ما با یک دختر جوان افغان که برای کارشناسی ارشد در ایتالیا تحصیل میکند، درباره وضعیت وحشتناک افغانستان گفتگو میکنیم. به دلایل امنیتی نمیتوانیم نام اورا اعلام کنیم. اومی گوید،” تمام کشور، هم به لحاظ نهادی و هم به لحاظ اقتصادی درحال فروپاشی است.”
“بانکها، شرکتها، ادارات دولتی، مراکز محلی و حتی فروشگاه ها بسته اند، واردات و صادرات کاملا مسدود شده اند- معنی این امر برای افغانستان گرسنگی و فقر است. گردش پولی وجود ندارد، و حتی کسانی که در بانکها سپرده دارند نمیتوانند درماه بیش از ۲۰۰ دلار از حسابشان برداشت کنند. کسب و کارهای کوچک مانند مراکز زیبایی، سالنهایعروسی، رستورانها، کافهها، باشگاههای ورزشی، خیاطیها بسته اند. بازرگانانی که لباسهای مستعمل غربی میفروشند متحمل خسارتهای سنگینی شده اند، چون مردان وزنان دیگرنمیتوانند لباسهای جین و تیشرت بپوشند.
“نرخ بیکاری بسیار بالاست: ادارات دولتی، مدارس و شرکتهای خصوصی بسته شده اند. سیستم قضایی هم در وضعیت فاجعهباری است و مردم نمیتوانند اسناد، عقدنامه، پاسپورت یااسناد ثبت زمین را دریافت کنند. شهرمرده است- دیگر نمیتوانید صدای موسیقی، سروصدای شلوغی یا صدای زنان را بشنوید. چون بنزین گران است افراد کمی در اطراف رانندگی میکنند. زمستان نزدیک میشود و قیمت گازخانگی تقریبا دوبرابر شده است، و هیچ پولی برای خرید هیزم یا غذا برای انبارکردن برای فصل سردتر وجود ندارد.
” خیابان های کابل مملو از کالاهای دست دومی است که توسط افرادی که شهر را ترک میکنند یا توسط کسانی که برای نگه داری ازکودکانشان به پول نیاز دارند فروخته میشود.” او اضافه میکند،” این وضعیت سبب افسردگی عظیمی میشود. مدیر زندانها اعلام کرد که اعدامهای درملا عام و (مراسم) قطع دست و پا دوباره برقرار خوهدشد، و گفت که « کسی نمیتواند بگوید که قوانین ما چگونه باشد. ما ازاسلام تبعیت خواهیم کرد و قوانین خود را بر قرآن منطبق خواهیم کرد.» وزارتخانه زنان با وزارتخانه امربه معروف و نهی ازمنکر جایگزین شده است. این امرسبب ترس و اضطراب شده است، چون این وزارتخانه زندگی روزانه مردم، یعنی شیوه لباس پوشیدن مردم، این که زنان بدون همراهی یک محرم نباید از خانه خارج شوند، طول ریش اشخاص، شیوه ای که اجازه میدهد زنان موهای خود را ببندند، طول آن و غیره را کنترل میکند. طالبان میگوید نمونه ایران را دنبال خواهد کرد. تا آنجایی که زنان نگرانند، طالبان میگوید که زنان میتوانند ، اما تنها در چهارچوب شریعت( که به شیوههای مختلفی تفسیر میشود) کاریا تحصیل کنند. دربین خود طالبان تقسیمهای بسیاری وجود دارد: برخی ازآن ها مدارس را تا دبیرستان برای دختران بازکرده اند، برخی دیگر فقط برای مدرسه ابتدایی، درحالی که در شهرهایی مانند کابل، هرات و مزار شریف مدارس تعطیلند.
زنان اجازه کار در بخشهای دولتی وخصوصی را ندارند، وگزارشها می گویند که در بعضی جاها زنان باید از سر تا پا لباس سیاه بپوشند. زنان تنها میتوانند در بخش سلامت کارکنند، اما مراقبت بهداشتی به خاطر فقدان دکتر و دارو درحال متلاشی شدن است. اکثر داروها وارداتی هستند، اما اکنون مرزها بسته است، ومردم از فقدان دارو میمیرند. قیمت موادغذایی دوبرابر شده است، و برخی مواد غذایی نایاب است. فشار روانی نیرومندی هم وجود دارد یعنی مردم به خاطر بلاتکلیفی نسبت به آینده افسرده، نگران و دراضطرابند . طالبان میگوید که امنیت را تامین کرده است، اما مردم این نوع امنیت را، که در آن می توان تا حدمرگ گرسنگی کشید نمی خواهند.
طالبان به رسمیت شناخته شدن جهانی و شرکت در مجمع سازمان ملل را درخواست میکنند.
پیش بینی آن که آنها چه به دست خواهند آورد دشواراست، اما یک چیز روشن است: افغانستان به میدان نبردی بین امریکا، چین و روسیه تبدیل خواهد شد. از قبل هم برخوردهایی بین طالبان – بین حامیان حقانی و حامیان ملابرادر- وجود دارد که ناشی از دخالت جنگی قدرتهای خارجی برای تقسیم افغانستان است. اکنون بزرگترین ترس داعش است، که حداقل سه حمله را در ماه گذشته به عهده گرفته است. این تنها آغازاست، و ما مطمئنیم که برخوردها تشدید وقتل عام بدترخواهد شد.
طالبان از وضعیت اسفبار برای دریافت کمک استفاده میکند.
این تهدیدی جدی است. اما، هیچ مقتضیاتی به رسمیت شناختن طالبان را توجیه نمیکند. اکنون آنها برای پذیرفته شدن وانمود میکنند که مدرن و باز هستند، اما به رسمیت شناختن آنها میتواند خیانت مهمی به ملت و به طور ویژه زنان ما باشد. فشار بینالمللی عظیمی برای تشکیل دولت”فراگیر” با شریک کردن زنان و نمایندگان دیگر گروه های قومی ( طالبان به صورت برجسته ای پشتون هستند) وجود دارد. اما حتی اگرآنها چند زن برقع پوش یا تعدادی از جنایتکاران هزاره، ازبک یا تاجیک را همراه کنند، ماهیت دولت تغییر نخواهد کرد. آنها همیشه فاشیستها، تروریستها، بنیادگراها، زنگریزها باقی خواهند ماند. مجمع سازمان ملل و متحدان آن در حال فراهم آوردن زمینه ای برای به رسمیت شناختن رسمی طالبان هستند. کشورهای بسیاری معاملات جداگانه ای را با طالبان دنبال میکنند، مانند دولت بریتانیا که پرداخت تاوان برای کشته شدگان عیر نظامی را اعلام میکند، که البته به سود طالبان خواهد بود.
ما چگونه می توانیم به زنانی که درکشور مبارزه میکنند کمک کنیم؟ آیا مصالحه برای طرحهای فردی با طالبان امکان پذیر است؟ یا مبارزه مخفی تنها گزینه است؟
شما با حمایت از فعالیتها و پروژههای ما، با صحبت کردن درباره آنها درمدارس، دانشگاهها، همایشها و کنفرانسها میتوانید به ما کمک کنید. ما دوست داریم کمک مالی به ان جی اوهاNGO ادامه یابد، اما سیاستها و قواعد طالبان در رابطه با این فعالیتهاشناخته شده نیست . ما نمیدانیم که آیا آنها قادر به دریافت پول خواهند بود، چه کسی اجازه فعالیت و تحت چه شرایطی را خواهد داشت. لازم است ببینیم که شرایط چگونه بازخواهد شد. اگر امکان کمک کردن به زنان و کودکان افغان وجود داشته باشد، ما آن را مصالحه تلقی نمیکنیم، بلکه فرصتی واقعی میدانیم. ما باید کسانی را که به بیشترین کمک نیاز دارند شناساییکنیم، و این امر با کارمخفی نمیتواند عملی شود. فعالیت سیاسی ما ارزشمند است، اما اعتقاد داریم که مردم ما در آستانه گرسنگی و فقر قراردارند و با شکم خالی نمیتوان با طالبان جنگید.
منبع: المانیفستو بین المللی
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- طالبان در خواب هم رهایشان نمیکنند، گفتگو با زهرا رضایی در کابل – ژیلا بنی یعقوب
- چه کسانی حامی حکومت طالبان هستند، مردم افغانستان یا امپریالیست ها؟ – جمعی از کمونیست های انقلابی – افغانستان
- زندگی مردم فقیر شدهی افغانستان در میان اَبَرثروتمندان – ویجی پراشاد، برگردان: داود جلیلی
- جزئیات جدید از حضور حامیان طالبان در پارک ملت ؛ ۱۹ نفر بازداشت شدند