جهان بهتری ممکن است، اما نه با سرمایه داری و نه بدون مبارزه و انقلاب اجتماعی
اکنون بیش از هر زمان مسجل شده است که این فقط ما کمونیستها نیستیم که زنگ های خطر نابودی بشریت و طبیعت در سیاره زمین را به صدا درآورده ایم. هر جامعه شناس اندکی منصف، هر اقتصاددان “عاقل” و هر انسان کمی آگاه، دیگر نیازی به آمار و داده های پژوهشی پیچیده ندارد که دریابد نظام سرمایه داری دارد با شتابی حیرت انگیز سیاره زیبای ما را به سوی انقراض هدایت میکند.
این نظام، به جای بهره گیری از پیشرفت های علمی برای رفاه و آسایش مردمان، آن را در خدمت سودورزی، میلیتاریسم، افزایش نابرابریهای طبقاتی و تخریب محیط زیست قرار داده است.
همین حالا در دهها کشور، جنگ های داخلی یا منطقه ای جریان دارد، به ویژه در خاورمیانه، شاخ افریقا و اوکراین.
بر طبق تازه ترین گزارش یونیسف (صندوق کودکان سازمان ملل) از هر پنج کودک در دنیا یک نفر در مناطق جنگی زندگی میکند و این کودکان علاوه بر تجربه روزانه کشته و مجروح شدن، از غذا و بهداشت مناسب نیز محرومند و بیش از پنجاه میلیون نفر از آنها به مدرسه نمی روند. میزان آزار جنسی کودکان نیز در سال گذشته هزار درصد افزایش یافته است.
سازمان ملل رسما میگوید بیش از هشتصد میلیون نفر در جهان از گرسنگی و سوء تغذیه رنج میبرند. این سازمان در سالهای اخیر میتوانست برای حدود ۳۷۰ میلیون نفر کمک های غذایی و انسانی تهیه کند. اکنون اطلاع می دهند که به دلیل عدم دریافت کمک مالی لازم از سوی دولتهای عضو، تنها قادرند در سال جدید به شصت درصد این گرسنگان و جنگ زده گان کمک برسانند.
آمار پناهجویان و بیجا شده گان ناشی از خشونتهای سیاسی، جنگ و تغییرات اقلیمی از مرز ۱۱۰ میلیون نفر گذشته است. یک نهاد خیریه کمک به پناهجویان در اسپانیا اعلام کرده که فقط در سال ۲۰۲۴ بیش از ده هزار نفر در دریای مدیترانه در راه رسیدن به اسپانیا جان خود را از دست داده اند.
تنها در سه جنگ و نسل کشی غزه، سودان و اوکراین صدها هزار نفر کشته و مجروح شده اند. تنها در غزه بیش از ۴۵ هزار نفر کشته شده اند که هفتاد درصد آنها زن و کودک بوده اند. میزان تلفات کودکان در غزه به اندازه کل تلفات جنگی کودکان در جهان بوده است. با این همه و علیرغم صدور حکم جلب برای نتانیاهو و وزیر دفاع اش توسط دیوان دادگستری بین المللی (متعلق به سازمان ملل) رژیم جنایتکار و اشغالگر اسرائیل با تکیه بر کمک های مالی، سیاسی، اقتصادی و نظامی امریکا و متحدین غربی اش، کماکان به جنایات خود در فلسطین اشغالی، لبنان، سوریه و یمن ادامه میدهد و در سپهر سیاست بین الملل، هیچ نشانی از پایان رنج مردم ستمدیده فلسطین مشاهده نمی شود.
در این میان سقوط دیکتاتوری جنایتکار بشار اسد در سوریه نیز در لحظه کنونی، چشم اندازی از آزادی و آسایش و برابری برای مردم بلا کشیده سوریه به ارمغان نیاورده است. وحوش اسلامگرایان هیئت تحریر شام که دمشق را فتح کرده اند، علیرغم ژست های مصالحه جویانه، نتوانسته اند زنان آزاده و اقلیتهای ملی و مذهبی را قانع کنند. از اینرو شاهد تظاهرات زنان مبارز، مسیحیان، علوی ها و مردم کرد و دیگر نیروهای دمکراتیک سوریه در منطقه روژاوا هستیم. در این میان، دو رژیم ارتجاعی و جنایتکار اسرائیل و ترکیه با سوء استفاده از وضعیت بحرانی و انتقالی سوریه، مشغول گسترش متصرفات خود در این کشور هستند. اسرائیل بر خلاف همه قوانین بین المللی، مشغول نابودی زیر ساخت های اقتصادی و نظامی سوریه و اشغال بخش های دیگری از جولان است و ارتش فاشیست ترکیه به کمک مزدوران سوری، در حال بمباران و جنگ دائمی با رزمندگان روژاوا است که تا کنون صدها نفر از دو طرف کشته و مجروح شده اند. داعش نیز از این وضعیت برای بازسازی خود بهره گرفته و در مناطقی از سوریه مانور نظامی برگزار کرده است.
اما بازنده اصلی سقوط اسد، رژیم اسلامی ایران است که یکی از مهمترین مناطق تحت نفوذ خود در “محور مقاومت” که شاهراه اصلی کمک رسانی به حزب الله لبنان بود را از دست داده و به علاوه از بین رفتن بسیاری از رهبران و اعضای حزب الله و حماس و جهاد و نیز زیر ضرب رفتن شدید حوثی ها در یمن، عملا نیروهای نیابتی یا متحد رژیم را تضعیف کرده و این مسئله سبب تشدید بحران درونی رژیم ایران و تضعیف روحیه نیروهای آن شده است و شبح بروز یک ابر انفجار سیاسی را بر آسمان ایران ظاهر کرده است. از اینرو خامنه ای جلاد طی چند رشته سخنرانی رسما اعلام کرد که برای مقابله با این خیزشهای احتمالی، تردیدی برای بکارگیری سرکوبهای فاشیستی هار نخواهد داشت.
از سویی دیگر به دنبال پیروزی ترامپ در امریکا و سایر نیروها و احزاب راست افراطی و نئوفاشیست در سایر کشورها، باز هم شاهد گسترش بحران های جهانی خواهیم بود. یکی از جنبه های مهم عروج نئوفاشیسم، جدا از نژادپرستی و مهاجر ستیزی، بی توجهی کامل آنها به تغییرات اقلیمی و پروژه های کنترل پدیده گرمخانه ای سیاره زمین است. تقریبا همه آنها وعده می دهند که بر شدت استخراج و تولید سوخت های فسیلی خواهند افزود و این در شرایطی است که اکثر دانشمندان جهان معتقدند بشریت فرصت اندکی برای نجات زمین دارد و اگر افزایش دما نسبت به دوره انقلاب صنعتی از مرز دو یا سه درجه بگذرد، شاهد فجایع زیست محیطی عظیمی در جهان خواهیم بود. فجایعی که فقط در دو کشور اسپانیا و امریکا در سال گذشته، جان صدها نفر را گرفته و میلیاردها دلار خسارت اقتصادی وارد کرده است. در این میان، برپایی اجلاس سالانه زیست محیطی سازمان ملل – کاپ ۲۹– – که اخیرا در باکو برگزار شد نیز نشان داد که دولتها و کمپانیهای سرمایه داری هیچ اراده ای برای کنترل تغییرات اقلیمی ندارند و حتی قادر نیستند توافقات نیم بند اجلاس پاریس را راس زمان مقرر متحقق کنند. آنها وعده داده بودند که سالی صد میلیارد دلار در راستای حفظ محیط زیست به کشورهای جهان سوم کمک کنند، اما حتی همین میزان اندک را نیز پرداخت نکرده اند. این در حالی است که فعالین جنبش حفظ محیط زیست در راستای “عدالت اقلیمی” خواستار کمک چند تریلیون دلاری به کشورهای نیازمند هستند تا با گسترش تولید انرژی پاک از حجم گازهای آلاینده کاسته شود.
بدین ترتیب هر روز ادامه نظام استثمارگر سرمایه داری به معنای افزایش نابرابریهای طبقاتی، نابودی تدریجی سیاره زمین، گسترش جنگ و نسل کشی و رشد آواره گی و بی خانمانی خواهد بود. این سیستم اما در پی بن بست احزاب سنتی محافظه کار و لیبرال و سوسیال دمکرات و … سعی میکند با راه اندازی جنبش های ارتجاعی پوپولیستی، نئوفاشیستی و تقویت جریانان راست افراطی و بنیادگرایی مذهبی (چه از نوع اسلامی چه از نوع یهودی و مسیحی و بودایی و هندو …) انبوه توده های ستمدیده را نسبت به ریشه های طبقاتی رنج و محرمیت شان گمراه کند و با دادن آدرس های غلط نسبت به دلایل واقعی این بحران ها و رنج ها، و ایجاد “آگاهی کاذب“، مانع از گرایش اکثریت زحمتکش به سوی گفتمان های انقلابی، رادیکال و سوسیالیستی شود.
متاسفانه یکی از دلایل گرایش توده ای به جریانات راست افراطی، ضعف بدیل چپ انقلابی در سراسر جهان است که هنوز نتوانسته خود را از آوار شکست یلوک شرق و ” سوسیالیسم اردوگاهی” بیرون بکشد و با ارائه خوانش و استراتژی سیاسی به روز شده اما رادیکال، خشم اردوی کار و رنج از بحران ها ها و مصیبت های کشوری و بین المللی متعدد جهان سرمایه داری را در راستایی مثبت جهت دهد.
سوسیالیستها و کارگران، زحمتکشان، روشنفکران و زنان پیشرو باید بدانند که تنها از طریق تبلیغ، ترویج و سازماندهی دائمی و حضور موثر در جنبشهای اجتماعی است که میتوانند ریشه اصلی بحران های کنونی جهان را به اکثریت اردوی کار و رنج و جوانان بی آینده، نمایان کنند و به آنها بگویند که نه تنها احزاب سنتی بورژوایی بلکه جریانات نئوفاشیست، پوپولیست و بنیادگرا نیز “آلترناتیو” نیستند، بلکه خود بخشی از مشکل و بحران هستند و در صورت به قدرت رسیدن آنها، شاهد افزایش نابرابریها، بحران ها، خشونت ها و … خواهیم بود.
مجموعه امکانات بشریت و طبیعت، هنوز برای نجات زمین و تمدن بشری کافی است، اما این منابع عظیم به جای رفاه و آزادی و رهایی، در خدمت سود اندوزی دولتها و کمپانیهای سرمایه داری به ویژه اقتصاد میلیتاریستی قرار میگیرد. ما هنوز فرصت داریم که جهان بهتری خلق کنیم، اما نه در چارچوب سرمایه داری و نه بدون مبارزه و انقلاب اجتماعی در هر کشور و در سراسر دنیا!
با این آرزو، فرا رسیدن سال جدید میلادی را به شما شادباش می گوئیم و امیدواریم سال جدید، سال بهتری برای مردمان جهان باشد.
نابود باد نظام غارتگر سرمایه داری
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
۹ دی ۱۴۰۳
۲۹ دسامبر ۲۰۲۴