زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان در نظامهای سودمحور و سلطهگر، پدر-مردسالار و ساختارهایی مبتنی بر سلطهی دین مانند جمهوری اسلامی ایران و طالبان، همواره مورد خشونت و تبعیضهای فاحش و سیستماتیک و مضاعف بودهاند. در شرایط جنگی برای حذف دیگری و با عمیقتر شدن بحرانهای جهانی توسط قدرتهای بزرگ برای تسلط بر جهان نیز تعرض، تبعیض و خشونت بر زنان شدیدتر میشود و برماست که برای رهایی از این همه ستم، خشونت، تبعیض، نابرابری، جنگ، تخریب محیط زیست و جنایت همراه و همبسته با همدیگر مبارزه کنیم تا بتوانیم دنیایی انسانی و عادلانه و بدون خشونت و تبعیض بسازیم و در آزادی، برابری، شادی و صلح زندگی کنیم.
با کشته شدن خواهران میرابل در دیکتاتوری دومینیکن، مبارزهی زنان برای رفع خشونت، ستم و تبعیض به نقطهی عطفی تبدیل شد و پس از چهار دهه مبارزهی پیگیر زنان و تمام برابریخواهان در جهان، روز ۲۵ نوامبر در سال ۱۹۹۹، به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان شناخته شد.
در گزارش جدید بخش زنان سازمان ملل نشان میدهد که در سال ۲۰۲۳ زنکشی به عنوان خشنترین شکل خشونت به زنان و دختران همچنان بهطور گسترده در جهان وجود دارد به نحوی که هر ده دقیقه یک زن یا دختر بهدست شریک عاطفی یا یکی از اعضای خانوادهاش کشته میشود.
در ایران با تسلط یک نظام ارتجاعی اسلامی از ۴۵ سال گذشته تا کنون این ساختارهای تبعیضآمیز به وحشیانهترین شکل ممکن به قانون تبدیل شد و خشونت و تبعیض جنسی – جنسیتی به شکل سیستماتیک در تمام عرصههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی بر زنان تحمیل شد. از خشونت خانگی و بردگی زنان به عنوان تولید کنندهی نیروی کار خانگی و پرستاری از کودکان و سالمندان تا دیگر عرصه های اجتماعی، همچون حجاب اجباری و نداشتن حق کنترل بر بدن خود که زنان بهعنوان جنس دوم همواره مورد تبعیض و ستم بودهاند. در دیگر کشورهای خاورمیانه مانند افغانستان نیز زنان، از همان دوران کودکی و از زمان تحصیل در دبستان تا دانشگاه و محل کار اگر زیر حاکمیت اسلامی و پدر-مردسالاری حقِ تحصیل و کار و زندگی مستقل داشته باشند، همواره مورد تبعیض و تعرض و محرومیت شدید بودهاند. زنان به دلیل جنسیتشان در خیابان و در زندان نیز به شدت و مدام مورد تحقیر و توهین و تعرض هستند و برای دستیابی به برابری نسبی در هر موقعیتی که هستند باید چندین برابر فعالیت کنند و بجنگند.
در کشورهایی با تسلط نظام پدر-مردسالار و سلطهی دین و نبود نظامی عادلانه، بسیاری از زنان بهویژه از طبقات فرودست و محروم جامعه مجبورند که زود و ناخواسته ازدواج کنند و حق کار و تحصیل با شرایط برابر را ندارند. در این کشورها زنکشی به دلیل ناموسپرستی بیداد می کند و دختران در خانه و مدرسه طوری تربیت میشوند که صبور و اهل مدارا باشند و به یک زن فرمانبردار تبدیل شوند، اما زنان آگاه اهل مقاومت و مبارزه هستند و کمتر تن به تبعیض و بی عدالتی میدهند. نمودهای بارز مبارزه جویی و سرسختی این جوانان آزادیخواه و برابریطلب را به روشنی و به شکل گسترده در قیام غرورآفرین زن، زندگی، آزادی در سراسر ایران دیدیم و زنان شجاع و مبارز ما همچنان به اشکال مختلف علیه تحمیل حجاب اجباری و دیگر ارکان تبعیض ایستادهاند و حاضر نیستند به عقب بازگردند و تن به وضعیت اسفبار موجود بدهند. عصیان آهو دریایی دختر جوان دانشجوی علوم تحقیقات را نیز به تازگی دیدیم که به چه زیبایی در برابر تعرض و حمله ماموران ایستاد و لباسهای خود را از تن به در کرد و نشان داد که علیرغم نگاههای هرزهی ماموران زن ستیز حاکمیت و انتظار سرکوب و محرومیت از دانشگاه، حاضر نیست از حق خود بر کنترل بدن اش کوتاه بیاید و حمایتهای گستردهای را در ایران و جهان به دنبال داشت. حاکمان او را دیوانه خواندند و هنوز نمیدانیم چه بر سرش آوردهاند، اما این حرکت نمادین تن مسئولان ریز و درشت حاکمیت اسلامی را به شدت لرزاند و خواب از سرشان ربود و نشان داد که زنان و جوانان پرشور و آگاه ما در ایران حاضر نیستند این همه تبعیض و خشونت را تحمل کنند و با تمام سرکوبهای وحشیانه، خلاقانه و شجاعانه ایستادهاند.
مسئولان که از مبارزات خستگی ناپذیر جنبشهای مستقل و مردمی در ایران وحشت زده شدهاند، به شتاب صدور احکام اعدام افزوده اند تا شاید بتوانند با ایجاد رعب و وحشت، شعلههای خشم و عصیان زنان و مردان برابریخواه و جامعهی کوئیر و تمام مخالفان را به خاموشی و مدارا با حاکمیت بکشاند، اما موفق نخواهند شد. به تازگی دو زن مبارز کورد به نامهای وریشه مرادی و پخشان عزیزی را به اعدام محکوم کردهاند و هر روز شاهدیم که تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی را بازداشت و به حکمهای سنگین محکوم میکنند و خودشان و خانوادههایشان را نیز زیر فشارهای شدید همراه با تهدید قرار میدهند تا شاید به این طریق بتوانند جوانان مبارز را به سکوت بکشانند.
ما مادران پارک لاله ایران که خود زن و برخی مادر هستیم و خشونت و تبعیض و سرکوب علیه زنان را در عرصههای مختلف زندگی در ایران زیر سلطهی حاکمیت اسلامی تجربه کرده و سالها نیز در جنبشهای دادخواهی و زنان جنگیدهایم، ۲۵ نوامبر (پنجم آذر) روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان را گرامی میداریم و به تمامی زنان مقاوم و مبارز و دادخواه در ایران و جهان درود میفرستیم. ما زنان مبارز و مستقل، حجاب اجباری و تبعیض جنسی – جنسیتی و چرخهی آزادی کشی، سرکوب، قساوت، بازداشت، شکنجه، اعدام، تبعیض، بیعدالتی و زن ستیزی در ایران و جهان را به شدت محکوم میکنیم و اعتقاد عمیق داریم که این زنجیرها را باید به دست خودمان همراه با سایر جنبشهای مستقل و مردمی پاره کنیم و به رهایی، آزادی، برابری و دنیایی عادلانه و انسانی و شاد دست یابیم.
از شما زنان و دادخواهان میخواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوید:
۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات اعدام و پایان دادن به هرگونه حذف فیزیکی و شکنجه شامل؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاههایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط، ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی دین از حکومت. ما اعتقاد عمیق داریم که ساختار سراپا فاسد، تمامیتخواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم.
زنان ناموس هیچکس نیستند!
رهایی زنان، رهایی جامعه است!
هیچ جنبش انقلابی بدون همراهی با مطالبات زنان به پیروزی نخواهد رسید.
زنده و پیروز باد قیام «زن، زندگی، آزادی»!
زنده و پیروز باد جنبش مستقل دادخواهی!
مادران پارک لاله ایران
هفتم آذر ۱۴۰۳
www.mpliran.net