جیمی کارتر، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت. او در طول حیات خود، از یک کشاورز ساده به یکی از چهرههای مهم سیاسی و انسانی قرن بیستم تبدیل شد و با یک دوره ریاستجمهوری و دههها فعالیت بشردوستانه، تأثیر قابلتوجهی بر تاریخ آمریکا و جهان داشت.
جیمی کارتر در ۱ اکتبر ۱۹۲۴ در شهر کوچک پلینز، جورجیا به دنیا آمد. کارتر پس از فارغالتحصیلی از آکادمی نیروی دریایی آمریکا، به مدت هفت سال در نیروی دریایی خدمت کرد و در برنامه توسعه زیردریاییهای هستهای مشارکت داشت. با مرگ پدرش در سال ۱۹۵۳، او خدمت نظامی را ترک کرد تا مدیریت مزرعه خانوادگی را بر عهده گیرد.
کارتر فعالیت سیاسی خود را با انتخاب به مجلس سنای ایالت جورجیا در سال ۱۹۶۲ آغاز کرد و سپس در سال ۱۹۷۰ به مقام فرمانداری این ایالت رسید. او در دوران فرمانداری خود با تأکید بر عدالت نژادی و اصلاحات اجتماعی، به عنوان نمادی از «جنوب نوین» شناخته شد.
در انتخابات ریاستجمهوری ۱۹۷۶، کارتر بهعنوان یک سیاستمدار «خارج از واشنگتن» که به فساد ناشی از رسوایی واترگیت واکنش نشان میداد، توانست حمایت عمومی را جلب کند. او با وعده بازگرداندن صداقت به کاخ سفید، در برابر جرالد فورد، رئیسجمهور وقت، پیروز شد و در ژانویه ۱۹۷۷ بهعنوان سیونهمین رئیسجمهور ایالات متحده سوگند یاد کرد.
توافقنامه کمپ دیوید
یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران ریاستجمهوری کارتر، امضای توافقنامه کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل بود که به اولین معاهده صلح میان اسرائیل و یک کشور عربی انجامید. این توافقنامه با تعهد اسرائیل به خروج از صحرای سینا و آغاز کمکهای مالی گسترده آمریکا به دو کشور همراه بود.
معاهده کانال پاناما
کارتر همچنین معاهدهای را تصویب کرد که مالکیت کانال پاناما را به این کشور بازگرداند، اقدامی که بهعنوان گامی در جهت تقویت روابط بینالمللی و احترام به حاکمیت کشورها تلقی شد.
بحران گروگانگیری در ایران
یکی از بزرگترین بحرانهای دوران ریاستجمهوری کارتر، اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان خط امامی و گروگانگیری ۵۲ آمریکایی بود. این بحران که ۴۴۴ روز به طول انجامید، تأثیر منفی زیادی بر محبوبیت کارتر داشت. تلاش برای آزادسازی گروگانها از طریق عملیات نظامی نیز با شکست همراه شد و به کشته شدن هشت نظامی آمریکایی انجامید.
در داخل کشور، ریاستجمهوری کارتر با بحرانهای اقتصادی از جمله تورم شدید، افزایش قیمت نفت و کمبود سوخت همراه بود. سخنرانی معروف او در سال ۱۹۷۹ که به «سخنرانی رکود» مشهور شد، اگرچه بهدنبال تقویت روحیه ملی بود، اما به تقویت تصورات عمومی از ناتوانی او در مدیریت بحران انجامید.