزشکیان – که به شدت ضد فلسطینی است – مقتضیات جدید سیاسی را به پراگماتیسم حکومت منگنه زده است؟ کاربست کلمه ی “معارضین” برای خشن ترین گروه های تروریستی واقعاً نوبری است که فقط از وزیر خارجه ی دولت وفاقِ جمهوری اسلامی بر می آید. هیچی هم نه “معارضین.” این جماعت به کارگران و بازنشسته گان معترض و اعتصاب کننده برای افزایش دستمزد و زنانی که برای آزادی پوشش داد می زنند می گویند “اغتشاشگر” ولی به حرفه یی ترین تروریست های بین المللی سخاوتمندانه لقب “معارض” اعطا می کنند…
تکرار مکرر این نکته سخت ضروری است که سقوط اسد به دنبال جنگهای ۱۳ سالِ داخلی پروژه ی مشترک امریکا و ترکیه و اسرائیل بوده است. نارضایتی عمیق مردم سوریه از تشدید فقر و استبداد سیاسی حاکم و اعتراضِ به حق علیه دولت فقط زمینه های اهداف دولت های سه گانه پیش گفته در کنار دخالت عربستان و قطر و اردن و امارات را مساعد کرد. نظام فاسد امنیتی به همراه دستگاه فاسدتر اداره ی اقتصادی کشور در کنار عملکرد سرکوبگرانه و سیاست های تکیه به سرنیزه از سوی اسد روند این فروپاشی را تشدید کرد.
فقط شش سال پس از شروع اعتراضات مردم سوریه و به حاشیه راندن خیزش آنها از طریق دخالت مسلحانه ی تروریست ها ژنرال وسلی کلارک (فرمانده پیشین ناتو) طی مصاحبه یی۵ – به نقل از یک ژنرال پنتاگون – به صراحت تاکید کرده بود که ۹ روز بعد از ۱۱ سپتامبر دولت بوش تصمیم گرفته بود بعد از افغانستان به عراق و سوریه و لیبی و لبنان و سودان حمله کند و این حمله ها پیش از پایان دولت دوم بوش انجام خواهد شد. علاوه بر منافع فراوان سیاسی اقتصادی سوریه برای امریکا و ترکیه و اسرائیل، ایالات متحد نمی توانست از اهمیت استراتژیک خط لوله یی که نفت و گاز را از قطر به سوریه و از آنجا به اروپا می رساند۶ به ساده گی بگذرد. امری که نبرد فدراسیون روسیه علیه دولت سابق اوکراین و ایجاد بحران انرژی در اروپا بر اهمیت آن افزوده بود. به دلیل مخالفت اسد با ایجاد این خط لوله غربی ها به این جمع بندی رسیده بودند که بدون سرنگونی دولت اسد امکان ساخت و ساز این خط انتقال انرژی ممکن نیست. آنان ناگزیر مسیر ناامن عراق ترکیه۷ را برگزیدند که علاوه بر خطرات ناشی از بی ثباتی عراق شامل هزینه های گزافی نیز می شد.
در تاریخ اول اگوست تصویری از یک جهادی تیربار به دستِ عضو گروه تروریستی “ارتش آزاد سوریه” منتشر شد که در شهرِ سرمدا از استان ادلب مشغول گشت و گذار بود:
زیر این تصویر نوشته شده بود:
A Free Syrian Army soldier carries his weapon at the northern town of Sarmada, in Idlib province, Syria, Wednesday, Aug. 1, 2012. (AP Photo)
دقیقاً دو سال پیش از خیزش مردم به جان آمده ی سوریه و متعاقباً ربایش جنبش آنان از سوی جهادی با پشتیبانی مالی CIA اپوزیسیون تروریست بشار اسد صاحب یک تلویزیون ۲۴ ساعتِ مستقر در لندن شد!
تا آنجا که به اتاق فکرهای صهیونیستی مربوط می شود ماجرای بالکانیزاسیون عراق و لیبی و سوریه و لبنان به دوران پساکمپ دیوید و حذف مصر و اردن از مبارزه علیه اشغالگران باز می گردد. به نوشته ی اُدد ینون (یک استاد دانشگاه تل آویو) در مطلبی با عنوان “برنامه اسرائیل برای خاورمیانه”۹ که در سال ۱۹۸۲ به زبان عبری منتشر شده است – و من خواننده را به متن انگلیسی آن ارجاع می دهم- استراتژی دولت قلابی اسرائیل ابتدا بالکانیزاسیون لبنان بوده است.
برای اینکه دستِ خالی از این بخش نرویم به گوشه یی از برنامه ی رژیم صهیونیستی – مندرج در این مقاله – اشاره می کنم:
« تجزیه لبنان به پنج کشور در حال حاضر در دستور کار قرار گرفته و در جریان است. این رویکرد الگویی خواهد بود که ما بتوانیم مشابه آن را در کشورهای عراق و سوریه و لیبی نیز پیاده کنیم. برنامه تجزیه این کشورها در دراز مدت باید به عنوان هدف راهبردی اسرائیل در جبهه های شرقی باشد. این تجزیه ها می تواند بر مبنای اختلافات قومی و نژادی و مذهبی صورت گیرد. کوچکتر شدن این کشورها و کاهش قدرت نظامی اقتصادی متمرکز آنها به اسرائیل برای گسترش و تقویت پایه های ارضی خود کمک شایانی خواهد کرد.»
انتصابِ خشن ترین جهادی ها از اردن و اویغورهای چینی و عواملِ جانیِ جریان نورالدین زنکی – همان جریانی که مثل آب خوردن سر مردم و البته کودکان را می بُرید و کماکان می بُرَد- و گنگ هایی از ازبکستان و باشغیرستان و مناطق دیگرِ جهادی خیز در حکومت جولانی نه فقط کراوات و کُت مسخره ی او را کنار می زند و تپانچه اش را رو می کند بلکه موید تقسیم قدرت و غنائم و تجزیه ی سیاسی سوریه است. با وجود اینهمه واقعیت و مدرک اگر هنوز فکر می کنید حوادث و مباحث فوق رویکردِ شخصی فلان استاد دانشگاه یا نظر بهمان مقام سیاسی است به اوهام خود ادامه دهید و تصور کنید که نقش ناتو در تجزیه ی یوگسلاوی (بالکانیزاسیون ۱) و فروپاشی شوروی و جنگ در افغانستان و عراق و لیبی و یمن و سوریه و لبنان نیز نظر خصوصی افراد است!
در سوریه ی تحتِ سلطه ی گروه تروریستی “معتدل” احرار الشام حجاب اجباری در دستور کار قرار گرفته است. یک هیئت امریکایی با رهبر هفت تیرکشی که تا دیروز کله اش ۱۰ میلیون دلار جایزه داشت ملاقات کرده اند. چند تروریست غیر سوری به اعتبار بخشنده گی جناب جولانی به درجه ی سرلشکری و فرماندهی ارتش سوریه منصوب شده اند. هیئت هایی از طرف تروریست های حاکم به ترکیه و عربستان رفته اند. قرار شده است اردوغان برای شان در عرض سه سال قانون اساسی بنویسد. اما فعلاً در مدارس سرفصل های درسی تغییر کرده است. به گزارش BBC انگلیسی۱۰ مقرر شده است کودکان به جای “دفاع از میهن” بنویسند ” دفاع از اسلام.” کل دروس مرتبط با تئوری های داروین و بعد از او از جمله نظریه ی “بیگ بنگ” به سرعت حذف شده. اعدام ها هر روز در میادین شهر رونق دارد و هنوز این آغاز راه است. نقطه سرخط!
این مباحث را با چگونه گی ربایش خیزش سوری ها از سوی جهادی ها ادامه خواهم داد.
جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ / ۳ ژانویه
پی نوشت ها:
- ویدئو تحت عنوان:
Hillary Clinton admits US created ISIS
دونالد ترامپ نیز در جریان مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۶ و پلمیک با رقیب خود (هیلاری کلینتون) به وضوح مدعی شد که اوباما با دخالت و مشاوره ی کلینتون داعش را ساخته اند. بنگرید به این ویدئو:
تحت عنوان: Donald Trump Claims Obama & Clinton Founded ISIS, But Bush Negotiated U.S. Withdrawal from Iraq
۲. در زمینه ی طرح و برنامه ی بایدن (معاون اول اوباما) پیرامون حل بحران جنگ داخلی عراق بنگرید به مقاله ی مستندی از همین قلم در مجله ی اطلاعات سیاسی اقتصادی، مرداد و شهریور ۱۳۸۷ شماره ی پی در پی ۲۸۲. تحت عنوان “عراق در گرداب کولونیالیسم و تروریسم.” نیز بنگرید به مقاله یی در همین راستا از نگارنده تحت عنوان “آمریکا، عراق: کمدی یا تراژدی؟” مندرج در پیشین، شماره ۱۸۰ مرداد و شهریور ۱۳۸۱.
۳.
صحبت های بایدن تحت عنوان :
Joe Biden said ISIS/Daesh terrorists armed by Turkey, Qatar, Saudi Arabia, UAE!
۴. متن مصاحبه دکتر عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با شبکه الغد مصر
۵. https://www.youtube.com/watch?v=9RC1Mepk_Sw
۶. https://www.mintpressnews.com/migrant-crisis-syria-war-fueled-by-competing-gas-pipelines/209294/
Refugee Crisis & Syria War Fueled By Competing Gas Pipelines
۷. “Türkiye-Qatar natural gas pipeline could be revived, says Turkish energy minister”. www.aa.com.tr.
Pipelines International, March 2010, Pipeline projects in the Middle East
همچنین بنگرید به این افشاگری هوشمندانه ی ویکی لیکس در خصوص رد پیشنهاد امریکا و قطر و عربستان از سوی اسد به منظور احداث خط لوله ی انرژی از قطر به سوریه و دریای مدیترانه:
https://wikileaks.org/plusd/cables/06DAMASCUS5399_a.html#efmAPuAP9
۸. https://www.mintpressnews.com/migrant-crisis-syria-war-fueled-by-competing-gas-pipelines/209294/
اصل عبری این مقاله در نشریه ی اسرائیلی “کیو ونیوم” به معنای “جهاد” چاپ شده است.
24 پاسخ
با دست مریزاد به محمد یولداش (رفیق) اینکه گفته امد که موضوعات در درون هم می روند نه درونی هستند ونه درونی شدنی اند فقط من کارگر را گیچ میکنند( نیم نگاهی در وسط شرح واقعه سوریه به مسیله بنزین و وو سر میکشی از ان نقطه هاست) در ثانی ذکر کردیم ما کارگران با مفاهیمی که توسط مهندسان با زبان رسم فنی روی کاغذ در می اورند تا با ازمون وخطای نیروی کار و ابزار کار ما کارگران روی ان موضوع شفاف شده و جز .جز. بیان گشته وارد شده تا به ابزارهایی ختم شود که نوع انسان را در بستر شدن تاریخ به جلو راند و نگاه ما از این زاویه به روشنفکران خو بمان است که در شفاف سازی ها . والا نه این کارگر بچه دبستانی است ونه شما استاد دانشگاه (در گوشی بگویم این سخن از خانه ایی بر می اید که بیش از سی سال زندان در درون میکشد انچه گفتی در اوهام باشند بر این خانه نمی چسبد حتی با چسپ های استاد دانشگاهیانی که سنوار ها را شهید و انقلابی تحلیل میکنند و بر مقاومتی ها خم میکنند البته با انکارهای خود تاییدانه )
رسول آقا ؛
-آقای قراگزلو صدای سوم را از همان اولین قسمت مقاله محکوم کرد.بنگ بنگ!
-و چون هیچ انسان شریفی نمیتواند از جنایات بیشمار رژیم نسل کش؛جنایت پیشه و اشغالگر صهیونیستی و متحدان و حامیان فاشیست او در غرب “متمدن” و “دموکراتیک” که از سال ۱۹۴۸ آغاز شده دفاع کند
-چاره ای نمی ماند تا به سوی “دلاور” مردان حماس به رهبری برادر شجاع سنوار و هنیه و…. خم شود .
با آرزوی پیروزی مردم فلسطین در کنار مبارزات کارگران و مزد بگیران ؛آزادی خواهان جهان علیه ظلم و ستم
پاسخ به “ارش”
زنده یاد بهروز دهقانی که زیر شکنجه های ساواک شهید شد:
“لمپن شبیه گردان خوبی است و برای او فرقی ندارد که زیر پرچم یزید برود یا برای شهدا سینه بزند.بسیار زود جوش است، زود بهیجان میآید و هر جا راه ببری میرود….”.
تحت نامهای مختلف همراه با طالبان سلطنت و رسانه اینترنشنال فریاد دروغین وطن و “تمامیت ارضی” سر میدهد.سپاه و حاج قاسم و بسیج -احمد الشرع -اردوغانها- زلنسکی و نتانیاهو ها …پادو ها و عروسکهای خیمه شب بازی غرب و شرق هستند.
مردم ایران جنگ ندیده نیستند.انان دوران جنگ پر “نعمت و برکت ” ۸ ساله که همزمان با کشتار های بیشمار چپها و مبارزان در کوه و جنگل و زندان و خیابان خرید میلیونها دلار اسلحه از اسرائیل را بیاد دارند.
بدا به حال “حزب” ۲ طبقه “کارگران-دهقانان”(توفان) که پا رکاب خمینی شدند.مانند حالا که اینترنتی فریاد موشک جواب موشک سر میدهند.صدام یزید کافر هم از همه “ضد صهیونیست” تر در سال۷۰ به تل آویو و حیفا موشک زد.
لمپن کسی است که به دانشمندان علوم اجتماعی (مارکس, انگلس….)دخیل می بندد تا سرانجام برای چکمه پوشان دهه خونین ۶۰(فرماندهان کودک کش سپاه …) سوگواری کند و هورا کش جانیانی میشود که هواپیمای مسافربری را سرنگون و ۱۷۶ مسافر بیگناه را را بقتل میرسانند تا جنگ طلبی خود را توجیه کنند.
روی دیگر سکه کسانی است که منتظر موشک پراکنی های نتانیاهو-امریکا هستند تا وارد ایران شوند. با این تفاوت که آرش؛ یا هر نام دیگری که آخرین بازمانده انور خوجه است برای پرتاب “موشکهای بازدارنده” حسین بازجو-سید علی هلهله سر می دهد.
شعارهای انقلابی خیزشی را که کار- سقف گندم -کتاب -آزادی و برابری را فریاد میزنند زیر فرش پنهان میکند تا مبادا “غائله ” تکامل یابد.
با شکم سیری چشم بر غارت میلیاردها دلار سرمایه کارگران و مزد بگیران و بازنشستگان وطنی که برای آن اشک تمساح میریزد می بندد تا سرکوب جنبش عادلانه مردم سوریه به رهبری حاج قاسم شکل بگیرد و مزدوران فاطمیون-زینبیون ….به نان و نوایی برسند.
بشریت آگاه سراسر جهان هر روز بیشتر به ماهیت سردمداران غربی و شرقی و بر جنایات صدها ساله امپریالیسم-صهیونیسم-فاشیسم و جیره خواران ریز درشت آنها…در سراسر جهان از خاورمیانه تا آفریقا و آسیا و خونریزی آنها در هرگوشه ای که بوی نفت و گاز و رنگ طلا و برق لیتیم و معدن است پی میبرند. مبارزه با ارتجا ع داخلی بزرگترین کمک به مردم ستمدیده منطقه است .
فریبکاری ؛ تحریف و نیرنگ با هر نامی ممنوع!
جناب آرش:
حکم اعدام پخشان عزیزی تایید شد! در دومین سالگرد آغاز خیزش مهسا، با ارسال نامهای از زندان اوین بر زنده و پویا بودن این خیزش تاکید کرده و رهنمودهایی را درباره ارکان جنبش “زن، زندگی، آزادی” ارائه داده بود.
نفس راحتی بکش؟! طناب دار برای یک “غائله گر” دیگر. ارمان حسن نصرالله زنده است!
رسول عزیز
فکر می کنم محمد گرامی نخواسته به خزعبلات وزیر خارجه جمهوری اسلامی بی پاسخ بگذرد و به همین خاطر هم در چند مورد از اظهارات نامربوط عراقچی در مورد سوریه با لحنی عصبی وارد شده که به گمانم بی ارتباط با اصل موضوع نیست.
اول طرح موضوع مذاکره با اردوغان. که رفیق مان جوابش را داده.
دوم اصلاحات سیاسی . که پاسخش در بحث کشتار در ماجرای افزایش قیمت بنزین آمده
سام. گفت و گو با معارضان . یعنی معارض خواندن تروریست ها از طرف یک مقام رسمی جمهوری اسلامی که تا دیروز اینها را تروریست می خواند و ناگهان می گوید معارضان اما معترضان داخلی را اغتشاشگر می داند. مقایسه کن زنان آسیب پذیری که برای آزادی پوشش به خیابان آمده بودن با باند جولانی. دومی از طرف آقای عراقچی می شود معارض و اولی اغتشاشگر.
همچنین به کار بردن کلمه نصیحت برای پیشنهاد به یک رئیس جمهور ادبیات سخیفی است که از طرف عراقچی به کار رفته و به نظر من هدفش اول تحقیر اسد است و دوم به دست آوردن دل ترکیه و تروریست ها.
ارادتمند
در قسمتی از ربایش خیزش مردم می گوید در جایی دگر دفاع از اسد
این تناقض گویی حاصل از همه چیز گفتن است
که نگفتی بیش نیست
اما این واقعیت که روسیه اجازه می داد، هواپیماهای اسرائیلی بدون ترس ازپیشرفته ترین موشک های ضدهوائی روسی مستقر در سوریه، مواضع سپاه را بمباران و سرداران سپاه را بقتل رساندند نشان از همدستی عملی روسیه با رزیم صهیونیستی اسرائیل در سوریه علیه ج.ا دارد.
حالا هلال شیعی جای خود را به مثلث سنی به نیابت از امریکا میدهد تا در سوریه عربده “پیروزی” سر دهد. وقتی جنگی رخ می دهد هیچ کس نمی تواند از آن کنار بماند. اما، به معنای آن نیست که باید دنبالچه یکی از طرفین سازمان یافته جنگ شد تا دو بلوک ارتجاعی جمهوری اسلامی/محورمقاومت/روسیه/ چین از یک طرف و آمریکا/اسراییل/پهلوی از طرف دیگر جهت آینده تحولات را در منطقه و بعدتر هم در ایران تعیین کند.
حماس کمتر از ۲۴ ساعت پس از سقوط بشار اسد در پیامی به مردم این کشور و مرتجعین مثلث سنی هیئت تحریر شام تبریک گفت؟؟!!
حماس همچنین ابراز امیدواری کرده که سوریه پس از اسد، همچنان «نقش تاریخی و محوری خود در حمایت از مردم فلسطین» را ادامه دهد؟؟!!
در بیانیهای جداگانه، زیاد النخاله؛ رییس گروه جهاد اسلامی فلسطین که مورد حمایت ایران و از متحدان حماس است، همین مواضع را تکرار کرد؟؟!!
زیاد النخاله گفت: «جهاد اسلامی امیدوار است که سوریه همانگونه که همیشه بوده همچنان یک پشتیبان واقعی برای مردم فلسطین و آرمان عادلانه آنها باقی بماند»؟؟!!
این پیروزی مبارک حماس و جهاد اسلامی هم باشد؟؟!!
اگر دوستان عزیز کاربر این سایت فوق العاده خواندنی ( که من شناخت آن را مدیون دکتر هستم ) دست به مذمت من نگشایند دوست دارم با صداقت کامل و سلامت عقل اعتراف کنم که در آستانه سالخوردگی ( یک روز بالای پنجاه هم سالخوردگی است) دارم عاشق کامنت های ثابت دوست نادیده جناب آقای ” کهنسال” می شوم. البته این صفت مستعار می تواند یک بانو را نیز شامل شود. اما ادبیات جناب کهنسال و دانش غنی سیاسی ایشان حدس من را تائید می کند. اما از این موضوع که بگذریم یک مسئله در تمام کامنت های کهنسال عزیز ثابت است. حمله به پوتین و گروه های اسلام سیاسی مانند حماس و جهاد اسلامی. تا آنجا که به شخص خودم مربوط می شود اگر قرار بر انتخاب باشد من هرگز حماس را انتخاب نمی کنم. ولی دکتر سه یا چهار جلد کتاب تحقیقی و داستانی درباره گروه های اسلام سیاسی به خصوص در زادگاه آنان یعنی افِدوستان نوشته و بارها نیز از جمله در همین مقاله سازمان تروریستی تحریر الشام را مانند حماس یک گروه اخوانی متمایل به ترکیه و ارتجاعی خوانده. مانند مرسی در مصر. اما آیا با سقوط حسنی مبارک و بعد از او مرسی و ارتقای کودتای سیسی وضع مصر بهتر شد؟ من البته هنر سینما و تئاتر را خیلی بهتر از سیاست می شناسم اما می خواهم فرض کنم که یک عده راهزن ریخته اند و نیمه شب ماشین و کیف و موبایل من را گرفته اند و وسط بیابان ول کرده اند حالا اگر یک جوانمردی مانند یحیی سنوار پیدا شود و سارقان را به رگبار ببندند و وسایل به سرقت رفته و ماشین من را عودت نماید آیا باید از او تشکر کنم یا بپرسم ببخشید آقای سنوار چون شما روزی ۷۰ رکعت نماز می خوانید و مخالف بی حجابی هستی فداکاری ات برای نجات من از دست دزدان مفت چنگت؟
من درباره حماس اینجوری فکر می کنم و معتقدم این جریان جولانی مشکوک است. اردوغان هم به اسرائیل بنزین می فروخت ولی ظاهرن از حماس دفاع می کرد. همین دیگه.
واقعا مثال جالبی زدید درمورد دزدها. بسیار آموزنده!
بانو میترا ح گرامی
به نظر می آید شما هیچکدام از کامنتهای بنده را نمی خوانید که فکر میکنید اینجانب کهنسال سراپا تقصیر فقط به پوتین و حماس و جهاد اسلامی گیر میدهم.مثال راهزنی ماشین و کیف و موبایل شما بی ربط است
شوت پرویز قلیچ خانی در دقیقه ۹۰ اردیبهشت ۴۷ به دروازه اسراییل نواخته شد و من دانش آموز بودم و شرکت در تظاهرات پس از مسابقه …
شما در ان دوران هنوز چشم به این جهان نگشوده بودید.
امیدوارم کامنتها را با دقت بیشتری بخوانید.
شاد بودن هنر است هنرمند بمانید.
دمت گرم کهنسال عزیز اصلن چه غوغایی در کلاسهای درسمان بپا شد از ان شوت گرامیمان قلیچ من همیشه عاشق قلیچ بودم اینجا هم امد گله ایی داشتم ولی این ستاره فوتبال ما ادم افتاده ایی یافتم که خود پشیمان از گله ام شدم
آقای قراگوزلو با نشر مقاله ای دوباره آب در لانه مورچه های چپ آنارشیست مخرب ویرانگر انداخته است . مخالفت با رهبران حزب الله یا حماس خود تاییدی با سیاست نتانیاهوی دولت صهیونیستی اسرائیل است . اگر نتانیاهو مردم این کشور ها را در جهت نسل کشی قتل عام میکند ، شما چپهای تروتسکیستی کاغذی ، تئوری نابودی آنها را تبلیغ و ترغیب میکنید . بهانه و دورویی شما این است که چون حکمومت ملایان از آنها حمایت مالی و نظام میکند پس آنها نیز باید محکوم به نابودی باشند . آیا میلیونها مردم آزادیخواه ، احزاب سازمانهای کشوری، دولت ها که از مر دم فلسطین حمایت و دولت اسرائیل را محکوم کرده اند ، آنها هم طرفدار حکومت ملایان ایران اند ؟ شما فقط مخالف حکومتهای فلسطین ، لبنان و یا بشار اسد سوریه نیستید ، بلکه حملات نطامی به تمام کشورهائی که آقای جورج دبلیو بوش آنها را کشورهایی ” شر ” نامیده بود را هم تایید کرده اید .
شما در حرف هم مخالف سلطنت طلبان و فاشیست ها هستید ولی در عمل همان ساز آنها را مینوازید . قاسم سلیمانی به دستور آقای ترامپ رئیس جمهور پیشین و آینده امریکا ترور شد . قضاوت در جنایتکار و یا ملی بودن او مربوط به خود مردم ایران در حال و آینده است و نه کشور دیگری آنهم با ترور !؟
حال اگر آقای ترامپ یا منتظرالسطنه رضا پهلوی که معتقدند ” سر مار ” یا “چشم اختاپوس ” در تهران است ، خواستی در جهت حمله نظامی به ایران نیست . معلوم است که شما “خط سومی ها ” که خطی منفعل و منتظر به تجاوز نظامی بیگانگان است ، میباشید .
مردم وطن خواه هیچ کشوری حاظر نخواهند بود که فرمانده نظامی و یا نظام حکومت مستقل و قانونی کشوری ، حتی اگر از مخالفان هم باشند بوسیله کشور دیگری ترور یا سرنگون شوند ، بجز خائنین !
از یکی از همین حواریون سئوال شده بود که :
“اگر تعیین و تکلیف با رژیم دیکتاتوری این کشورها وظیفه داخلی مردم آنها نباشد پس وظیفه کیست ؟! “.( هنوز جوابی نرسیده ! )
جالب اینجاست که آنها از دموکراسی، سوسیالیسم ، برابری ، ” حکومت شورایی ” و … سخن میرانند، ولی ملیت و داشتن استقلال دولتی را در مرزهای مشخصی قبول ندارند . معلوم نیست این آنها این نوع حکومتها را در کدام سیاره بدون مرزی میخواهند پیاده کنند ؟ جوابی جز با ادبیاتی لمپنی و چاله میدانی ندارند .
آنها حمله به نویسنده و یا مخالفی بصورت گنگ گروهی انجام میدهند . یکی دیگری را ” استاد” و دیگری در تائید دوست بالا نشسته ای میفرماید : “دمت گرم علی آقا خوشم آمد زدی به خال “…. یکی قربان صدقه اولی و دیگری به فدایت شوم دومی میپردازد … ابن برخورد ها اگر لمپنی نیست ، چه هست سیاسی است ؟!…
بعنوان یاداوری باید خاطر نشان ساخت که :
معمولآ اسامی نظر دهندگان بخاطر مسائل امنیتی تمایل دارند بصورت مستعار انتخاب شوند . هر گونه کنجکاوی برا ی شناسایی و یاشناسانیدن نظر دهنده ای جنبه پلیسی و جاسوسی معنی خواهد داشت ، چه بخواهید و چه نخواهید .
همشهری حتما ترانه فیلم طنز مشدی عباد را شنیده ای؟
https://www.aparat.com/v/k606916
من نقدر قوجا اولسام دیرم مین جوانا (هر چقدر پیر باشم با هزار جوان برابری می کنم)
سیز ساغ من سلامت (یاد صمد بهرنگی گرامی)
میتراح گرامی هیچکس مبارزه شخص سنوار با اسرائیل را زیر سؤال نبرده. انتقاد به چگونگی این مبارزه است. در مثال شما که سنوار به کمک شما آمده و سارقین را به گلوله بسته اگر پس از آن به سراغ زن و بچه های آن سارقین میرفت و آنان را با علم به این که صرفا خانواده سارقین هستند به رگبار گلوله می بست آیا شما همچنان از او تشکر میکردید؟
آقای قراگوزلو با نشر مقاله ای دوباره آب در لانه مورچه های چپ آنارشیست مخرب ویرانگر انداخته است . مخالفت با رهبران حزب الله یا حماس خود تاییدی با سیاست نتانیاهوی دولت صهیونیستی اسرائیل است . اگر نتانیاهو مردم این کشور ها را در جهت نسل کشی قتل عام میکند ، شما چپهای تروتسکیستی کاغذی ، تئوری نابودی آنها را تبلیغ و ترغیب میکنید . بهانه و دورویی شما این است که چون حکمومت ملایان از آنها حمایت مالی و نظام میکند پس آنها نیز باید محکوم به نابودی باشند . آیا میلیونها مردم آزادیخواه ، احزاب سازمانهای کشوری، دولت ها که از مر دم فلسطین حمایت و دولت اسرائیل را محکوم کرده اند ، آنها هم طرفدار حکومت ملایان ایران اند ؟ شما فقط مخالف حکومتهای فلسطین ، لبنان و یا بشار اسد سوریه نیستید ، بلکه حملات نطامی به تمام کشورهائی که آقای جورج دبلیو بوش آنها را کشورهایی ” شر ” نامیده بود را هم تایید کرده اید .
شما در حرف هم مخالف سلطنت طلبان و فاشیست ها هستید ولی در عمل همان ساز آنها را مینوازید . قاسم سلیمانی به دستور آقای ترامپ رئیس جمهور پیشین و آینده امریکا ترور شد . قضاوت در جنایتکار و یا ملی بودن او مربوط به خود مردم ایران در حال و آینده است و نه کشور دیگری آنهم با ترور !؟
حال اگر آقای ترامپ یا منتظرالسطنه رضا پهلوی که معتقدند ” سر مار ” یا “چشم اختاپوس ” در تهران است ، خواستی در جهت حمله نظامی به ایران نیست . معلوم است که شما “خط سومی ها ” که خطی منفعل و منتظر به تجاوز نظامی بیگانگان است ، میباشید .
مردم وطن خواه هیچ کشوری حاظر نخواهند بود که فرمانده نظامی و یا نظام حکومت مستقل و قانونی کشوری ، حتی اگر از مخالفان هم باشند بوسیله کشور دیگری ترور یا سرنگون شوند ، بجز خائنین !
از یکی از همین حواریون سئوال شده بود که :
“اگر تعیین و تکلیف با رژیم دیکتاتوری این کشورها وظیفه داخلی مردم آنها نباشد پس وظیفه کیست ؟! “.( هنوز جوابی نرسیده ! )
جالب اینجاست که آنها از دموکراسی، سوسیالیسم ، برابری ، ” حکومت شورایی ” و … سخن میرانند، ولی ملیت و داشتن استقلال دولتی را در مرزهای مشخصی قبول ندارند . معلوم نیست این آنها این نوع حکومتها را در کدام سیاره بدون مرزی میخواهند پیاده کنند ؟ جوابی جز با ادبیاتی لمپنی و چاله میدانی ندارند .
آنها حمله به نویسنده و یا مخالفی بصورت گنگ گروهی انجام میدهند . یکی دیگری را ” استاد” و دیگری در تائید دوست بالا نشسته ای میفرماید : “دمت گرم علی آقا خوشم آمد زدی به خال “…. یکی قربان صدقه اولی و دیگری به فدایت شوم دومی میپردازد … ابن برخورد ها اگر لمپنی نیست ، چه هست سیاسی است ؟!…
بعنوان یاداوری باید خاطر نشان ساخت که :
معمولآ اسامی نظر دهندگان بخاطر مسائل امنیتی تمایل دارند بصورت مستعار انتخاب شوند . هر گونه کنجکاوی برا ی شناسایی و یاشناسانیدن نظر دهنده ای جنبه پلیسی و جاسوسی معنی خواهد داشت ، چه بخواهید و چه نخواهید .
هر کاربری مختار است با هرنامی که مایل است نظر خود را بیان دارد: رستم؛ کاوه ؛آرش؛باران؛ برف؛…. ولی برای “چپ محور مقاومت” و دفاع از ج.ا؛ نیاز به نام مستعار که نیست هیچ؛حتی نام اصلی می تواند منجر به دریافت لوح تقدیر و…هم بشود.تغییر نام مستعار بعداز ۲ سال واندی بخاطر انگشت نما شدن و به درستی از سوی سایر کاربران(نظرات آنچنانی – نمونه های زیر)منزوی شدن مسئله است.
تا جاییکه دوستان محترم اخبار روز را هم متهم به جانبداری از این و آن کند.مسئله اینست کسی که بعداز خیزش مهسا و کشتار صدها نفر و بازداشت؛کورشدن؛ مسمومیت؛ مجروح شدن هزاران نفر؛ دو آتشه تر از رسانه های داخل مانند کیهان حسین بازجو؛ وطن امروز و جوان … و رسانه های سپاه مانند تسنیم و…چنین جنبشی را ارتجاعی دانسته و آنرا به اجانب نسبت دهد و همان صحبتهای حسن نصراله را در مورد قتل حکومتی ژینا تکرار؛ و منشور سندیکای کارگران شرکت واحد؛ شورای صنفی فرهنگیان؛ کارگران ۷ تپه؛ گردهمایی نیروهای چپ و کمونیست(بیش از۱۲۰۰ نفر در گردهمایی کلن) را مسخره و راهپیمایی ایرانیان در تبعید در حمایت از مبارزان داخل را به غرب متصل کند و …..
دوران پنهان شدن زیر پرچم این “ایسم” و محکوم کردن ان یکی “ایسم” گذشته است.
هواداران جنبش دادخواهی جنایات ۴۵ ساله ج.ا را زیر سوال نبرید!
اصل بد نیکو نگردد .. آنکه بنیادش بد است .
کجایند این “غائله زن زندگی آزادی ” ، جنبش مهسا و این بزرگترین انقلاب بشری که شما از مدافعین و سینه چاک همیشگی آنها بودید ؟!
یکی از شعارها و تئوریهای تبلیغ شده که از مجاری” خط سومی ها ” جاری میشود : تئوری
” دو قطب ارتجاع ” است .
این گروه که هویت آنها فقط به قلمرو کاغذی محدود میشود ، هر نوع دفاع از ” وطن ” را ارتجاعی میداند و مدافعین وطن در مقابل تجاوزات نطامی بیگانگان را نیز ارتجاعی میدانند . یعنی تمام کسانیکه در جنگ ایران و عراق شرکت کردند ارتجاعی اند و کشتن تمام ارتجاعیون از وظایف تئوری پسند اسرائیل ها و چپ های خط سومی هاست !
در نظر بگیریم در جنگ ایران و عراق ( تا زمانیکه از مرز ایران نگذشته بود ) جنگی ملی و در دفاع از جان و مال و ناموس مردم ایران بود . مردم ایران اعم از ارتش، سپاه ، کمیته و دیگر داوطلبان مردمی این حق را داشتند و در آینده هم همین حق را دارند که پای هر متجاوز نظامی بیگانگانه ای را بشکنند و پوست از سر آنها هم بکنند .
“خط سومی ها ” این دفاع را رذیلانه در تحکیم حکومت ملایان می دانند و نه در دفاع کشور و جان و مال و ناموس مردم . این عقاید به ارتش متجاوز عراق این اجازه را میداد که حکومت ” ارتجاعی” ایران را سرنگون کرده تا حکومت صدام حسینی عراق در ایران پیاده شود ، تا ذره ای از انقلاب بودن این جماعت کم نشود !
البته آنها به داشتن هیچ وطنی برای کشورهای عقب نگاه داشته شده به رسمیت نمی شناند ! ناموس چطور ؟ چگونه یک ” انقلابی ” چپ اندر قیچی اجازه تجاوز ارتش بیگانگان ای را به ناموس خانواده خود و یا کشور خود میدهد ؟!
همین شرایط را برای کشورهایی که مورد تجاوز نظامی بیگانگان قرار گرفته و خط سومی ها آنرا تائید کرده آند در نظر بگیریم .
از ” کشورهایی که حاکمان دیکتاتور و مستبد ارتجاع و مذهبی” دارند بگذریم و سری به فرانسه نازنین در جنگ جهانی دوم بزنیم . آیا فرانسویها این حق را داشتند که نازیهای هیتلری را بهر وسیله که کشورشان را اشغال کرده بود اخراج نمایند ؟!
درود بر کاربران محترم
من به اعتبار گرفتاری دکتر قراگوزلو تمام کامنت ها را مانند همیشه در یک فایل ورد کپی کردم و برای ایشان فرستادم. مانند همیشه دوست عزیز من این موضوع را خاطر نشان شدند که کامنت موافق یا مخالف چندان مهم نیست. موضوع مهم این است که این کامنت ها بتواند به روشنتر شدن بحثی پیچیده کمک کند.
شخصا از جناب کهنسال و سایر کاربران محترم که من را نواختند و متلک انداختن متشکرم.
استاد ” بزرگ ” جناب کهنسال
“برای کسانی که چشمی برای دیدن دارند پوشیده نیست که . اسرائیل و کشورهای امپریالیستی به بهانه حمله هفت اکتبر حماس کشتار و نسلکشی دیگری را در تاریخ اشغالگرانه و جنایتکارانهاشان رقم میزنند.. این موضوع که حماس با اقدام هفتم اکتبر خود زمینه را برای نسلکشی مردم فلسطین در غزه فراهم کرده است، در گزارشات مختلف آشکار است.” ( از استاد بزرگ )
عجب ! عجب ؟!
برای کسانیکه چشمان نابینا ندارند و آن کسانیکه دارند ، و بهانه حمله اسرائیل و نسل کشی مردم فلسطین از ۷۵ سال گذشته تا کنون را فقط به بهانه حمله حماس در ۷ اکتبر دانسته و بدین وسیله اسرائیل را رذیلانه تبرئه مینمایند ، خود میدانند که برای حمله به کشوری در جهت کشور گشایی و غارت منابع و ثروت آنها همیشه بهانه ای وجود داشته و دارد . مگر صدام حسین سلاحهای کشتار جمعی داشت ؟ لیبی بخاطر این سر نگون شد که اجازه نداد خط لوله گاز قطر به اروپا از کشورش عبور کند . شرایطی را که امروز در سوریه بوجود آورده اند . پس بهانه به هیچ وجه بر سر دیکتاتور ، مستبد ، فاشیست ، مذهبی شیعه و سنی بودن حکومتهای این کشورها نیست بلکه بر سر غارت منابع و منافع غارتگران جهانی و مزدوران آنهاست که همیشه توجیهی برای حمله آنها و مقصر شمردن کشور حمله شونده دارند .
با درود به کاربران
به نظر من این مقاله در ادامه بخش های پیشین بسیار مستند و قابل ارجاع است و به رفقای دانشجویی که تزهای خود را درباره خاورمیانه و سوریه و لیبی و عراق می نویسند پیشنهاد می کنم حتمن آن را سیو کنند.
از دکتر قرا گوزلو به خاطر این همه اطلاعات که ارائه می کند و وقتی که برای روشن کردن ذهن ما در این روزگار تلخ تر از زهر می گذار نمی توانم سپاسگزار نباشم.
با این وجود رگه هائی شدیدا «تلخ» در حین مطالعه شیرینی اطلاعات را بکامم تلخ می کند که نمی دانم ناشی از «پیشداوری » های من ست یا نه واقعا رگه های «تلخ» در مقاله وجو دارد؟
استاد نوشته اند:
” کافی است به مواضع به غایت فرصت طلبانه و ارتجاعی روسیه در ارتباط با عملیات دلاورانه ی ۷ اکتبر خم شوید.
در صورتی که صحنه و صفحه ی بازی خاورمیانه به هم نمی خورد اسرائیلی ها اسد را به مخالفان اسلامگرای وی ترجیح می دادند. ”
ـ آیا حمله ی حماس و متحدانش به عنوان بخشی از جنبش فلسطین اشغالی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ با محاسبات غلط و دست کم گرفتن توان اسرائیل اشغالگر و با ۷۶ سال جنایت دائم نبوده ست؟ آیا این حمله به جنبش رهائی بخش فلسطین لطمه نزد؟
ـ نگارنده این عمیلیات را با اشغال نظامی افغانستان توسط شوروی مقایسه می کند که خیال می کرد در جهان نسبت به امپریالیسم جهانی هژمونی داشت و قبلا علیه قرار داد کمپ دیود هم تحریم و بایکوت سازمان آزادیبخش و کشور های عربی را تشویق کرد. دیدیم که آمریکا تروریستهای اسلامی رادر پاکستان آموزش داد و شوروی را وادار به خروج از افغانستان نمودند . فروپاشی شوروی هم به افسانه هژمونی سوسیالیسم در جهان پایان داد.
در مورد حضور روسیه و ایران در سوریه فکر می کنم باید صبر کرد تا در قسمت های دیگر ببینیم دکتر در مورد حکومت نکبت خامنه ای و چرا از بعداز سقوط صدام از این راه خود را به سوریه ، لبنان ، حماس و..وصل کرد. سخن گوید.
بنابر دلایل و شواهدی فراوان، دولت اسرائیل(طبق نظر دکتر قرا گوزلو در تلوزیون برابری-به بمباران جشن ۷ اکتبر به حماس کمک کرد ) آگاهانه دست حماس را باز گذاشته تا از این طریق به اهداف و طرح شوم خود که همان تداوم ۷۵ سال نسل کشی، تجاوز و کشتارو خونریزی میباشد، دست یابد و از سوی دیگر همچنان حماس را بهانهای برای این کشتار و تجاوز قلمداد کند.
واقعیت :جنگ ضد خلقی کنونی، جنگ دولت اشغالگر اسرائیل با تودههای رنجدیده فلسطین میباشد از هفتم اکتبر با حمله ارتجاعی حماس، رسانههای جیرهخوار امپریالیستی و صهیونیستی با بوق و کرنا در شبکههای اجتماعی و غیره با فریبکاری تمام برای سرپوش گذاشتن به جنگافروزی، نسلکشی مردم فلسطین و جنایات ضد بشری، آن را جنگ اسرائیل با حماس نام گذاشتند؛ جنگی که تا کنون مردم جهان شاهد قربانی شدن دهها هزار از مردم بیگناه فلسطین بودهاند
برای کسانی که چشمی برای دیدن دارند پوشیده نیست که . اسرائیل و کشورهای امپریالیستی به بهانه حمله هفت اکتبر حماس کشتار و نسلکشی دیگری را در تاریخ اشغالگرانه و جنایتکارانهاشان رقم میزنند.. این موضوع که حماس با اقدام هفتم اکتبر خود زمینه را برای نسلکشی مردم فلسطین در غزه فراهم کرده است، در گزارشات مختلف آشکار است.
شما متاسفانه در توهم عمیقی به سر می برید که ریشه در سالهای دهه ۵۰ ایران، اوج جنگ سرد، و تفسیر استالینی مارکسیسم در ایران دارد. لطفا قدری خود را بتکانید و با دنیای جدید قرن ۲۱ آشنا بشوید. افکار سوسیالیستی خود را نگاه دارید ولی با داروی قرن ۱۹ برای قرن ۲۱ نسخه نپیچید.
خانم میترا ح گرامی؛
اگر به مبارزات بازنشستگان زن و مرد که چندین سال گذشته برای حق پایمال شده خود؛ با شعارهای:
تحریم انتخابات؛ آزادی زندانیان سیاسی و جنگ افروزی کافیه – سفره ما خالیه در کف خیابان هستند توجه فرمایید می بینید که :
دود از کنده (کهنسالان) برمی خیزد! جوانان جای خود دارند که شعله آتش هستند.
شاد بودن هنر است همیشه هنرمند بمانید.