رسانههای جهان در بامداد روز یکشنبه، ۱۸ آذرماه- یازده روز پس از حملهٔ نیروهای تروریستی تکفیری “هیئت تحریر شام” به سوریه- سقوط دولت بعث سوریه بهرهبری “بشار اسد” را در رأس خبرهایشان قرار دادند.
خبر سقوط دولت بشار اسد که با استقبال کشورهای امپریالیستی رو بهرو شد، وضعیتی کاملاً جدید را در صحنهٔ سیاسی خاورمیانه رقم میزند. سقوط دولت اسد که با دخالت آشکار نیروهای نظامی ترکیه، اسرائیل و همکاری کشورهای امپریالیستی سازمان داده شده است را بخشی از سیاست راهبردی امپریالیسم آمریکا بهمنظور اِعمال هژمونیای گسترده بر منطقهٔ خاورمیانه باید ارزیابی کرد.
بر اساس گزارش رسانههای بینالمللی، هفتهٔ گذشته و پس از وسعت گرفتن حملههای گروههای تروریستی وابسته به “هیئت تحریر شام” و سقوط شهرهای اصلی سوریه در شمال کشور، دولتهای روسیه و جمهوری اسلامی ایران به خارج کردن نیروهای نظامی، هیئتهای دیپلماتیک، و شهروندانشان از خاک این کشور تصمیم گرفتند.
رسانهٔ “یورو نیوز” گزارش داد: “سرگِی لاوروف اعلام کرد وزیران امور خارجه روسیه، ترکیه، و ایران در نشستشان در دوحه- پایتخت قَطَر- توافق کردند که به ٬خصومتها٬ در سوریه فوراً باید پایان داده شود. آقای لاوروف خاطرنشان کرد که مسکو گفتگو بین دولت سوریه و آنچه او ٬اپوزیسیون قانونی٬ در سوریه میخواند را میخواهد شاهد باشد. لاوروف گفت گروه شورشی اسلامگرای هیئت تحریر شام صرفنظر از هرگونه ادعایی در مورد تغییر دادن دیدگاههایش، همچنان گروهی ٬تروریست٬ هستند. لاوروف تأکید کرد ٬این غیرقابل قبول٬ است که به ٬گروههای تروریستی٬ اجازه داده شود کنترل خاک سوریه را بهدست گیرند.”
وزارت خارجه ایران در اولین واکنشش به سقوط بشار اسد گفت: “تعیین سرنوشت و تصمیمگیری در مورد آیندهٔ سوریه تنها بر عهدهٔ مردم این کشور بدون مداخلهٔ مخرب یا تحمیل خارجی است.”
بهگزارش خبرگزاریهای جهان، بشار اسد بههمراه برخی از مشاورانش در بامداد یکشنبه، ۱۸ آذرماه، با هواپیمایی از فرودگاه دمشق عازم روسیه شد. بر اساس همین گزارشها، دولت روسیه اعلام کرده است رئیسجمهور سوریه پس از مذاکره با “دیگر عاملهای درگیری مسلحانه” و دادن دستورهایی برای انتقال مسالمتآمیز قدرت، با کناره گیری از مقام خود کشورش را ترک کرد. وزارت امور خارجه روسیه تأکید کرده است که در این مذاکره شرکت نداشته است، اما با “همهٔ گروههای مخالف سوریه” در تماس است.
تصرف دمشق، پایتخت سوریه، نه فقط به بیش از پنج دهه حکومت خانوادهٔ اسد در سوریه پایان داد، بلکه به حیات حزب بعث در خاورمیانه نیز همچنین پایان بخشید. سقوط دولت بشار اسد ۲۱ سال پس از سقوط صدام حسین یکی از مهمترین تحولات سیاسی در خاورمیانه است و مطمئناً تبعاتی عمیق و پردامنه در منطقه خواهد داشت. نیروهای اپوزیسیون ترقیخواه در سوریه مطرح کردهاند که در طول ۱۳ سال گذشته، سوریه در معرض چرخههای خشونت و تخریب مداوم در سراسر کشور بوده است که اجرای توافقات و تعیین “مناطق کاهش تنش” آنها را متوقف کرد. این امر به وضعیت آتشبسی تقریباً کامل تا میانهٔ سال ۲۰۱۹ / ۱۳۹۸منجر شد. پس از آن، مرحلهٔ فرسایش اقتصادی آغاز شد، هم از داخل و هم از خارج، و تحریمهای بینالمللی تشدید سیاستهای اقتصادی نولیبرالی بیرحمانه همراه با سرکوب نیروهای داخلی را باعث گردید که از سوی دولت سوریه اعمال میشد.
با سقوط رژیم حاکم در سوریه در ادامهٔ حملههای خونین اسرائیل به غزه و لبنان، منطقهٔ خاورمیانه با بحران چندوجهیای عمیق روبرو شده است. خروج بشار اسد از سوریه و تسلیم کردن قدرت به نیروهای تروریستی که تا سال ۲۰۱۳/ ۱۳۹۲ در چارچوب نیروهای وابسته به “داعش” فعالیت میکردند و سپس تا سال ۲۰۱۶ / ۱۳۹۵ زیر فرماندهی “ایمن الظواهری”، رهبر القاعده، بودهاند میتواند دربر دارندهٔ سلسه تحولهایی در راستای منافع راهبردی آمریکا، اسرائیل، و ترکیه باشد. نکتۀ توجهبرانگیز اینکه دولت ترکیه رسماً از نیروهای وابسته به “هیئت تحریر شام” حمایت کرده است و مطبوعات اسرائیل نیز از تفاهم و علایق مشخص میان دولت نتانیاهو و “هیئت تحریر شام” سخن گفته اند.
حزب تودهٔ ایران نگران پیامدهای وقایع روزهای گذشته در سوریه است، پیامدهایی که میتوانند به بیثباتی بیشتر و گسترهتر از جمله به جنگی منطقهای و فاجعهبار در خاورمیانه- با پیامدهای جهانیای محتمل- منجر شوند. ما بر این باوریم که تحولها در سوریه در خلأ و جدا از سلسله وقایع پس از ۷ اکتبر۲۰۲۴/ ۱۵ مهرماه ۱۴۰۳ و شکست جدی سیاست های جمهوری اسلامی در منطقه و نیروهای وابسته به آن در غزه و لبنان در منطقه رخ نداده است. حقیقت امر این است که مداخلهٔ مستقیم دولتهایی مانند اسرائیل و ترکیه در تحولهای جاری نه فقط بدتر شدن وضعیت امنیتی منطقه را باعث گردیده است بلکه پیامدهایی گستردهتر نیز میتواند داشته باشد. مردم سوریه خواستار تحقق حاکمیت ملی، دموکراسی، و عدالت اجتماعی هستند و یک نیروی به شدت ارتجاعی- جهادی و تروریست برنامه و توان بر آوردن چنین خواسته هایی را ندارد.
حزب تودهٔ ایران از همهٔ فراخوانهای مسئولانهٔ بینالمللی برای یافتن راهحل سیاسیای جامع بهمنظور برطرف ساختن بحران سوریه حمایت میکند. ما همچنین از فراخوان نیروهای مترقی منطقه برای اجرای فوری “قطعنامهٔ ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد” که در اجرای آن حلِ بحران سوریه بر بنیان منافع حیاتی مردم سوریه استوار است پشتیبانی میکنیم و مخالفتمان را با هرگونه مداخلهٔ نیروهای خارجی اعلام میداریم.
حزب تودهٔ ایران
۱۸ آذرماه ۱۴۰۳
8 پاسخ
تحلیلی نسبتا واقعبینانه.
به سوی تبلیع رفراندم در ایران برای اتحاد اپوزیسیون اکنون قابل تامل است!
جناب محور مقاومت تسلیت بابت سقوط ستون خیمه و به امید پیروزی انقلاب مزد بگیران در ایران
چطور اینقدر مطمئنی که من و یا حزب توده ایران محور مقاومتی هستیم!؟
معقول نوشتن ظاهرا شیوه جنابعالی نیست که به آن محتاجیم!
واقعا باعث تعجب است که عده ای بعد از سال ها زندگی آزاد در کشورهای دیگر و دسترسی به انواع منابع اطلاعاتی منجمله تاریخی و سیاسی هیچ یاد نگرفته اند و هنوز در دگم های عهد بوق خود گرفتارند.
در این اطلاعیه هیچ اشاره ای به رژیم استبدادی و دیکتاتوری جنایتکار اسد نشده، حتی یکبار!
در حالی که حتی اگر هم آن امپریالیست ها که از نگاه امثال این حضرات کنترل و نبض جهان دست شان است و دخالت کرده یا می کنند و یا خواهند کرد، این حضرات اصلا زمینه ساز و باعث و بانی اصلی ایجاد شرایط دخالت که همانا رژیم های ضد مردمی دیکتاتور و جنایتکار هستند را نمی بینند.
در واقع نمی خواهند ببینند چون با انداختن تمام تقصیرات به گردن “امپریالیست ها” موضع گیری بر اساس عدم تعقل برایشان خیلی راحت و سریع خواهد بود.
با پوزش بسیار
“حزب توده ایران”درآستانه ی ۲۰۲۵ یعنی چه؟!
عجبا!!! راه رشد غیر سرمایه داری بازم به فاجعه انجامید!!!
در پاسخ به منتقدی که چرا در بیانیه اسد دیکتاتور نامیده نشده ایشان باید بدانند قرار نیست ما تحت تاثیر ادبیات و پروپاگاندای رسانهای غربی تحلیل کنیم. در این بیانیه به درستی به تحلیل اقتصاد سوریه در اثر اجرای سیاستهای نولیبرالی اشاره شده که از ریشه های خیزش مردم سوریه در سال ۲۰۱۱ همراه سایر کشورهای مصر و تونس بود. آنجه خیزش بهار عربی را رقم زد نه صرفا دیکتاتوری بلکه سیاستهای اقتصادی نولیبرالیستی بود. سیاهی لشکر داعش و سایر گروههای تروریستی و ارتجاعی کارگران و روستاییانی بودند که در اثر اجرای سیاستهای خصوصی سازی و پس گرفتن زمین از دهقان سوری در اثر اصلاحات ارضی دوران حافظ اسد روی داد. از پیامدهای اجرای نولیبرالیسم در همه جای جهان تحکیم طبقاتی از طریق فقیرسازی تودههای کارگر و زحمتکشان است که در این بیانیه به اثرات آن اشاره شده.
طنز تلخ روزگار اینکه روسیه به دلایل “بشردوستانه” به بشار اسد قصاب پناهندگی داده
باز هم دیدگاه مرا سانسور یا حذف نکنی آقای دمکراتیک. تاب چند جمله را هم ندارید