یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳

یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳

«سایه ها» – مجید میرزایی 

در کوچه های دیرالزور،

در شاهراه های دمشق

“آزادی “

با چکمه های خون آلود 

و تسمه تفنگی بر دوش

                   می گذرد.

.

سردارهای فاتح

در کوچه ها و خیابان ها 

در جستجوی اهل هزیمت 

              گشت می زنند

و کودکانی

با عکس های رنگ پریده به دست

در جستجوی ناپدید شدگان،

در ازدحام “مردم پیروز”

                   گم می شوند.

.

میدان ها را برای مجازات خائنین 

می آرایند

تا شاید نهال نازک “داد”

از خون تازه بارور گردد‌.

.

و موش های فربه ویرانه های دمشق 

حریصانه می جوند

اوراق شعرهای نزار قبانی را

شعری گناه آلوده

که از میان حروفش_ هنوز هم

گرمای بوسه و عود و سرود می آید…

.

خورشید “فتح و رهایی”

از پشت این همه عمارت ویران

سر می زند

و سایه های هراس انگیزی

بر کوچه ها و میادین 

               می گسترد.

۱۲ دسامبر ۲۰۲۴

ونکوور 

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *