حجاب درمانی؛ موفقیت جِنحوری (جن-حوری) اسلامی در ابداع یک رشته جدید در علم پزشکی/روانشناسی
پرده اول: در دفتر دکتر امریکایی
در یکی از دانشکده های معتبرِ پزشکی در امریکا، دکتری متوجه رشته جدیدی در علم پزشکی می شود که تا بحال در هیچ جا وجود نداشته و می تواند از طریق عفت پراکنی، نا نجیبی و بی حیائی زنان را به سرعت درمان کند. با پیگیری زیاد منشاء این دستاورد جدید را در جِنحوری اسلامی ایران پیدا می کند. با چند همکار خود در دیگر دانشکده های پزشکی امریکا، کانادا، فرانسه و آلمان تماس می گیرد، و همگی شدیدا اظهار علاقه می کنند که برای درک بهتر این عِلم سفری به ایران را ترتیب دهند. مقامات دانشگاه های مربوطه هم با توجه به اهمیت این ابداع مهم فورا گرانت [وام بلاعوض] جدیدی را تصویب می کنند تا ترتیب سفر متخصصین خود را هر چه زود تر فراهم آورند.
دکتر امریکایی برای ترتیب سفر با دفتر نمایندگی جنحوری اسلامی در سازمان ملل تماس می گیرد، ولی آنها او را به «معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری» رجوع می دهند. دکتر با مشکلات فراوان موفق می شود با این دفتر تماس بگیرد. اما این دفتر از طریق مترجم پاسخ می دهد که حجاب-درمانی و «کلینیک ترک بی حجابی» و «کلینیک زیبایی اجتماعی» هیچ «ارتباط و نسبتی» با دولت آقای پزشکیان ندارد و معلوم نیست که چرا در بودجه پیشنهادی دولت ۱۵۵ میلیارد تومان از بودجه عمومی و ۱۰۰ میلیارد تومان از بودجه اختصاصی برای این کار تصویب شده است. اضافه می کند که «۲۷ دستگاه دولتی و حاکمیتی در زمینه ‘عفاف و حجاب’ بودجه هایی دریافت می کنند» اما این کلینیک ها به دولت مربوط نیستند. با پی گیریِ دکتر، دفتر زنان ریاست جمهوری او را به «پایگاه خبری و رسانه ای حوزه های علمیه خواهران» وابسته به «اداره زنان» در «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» رجوع می دهند. دکتر پس از تفهیمِ معنی و نقشِ این ستاد، با آن تماس می گیرد، و آنها شک می کنند که این تماس چه بسا بهانه ای برای جاسوسی از پیشرفت های علمی جنحوری اسلامی باشد و با «اطلاعات سپاه» تماس می گیرند، و این نهاد پس از یک بررسی کوتاه و تماس با مقامات بالاتر و دفترِ آقا، اجازه می دهد که پاسخ به سئوالات دکترِ امریکایی اشکالی ندارد. مسئول مربوطه از طریق یک مترجمِ مورد اعتماد وزارت اطلاعات به دکتر پاسخ می دهد، که این برنامه از سوی «دغدغه مندان» مردمی و جهادی با «همکاری قوه قضائیه، فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی (فراجا) و سپاه پاسداران» برای «بازگشت به حجاب» و «درمان علمی و روانشناختی بی حجابی» پیشنهاد شد و توجه علمای پزشکی اسلامی و روانشناسانِ جهادی را بخود جلب کرد و آنها زمینه رشته علمی جدید را طراحی کردند. برای این کار هم پوستری از سوی اداره هنرهای اسلامی جهادیِ خواهران تهیه و منتشر شد، که متاسفانه فِلشِ از بی حجابی به حجاب را وارونه، یعنی از حجاب به بی حجابی زده، و هنرمند مربوطه هم اکنون تحت بازجویی بخش برادرانِ اداره زنانِ ستاد است (نگاه به پوستر پیوست). دکتر امریکایی بیشتر و بیشتر علاقمند به آشنایی با این رشته و با امید امکان انتقال دانش و تکنولوژی آن از ایران به امریکا، درخواست سفر به ایران را همراه با چند همکار کانادایی و اروپایی مطرح می کند. مقام های اداره زنانِ این ستاد پاسخ می دهند که پس از چک کردن با برادرانِ ستاد به آنها خبر خواهند داد. عکس العمل پاره ای از برداران که از «دِلواپسان» و پاره ای از «پایداری ها» هستند، در ابتدا بسیار منفی بود و آن را تلاشِ مذبوحانه سرویس های جاسوسی امریکایی و صهیونیستی قلمداد کردند، اما سر انجام با تضمین هایی که از سوی اطلاعات سپاه دریافت کردند، با سفر این هیئت موافقت شد، و به دکتر امریکایی خبر داده شد. دکتر که از شور و شعف در خود نمی گنجید، دیگر همکاران را مطلع ساخت و ترتیب سفر به ایران داده شد.
پرده دوم: در فرودگاه امام راحل
ورود هیئت پزشکی امریکایی/اروپایی به فرودگاه امام راحل. مقامات امنیتی فرودگاه بلافاصله هیئت را دستگیر و به آشیانهِ جاسوسانِ غیر خودی منتقل می کنند. بلافاصله نمایندگان وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه، اطلاعات شهربانی، اطلاعات ارتش، اطلاعات قوه قضائیه، اطلاعات ناجا، و اطلاعاتِ اطلاعاتِ دفتر رهبری وارد می شوند و بطور جداگانه هریک از دکتر ها را در اطاق های در بسته سین جیم می کنند. اوضاع وقتی بد تر می شود که دکتر امریکایی رئیس هیات اشتباها نام سازمان دعوت کننده را «ستاد نهی از معروف و امرِ به منکر» می نامد و مترجم هم عینا به بازجو ها منتقل می کند. سربازجو این گفته را حمل بر توهین به اسلام عزیز و از آن مهم تر به جنحوری اسلامی تلقی می کند و دستور بازداشت می دهد. سرانجام با وساطت برادرانِ وابسته به اداره زنان ستاد امر به معروف رفع سوء تفاهم می شود و هیئت آزاد می شوند و برای استراحت به هتل منتقل می شوند.
پرده سوم: جلسه با علمای پزشکی و روانشناسی اسلامی
روز دوم هیئت بازدید کننده در محلِ بخشِ برادران ادارهِ زنان ستاد امر به معروف با هیئت علمیِ حجاب ملاقات می کنند. این هیئت متشکل از چند متخصص مرد جهادی و چندین زنِ اکسترا ویرجین، به مهمانان خارجی خوش آمد می گویند. دکتر امریکایی هدف از تشکیل چنین کلینیک هایی را می پرسد. یک خانم که به نظر می رسد معاون برادر-رئیس هیئت علمی حجاب باشد پاسخ می دهد که «زنان و دخترانی که در گذشته خود [یا اخیرا] بی حجابی و بد پوششی را تجربه نموده و دچار آسیب های روحی و جسمی شده اند» و «گرفتار حرام سیاسی و شرعی» شده اند، به این مراکز رجوع داده می شوند، و این کلینیک ها از طریق علمی آنها را «به زینت حجاب آراسته می کنند».
دکتر امریکایی در مورد «آسیب های روحی و جسمی» می پرسد، و پاسخ می شنود که هنوز نوع این آسیب ها دقیقا روشن نشده و قرار است که پژوهشکده حجاب بانی این ها را تعیین کند، و اضافه می شود که البته بسیاری از این آسیب ها از سوی جوانان مومن وابسته به خودمان به بی حجاب ها وارد می شود.
یکی دیگر از خواهران اضافه می کند که هدف اصلی ما مبارزه با «دشمنانِ فرهنگِ حیا و عفت» است. یکی دیگر از بازدید کنندگان در موردِ نوعِ مراجعین می پرسد، و خواهر-معاون توضیح می دهد که قسمت اعظم مراجعین از طریق «گشت های ارشاد» به کلینیک ها آورده می شوند، اما مواردی هم هست که خود مراجعین می توانند «به صورت جهادی» در صورت عود کردنِ ناگهانیِ بی حجابی یا مستقیما به کلینیک بیایند، و یا با تلفن با ما تماس بگیرند و ما بلافاصله یک وانت گشت ارشاد را برای جلب بیمار اعزام می کنیم.
سئوال بعدی هیئت در مورد سیستم آموزشی کادر درمان است. خواهر-مسئول آموزش پاسخ می دهد که این در دست بررسی است و تاکنون چند درس طراحی شده از جمله، زیبا شناسی اسلامی، نجابت تطبیقی، عصمت شناسی، عفت سنجی، امپریالیسم و بی عفتی در دوران معاصر، چارقد شناسی، چادر باوری، نا نجیب زدائی، عفت پراکنی، عفیف سازی، حیا پروری، و….
پرده چهارم: بازدید از یک کلینیک بی حجابی و زیبائی اجتماعی
برای مشاهده چگونگی رسیدگی به بیماران در دوران ترک اعتیادِ بی حجابی، هیئت از یک کلینیک بی حجابی نمونه بازدید می کند.
در این جا بیماران به نسبت شدت و حدتِ بیماری در بخش های گوناگون نگه داری می شوند. بطور کل شدت بی حجابی به چهار دسته تقسیم شده: خفیف: موی سر بین دو سانت تا ۵ سانت بیرون از روسری یا چادر بوده؛ نیمه حاد: تنها نصف سر پوشیده بوده؛ حاد: بیمار اصلا روسری نداشته، و بسیار حاد؛ بیمار مبتلا به خیابان گردی بدون روسری با لباس بی آستین و دامن کوتاه شده. در دو بخش خفیف و نیمه حاد جمعیت وسیعی از دختران جوان و زنان روی صندلی ها منتظر نوبت نشسته اند. در بخش حاد و نیمه حاد که در واقع بخش های اورژانس هستند، دختران را به تخت بسته و منتظر عمل هستند. حین بازدید، یک آمبولانس یک بیمار را که بی حجابی اش در یک مال عود کرده بوده، به درمانگاه حجاب می آورند…
هیئت بازدید کننده پس از پایان برنامه برای بازدیدِ اجباری از مقبره امام راحل به آنجا می روند، و پس از استراحت به سوی فرودگاه حرکت می کنند. در راه همگی از این حد از بلاهت می خندند. یکی از پزشکان پیشنهاد می کند که رشته ای علمی برای بررسی مغز های بیمار و افکار مقاماتی این چنینی به راه اندازند!